-

محیط‌زیست در حاشیه بودجه

بهزاد اشجعی ـ کارشناس حوزه آلودگی هوا

 

 

 حوزه محیط‌زیست همواره از نظر تخصیص منابع و بودجه مورد کم‌لطفی قرار گرفته است. این حوزه معمولا در اولویت‌بندی‌های بودجه‌ای در رده‌های آخر قرار می‌گیرد. روند تخصیص بودجه به این صورت است که ابتدا دولت در کمیسیون‌های زیرمجموعه و سپس در جلسات هیات‌دولت پیش‌نویس بودجه را تصویب می‌کند. سپس این پیش‌نویس به مجلس می‌رود و در کمیسیون‌های تخصصی موردبررسی قرار می‌گیرد تا در نهایت تصویب شود. در این فرآیند، توجه کمتری به مسائل زیست‌محیطی می‌شود و عمده بودجه به مسائل جاری کشور، هزینه‌های جاری دولت و طرح‌های عمرانی اختصاص می‌یابد.

بودجه در نظر گرفته‌شده برای مسائل زیست‌محیطی مانند آلودگی هوا، کم‌آبی، مدیریت پسماند، گرد و غبار و سایر چالش‌های اصلی محیط‌زیستی بسیار کمتر از میزان موردنیاز برای ایجاد تاثیر مثبت است. اگرچه ارقام دقیق امسال را نمی‌دانم، اما در سال‌های گذشته، برای مثال مبالغی حدود ۴۰۰ تا ۶۰۰ میلیارد تومان برای نوسازی ناوگان حمل‌ونقل عمومی ـ که یکی از راهکارهای کلیدی کاهش آلودگی هواست ـ در نظر گرفته می‌شد. این در حالی است که هزینه هر خودروی حمل‌ونقل عمومی ممکن است به ۱۰میلیارد تومان برسد. چنین بودجه‌ای قطعا تاثیرگذار نخواهد بود.

این الگو در سایر حوزه‌های محیط‌زیستی نیز تکرار می‌شود و بودجه تخصیص‌یافته بسیار کمتر از حد لازم است. علاوه بر این، حتی همین بودجه مصوب نیز به‌طورکامل تخصیص نمی‌یابد. معمولا کمتر از ۶۰ تا ۷۰ درصد از بودجه مصوب محیط‌زیست در سال تحقق می‌یابد که عملا اثرگذاری آن را به‌حداقل می‌رساند. بودجه سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز کمتر از نیم درصد از بودجه عمومی دولت را تشکیل می‌دهد. این در حالی است که این سازمان مسئولیت‌های سنگینی از جمله نظارت، سیاست‌گذاری و اجرای وظایف مهم زیست‌محیطی را برعهده دارد. با این حال، در میان سازمان‌های رده اول دولتی، کمترین سهم بودجه‌ای را دریافت می‌کند. این میزان بودجه حتی برای انجام وظایف نظارتی نیز کافی نیست، چراکه نظارت بر محیط‌زیست کشوری با این وسعت و پیچیدگی، نیازمند زیرساخت‌های گسترده‌ای است که با این ارقام قابل‌تامین نیست. پیامد این کم‌توجهی به محیط‌زیست در بودجه‌ریزی، شرایط بحرانی کنونی است که با آن مواجهیم؛ از آلودگی هوا گرفته تا کم‌آبی، مدیریت پسماند و گردوغبار. همه این چالش‌ها ریشه در تصمیم‌گیری‌های سال‌های گذشته دارد که در آن محیط‌زیست اولویت پایینی داشته است. هر سال وضعیت آلودگی هوا وخیم‌تر می‌شود و مسئله کم‌آبی نه‌تنها برای مردم ملموس است، بلکه ضربات سنگینی به اقتصاد کشور وارد کرده است. این بحران‌ها منجر به تعطیلی دوره‌ای صنایع، کمبود انرژی و قطعی برق شده‌اند.اگرچه در دهه‌های گذشته این مشکلات به این حد حاد نبودند، اما عدم‌توجه کافی و تخصیص نامناسب بودجه، موجب تشدید این چالش‌ها شده است. امروز شاهد اختلال در زندگی مردم و آسیب‌های جدی روحی، روانی و اقتصادی هستیم. علت اصلی این کم‌توجهی به اولویت‌بندی‌های کلان مدیریتی کشور برمی‌گردد.

متاسفانه در سال‌های اخیر، مسائل زیست‌محیطی همواره در رده‌های پایین اولویت‌بندی قرار داشته‌اند. در حالی که از نظر ارزشی و تاثیر بر زندگی مردم، این موضوعات باید در اولویت باشند، اما معمولا ملاحظات سیاسی موجب اولویت‌یابی نادرست می‌شود. مسئولان رده بالا اغلب در سخنرانی‌های خود به انتقاد از وضعیت محیط‌زیست می‌پردازند و وعده بهبود می‌دهند، اما در عمل همان روندهای گذشته را ادامه می‌دهند. تا زمانی که این رویه تغییر نکند، نمی‌توان به حل مسائل زیست‌محیطی امیدوار بود. راه‌حل اساسی این است که مدیریت کلان کشور به این درک برسد که ریشه بسیاری از چالش‌های کشور (حدود ۸۰-۹۰ درصد) مسائل زیست‌محیطی است. حل مشکلاتی مانند آب، هوا، پسماند و گردوغبار می‌تواند به بهبود سایر حوزه‌ها نیز کمک کند. متاسفانه رویکرد کنونی بیشتر متمرکز بر درمان symptoms (علائم) است تا پرداختن به ریشه مشکلات. تا زمانی که به ریشه‌های زیست‌محیطی مشکلات توجه نشود، نمی‌توان انتظار بهبود پایدار داشت.

 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین