تنها عامل ثابت بازار، تغییر است
علی جوانمردی- فعال اقتصادی
در اوضاعی که ثبات اقتصادی در محیط به یاری کسب و کارتان نمیآید، در عوض، به دنبال بهترین استراتژی در حوزه بازرگانی باشید.
بسیار مهم است که استراتژی بازرگانی یک شرکت بر اساس درک عمیق از بازار، مشتریان و رقبای آن باشد و با استراتژی گسترده تری در کسبوکار همسو باشد. استراتژیهای بازرگانی مؤثر اغلب تکرارپذیر هستند و با تغییرات در محیط کسبوکار یا تغییرات در رفتار و نیازهای مشتری سازگار میشوند.
در بازاری که تنها عامل ثابت، تغییر است، داشتن یک استراتژی تجاری تعریفشده برای موفقیت هر شرکتی ضروری است.
این یادداشت مفاهیم و روشهای اساسی برای توسعه و اجرای یک استراتژی تجاری مؤثر را بررسی میکند. از تحلیل بازار گرفته تا تعیین هدف و استفاده از فناوری، به تمام عناصر کلیدی که به یک شرکت کمک میکند تا به اهداف رشد خود دست یابد و از مزیت رقابتی برخوردار شود، میپردازیم.
درک اصول یک استراتژی تجاری مؤثر:
استراتژی تجاری، برنامه جامع یک شرکت برای دستیابی به اهداف تجاری و کسب مزیت رقابتی در بازار است.
این شامل تجزیه و تحلیل بازار، تعیین هدف، شناسایی فرصتها و چالشها و تدوین تاکتیکهای خاص برای افزایش درآمد، بهبود حاشیه سود و گسترش سهم بازار است. یک استراتژی تجاری مؤثر باید منابع و قابلیتهای شرکت را با نیازها و ترجیحات مشتری همسو کند، ضمن اینکه محیط رقابتی و روندهای صنعت را نیز در نظر بگیرد.
استراتژی تجاری یکی از عناصر اساسی مدیریت ناب و گامی اساسی به سوی تعالی عملیاتی است، زیرا برنامه عملیاتی هر سازمانی را تکمیل و تقویت میکند و هماهنگی بین اهداف تجاری و عملیاتی را برای دستیابی به عملکرد برتر و پایدار تضمین میکند.
هدف استراتژی تجاری چیست؟
هدف اصلی یک استراتژی تجاری، همسو کردن تلاشهای شرکت برای دستیابی به اهداف رشد و سود است که شامل به حداکثر رساندن درآمد، بهبود حاشیه سود، گسترش سهم بازار و رضایت مشتریان است.
اهداف خاص یک استراتژی تجاری
اهداف خاص یک استراتژی تجاری ممکن است شامل موارد زیر باشد:
افزایش فروش و درآمد: شناسایی و بهرهبرداری از فرصتهای جدید بازار، گسترش پایگاه و بانک اطلاعات مشتری، افزایش وفاداری مشتری و تطبیق محصولات یا خدمات ارائه شده با نیازهای بازار
افزایش فروش و درآمد: شناسایی و بهرهبرداری از فرصتهای جدید بازار، گسترش پایگاه مشتری، افزایش وفاداری مشتری و تطبیق پیشنهادات محصول یا خدمات با نیازهای بازار.
بهبود حاشیه سود: تنظیم استراتژیهای قیمتگذاری برای به حداکثر رساندن سودآوری و افزایش مدیریت منابع و تاکتیکها برای اطمینان و استفاده مؤثر از سرمایه، فناوری و استعدادهای انسانی.
گسترش سهم بازار: تدوین استراتژیهایی برای جذب بازارها و بخشهای جدید مشتری، تقویت حضور برند، افزایش دیده شدن در بازار و تمایز از رقبا.
رضایتبخشی و حفظ مشتریان: درک و پیشبینی نیازها و ترجیحات مشتری، بهبود تجربه خرید مشتری و ایجاد روابط بلندمدت با مشتری از طریق برنامههای متنوع وفاداری و خدمات استثنایی.
همسوسازی منابع و قابلیتها: اطمینان از همسو بودن منابع مالی، انسانی و فناوری با اهداف استراتژیک و در عین حال حفظ استعدادهایی که قادر به اجرای مؤثر استراتژی هستند.
هدف یک استراتژی تجاری، ایجاد یک برنامه روشن و عملی است که شرکت را به موفقیت پایدار برساند و اطمینان حاصل کند که همه حوزههای سازمان با اهداف تجاری تعریفشده است.
تفاوت استراتژی و استراتژی تجاری؟
استراتژی بازاریابی و استراتژی تجاری تمرکزهای متمایزی دارند:
استراتژی بازاریابی: بر ایجاد و ارتقای ارزش برای مشتری از طریق فعالیتهای تبلیغاتی، برندسازی و ارتباطی تمرکز دارد که شامل شناسایی بازار هدف، جایگاهیابی محصول و توسعه کمپینهایی برای جذب و تعامل با مشتریان است.
استراتژی تجاری: دامنه وسیعتری از جمله بازاریابی، فروش، توزیع، قیمتگذاری و خدمات مشتری را در بر میگیرد. این استراتژی تضمین میکند که همه حوزههای شرکت برای دستیابی به اهداف درآمد و رشد با هم همکاری میکنند. به طور خلاصه، استراتژی بازاریابی بخشی از استراتژی تجاری است.
۲۲۲۲
یادداشت
ابزارهای شناسایی اخبار جعلی
قربانعلی تنگ شیر- نایب ریس انجمن متخصصان روابط عمومی ایران
در شرایطی که استفاده روزانه مردم از فضای مجازی از رسانههای رسمی پیشی گرفته است و ۷۰ درصد مردم گفتهاند که از فضای مجازی اخبار را دنبال میکنند اخبار جنگ ۱۲ روزه هم از یک نابسامانی رنح میبرد چون سواد رسانهای ما در حد ایدهآل نبوده و نیاز به آموزشهای مکرر دارد که باید توسط دولت صورت پذیرد.
سه مفاهیم جداگانه برای اخبار جعلی وجود دارد:
۱_ اطلاعات نادرست وگمراهکننده ولی غیر عمدی.
۲_ اطلاعات دروغ عمدی ونادرست هستند.
۳_ اطلاعات واقعی ولی آسیب رسان و غرض ورزانه هستند.
به گزارش مجمع جهانی داووس در سال ۲۰۲۴ موارد ۱ و ۲ به عنوان دو ریسک عمده برای بشر در دهه حاضر میباشند که بشر باید برای آن اندیشه کند بنابراین موضوع از جهت اهمیت در کنار تحولات اقلیمی، کمبود منابع طبیعی و ناترازیهای انرژی قرار میگیرد که برای بشر ایجاد مزاحمت میکند.
در جنگ ۱۲ روزه مردم باید به این موارد مهم در اخبارها توجه میکردند. در نظر گرفتن منبع پیام، کنترل منابع پشتیبان، خواندن ففرا متن، چک کردن، نام نویسنده و پدیدآور، تاریخ انتشار خبر، شوخی یا جدی بودن آن، استعلام خبر به زبان اصلی آن و چک کردن تعصبات و سوگیری احتمالی
البته از هوش مصنوعی نیز برای شناخت اخبار جعلی استفاده میشود البته ما در جنگ ۱۲ روزه از مرحله (اعتبار زدایی) به هدف (اعتماد زایی) از مردم رسیدیم در جنگ شناختی ابتدا ایده طراحی میشود سپس جلب توجه، درک، پذیرش و خلق رفتار صورت میگیرد البته اخبار جعلی در هر بحرانی بروز مییابد اخبار جعلی خود زاده بحران است.
ما در همهمه فضای مجازی گرفتار هستیم و در این فضا هدف عاملان جنگ ایجاد تنش رسانهای، جنبش اجتماعی، ایجاد دو فضایی تشکیک و اضطراب عمومی بوده است.
آثار مخرب اخبار جعلی
کاهش اعتماد، کاهش امید و باور و سلبریتیسازی و تخریب رابطه مردم و مسئولان میباشد. بنابراین باید خود را بروز کنیم با استفاده از سواد رسانهای و آماده پذیرش انواع اخبار درست و قابل باور باشیم.