-

درس‌هایی از تحول آی‌بی‌ام برای صنعت خودرو

علی میرزایی‌سیسان پژوهشگر حوزه خودرو

میرزایی

شرکت آی‌بی‌ام اخیرا بازگشتی چشمگیر به صحنه مالی داشته، به‌گونه‌ای که ارزش سهام آن (NYSE: IBM) پس از انتشار گزارش مالی قوی، بیش از ۱۰ درصد در هفته گذشته افزایش یافت. این رشد که اکنون به ۱۲.۱ درصد در یک دوره معاملاتی رسیده، نه‌تنها عملکرد قدرتمند آی‌بی‌ام را برجسته می‌کند، بلکه تاثیر مثبتی بر بازار گسترده‌تر نیز داشته است. این تاثیر به‌ویژه در ۱۰ صندوق سرمایه‌گذاری قابل معامله (ETF) که بخش قابل‌توجهی از سهام این شرکت را در اختیار دارند، مشهود است. در حال حاضر، آی‌بی‌ام در ۳۴۰ صندوق ETF حضور دارد و حدود ۱۱۳.۵ میلیون سهم آن در بازار ETF ایالات متحده گنجانده شده است. صندوق‌هایی که بیشترین تخصیص را به سهام آی‌بی‌ام داده‌اند، از این رشد سود قابل‌توجهی برده‌اند. مسیر تاریخی آی‌بی‌ام شباهت‌های جالبی با چالش‌هایی دارد که صنعت خودرو امروز در گذار به خودروهای الکتریکی و فناوری‌های نوین با آنها روبه‌رو است. دهه‌ها پیش، آی‌بی‌ام به شدت بر تجارت سخت‌افزاری سودآور خود، به‌ویژه رایانه‌های بزرگ (Mainframe)، متمرکز بود و بازار رایانه‌های شخصی (PC) را در اولویت دوم قرار می‌داد. اگرچه این شرکت تلاش‌هایی در حوزه رایانه‌های شخصی داشت، اما نتوانست مدل‌های کم‌سودتر سخت‌افزاری را به‌طور کامل بپذیرد. در آن زمان، تمرکز اصلی آی‌بی‌ام بر نرم‌افزار و خدمات نبود و همین امر توانایی شرکت را برای انطباق سریع با تغییرات صنعت محدود می‌کرد. برای بسیاری از افراد بالای ۴۰ سال، فناوری کامپیوتر آی‌بی‌ام زمانی نمادی ضروری کسب‌وکار آنها بود. اما امروز، چشم‌انداز جهانی فناوری تحت سلطه شرکت‌هایی مانند اپل و مایکروسافت و تولیدکنندگان تراشه‌ای نظیر انویدیا و برادکام است که زیرساخت‌های فناوری اقتصاد قرن بیست و یکم را فراهم می‌کنند. با وجود این تغییرات، آی‌بی‌ام توانسته با بازتعریف نقش خود در این اکوسیستم متحول‌شده همچنان مرتبط باقی بماند. برخلاف بسیاری از همتایانش که نتوانستند موج‌های متوالی دموکراتیزه شدن فناوری اطلاعات از جمله ظهور رایانه‌های شخصی، اینترنت و محاسبات موبایلی را پشت‌سر بگذارند، آی‌بی‌ام با تغییر مسیر به سمت فرصت‌های نوظهور و سرمایه‌گذاری مجدد درآمدهای حاصل از کسب‌وکارهای قدیمی خود موفق شد. سفر تحول‌آمیز آی‌بی‌ام الگویی ارزشمند برای مدیریت تغییرات بنیادین ارائه می‌دهد. این شرکت که در سال ۱۹۱۱ با نام Computing-Tabulating-Recording Company (CTR) تأسیس شد، در سال ۱۹۲۴ تحت رهبری توماس واتسون پدر به نام International Business Machines (IBM) تغییر نام داد و بر تجهیزات اداری نوآورانه‌ای مانند سیستم‌های کارت پانچ و ماشین‌های تحریر الکتریکی تمرکز کرد. این تحول اولیه زمینه را برای تسلط آینده آن بر محاسبات فراهم ساخت. در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، آی‌بی‌ام با معرفی سری رایانه‌های بزرگ System/360 محاسبات را متحول و معماری رایانه‌ای را استانداردسازی کرد نمود؛ حرکتی که رهبری شرکت را برای چندین دهه تثبیت کرد. یکی دیگر از لحظات تعیین‌کننده در سال ۱۹۶۹ رخ داد؛ زمانی که آی‌بی‌ام نرم‌افزارها و خدمات خود را از فروش سخت‌افزار جدا کرد و بدین ترتیب بازاری جداگانه برای نرم‌افزارها و خدمات مشاوره‌ای ایجاد کرد، حرکتی که نه‌تنها جریان‌های درآمدی آن را متنوع ساخت، بلکه صنعت مدرن نرم‌افزار را نیز تقویت کرد. در دهه ۱۹۹۰، زمانی که فروش سخت‌افزار کاهش یافت و مشکلات مالی گریبانگیر شرکت