-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->سیامک اخطاری-کارشناس و فعال صنعت سنگ

نقدی بر «خام‌فروشی در سنگ ساختمانی»

سیامک اخطاری-کارشناس و فعال صنعت سنگ

نقدی بر «خام‌فروشی در سنگ ساختمانی»

نکات جالبی در حمایت از خام‌فروشی در یادداشت آقای علیرضا مهدیه (روزنامه صمت شماره ۲۳۳۲ مورخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۲) مطرح ‌شده است. برای نقد این دیدگاه کافی است به‌جای «سنگ ساختمانی» عبارت «نفت و گاز» را جایگزین کنیم و بعد دوباره متن را بخوانیم. اگر چنین رویکردی در تصمیم‌سازی صادراتی نفت رعایت شده بود، ایران امروز پالایشگاه‌های تولید فرآورده‌های نفتی و پتروشیمی نداشت.

استدلال اینکه چون توان تولید داخلی وجود ندارد و مصرف داخلی هم آنقدر نیست، پس خام‌فروشی «خام‌فروشی» نیست، فاقد معیار علمی و خلاف رویکرد ارتقای ارزش‌افزوده است.، اگرچه متن منطقی تهیه شده، اما در عمل پیشنهاد می‌کند که صورت‌مسئله پاک شود.

مجموعه عواملی که بتواند موجب ایجاد ارزش‌افزوده در صنعت سنگ ساختمانی ایران شود، تاکنون به دلایل مختلف، از جمله چنین نظریه‌هایی، مسکوت مانده یا تضعیف ‌شده است.

بدیهی است که خریداران سنگ‌خام، سیاست کشورهای خود را به‌صورتی چیدمان می‌کنند که فروشنده در مقام اجبار از رویکردهای آنان تبعیت کند. تعرفه‌های بالاتر ورودی سنگ‌ برش‌خورده اسلب یکی از این نمونه‌ها است.

مادامی‌که صاحب منابع نتواند سیاست‌های خود را به‌شکلی مطلوب و بهینه مدیریت کند، ملزم به رعایت دیکته تحمیلی خارجی‌ها است. تا زمانی که وارد بحث توسعه پایدار در بخش فرآوری نشویم و اعتمادبه‌نفس صنعتی ـ معدنی ما از سوی خودی‌ها لطمه ببیند یا چیدمان مبتنی بر فرآوری محصولات صادرات‌محور را تدارک نبینیم، ‌اش همین است و کاسه همین و آنچه برای ما باقی می‌ماند، تنها آب‌باریکه خام‌فروشی است و به‌این‌ترتیب، ما از این چرخه معیوب و تکراری خارج نمی‌شویم و دست‌آخر هم برخی مدعی می‌شوند که اگر این را هم نفروشیم، اصلا از ما نمی‌خرند!

ترکیه ۴۴ درصد درآمد ۲ میلیارد دلاری فروش سال ۲۰۱۷ خود را از ۲۷ درصد حجم فرآوری به‌دست آورده و ۵۵ درصد این درآمد را از ۶۸ درصد حجم فروش بلوک خام و اسلب کسب کرده که این یعنی قسمت عمده درآمد با حجم کمتری فرآوری، ایجاد شده است. حمایت از ماشین‌سازی داخلی و توسعه صادرات هم با حضور فیزیکی این کشور در بازارهای هدف، از جمله ایالات‌متحده در یک دهه از سال ۲۰۰۸ الی ۲۰۱۸ ثبت شده و مستندات از اداره اقتصاد ترکیه قابل‌دسترس است.

این یعنی افزایش بهره‌وری و ارتقای اعتمادبه‌نفس ملی. در غیر این صورت باید پرسید اصلا چرا سنگبری‌ها کار می‌کنند؟ به‌عبارت‌دیگر، چون فروش سنگ فرآوری درحال‌حاضر ممکن نیست، دشوار است یا سودآوری چندانی ندارد و ما هم که نمی‌توانیم تولید کنیم، پس چاره‌ای جز خام‌فروشی نداریم. این شیوه طرح مسئله، خروجی مطلوب خود را هم استخراج می‌کند.

نسخه جایگزین با رویکرد ارتقای ارزش‌افزوده این است که سیاست‌های پلکانی تعریف شود تا بتوان سهم صادرات محصولات فرآوری را افزایش داد، چرا از فروش اسلب خام ساب‌نخورده شروع نکنیم؟ چرا محصولات نیمه‌فرآوری‌شده را همراه کوپ خام پیشنهاد ندهیم؟ چرا سیاست‌های قدم‌به‌قدم برای توسعه صنعتی صنعت سنگ ساختمانی را به‌طورموازی پیگیری نکنیم؟

بدیهی است که مشتری با آگاهی از جزییات وضعیت تولید داخلی، ما را در چارچوب تحمیلی خود در مذاکره قرار می‌دهد، اما چرا ما می‌خواهیم در جای خود بمانیم؟

نکته اینجا است که این تغییر رویه، دشوار است و بهایی دارد، اما این بخشی از سناریو توسعه است و چاره‌ای نیست جز اینکه برای جایگاه‌سازی در صنعت سنگ دنیا ما نیز متحمل هزینه‌هایی شویم.

ضعف ریشه‌دار فعلی صنعت ناشی از سال‌ها تبعیت از سیاست‌هایی است که مشتری خارجی به تولیدکننده ما تحمیل کرده است.

خام‌ ‎ فروشی به‌عنوان تامین بخشی از سرمایه در گردش معادن، دارای توجیه اقتصادی است، اما رویکرد ما باید به‌سمت افزایش تولیدات با ارزش‌افزوده یعنی صادرات فرآوری‌محور پیش برود. با این رویکرد به‌سمت توسعه صنعتی و افزایش بهره‌وری در معادن و کارخانه‌های فرآوری برویم و با چیدمان سیاست‌های صادراتی درست بتوانیم سهم درآمدسازی در بخش فرآوری را بزرگ‌تر کنیم. این سیاست‌ها آنی نیستند و نیازمند برنامه‌ریزی و مهندسی معکوس‌ هستند؛ یعنی علاوه بر بازاریابی باید در جست‌وجوی بازارسازی و برندسازی سنگ‌های ایران باشیم و این مهم با تقویت حضور فیزیکی در بازارهای هدف امکان‌پذیر است. بدیهی است که با ایجاد دسترسی آسان به بازار، روش‌های بازاریابی محصولات فرآوری‌شده بیشتر فراهم می‌شود و می‌توان تقاضای بازار را بالا برد.

امروزه متاسفانه سنگ‌های فرآوری‌شده ایران دست‌به‌دست می‌شود و از طریق چند واسطه خارجی با نام‌های غیرایرانی به‌دست مشتری نهایی می‌رسد. سکان این توسعه و رشد صنعتی می‌تواند در اختیار بازیگردانان اصلی آن، یعنی صاحبان معادن و صنایع سنگ‌های ساختمانی ایران باشد.

برای خروج از این چرخه، نیازمند افراد متفکر، شجاع و توانایی هستیم که مدل فکری آنها به‌جای پولدار شدن، تولید ثروت و توسعه ریشه‌ای صنعت سنگ ساختمانی و چیدمانی از همراهی معادن و سنگبری‌ها، سیستم‌سازی، برندسازی، مدیریت تولید کیفیت، حضور بلندمدت و لمس فرهنگ مصرف در بازارهای هدف باشد.

خوشبختانه نمونه‌های موفق چنین رویکردی در حال افزایش است و می‌توان با تلاش‌های فردی خود و همراهی تصمیم‌سازان کشور در این موفقیت‌ها سهیم شویم.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین