-

معادن کوچک راه خود را باز می‌کنند

محمدرضا خالصی-استاد دانشگاه تربیت‌مدرس

معادن کوچک ‌ مقیاس، مسائل و چالش ‌ های خاص خود را دارند. این موضوعی است که باید در تمام مباحث از اکتشاف و استخراج گرفته تا تامین زیرساخت ‌ ها و راه ‌ اندازی اقتصادی معدن، در نظر گرفته شود.

اگر قرار باشد، سنگ ‌ آهن، مس، طلا و مانند آن، از یک محدوده کوهستانی به محدوده ‌ ای دیگر منتقل شود، خیلی مهم نیست که قرار است چند تن بار در روز حمل شود، مهم این است که باید جاده و زیرساخت ‌ ها آماده بهره ‌ برداری باشند.

بنابراین بخشی از هزینه ‌ های زیرساخت ‌ ها مثل آب، برق، جاده و امثال آن، کمابیش ثابت هستند و خیلی به مقیاس معدن وابسته نیستند.

اما تامین هزینه زیرساخت برای معادن کوچک که درآمدی کوچک ایجاد می ‌ کنند، ممکن است آن ‌ قدر بالا باشد که کل فرآیند را غیراقتصادی کند. بعضی از این زیرساخت ‌ ها را می ‌ توان به ‌ صورت مشترک ایجاد کرد. برای مثال کارخانه ‌ هایی که قرار است در یک منطقه ساخته شوند یا واحدهای خردایش آنها یا... هزینه ‌ های ایجاد زیرساخت ‌ ها را بین خود توزیع کنند، اما در هر حال بسیاری از زیرساخت ‌ ها لازم است و به ‌ همین جهت هزینه تمام ‌ شده در معادن کوچک ‌ مقیاس می ‌ تواند بالاتر باشد.

اما برای حل چالش ‌ های این حوزه چه باید کرد؟ من به ‌ شخصه با حمایت دولت ‌ ها از صنایع خاص مخالف هستم. وقتی می ‌ گوییم حمایت دولت یعنی اینکه پول نفت را خرج کنیم تا جایی معدن راه بیندازیم.

اگر قرار است پول نفت خرج شود که یک معدن راه بیفتد، به این معنی است که بخشی از اموال مردم را برده ‌ و جایی دیگر هزینه راه ‌ اندازی بخش دیگری کرده ‌ ایم، بنابراین دولت ‌ ها نباید حمایت ویژه ‌ ای از صنایع ویژه کنند، اما توسعه زیرساخت ‌ ها برای کل کشور، فارغ از اینکه بخش معدن از آن استفاده کند یا بخش کشاورزی یا صنایع دیگر، جزئی از وظایف دولت ‌ ها است.

وظیفه دیگر دولت در برابر صنایع کوچک، از جمله معادن کوچک ‌ مقیاس این است که سنگ ‌ اندازی ‌ های اضافی نکند.

زیرا هرچقدر که معادن کوچک ‌ تر می ‌ شود، توان تاثیرگذاری سیاسی و اجتماعی آنها کمتر و سنگ ‌ اندازی در مقابل آنها بیشتر می ‌ شود.

به ‌ عنوان ‌ مثال، تعداد زیادی معدن کوچک ‌ مقیاس طلا در همه جای ایران پراکنده است. اگر بخواهیم یک کارخانه راه ‌ اندازی کنیم، تا اسم سیانور به ‌ میان می ‌ آید، بدون شک درگیری ‌ هایی با اداره محیط ‌ زیست و منابع طبیعی و دیگر ارگان ‌ های مربوط خواهیم داشت. به ‌ این ‌ ترتیب خیلی ‌ ها اصلا از خیر طلا می ‌ گذرند و می ‌ گویند این معدن مس است و تنها مس آن را استخراج می ‌ کنند. در حالی ‌ که ارزش طلای آن بسیار بیشتر از مس است،اما ترجیح می ‌ دهند آن طلا را در باطله بریزند و از خیرش بگذرند تا بتوانند معدن را راه بیندازند.

معادن بزرگ طلای کشور ما که بیشتر هم دولتی هستند، به ‌ هیچ ‌ وجه از نظر سطح آلایندگی محیط ‌ زیست قابل ‌ مقایسه با بخش خصوصی نیستند. یکی از 2 معدن طلای بزرگ کشور که دولتی است، اصلا واحد فیلتراسیون ندارد و تمام باطله وارد سد باطله می ‌ شود و آب دوباره از سد باطله برمی ‌ گردد، یعنی حتی یک تیکنر و فیلتر ندارد، در صورتی ‌ که تمام کارخانه ‌ های خصوصی طلا در کشور فیلتراسیون دارند و باطله ‌ ای که تولید می ‌ کنند، خشک است و مقدار سیانوری که به محیط وارد می ‌ شود، کمابیش صفر است، چون سیانور نرخ بالایی دارد و در کارخانه ‌ های خصوصی حداقل میزان آن را مصرف می ‌ کنند و باتوجه به اینکه مرحله فیلتراسیون دارند و باطله خشک تولید می ‌ کنند، سیانوری که در باطله می ‌ ماند، بسیار اندک، نزدیک به صفر و حتی زیر استانداردهای بین ‌ المللی است، یعنی در سختگیرانه ‌ ترین استانداردهای بین ‌ المللی هم، این معادن طلای کوچک ‌ مقیاس ما توانایی فعال بودن دارند، اما متاسفانه به ‌ دلیل اینکه کوچک هستند و توان چانه ‌ زنی و تاثیرگذاری سیاسی و اجتماعی بالایی ندارند، بیشتر آنها غیرفعال ‌ هستند، در حالی ‌ که معادن بزرگ که بیشتر دولتی یا نیمه ‌ دولتی هستند، بدون توجه به ابتدایی ‌ ترین مسائل محیط ‌ زیستی، منابع ‌ طبیعی و امثال آن می ‌ توانند کار کنند.

بنابراین همین ‌ که دولت ‌ ها زیرساخت ‌ ها را به ‌ وجود آورند، سنگ ‌ اندازی نکنند و قوانین اضافه ‌ ای بر شانه صنایع و معادن کوچک نگذارند، معادن کوچک ‌ مقیاس در چارچوبی که فرآیند اقتصادی باشد، خودبه ‌ خود راه مناسب را پیدا خواهند کرد و آنهایی که در واقع ارزش اقتصادی دارند و می ‌ توانند به ‌ شکلی تولید ثروت کنند، به ‌ طورحتم به ‌ راه خواهند افتاد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین