بازتولید یک گفتمان درجامعه امروز
مصطفی مهرآیین جامعهشناس
در عصر قاجار از زن با اصطلاحاتی همچون «منزل» یا «ضعیفه» نام برده می شد. وقتی به زن واژه ضعیفه اطلاق می شود، یعنی موجودی ضعیف که شأن پایین تری در مقایسه با مرد دارد. در همین حال از زنان برای تداوم نسل و... استفاده می شد. در همان دوران «محبوس» کلمه ای دیگر برای اطلاق به زنان بود؛ تا جایی که بسیاری از زنان کشور ما ازسوی خانواده شان با نام حبس نام گذاری می شدند. یا در گفتمان تاریخی از زن با عنوان «متعلقه» یاد می شود. متعلقه یعنی تو مال کسی هستی. در حالت کلی افراد اجازه دارند با اختیار نسبت به اموال خود رفتار کنند؛ کما اینکه شما می توانید ماشین خود را به دیوار بکوبید و کسی از شما بازخواست نخواهد کرد. حال در جامعه ای که جایگاه زن به متعلقه یا مال فرد دیگری تقلیل می یابد، اعمال خشونت علیه زنان عجیب نیست.به بیانی دیگر می توان این طور ادعا کرد کلماتی که برای خواندن زنان به کار گرفته می شوند، کردار خاص خود را می طلبند؛ در نتیجه رفتارهایی که برمبنای این کلمات شکل می گیرند، نمی توانند فراتر از خشونت باشند. درجایی که زن حکم ضعیفه یا متعلقه را دارد، سخن گفتن از عشق و محبت عبث است.با گذشت زمان و در دوران پهلوی، واژه هایی همچون «مادام، خانم، لیدی و...» در جامعه مورداستفاده قرار گرفتند و حتی جایگزین منزل و ضعیفه شدند. بدین ترتیب زن بخشی از منزلت اجتماعی خود را به صورت محدود باز یافت. با گذشت زمان و در دوره انقلاب ۱۳۵۷ ، زنان نقش های انقلابی را پذیرفتند و بدین ترتیب گفتمان مرسوم حول محور زنان تغییر کرد و همزمان شاهد تغییراتی در ادبیات دوران انقلاب در باب زنان بودیم.
در دوران جنگ دوباره جایگاه زن به خانه نشینی تقلیل داده شد که بخشی از این نگاه را باید متاثر از شرایط جنگ دانست. در ادامه، در دوره سازندگی، دوباره نگاه به زنان در جامعه دستخوش تغییراتی شد و رویکردهای فمنیستی در کشور موردتوجه قرار گرفتند، اما همزمان شاهد ورود گفتمان مدرن به ویژه گفتمان مدرن پزشکی و زیبایی به کشور بوده ایم که در چنین بستری برخی واژه های نامأنوس برای اطلاق به زنان رواج یافت؛ کلماتی که بار جنسی دارند. یعنی زن در پیوند با گفتمان زیبایی، پزشکی، عمل زیبایی و... قرار گرفت؛ به گونه ای که در سال های اخیر زیباسازی و بعد جنسی زنان به شدت تبلیغ می شود. البته رواج این گفتمان در شرایطی است که گفتمان های رقیب فمنیستی نیز وجود دارد و به زنان از منظر جایگاه انسانی و اجتماعی نگاه می کنند.ازمجموع موارد یادشده می توان این طور برداشت کرد که باوجود اینکه نوع نگاه به زن در دهه های اخیر بهبود نسبی یافته، هنوز گاهی همان نگاه تحقیرآمیز در قالب های جدیدی بازتولید می شوند. در واقع از زن به عنوان ابزار جنسی یاد و تمام ابعاد وجود وی به بدن او تقلیل داده می شود. در واقع گفتمان موردبحث، برخی مواقع کردارهای خشونت آمیز را به دنبال دارد.قوانین و مقررات جامعه ما نیز آن طور که باید از زنان حمایت نمی کند و در نتیجه امکان بروز خشونت علیه زنان فراهم می شود. برای اصلاح شرایط توصیف شده باید تصویری جدید از زنان در شعر، ادبیات، فلسفه، فرهنگ، سینما و... ارائه شود. باید ابتدا نوع نگاه اجتماعی و فرهنگی به زنان اصلاح شود و همزمان قوانین و مقررات با هدف حمایت از زنان تغییر کند، اما متاسفانه همچنان زن در قالب گفتمان های سنتی بازتولید می شود. زن به عنوان مادری فرشته گون توصیف می شود. این زن نماد پاکی محض است. زنی که آلوده به دنیا نیست و باید در خانه و در قلمرو همسر و فرزندان بماند. فرزند تولید و تربیت کند و درصورت عدول از این شرایط مستحق مجازات است.