خلق ثروت در بورس
یاسر فلاح-کارشناس بازار سرمایه
بهره دانشبنیانها از تامین اعتباری بازار سرمایه نیازمند الزامات بسیاری است. بهنظر میرسد مادامی که شرکتهای دانشبنیان نتوانند یک دستاورد مالی خوب و قابلقبول برای بازار سرمایه ارائه و اثبات کنند که ارزشآفرین هستند، فعالان اقتصادی بهسختی فعالیت آنها را در بازار سرمایه میپذیرند. اگر امروز میبینیم که اکوسیستم بازار سرمایه امریکا طی ۳۰ تا ۴۰ سال گذشته تغییر کرده و شرکتهای نفتی و خودرویی ارزش خود را به متا، گوگل و توییتر دادهاند، دلیلش به خلق ثروت این شرکتها برمیگردد. بهعبارتدیگر، تراکنش مالی بالایی داشتند و ثروت ایجاد کردند. گفتنی است، شرکتهایی نظیر گوگل یا اپل توانستند ارزش بازار بالایی ایجاد کنند و دنیا را در واقع با محصولات خود تحتتاثیر قرار دهند. در ایران هم شرکتهای دانشبنیانی که رشد میکنند و به شرکتهای پایدار تبدیل میشوند، باید چنین روندی داشته باشند و ارزش مالی خود را ارتقا دهند. خوشبختانه نمونه آنها کم هم نیستند؛ نظیر دیجیکالا، اسنپ و... که شناختهشده هم هستند. بهطورمعمول، این شرکتها نرمافزارمحور هستند که برمبنای اپهای خدماتی با کاربران زیاد فعالیت میکنند؛ حال اگر این شرکتها بتوانند در زمان معین به یک نوع ثروت مشخص دست پیدا کنند و اگر توانایی تحقق پیشبینیهای مالی خود در صرف مدت زمان مشخصی را داشته باشند، فعالان بورس و سرمایهگذاران اقتصادی نسبت به آن خوشبینتر خواهند بود، بنابراین تحقق پیشبینیها میتواند اهمیت زیادی برای فعالیت دانشبنیانها در بازار بورس ایجاد کند.
مهمترین دلیل عدماعتماد به استارتآپها در بورس، بالا بودن ریسک این نوع فعالیتها است. اگر در کشوری نظیر امریکا، اکوسیستم بازار سرمایه تبدیل به شرکتهای دانشبنیان شد، دلیلش این است که آنها با خلق ثروت گسترده، توانستند ارزشآفرینی کنند. بنابراین، در ایران باید به فعالان اقتصادی حق بدهیم که به آن شرکتی اجازه ورود دهند که پیشتر خلق ثروت کرده است. برای مثال، وقتی فولاد خلق ثروت زیادی دارد یا شرکتهای پتروشیمی از ارزش بازار بالای مالی برخوردار هستند، بهطبع سرمایهگذاران روی چنین شرکتهایی سرمایهگذاری خواهند کرد. در کل، منطقی بهنظر نمیرسد که فعالان اقتصادی سهام یک شرکت ریسکی را بخرند، در حالی که زمینه برای توسعه این نوع شرکتها در کشور تا حدی کم است. گفتنی است، وجود اینترنت ناپایدار و فراهم نبودن شرایط کشور همچنین ریسکهای غیرسیستماتیک، دلیل مهمی است که فعالان اقتصادی درحالحاضر توجهی به حضور دانشبنیانها در بازار سرمایه نداشته باشند. از آنجایی که ریسک سرمایهگذاری روی شرکتهای دانشبنیان فعال در زمینه فناوری اطلاعات بالا است، فعالان اقتصادی تمایلی به سرمایهگذاری روی این شرکتها در بازار سرمایه نشان نمیدهند، همچنین وجود رقابت هم، دلیل دیگر این بیاعتمادی است؛ از آنجایی که سرعت رشد فناوری اطلاعات بالا است، نمیتوان نسبت به بقای حضور یک اپلیکیشن در کشور اعتماد کرد. این امر نیازمند بررسی دقیق و تهیه یک نقشه کار و مطالعه دقیق است. باید رئیس یک شرکت دانشبنیان بداند که دوره رشد شرکت کجا است و احتمال رکود شرکت چه زمانی است و در این دوره چه باید کرد و چگونه دوره رشد و ثبات شرکتها را طولانیتر کرد؟ برای مثال، اپلیکیشنهایی هستند که هر روز خود را بهنوعی روزآوری میکنند و امکانات و خدمات جدیدی میدهند و با مسائل بازار خود را همسو میکنند. در اصل، دانشبنیانهایی که ۹۰ درصد بازار در حوزهای را برعهده دارند؛ به همین سبب روزبهروز بر ارزشآفرینی آن میافزایند و دایره مشتریان آنها هم بزرگتر میشود. تهیه این مدلها نشان میدهد که شرکتها در کدام دوره خود بهسر میبرند. با این روش، سرمایهگذاران اعتماد بیشتری نسبت به فعالیت آنها در آینده خواهند کرد. در واقع، این شرکتها باید یک فعالیت قابلقبول و اعتمادزا ایجاد کنند تا بازار آنها را ببیند و نسبت به صورت مالی آنها خوشبین باشد، در واقع، با چنین الگوی پیشرفته و توسعهای میتوان راه را برای ورود دانشبنیانها به بازار سرمایه باز کرد. سهامدار باید از ماندگاری آنها مطمئن باشد تا فعالیت آنها در بورس شکل بگیرد.
تشکیل بازار اختصاصی برای فعالان دانشبنیان، نیاز به سیاستگذاری و قانونگذاری در مجموعه سازمان بورس و فرابورس دارد. اگر بخواهیم بازار اختصاصی هم راه بیندازیم، باید مسیر را بهگونهای تعریف کنیم که شرکتهای دانشبنیان بتوانند بهسوی بازار اصلی راه پیدا کنند. مسیر پذیرش شرکتها در بورس و فرابورس قانون خاص خودش را دارد، اما برای شرکتهای دانشبنیان میتوان مسیر جدیدی را تعریف کرد و زمانی که هرکدام شاخصههای گفتهشده را بهدست آوردند و تبدیل به یک شرکت با ارزش مالی بالایی شدند، وارد بازار اصلی و تابلو اصلی شوند.
در کل، آینده روشنی برای دانشبنیانها در بازار سرمایه متصور است و بهنظر میرسد آینده بازار از آن دانشبنیانها باشد و روزی شاهد رشد شرکتهای بزرگ در این حوزه باشیم. در واقع، با تمامی ریسکهای موجود باید گفت، راه دیگری جز توسعه دانشبنیانها در کشور وجود ندارد و آینده بازار سرمایه هم بهدست دانشبنیانهایی رقم میخورد که امروز اپهای قدرتمندی برای خدمات دارند و در مسیر فناوری اطلاعات فعالیت میکنند. امروز مدلهایی که برخی از این شرکتها در ارائه اپلیکیشن میدهند، مدلهای توسعهمحوری است، هرچند در مسیر استفاده از آنها مقاومت وجود دارد. گفتنی است، از آنجایی که همه ما از اپهای خارجی تاکنون استفاده کردهایم، همواره یک ممانعتی در استفاده از اپهای ایرانی وجود دارد، اما چون این اپها در حوزههایی فعالیت میکنند که بهعنوان فناوری روز در جهان شناخته میشوند، در صورتی که توسعه یابند، اتفاق بزرگی در راه خواهد بود. بنابراین، با همه ریسکهای موجود، شرکتهای فعال در عرصه فناوری اطلاعات و تولید اپلیکیشن آینده خوبی دارند و توجه سهامداران زیادی به سمتوسوی آنها جلب خواهد شد و ثروت زیادی خلق خواهند کرد.