-

این فاجعه می‌تواند برای همه اتفاق بیفتد

ورزشکاران روسیه از شرکت در مسابقات پارالمپیک زمستانی پکن محروم شدند. موزه گروین پاریس مجسمه پوتین را از نمایشگاه برداشت.

اُپراهای متروپولیتن نیویورک همکاری و برگزاری کنسرت‌های خواننده اُپرای روسی طرفدار پوتین را متوقف کردند. ایکیا، بزرگ‌ترین فروشگاه و تولیدکننده وسایل خانگی جهان اعلام کرد فعالیت فروشگاه‌های خود در روسیه و بلاروس را به حالت تعلیق در می‌آورد.

همچنین اعلام شده شبکه تلویزیونی باران روسیه، به‌واسطه فشارها ازسوی دولت پوتین به‌دلیل پوشش جنگ اوکراین، فعالیت خود را متوقف خواهد کرد و در ادامه برخی کشورها و سازمان‌های مردم‌نهاد و اقتصادی نیز واکنش نسبت به اقدام روسیه در برابر اوکراین را آغاز کرده‌اند.

حمله روسیه به اوکراین همچنان ادامه دارد و در حالی که این اقدام جهان را در معرض جنگی تمام‌عیار قرار داده، هنوز برخی از قدرت‌ها در برابر این مسئله سکوت اختیار کرده‌اند.

وقتی آدمیان از خصوصیات انسانی خود غافل می‌شوند و وقتی دیدن تصاویر دلخراش جنگ و ویرانی و کشتار، دل انسان را نمی‌لرزاند؛ چگونه می‌توان نام انسان را یدک کشید.

موارد یادشده فقط شرح حال و تصاویری به رشته تحریر درآمده از یک قلم نیست. سوختن ساختمان‌ها و آواره شدن شهروندان، آوارهای به‌جا مانده و جنازه‌های غیرقابل شناسایی رها شده و شهری که دیگر شهر نیست، حقایقی است تکان‌دهنده.

این درد است؛ درد افول انسانیت و اخلاق. چگونه جهان اینچنین در مقابل وحشی‌گری سکوت می‌کند و چگونه در مقابل این جنایت و تکرار جنایاتی چنین فاحش متحد و یکصدا نمی‌شود.

چگونه سازمان ملل متحد، با اقدامی جدی و اثربخش، ملل را متحد نمی‌کند. چگونه شورای امنیت به جهت امنیت جهان در مقابل حمله به نیروگاه اتمی اوکراین توسط روسیه اقدامی عملی نشان نمی‌دهد. چگونه همسایگان حق همسایگی را به‌جا نمی‌آورند.

چگونه اروپا فاجعه پیش ‌رو را درک نمی‌کند؟ چرا شباهت نتایج فاجعه چرنوبیل با تشعشعات هسته‌ای نیروگاه هسته‌ای زاپروژیا که می‌تواند تمام اروپا را درگیر کند درک نمی‌شود؟ اوکراین هشدار داده بود در صورت انفجار نیروگاه زاپروژیا، قدرت تخریب و آثار و تبعات هسته‌ای آن، ۱۰ برابر بزرگ‌تر از چرنوبیل خواهد بود و همچنان اروپا در خواب است و باید مراقب بود تا زمان«بیداری» اروپا، کار از کار نگذرد.

هر کشوری تصور کند این جنگ ربطی به او ندارد و امکان آنکه او را نیز درگیر ماجرا کند، بسیار کم است، خیالی خام دارد؛ درک درستی از روابط‌ جهانی و بین‌المللی منطقه‌ای و ژئوپلتیک ندارد؛ درکی از تاریخ و جغرافیا و اقتصاد و سیاست ندارد؛ نمی‌داند جنگ جهانی اول و دوم هم با اندکی تفاوت دارای تشابه با وضعیت کنونی بود. ترکش جنگ بر بدنه تجارت جهانی لطمه وارد و بازارهای دنیا را متحول می‌کند و ما نیز از آثار و پیامدهای گسترده این جنگ و تلاطم در بازارهای جهانی در امان نخواهیم بود.

این فاجعه ممکن است برای هر کشوری اتفاق بیفتد. هرچه باشد بی‌اهمیتی، سکوت و انفعال، شایسته انسان‌های خردمند نیست.

تئوری‌هایی مانند اثر پروانه‌ای که بیان می‌کند بال زدن پروانه‌ای در نقطه‌ای از این کره‌ خاکی می‌تواند باعث توفانی در نقطه‌ای دیگر شود،‌ سنگ بنای تئوری آشوب را گذاشت. این تئوری یعنی درک این نکته که تغییر جزئی در هر پدیده‌ای عامل و باعث تغییرات عظیم دیگر در نقطه و پدیده‌ای دیگر می‌شود.

درباره این جنگ هم قطعا سیستم‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، امنیتی و... همچون سیستم‌های جوی از اثر پروانه‌ای برخوردارند و تحلیلگران در اقصی‌نقاط جهان، باید با آگاهی از این کنش و واکنش‌ها رفتارهای خود را رقم بزنند و آینده هر عملکردی را تحلیل کنند؛ بنابراین چگونه برخی تصور می‌کنند از نتایج این جنگ شوم در امان هستند و کشور خود را دارای مصونیت می‌دانند.

جهان درگیر ماجرایی دنباله‌دار شده که بی‌توجهی به آن وسعت این آتش را افزایش می‌دهد. باید هر فردی به حد توان، در انعکاس تبعات این بحران و حتی‌الامکان در خاموش کردن بخشی از این آتش بکوشد. وقتی آتشی شعله‌ور و گسترده و گسترده‌تر می‌شود، خشک و تر را با هم می‌سوزاند.

تماشاگر نباشیم و بدانیم که این فاجعه ممکن است برای هر کشوری در جهان و برای ما هم اتفاق بیفتد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*