چالشهای بخش کشاورزی ایران
قربانعلی تنگ شیر- استاددانشگاه
با توجه به اهمیت کشاورزی در جهان و ضرورت خودکفایی در محصولات کشاورزی از یک سو و از سویدیگر تامین امنیت غذایی به نظر میرسد اخذ سیاستهای تشویقی در خصوص رونق تولیدات کشاورزی و همچنین ایجاد اقتصاد رقابتی به جای اقتصاد دستوری در رونق تولید و صادرات محصولات کشاورزی از ضروریات محسوب میشود و دولت چهاردهم باید توجه ویژهای به این مسئله داشته باشد.
از مهمترین چالشهای بخش کشاورزی با توجه به عملکردهای مدیران قبلی این بخش میتوان به موارد زیر اشاره کرد. سیاستهای اشتباه، تصمیمات خلق السا عه، صدور بخشنامههای غیر کارشناسی، کاهش صادرات، فراجناحی عمل نکردن دولت، استفاده نکردن از توانمندیهای بخش خصوصی بر اساس کارنامه عملکرد آنها، بیتوجهی به تنوع اقلیمی کشور و تولید محصولات با کیفیت کشاورزی، بیتوجهی به کاهش اشتغالزایی در بخش کشاورزی و اجرایی نشدن جوایز صادراتی دولت، عدم توسعه بازارهای جدید بینالمللی زیرا محصولات کشاورزی نوع الگوی مصرف آنها در سلامت جامعه و روان آنها نقش بسیار ارزشمندی دارند و امنیت غذایی پایدار به وجود خواهند آورد. بیتوجهی به شرکتهای تجاری که به دانش روز دنیا مجهز شدهاند برای رونق تجارت بینالملل.
راهحلهای مشکلات موجود
باید قبل از صدور بخشنامههای متعدد با کارشناسان بخش خصوصی در حوزه کشاورزی مشورت کرد و قبل از هر تصمیمی تولیدکنندگان و صادرکنندگان بخش خصوصی را از این تصمیم مطلع کنند. استفاده از نیروهای جوان بخش خصوصی، در تصمیمات اقتصادی در زمینه صادرات، تصمیمات خود را سیاسی نکنند و بر پایه تخصص اقتصادی عمل کند.
باید دولت فراجناحی عمل نکرده و بر اساس عملکرد کارنامهای افراد تصمیمسازی کند. توسعه رشد اقتصادی با در نظر گرفتن الگوی کشت مناسب و آبیاری مدرن و نیاز واقعی جامعه تعیین شود.
هرچند در سه سال گذشته تولیدات محصولات کشاورزی و صنایع غذایی ۲۳ درصد به لحاظ ارزشی و ۱۲ درصد به لحاظ وزنی افزایش داشتهاند.
باید توجه جدی و واقعی به ارزآوری در حوزه صادرات محصولات کشاورزی داشت، البته در سال ۱۴۰۲ با تولید ۵.۱۳ میلیون تن گندم به رشد قابل توجهی رسیدهایم و گندم به عنوان یک محصول راهبردی کشور از برنامههای موفق وزارت جهاد کشاورزی بوده البته با پرداخت به موقع پول گندمکاران به همت وزیر جهاد کشاورزی آقای نیکبخت، بخشنامههای تنبیهی باید حذف شود وبخشنامههای تشویقی جایگزین آن شود.
کشاورز یک تولیدکننده بیآزار، بدون جناح، خدمتگزار مردم و بدون هیچ درخواستی که نان زحمات خودش را میخورد و از ا قشار آسیبپذیر نیز میباشد آسیبهای محیطی، اکولوژی، توفانها، تغییرات آب و هوایی، مافیای خرید محصولات سمها واکسنهای کم بهره و تقلبی گران و نداشتن نقدینگی و مهاجرتهای فرزندان کشاورزان به شهرها برای کار و زندگی که با کمترین بهره با تمام توان در حال تولید هستند.
و هیچ امیدی به هیچ اتحادیه، انجمن، خانه، تعاونی هم ندارند. دولت چهاردهم باید در این حوزه شدیداً علمی و به روز عمل کند، چون ما در ایران مثل کشورهای اروپایی زنجیره تولید نداریم درآنجا به کشاورز همه نیازهای او را برای تولید میدهند و بعد محصولات او را به موقع خریداری و سریعا نیز پولش را پرداخت میکنند.
در صنعت مرغداری ایران که همه چیز آن وارداتی است؛ از جوجه، واکسن، دارو، خوراک و تجهیزات فقط از آب برای تولید آن استفاده میکنیم مرغدار برای کشتار مرغش که باید به موقع انجام شود باید در صف نوبت کشتارگاه باشد و پولش را نیز بعد از چند ماه دریافت کند چون هر مرحله از تولید مرغ و تخممرغ به یک فرد یا یک اتحادیه و انجمن خاصی وابسته است و ما هم میمانیم با یک کشاورز پر استرس برای تولید یک محصول که آیا بتواند بفروشد یا نه یا در صورت صادرات پولش را میگیرد یا نه و این یعنی از بین رفتن سرمایه ملی.
ما بدون سرمایه اجتماعی و پذیرش جامعه و عدم پذیرش تجربیات جهانی راه به جایی نخواهیم برد. تیم اقتصادی جدید و مبانی نظری آنها در تولیدات محصولات کشاورزی با کیفیت برای سلامتی و رفاه زندگی مردم کمککننده خواهند بود.