رانتخوار مولد اقتصادی نمیشود
نیما امیرشکاری، مدیر- گروه بانکداری الکترونیک پژوهشکده پولی و بانکی
اقتصاد دیجیتال عبارت جدیدی است که عمرش به کمتر از ۲ دهه میرسد و امروز شاهد رشد روزافزون آن حتی در کشورهای در حال توسعه هستیم. با اقتصاد دیجیتال سیستمها و زیرساختهای آنلاین جایگزین ساختارهای آجری میشوند. تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات اسکلت اصلی یک اقتصاد دیجیتال است و اتصال پرسرعت اینترنتی مهمترین بخش آن است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان حوزه اقتصاد دیجیتال، این فرآیند میتواند رویکردی مقابل اقتصاد پنهان باشد، البته نیازمند ساختارهای مشخص با حفظ امنیت بالایی است؛ ساختارهایی که از شفافیت کافی برخوردار باشد.اما منظور از اقتصاد دیجیتال تنها به معنی ورود تکنولوژی به تراکنشهای بازرگانی یا تجاری نیست. در چنین اقتصادی، تحول گسترده دیجیتالی حوزههای بسیاری را دربرگرفته است و نقش چندجانبهای را ایفا میکند. برای مثال، وضعیت بازار کار، حاکمیت، صنایع تولیدی و خدماتی مثل آموزش، درمان و... تغییر میکند.اگر بخواهیم اقتصاد را برپایه فناوری اطلاعات در کشور توسعه دهیم، نیازمند یکسری الزامات اولیه از جمله پهنای باند، سرعت اینترنت، زیرساختهای مربوط به اینترنت اشیا و فناوریهای بسیار پیشرفته هستیم. حال کشورهایی که میخواهند بهنوعی تمامیت یک فناوری در خدمت حاکمیت باشد، بسان یک شمشیر دولبه عمل میکنند. یعنی اینکه هرکدام از این فناوریها هم میتواند مفید واقع شود و مقاصد حاکمیت را پیش ببرد و از طرف دیگر هم، ممکن است برخی خط قرمزهای حاکمیت را هم تحتتاثیر قرار دهد و آنها را نسبت به ورود تکنولوژی به بدنه حکومت نگران و هراسان کند. بههمیندلیل، در این کشورها سرعت رشد کاربردهای فناوری اطلاعات کند است.
بسیاری از سازمانها از آنجایی که اقتصاد دیجیتال را مانند سایر عوامل مثل زمین، ساختمان و... نمیبینند، قادر به درک و برنامهریزی در این حوزه بهعنوان یک سرمایه نیستند. نقش اقتصاد دیجیتال در دنیا در حال افزایش است و چرخ دندههایی که اقتصاد دیجیتال و در پی آن اقتصاد یک جامعه را میچرخانند، عمدتا از دید پنهان هستند و بههمیندلیل است که کمبود در این حوزه، آسیبهای جبرانناپذیری با خود بههمراه خواهد داشت. اسنپ، دیجیکالا، ازکی و... نمونههایی از اقتصاد دیجیتالی هستند که بدون دادهها و فناوری دیجیتال، این نوآوریها ممکن نبود.تاکنون شاهد شعارسازیهای زیادی در کشور بودهایم؛ گواه دقیق این گزاره تاریخ است. بسیاری از مسئولان درباره توسعه اقتصاد دیجیتال از افعال معکوس استفاده و بیشتر شعارسازی میکنند، اما دقیقا خلاف آن عمل میکنند. بیشک دیجیتالی شدن اقتصاد کشور هم، از همان جنس شعارهایی است که در این برهه تاریخ کشور تکرار میشود. اما واقعیت امر آن است که بیشتر از این هدف دور میشویم تا اینکه نزدیک شویم. در واقع، هم از واژه اقتصاد بهمعنای واقعی فاصله گرفتهایم و هم از فرآیندهای دیجیتالی فاصله زیادی داریم. بنابراین، چگونه میتوان از اقتصاد دیجیتال حرفی بهمیان آورد!
میزان تولید ناخالص ملی در سالهای اخیر، خبر از اقتصادی بیمار میدهد؛ همچنین، سرعت اینترنت و فیلترینگهای اخیر هم نشان از وضعیت اسفبار فرآیندهای دیجیتالی در کشور میدهند؛ بنابراین توسعه اقتصاد دیجیتالی چیزی جز شعار نیست.تا زمانی که چنین دیدگاهی در نگرش مسئولان وجود داشته باشد، صحبت از اقتصاد دیجیتال راه به جایی نمیبرد. با این اظهارات بهنظر میرسد برخی درکی از اقتصاد در دنیای مجازی و اقتصاد دیجیتالی ندارند، چراکه این اقتصاد مبتنی بر مقیاس است و هیچگاه یک کشور با جمعیت چند ده میلیونی بهتنهایی نمیتوان اقتصاد دیجیتالی را در بطن کسبوکارش توسعه دهد. یعنی بدون استفاده از امکانات جهانی و بدون ارتباط با کشورهای پیشرو در این زمینه، صحبت از اقتصاد دیجیتال بیمعنی است. پلتفرمهای اجتماعی که بستر و اساس کسبوکارهای مجازی هستند، در مقیاس چند صد میلیونی توجیه اقتصادی پیدا میکنند.اقتصاد دیجیتال در واقع بهقدری اکوسیستم وسیعی دارد که یک کشور بدون ارتباطات و همسویی با جهان نمیتواند به توسعه آن بپردازد. بههمیندلیل است که هیچیک از پلتفرمهای داخلی از منظر سودآوری حائزاهمیت نیستند و آن میزان سودی که باید در چرخه اقتصادی آنها در جریان باشد، دیده نمیشود.اگر پلتفرمهایی نظیر تلگرام، واتساپ و اینستاگرام فیلتر نمیشدند، پلتفرمهای داخلی این میزان کاربر را هم نداشتند. توان فنی تولید آزمایشگاهی یک پلتفرم با زیرساخت قوی را که بتواند پوششدهی بالایی داشته باشد، داریم، اما توان فنی تولید انبوه را نداریم؛ این ۲ مولفه فرق زیادی با یکدیگر دارند. در دانشگاههای کشور افراد نخبه داریم و میتوانند فناوریهای روز را پیادهسازی کنند، اما وقتی صحبت از تولید انبوه و توان صنعتی میشود، نخستین مولفه مهم، مدیریت و بعد اقتصاد پویا است که در هردو ضعف جدی در کشور مشاهده میشود.درحالحاضر پلتفرمهایی وجود دارند که از رانت و یارانه بیحساب دولتی سود میبرند، اما هیچگاه بهعنوان یک مولد اقتصادی شناخته نمیشوند. در کل، با این وضعیت اینترنت و تولیدات سختافزاری و موانع صنعتی و مدیریتی و بازار نمیتوان روی پلتفرمهای امروزی حسابی باز کرد و تنها چند سالی در این اکوسیستم بقا خواهند داشت، چراکه نه کیفیت و نه زیرساخت پلتفرمهای جهانی را دارند و اصلا با آنها قابلرقابت نیستند.