اثرگذاری زنان در اقتصاد
مرضیه احقاقی-روزنامهنگار
زنان سهم حدود ۵۰ درصدی از جمعیت دنیا را در اختیار دارند، اما اثرگذاری آنها در اقتصاد به شدت محدود برآورد میشود. البته میزان اثرگذاری زنان بر اقتصاد و مشارکت آنان در مشاغل در جوامع مختلف، متفاوت است. این اثرگذاری در کشورهای توسعهیافته بیشتر و در اغلب جوامع درحال توسعه کمرنگتر است. هرساله مجمع جهانی اقتصاد گزارشی از شکاف جنسیتی را با در نظر گرفتن شاخصههای مختلف منتشر میکند. گزارش جهانی شکاف جنسیتی منتشر شده در سال ۲۰۲۲ حکایت از آن دارد که ایران در سال گذشته میلادی از منظر شکاف جنسیتی در میان ۱۴۶ کشور جهان در رتبه ۱۴۳ قرار گرفته است. این امتیاز نسبت به سال گذشته یک درصد کاهش داشته و این افت از کاهش شاخص مشارکت اقتصادی زنان نشأت میگیرد. براساس گزارش سایت ایران تلنت که از دادههای حقوق و دستمزد سال ۱۴۰۰ برداشت شده، اختلاف حقوق دریافتی میان زنان و مردان با بالا رفتن رده شغلی افزایش مییابد و از ۱۲ درصد در رده کارشناس به ۳۷ درصد در رده مدیریت ارشد میرسد. آمارهای رسمی داخلی نیز تشدید شکاف جنسیتی در بازار کار کشور را تایید میکند؛ تا جایی که برآورد شده در ۴ سال اخیر حدود ۶۰۰ هزار نفر از تعداد شاغلان زن کاسته شده و حدود ۵۰۰ هزار نفر به تعداد شاغلان مرد افزوده شده است.
افزون بر تشدید نابرابری میان سهم زنان و مردان از بازار کار، این شکاف در اشکال مختلفی ازجمله سطح دستمزد و سطح مشاغل نیز جریان دارد. کافی است نگاهی به اطراف خود بیندازید و تعداد مدیران ارشد مرد و زن را با هم مقایسه کنید. این اختلاف و سنگینی کفه ترازوی مدیران به سمت مردان درحالی است که سهم زنان در ورودی دانشگاهها به مراتب بالاتر است.گاهی شکافهای جنسیتی در محیطهای کاری تحتتاثیر عوامل بسیاری از جمله موانع ساختاری و بستر فرهنگی حاکم بر آن کشور، تحولات اجتماعی-اقتصادی و فناوری و همچنین شوکهای اقتصادی است. کمااینکه با بروز بحران اقتصادی، زنان شاغل زودتر از مردان تعدیل میشوند یا از دستمزد آنها بیشتر کاسته خواهد شد. درواقع هر بحرانی در درجه نخست زنان و درآمدزایی آنان را نشانه میگیرد.این موضوع گاهی در ساختارهای سنتی جوامع که مرد حکم نانآور اصلی خانواده را دارد، پررنگتر است. هرچند در سالهای اخیر از سهم مردان در تامین معیشت خانوادهها کاسته شده و زنان نیز پابهپای مردان در تامین معیشت درحال فعالیت هستند اما همچنان در نگاه عرفی، مردان نانآور اصلی خانواده هستند.
در چنین بستری، گاهی جذب زنان به فعالیت در صنایع دشوارتر است. در بسیاری موارد نیز همان بستر فرهنگی، مانع حضور زنان در محیطهای صنعتی شده و از سختی کار بهعنوان بازدارنده اصلی ورود زنان به این بخش یاد میشود. البته اگر با زنان فعال در صنعت سخن بگویید، این نگاه و محدودیتها را قبول ندارند. البته که برخی مشاغل دشوارترند، اما این دشواری را جنسیتزده نمیدانند. علاوهبراین معتقد هستند چنین نگاهی عملا از فرصت زنان برای حضور موفق در سطح صنعتی و اقتصادی میکاهد.از سوی دیگر، در سالهای اخیر و به دنبال بروز بیرغبتی مردان به فعالیت در مشاغل رسمی صنعتی به دلیل دستمزدهای پایین، بسیاری از زنان جایگزین مردان در این فرصتهای شغلی شدهاند. کافی است سری به کارگاهها و کارخانههای تولیدی و شهرکهای صنعتی بزنید و با قدیمیهای این حوزه صحبت کنید. در شرایطی که مردان ترجیح میدهند به جای دریافت حقوق رسمی، به سایر مشاغل غیررسمی بپردازند، سهم زنان از فعالیتهای صنعتی بیشتر شده است. هر چند به باور بسیاری از کارشناسان، این جایگزینی جای خوشحالی ندارد، چراکه زنان حکم نیروی کار ارزان را یافتهاند و در برخی موارد همچنان سهم زنان از مشاغل رده بالا و مدیریتی، کمتر از مردان است.