شد، آی‌بی‌ام تحت هدایت مدیرعامل لوئیس گرستنر تمرکز خود را به خدمات IT و مشاوره معطوف کرد. این تغییر شامل واگذاری بخش رایانه شخصی به لنوو در سال ۲۰۰۵ و خرید PwC Consulting برای تقویت خدمات مشاوره‌ای بود. در سال‌های اخیر نیز آی‌بی‌ام فناوری‌های نوظهوری مانند رایانش ابری و هوش مصنوعی را پذیرفته؛ خرید Red Hat در سال ۲۰۱۹ این شرکت را به‌عنوان رهبر راهکارهای ابر هیبریدی معرفی کرد. صنعت خودرو نیز اکنون در نقطه عطف مشابهی قرار دارد؛ تحولات عمیقی همچون الکتریکی شدن خودروها، رانندگی خودکار، اکوسیستم‌های متصل و انتظارات متغیر مصرف‌کنندگان آن را شکل داده‌اند. چند درس کلیدی از تاریخچه آی‌بی‌ام قابل‌استخراج است: تحول دیجیتال: گذار آی‌بی‌ام از سخت‌افزار به نرم‌افزار اهمیت تحول دیجیتال را نشان می‌دهد. خودروسازان نیز باید خودروهای تعریف‌شده توسط نرم‌افزار (SDVs) را بر مهندسی مکانیکی سنتی اولویت دهند. مدل‌های درآمد تکرارشونده: همان‌طور که آی‌بی‌ام از فروش سخت‌افزار یک‌باره به درآمد تکرارشونده حاصل از اشتراک نرم‌افزارها روی آورد، خودروسازان نیز می‌توانند خدمات دیجیتال اشتراکی مانند بروزرسانی بی‌سیم یا اکوسیستم خودروهای متصل را توسعه دهند. همکاری راهبردی: خرید Red Hat توسط آی‌ب‌ی‌آم نشان‌دهنده ارزش همکاری برای پیشبرد نوآوری است؛ خودروسازان ناچارند با شرکت‌های فناوری همکاری کنند تا پیشرفت‌هایی در زمینه هوش مصنوعی، رایانش ابری و اینترنت اشیا داشته باشند. بلوغ فرهنگ سازمانی: غلبه بر مقاومت داخلی یکی از عوامل موفقیت‌آمیز بودن گذارهای آی‌ب‌ی‌آم بوده است؛ خودروسازان نیز باید با مقاومت فرهنگی مقابله کنند تا رویکردهای چابک و نرم‌افزاری‌محور را اتخاذ کنند. سرمایه‌گذاری مستمر در فناوری: تمرکز آی‌ب‌ی‌آم بر فناوری‌های نوظهوری همچون رایانش ابری هیبریدی اهمیت سرمایه‌گذاری آینده‌نگرانه را برجسته می‌کند؛ برای خودروسازان نیز اولویت‌بندی نوآوری‌هایی مانند هوش مصنوعی برای خودروهای خودران برای شفافیت زنجیره تأمین ضروری است. چابکی سازمانی: استفاده آی‌ب‌ی‌آم از روش‌شناسی چابک توسعه محصول نشان می‌دهد چگونه می‌توان زمان عرضه محصولات جدید را کاهش داد؛ خودروسازان نیز باید چنین شیوه‌هایی را اتخاذ کنند. ارزش محصول و مشتری‌محور شدن: تأکید آی‌ب‌ی‌آم بر تحول مشتری‌محور نشان‌دهنده اهمیت ایجاد تجربیات شخصی‌شده برای مشتریان است. در نهایت اینکه، میراث بازآفرینی مداوم آی‌ب‌ی‌آم چارچوب ارزشمندی برای صنعت خودرو ارائه می‌دهد تا بتواند دوران تحولات گسترده‌ای همچون برقی شدن خودروها، اتصال دیجیتال و پیشرفت‌های مبتنی بر هوش مصنوعی را مدیریت کند. اتخاذ راهبردهایی الهام گرفته از تجربیات آی‌ب‌ی‌آم از تحول دیجیتال گرفته تا مشارکت راهبردی می‌تواند جایگاه خودروسازان را در این چشم‌انداز متغیر تقویت کرده و تاب‌آوری بلندمدت آنها را تضمین کند. این در حالی است که مدیران عالی‌رتبه صنعت و نهادهای تصمیم‌گیری در ایران هنوز سنتی فکر می‌کنند و اعتقادی به تحولات جهانی ندارند و آنهایی که چنین اعتقادی دارند، تحول صنعت خودرو ایران را نزدیک نمی‌دانند. و قشر سومی هستند که منتظر منجی شرقی و غربی برای حل مشکلات صنعت و بازار خودرو ایران دارند. داستان موفقیت پایدار آی‌ب‌ی‌آم نشان‌دهنده چابکی و تاب‌آوری این مجموعه و قدرت پذیرش تغییرات است؛ درسی حیاتی که خودروسازان سنتی باید جدی بگیرند تا بتوانند دوران گذار به پلتفرم‌های نرم‌افزارمحور و دستگاه‌های حمل‌ونقل متصل را پشت‌سر بگذارند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین