-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->محمدرضا مودودی

جایگاه ایران در ترانزیت خلیج‌فارس

محمدرضا مودودی-کارشناس توسعه تجارت

جایگاه ایران در ترانزیت خلیج‌فارس

حمل ‌ ونقل دریایی و در مفهوم گسترده ‌ تر آن، تجارت دریایی و صنعت کشتیرانی، یکی از مهم ‌ ترین بسترهای تجارت در تمامی کشورها است؛ کشورهایی که به آب ‌ های آزاد راه دارند، بیشتر به این ظرفیت توجه می ‌ کنند و همواره در تلاش هستند تا بهترین نتایج را از فرصت حمل ‌ ونقل دریایی داشته باشند. ترانزیت دریایی از آن ‌ رو در فعالیت ‌ های تجاری موردتوجه است که حجم زیادی از کالا با هزینه ‌ ای مقرون به صرفه جابه ‌ جا می ‌ شود و شیوه ‌ های حمل بار در این بستر، متنوع است. به ‌ عنوان مثال، یکی از انواع حمل ‌ ونقل دریایی در تجارت جهانی، ترانس ‌ شیپمنت ( Transshipment ) است. در مفهوم کلی به انتقال کالا، تجهیزات یا نفرات از یک کشتی به کشتی دیگری، ترانس ‌ شیپمنت گفته می ‌ شود و بدیهی است که در این روند، وجود تجهیزات فنی از اهمیت زیادی برخوردار است. در حال ‌ حاضر بسیاری از کشورها در صنعت دریایی خود از این نوع روش تبادل کالا استفاده می ‌ کنند و از مزایای آن بهره ‌ مند هستند، اما ایران باوجود دارا بودن فرصت ‌ های مهم در تجارت دریایی و دسترسی به 2 دریا در شمال و جنوب کشور، از مزیت این روش بی ‌ بهره است. به ‌ دلیل ضعف ‌ های جدی تجهیزاتی و لجستیکی ایران در بخش حمل ‌ ونقل دریایی، به ‌ طورتقریبی میزان ترانس ‌ شیپ ایران صفر است و هیچ فعالیتی در این زمینه انجام نمی ‌ شود. این در حالی است که کشورهای حوزه خلیج ‌ فارس مانند امارات از این موضوع نهایت بهره ‌ برداری را دارند و ترانس ‌ شیپ، بیش از ۹۰ درصد فعالیت ‌ های ترانزیتی در این کشور را تشکیل می ‌ دهد. امارات توانسته درآمدهای جدی از این فعالیت کسب و خود را به ‌ عنوان یکی از کشورهای فعال در عرصه ترانس ‌ شیپ در جهان معرفی کند. نه ‌ تنها در بحث مذکور، بلکه در ترانزیت دریایی، امارات و برخی دیگر از کشورهای حوزه خلیج ‌ فارس، از فرصت خلیج ‌ فارس و دریای عمان به شیوه ‌ ای صحیح و اصولی استفاده و بخش زیادی از فعالیت ‌ های تجاری و درآمدهای مهم خود را از این بستر تامین می ‌ کنند. ایجاد اسکله ‌ های صادرات مجدد، تجهیز بنادر و زیرساخت ‌ های گمرکی، تقویت ناوگان کشتیرانی از جمله اقدامات انجام ‌ شده از سوی این کشورها برای بهره ‌ گیری از فرصت ‌ های تجارت دریایی است. این اقدامات به ‌ درستی اجرایی شده و در حال ‌ حاضر شاهد هستیم که سیستم حمل ‌ ونقل دریایی کشور امارات ‌ متحده ‌ عربی، تا چه میزان پیشرفته شده است. ایران باوجود دارا بودن مزایا و فرصت ‌ های متعدد و مناسب در زمینه ترانزیت دریایی، هیچ اقدام مثبتی نه ‌ تنها درباره بحث ترانس ‌ شیپ، بلکه درباره سایر فعالیت ‌ های مربوط به حمل ‌ ونقل دریایی و تجارت دریا ‌ محور انجام نداده است. به ‌ عنوان مثال، یک منطقه زمانی تبدیل به بندر می ‌ شود که تمام تاسیسات و نیازمندی ‌ های لازم اعم از تامین پسکرانه، ایجاد انبار، مسیرهای حمل ‌ و نقل و سایر موارد این ‌ چنینی فراهم شود.

ایران در بحث حمل ‌ ونقل دریایی بسیار از کشورهای دیگر عقب و دلیل اصلی آن عدم ‌ سرمایه ‌ گذاری مفید و موثر در این بحث است. بنادری که طی سال ‌ های اخیر ساخته شده ‌ ، فاقد پسکرانه لازم بوده ‌ اند.

تقویت کشتیرانی تنها به ‌ معنای خرید کشتی و شناور نیست و باید زیرساخت ‌ های بندری نیز برای این مسئله مهیا شوند. به ‌ نظر می ‌ رسد دولت به ‌ طورکامل نسبت به بحث تجارت دریایی و تقویت ناوگان کشتیرانی بی ‌ توجه است و برنامه ‌ ای برای توسعه فعالیت ‌ های این بخش ندارد.

تمامی این کمبودها و مشکلات این ‌ چنینی، از نبود رویکرد صحیح و مناسب نسبت به حمل ‌ ونقل دریایی و به ‌ طورکلی اقتصاد دریامحور سرچشمه می ‌ گیرد. تا زمانی که نگاه نهادهای دولتی نسبت به سواحل، بنادر و راه ‌ های دریایی ایران اصلاح نشده و به خطوط ساحلی کشور به ‌ مثابه فرصت درآمدزایی و توسعه تجارت نگاه نشود، شرایط نه ‌ تنها بهبود نخواهد یافت، بلکه در ادامه چالش ‌ های مربوط به این زمینه نیز بیشتر خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*