-

کمبود حامل‌های انرژی، بلای جان صنعت

امیر حسن کاکایی - عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت

امیرحسن-کاکایی

این روزها هوا پاییزی است و به‌نوعی مطبوع، اما همه دست‌اندرکاران می‌دانند که مشکل کمبود انواع حامل‌های انرژی و در رأس آنها گاز، سایه‌اش مانند اژدهایی خفته بر سر تمامی صنایع و حتی اقتصاد است. امروز گاز در ایران نقش بسیار حیاتی باز می‌کند و اگر کمبود آن رفع نشود، مشکلات متعددی گریبان کشور را می‌گیرد. امروزه بیشتر صنایع و کسب‌وکارهای ما به‌شدت وابسته به گاز هستند. برق ما هم از گاز تولید می‌شود. اگر گاز نباشد گازوییل استفاده می‌شود و گازوییل هم که کم می‌آید، مازوت در نیروگاه‌ها مورداستفاده قرار می‌گیرد. در این حالت هم با کمبود برق روبه‌رو می‌شویم و هم با آلودگی شدید محیط زیست. همچنین گاز برای ما ارزان‌تر از گازوییل درمی‌آید. پس وقتی گاز نیست، و با گازوییل برق تولید می‌کنیم، هزینه تولید برق بالاتر می‌رود.

ما در شش ماه اول سال، می‌توانم به جرأت بگویم که بیش از ۴ ماه با کمبود جدی حامل‌های اصلی انرژی روبه‌رو بودم. الان هم شانس آورده‌ایم که کشور پاییز گرمی را پشت‌سر می‌گذارد و درنتیجه فعلا با کمبود ظاهری حامل‌های انرژی مذکور مواجه نشده‌ایم. هرچند به علت همین پاییز گرم و البته خشکسالی کم‌سابقه، با چالش جدی آب روبه‌رو هستیم که آن را هم فعلا داریم با پمپاژ از منابع زیرزمینی با استفاده از گاز و برق جبران می‌کنیم. متاسفانه دولت هم به جای اینکه به مشکلات اساسی این زیرساخت (تامین پایدار حامل‌های اصلی انرژی – گاز و برق) بپردازد، با ارائه راه‌حلی بسیار بد (تامین برق با دیزل ژنراتور) ما را به کام مشکل بعدی (کمبود گازوییل و آلودگی‌ها و هزینه‌های ناشی از آن) برده است. البته دولت به‌ظاهر درباره انرژی خورشیدی روی خوش‌نشان داد، اما متاسفانه در آن زمینه هم بسیار بدعمل شده و بعید است که این مسیر بتواند مشکل صنعت و کمبودهای اساسی برق و گازی ما را حل کند.

واقعیت این است که اگر ناترازی که نه، بحران انرژی، در ایران حل نشود، با توجه به دور جدید تحریم‌ها و کمبودهای ارزی و چالش‌های جدی اقتصادی، به‌زودی وارد سطح جدیدی از بحران‌های اقتصادی ناشی از کمبود شدید انرژی در خطوط تولید و نهایتا کاهش رشد اقتصادی کشور می‌شویم. همان‌طور که می‌دانید امروز عمده صنایع کشور با چالش‌های بسیار جدی از جمله کمبود ارز، نقدینگی و حامل‌های انرژی، و زیادی تورم، قوانین، مقررات و سیاست‌های دست و پاگیر متناقض و موانع اجرایی، و همزمان افزایش تحریم‌ها و درنتیجه افزایش مشکلات در معاملات بین‌المللی از جمله موانع مورد تامین مواد، قطعات و فناوری روبه‌رو هستند. بدین ترتیب اگر واقعا ما حتی نتوانیم منابع انرژی لازم را که زیرپایمان است و بقیه دنیا از ما آن را تامین می‌کنند، درست مدیریت کنیم، واقعا چگونه قرار است مسائل مهم‌تری که به عوامل متعدد خارجی وابسته است حل کنیم و رشد اقتصادی موردنظر را دنبال کنیم؟

امروز ما نه‌تنها نمی‌توانیم رشد موردنظر در برنامه هفتم پیشرفت را در چشم‌انداز کشور مشاهده کنیم، بلکه به‌جایی رسیدهایم که بقاء اقتصادی بنگاه‌های ما تبدیل به مسئله روز شده است. البته هنوز کشور منابع در دسترس خود را هم به‌درستی مدیریت نمی‌کند. به‌عنوان‌مثال علیرغم این ‌همه کمبود منابع انرژی، فولادسازی کشور با چالش جدی روبه‌رو نبوده است و طبق آمار با رشد در عملکرد به حرکت خود ادامه داده است. این نشان می‌دهد که مسئولان بدون توجه به الزامات مدیریت درست منابع و افزایش بهره‌وری (کاهش مصرف و بهبود خروجی‌ها) به تولید مواد خام و نیمه‌خام ادامه می‌دهند. تولید رمزارز هم یکی دیگر از نشانه‌های مسیر غلط سیاست‌گذار در تامین انرژی برای اقتصاد است.

از این‌ها که بگذریم می‌خواهم اشاره‌ای به راه‌حل‌ها داشته باشم. واقعیت این است که سیاست‌ها و هدف‌گذاری‌هایی که در برنامه‌های کلان بلندمدت کشوری و حتی بودجه امسال گذاشته شده، اصلا تناسبی با اوضاع و احوال امروز کشور ندارد و جاهایی مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام و جلسه سران قوا، باید در جلساتی فشرده و شجاعانه تصمیمات راهبردی بزرگی برای اداره اقتصاد کشور و مدیریت درست منابع در جمله منابع انرژی بگیرند. اصولا امکان ندارد با این دست فرمان با موفقیت این دوران را پشت‌سر گذاشت. البته منظور من از موفقیت به معنای اقتصادی است و نه متافیزیکی. چون بعضی از مسئولان همین‌که ما جلوی امریکا ایستاده‌ایم خوشحال هستند و این را عین پیروزی می‌دانند و البته که پیروزی هم هست. اما اگر نتوانیم معیارهای اقتصادی را رعایت کنیم و تصمیمات درستی در زمینه مدیریت منابع و نحوه ارزش‌آفرینی در کشور کنیم، خداوند چه تضمینی داده که موفق بمانیم؟ حاکمیت و مردمی که اسراف می‌کنند، مستحق ملامت هستند. حال ما با حاکمیتی روبه‌رو هستیم که منابع مختلف را از جمله منابع مالی، انرژی، انسانی، سازمانی، فرهنگی و... را دائما هدر می‌دهیم و همزمان می‌خواهیم خداوند به ما عنایت داشته باشد. این بر خلاف قوانین حتمی خداوند است. وقتی با قیمت‌گذاری دستوری، باعث می‌شویم مردم اسراف کنند، قطعا از نگاه الهی هم با مشکل روبه‌رو می‌شویم؛ چه برسد از دیدگاه مادی و اقتصادی. ما امروز منابع انسانی را هم هدر می‌دهیم. خروج نخبگان تنها یکی از شاخص‌های مربوطه است. وقتی هزاران جلسه در سطوح بالا تا پایین مملکت گذاشته می‌شود و هیچ خروجی مثبتی برای رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم جز دادن یارانه‌های بیشتر و هدر دادن بیشتر منابع خدادادی بیرون نمی‌آید، عین اسراف وقت و بیت‌المال و توان منابع انسانی و سازمانی است. ما امروز واقعا احتیاج به تصمیمات جدی برای تغییر راهبردی در شیوه مصرف و تولید داریم.

 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین