وابستگی ۸۰ درصدی ایران در صنعت چاپ
محمد بیطرفان ـ رئیس انجمن علمی فناوری چاپ ایران
چاپ سومین صنعت آمیخته با فناوری های پیشرفته در دنیا است و همواره برای تولیدات چاپی باید از ابزارهای فناورانه با دانش روز و های تک استفاده شود. حال باوجود چنین ماهیتی، نقش شرکت های دانش بنیان می تواند اثرگذاری جدی داشته باشد، متاسفانه در این صنعت بیش از ۸۰ درصد وابستگی داریم. این بدان معنا است که در پژوهش و بخشی که مربوط به توسعه زیرساخت ها می شود، غفلت داشته ایم، همچنین بخش زیادی از این وابستگی به کم کاری فعالان این صنعت برمی گردد. به علاوه اینکه در مقیاس حاکمیت هم، تعریف درستی از این صنعت ارائه نشده و سیاست و برنامه ریزی مدونی هم انجام نگرفته است. متاسفانه زمینه ذهنی ایجادشده در صنعت چاپ با نشر و کتاب گره خورده است، در حالی که چاپ هویتی مستقل دارد و به رسمیت نشناختن هویت این صنعت باعث شده که به خوبی معرفی نشود. حتی مجموعه های متبوع وزارت علوم و مراکز علمی هم شناخت چندانی از این حوزه ندارند. در همین راستا انجمن با برگزاری برنامه های بسیاری باعث شفاف شدن ماهیت این صنعت در سال های اخیر شد و به تازگی مراکز علمی و پژوهشی نگاه فناورانه نوینی پیدا کرده اند؛ به گونه ای که امروزه شاهد نقش و اهمیت این صنعت در مجموعه های حاکمیتی و سیاست گذار هستیم.
افزون بر اینکه، صنعت چاپ سومین صنعت«های تک» جهان است، بسیاری از شاخصه های صنعت راهبری و استراتژیک را هم در اختیار دارد. بنابراین می تواند به عنوان یک صنعت راهبردی و استراتژیک به رسمیت شناخته شود و برنامه ریزی ها در قالب یک صنعت راهبردی انجام بپذیرد. اینکه چرا به این صنعت، استراتژیک می گوییم، افزون بر های تک بودن آن، به تراکنش مالی بالای این صنعت هم برمی گردد. تا پیش از شیوع کرونا، این صنعت به طورسالانه نزدیک به هزار میلیارد دلار تراکنش مالی داشت و از این لحاظ در کشورهای پیشرفته جایگاه دوم و سوم را به خود اختصاص داده بود و جایگاه پنجم تا دهم را هم در کشورهای در حال توسعه داشت. گفتنی است، این صنعت عمومی ترین صنعت جهان است. به جرات می توان گفت همه جهان از این صنعت در طول دوران زندگی خود استفاده و با آن زندگی می کنند و قریب به اتفاق صنایع سنتی، پیشرفته و های تک دنیا از صنعت چاپ بهره می برند، به همین دلیل، امروزه می توان ادعا کرد که انسان و نوع بشر نمی تواند بدون صنعت چاپ ادامه حیات داشته باشد. از آنجایی که صنعت چاپ به نشر گره خورده، برخی معتقدند با الکترونیکی شدن بخش زیادی از صنعت نشر یا نظام پولی و بانکی، ضربه بزرگی به صنعت چاپ وارد شده است. این در حالی است که این صنعت پویاتر از آن است که با چنین تغییراتی دچار مشکل شود. چاپ به قدری وسیع است که براساس شرایط روز و نیاز بشر می تواند با کمک فناوری های مدرن در ارائه خدمت رسانی تغییر شکل دهد. برای مثال، اگر اسکناس چاپ نمی شود، همه کارت های بانکی از فرآیند چاپ رسانا استفاده می کنند، همچنین در کتاب های الکترونیک هم، از مدار چاپ الکترونیک بهره می گیرند، بنابراین چاپ یکی از عمومی ترین صنایع دنیا است. خلق ارزش افزوده دیگر موردی است که از مزایای کاربرد این صنعت به حساب می آید. در تشریح این مزیت باید گفت اگر یک محصولی را بخواهیم به صورت فله ای به فروش برسانیم، باید کمترین بها را در نظر بگیریم، اما با بسته بندی و چاپ روی آنها، می توانیم ارزش افزوده پرسودی را برای کالاها ایجاد کنیم. بسته بندی بدون چاپ، تنها نقش محافظت از کالا را برعهده دارد و به نوعی بی هویت بودن کالا را به مشتریان القا می کند، اما بسته بندی همراه با چاپ، ارزش آفرین و هویت ساز است. همچنین موجب اعتماد مشتریان به نهاد سازنده و مانع از جعل می شود که نقش مستقیم در حفظ اصالت و مالکیت معنوی کالا دارد. بنابراین چاپ، ارزش افزوده چندبرابری برای کالاها ایجاد می کند؛ اینجا است که باید به ثروت و ارزش آفرین بودن این صنعت پی برد. از سوی دیگر، صنعت چاپ نقش مستقیم در صادرات غیرنفتی دارد و اگر می خواهیم تولیدات صنایع و کارخانجات را در بازارهای بین المللی عرضه کنیم، راهی جز چاپ و بسته بندی استاندارد و باکیفیت بالا نداریم. این فرآیند می تواند اثر جدی در ارزآوری داشته باشد. جنبه دیگر اهمیت این صنعت در توسعه برند ملی و کشوری است که موجب ترویج تولیدات ایران ساخت می شود. برای جااندازی محصولات ایرانی در منطقه، می توان از برچسب های هوشمند با کیفیت چاپ بالا استفاده کرد. این برچسب ها افزون بر اینکه نشان دهنده تاریخ مصرف کالا هستند، می توان با آنها کالای موردنظر را هم رصد کرد، در نتیجه با در نظر گرفتن تمامی موارد گفته شده، باید اذعان کرد این صنعت تمامی شاخصه های صنعت استراتژیک را هم دارد.