-

هشداری جدی برای آینده‌ای خشک و آلوده

مصطفی فدایی‌فرد - کارشناس حوزه آب

مصطفی فدایی_فرد - کارشناس حوزه آب

بررسی‌های انجام‌شده در زمینه وضعیت منابع آب سطحی از نظر آلودگی و ارزیابی روند تغییرات کیفی رودخانه‌های مهم کشور، مانند کارون بزرگ (به‌عنوان بزرگ‌ترین و پرآب‌ترین رودخانه کشور) و زاینده‌رود (به‌عنوان مهم‌ترین رودخانه فلات مرکزی)، نشان‌دهنده افت قابل‌توجه کیفیت آب در امتداد این رودخانه‌هاست. در دهه‌های اخیر، همزمان با توسعه بخش کشاورزی، افزایش شهرنشینی و گسترش صنایع در حاشیه رودخانه‌ها، تخلیه بدون ضابطه و پنهان ‌زهاب‌های کشاورزی به‌عنوان منابع آلاینده غیرنقطه‌ای و فاضلاب‌های خانگی به رودخانه‌ها، وضعیت کیفی این منابع آبی را به مرحله فوق بحرانی و پنهان رسانده است.

مسئله منابع آلاینده غیرنقطه‌ای به‌عنوان منبع آلاینده اصلی مخازن سدهای کشور، به‌ویژه تاثیر آن بر سدهایی که تخصیص آب شرب دارند (در حدود 100 سد)، نیازمند بررسی دقیق آثار نهایی آن بر سلامت عمومی جامعه است. تقویت سیستم‌های پایشی و نظارتی برای رصد و مستند کردن بار آلودگی در حوزه شرب کشور ضروری به‌نظر می‌رسد. همچنین، براساس بررسی‌های انجام‌شده توسط سازمان حفاظت محیط‌زیست، حدود ۷۵ درصد از شهرک‌های صنعتی کشور، فاقد سیستم تصفیه فاضلاب صنعتی هستند که این موضوع می‌تواند تهدیدی جدی از سوی بخش صنعت برای منابع آب کشور باشد.

باتوجه به دخالت‌های مخرب انسانی در منابع آبی، افزایش برداشت از منابع آب سطحی و تداوم تخلیه جریان‌های آلاینده، وضعیت آب‌های سطحی کشور از نظر آلودگی با شرایط بحرانی‌تری نسبت به گذشته مواجه خواهد شد. بنابراین، علاوه بر تقویت زیرساخت‌های پایشی و موازین کنترلی در منابع آب سطحی و زیرزمینی (به‌عنوان پیش‌نیاز مدیریت پویای بخش آب)، تدوین قوانین بازدارنده جدید و دستورالعمل‌های مدیریت و کنترل کیفی منابع آب کشور نیز، نیاز فوری این بخش حیاتی به‌شمار می‌آید.

اگرچه آلودگی آب برای دهه‌ها به‌عنوان نگرانی محیط‌زیستی شماره یک کشورهای توسعه‌یافته شناخته شده، متاسفانه این موضوع در ایران به‌شدت مغفول مانده است.

حل «مسئله و بحران آب» چه از منظر کمی و چه کیفی به‌عنوان یک مسئله ملی نیازمند دخالت تمامی اقشار، طرف‌ها، ابزارها و امکانات کشور است. مسئله آلودگی منابع آب به‌علت چندوجهی بودن و پیچیدگی بیشتر نسبت به جنبه کمی آن، به‌عنوان یک حوزه تخصصی نیازمند مشارکت علمی نهادهای دانشگاهی و دانش‌بنیان است. در این راستا، باید از ظرفیت تمامی تخصص‌ها و رشته‌های مرتبط استفاده کرده و به نقش موثر مباحث بین‌رشته‌ای توجه کرد. هرگونه تعاریف قانونی جدید و برقراری نظام حقوقی و کیفری در حوزه آلودگی منابع آب نیازمند همکاری و رایزنی‌های سازمانی، تدوین برنامه‌های عملیاتی کارآمد و تقویت تعاملات بین‌رشته‌ای است.

اجرای دقیق احکام برنامه هفتم می‌تواند بحران آب را مدیریت کند. اجرای طرح‌های یکپارچه‌سازی زمین‌های کشاورزی و طرح‌های آبیاری نوین نه‌تنها در کاهش مصرف آب تاثیرگذار است، بلکه موجب افزایش میزان و کیفیت محصولات کشاورزی نیز می‌شود. این موضوعات در برنامه توسعه هفتم آمده است و باید به‌طورجدی اجرا شوند؛ در غیر این صورت، وضعیت هر سال بحرانی‌تر خواهد شد. با این حال، وضعیت اجرایی برنامه‌های توسعه اول تا ششم در خوش‌بینانه‌ترین حالت حدود ۳۰ درصد بوده که متاسفانه بابت اجرای ناقص طرح‌های پنج‌ساله قبلی، هیچ‌کسی پاسخگو نیست! بنابراین، انتظار اینکه طرح توسعه پنج‌ساله هفتم به‌صورت کامل و اصولی اجرا شود، کاملا بیهوده است.

باتوجه به چالش‌های موجود، نیاز به یک رویکرد جامع و همگانی برای حل بحران آب احساس می‌شود. این رویکرد باید شامل استفاده بهینه از منابع آبی موجود، ارتقای فناوری‌های تصفیه آب، آموزش عمومی در زمینه صرفه‌جویی در مصرف آب و ایجاد قوانین سختگیرانه‌تر برای جلوگیری از آلودگی باشد. همچنین، همکاری بین نهادهای دولتی، خصوصی و جامعه مدنی می‌تواند نقش بسزایی در تحقق این اهداف ایفا کند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین