معدنکاری با دست خالی
کارشناسان میگویند وقتی به مناطق اکتشافی، چاهها و تونلهای اکتشافی معادن باستانی برخورد میکنیم، از نظم و دقتی که در معدنکاری بهکار رفته، حیرتزده میشویم. شگفتآورتر اینکه تاکنون، کمتر کانسار فلزی شناختهایم که جای پای گذشتگانمان را در آنجا ندیده باشیم.
پژوهشگران تاکید دارند که نیاکان باستانی ما هم برای شدادی (معدنکاری) و استخراج از ابزار استفاده میکردند.
ابزار حفاری آنها کلنگهایی سنگی بود که با استفاده از آنها موفق شده بودند، استخراج زیرزمینی را آغاز کنند.
به این ترتیب تاریخ هم گواهی میدهد که هرگز معدنکاری با دست خالی انجام نشده است، اما در عصر حاضر گویا قرار است معدنکاری بدون ابزار و با دست خالی انجام شود.
چند سالی است که این حوزه با کمبود، فرسودگی و نبود ماشینآلات دست و پنجه نرم میکند، اما باتوجه به گلایههای معدنکاران نشانی از گرهگشایی بهچشم نمیخورد.
گویا قرار است در عصر حاضر معدنکاران روشهای استخراج با دست خالی یا دست بسته را ابداع کنند، در غیر این صورت چرا باتوجه به گلایههای معدنکاران توجهی به رفع مشکلات در زمینه ورود ماشینآلات سنگین معدنی نمیشود تا باری از شانه اقتصاد کشور برداشته شود؟
فرسودگی چقدر جدی است؟
محمدتقی رادمان ـ کارشناس معدن: یکی از نقاط بحرانی بخش معدن، صنایع معدنی و تولید مواد اولیه و علاوه بر آن بخشهای عمرانی و راهسازی، مسئله واردات ماشینآلات سنگین، تولید و نگهداری از آنها است.
در سالهای اخیر با وجود۳ عامل تحریمهای ظالمانه، افزایش نرخ ارز و سقوط ارزش پول ملی و مدیریت و سیاستگذاری نادرست در زنجیره تولید، نگهداری، واردات و توزیع ماشینآلات سنگین این بخش از زنجیره تولید معادن دچار آسیب جدی و جبرانناپذیری شده است که در صورت تداوم، بخش معدن را بهطورکامل زمینگیر خواهد کرد.
این موضوع جدی است و اثرات بسیار منفی روی معدنکاری داشته است، بهطوریکه میتوان گفت نزدیک ۳۰ درصد از ۶ هزار معدنی که بهحالت تعطیل و نیمهتعطیل درآمدهاند، بهعلت فرسودگی ماشینآلات، کمبود، فقدان یا گران شدن لوازم یدکی ماشینآلات بوده است.
افزایش مخاطرات کارگاه
بهدلیل اینکه ماشینآلات همیشه در کنار نیروی انسانی است، فرسودگی آنها مسائل ایمنی کارگاه را بهخطر میاندازد و بهطورقطع ریسک را در کارگاه افزایش میدهد.
بهعنوان مثال تصور کنید یک دامپ تراک کوچک یا متوسط با ۱۰۰ تن بار، رمپی ۱۲ درصدی را ـ که عموما هم شیبهای غیرایمن دارند ـ از بالا قیف معدن بهسمت پایین میآید، در این شرایط تنها کار نکردن یک ترمز یا آسیب دیدن محور چرخها کافی است تا کنترل خود را از دست بدهد و از مسیر منحرف بشود و آسیب جانی بهبار بیاورد.
پس فرسوده شدن ماشینآلات، ارتباط مستقیم با حوادث و مخاطرات کارگاهی دارد.
کاهش کیفیت ماده معدنی
در بخش استخراج بحثی فنی با عنوان Losses and Dilution وجود دارد که بهطورخلاصه بهمعنی مخلوط شدن ماده معدنی با باطله است. هرچه سن ماشینآلات بالا برود و دقت و کیفیت آنها کاهش پیدا کند، توانایی اپراتور در تفکیک ماده معدنی از باطله پایین میآید، هرچقدر دستگاه بهروزتر و سالمتر باشد و قدرت عملیاتی بالاتری داشته باشد و بیشتر دراختیار اپراتور یا راننده باشد، بهطورقطع کیفیت کار استخراج، دپو و بارگیری بالا خواهد رفت و این تاثیر مستقیمی روی مخلوط کردن ماده معدنی ( Blending )، بار ورودی کارخانه فرآوری و موضوعاتی از این دست خواهد داشت.
تحول با ماشینآلات روزآمد
بهطورکلی هرچه ماشین جدیدتر و بهروزتر باشد، استخراج، دپو، بارگیری و حمل ماده معدنی بهتر خواهد شد.
در مرحله اکتشاف هرچه دستگاههای حفاری و اکتشاف دقت بیشتری داشته باشند، بهطورقطع برای رسیدن به عمق بیشتر و بهدست آوردن اطلاعات بیشتر، شرایط بسیار بهتر خواهد بود.
هرچقدر ماشین فرسودهتر باشد، ممکن است در اطلاعاتی که از مغزههای حفاری بیرون میآید یا در مسیر، زوایا و شیب و آزیموت ( Azimuth ) حفاری خلل ایجاد کند و اطلاعات غلطی بدهد.
بهطورمثال برای آزیموت ۱۰ یا ۱۵ درجه برنامهریزی شده است، اما وقتی ماشین عیب داشته باشد یا اطلاعات غلطی بدهد و مسیر نادرستی را برود، ممکن است با آزیموت ۶۰ پایین برود و مسیر یا محل تلاقی ماده معدنی را به شما غلط گزارش دهد یا در رادها و متهها یا در مسیر پایلوت حفاری بهواسطه فرسودگی مشکلاتی فنی وجود داشته باشد، ممکن است راد یا مته پایین گیر و حتی در عمق کم ایجاد مشکل کند و هزینههای حفاری را بالا ببرد و مسائل مختلف فنی ایجاد کند.
در مرحله فرآوری هم همینطور، اما چون ماشینآلاتی که در استخراج و فرآوری بهکار میرود مشترک است، همان مشکلات را ایجاد میکند.
توان و ظرفیت ماشینسازهای داخلی
بخش خصوصی برای ساخت ماشینآلات اقدام کرده است و هم تعداد کمی از شرکتها توانستهاند ماشینآلات معدنی مثل بیل مکانیکی و دامپتراک و مانند آن را بهصورت کامل بسازند اما بخش عمدهای از قطعات ماشینآلات صنعتی را ساختهاند.
دولت در این دوره فشار میآورد که برای حمایت از تولید داخلی از شرکت هپکو خرید شود، اما بررسی سوابق چند ساله این شرکت نشان میدهد که بهعنوان مثال در سال ۹۹، حدود ۲۷ یا ۲۸ عدد ماشین ساخته است که تنها یک عدد از آنها بیل کوچکمقیاسی است که مشترک بین معدنسازی و راهسازی است، در حالی که ما درحالحاضر ۱۵هزار ماشین برای رسیدن به ظرفیتهای افق ۱۴۰۳ کم داریم و در سال ۱۴۰۳ این عدد به ۲۵هزارتا افزایش پیدا خواهد کرد.
مجموع این اطلاعات نشان میدهد که شرکت هپکو بهدلیل اینکه ظرفیت و توان رسیدن به ظرفیت اسمی تولید داخل و تولید خودش که ۱۰۶۰ تا ماشین است؛ نمیتواند نیاز داخلی را تامین کند، بنابراین بهترین گزینه این است که ما ۳ کار اساسی انجام بدهیم.
مرحله اول واردات ماشینآلات را تسهیل کنیم، بهدلیل اینکه درحالحاضر ما ارزشافزوده ۵ میلیارد دلاری بخش استخراج معادن را اسیر بخش ۱.۵ میلیارد دلاری واردات ماشینآلات کردهایم.
ما الان نیاز داریم ماشینآلات سنگین معدنی با این ارزش وارد کشور کنیم که اگر وارد نشود، ارزشافزوده ۵ میلیارد دلاری استخراج مواد معدنی حاصل نخواهد شد.
پیشنهاد روی میز
باتوجه به اینکه درحالحاضر در داخل کشور این ظرفیت وجود ندارد که یک ماشین سنگین بهطورکامل تولید شود و زیرساختهای لازم نیز وجود ندارد، چارهای نیست جز اینکه بخشی از نیاز داخل از طریق واردات تامین شود. پس اول باید این گلوگاه را آزاد کنیم و واردات را تسهیل کنیم تا کار معادن راه بیفتد.
در مرحله دوم اینکه تمام قطعهسازها را دور میزی جمع کنیم و از آنها بخواهیم قطعات ماشینآلات فرسودهای که موردنیاز بازار است، شناسایی و تولید کنند.
چون تعداد آنها هم زیاد است ـ شاید بیش از ۵۰۰ قطعهساز ماشینآلات معدنی در کشور داریم ـ میتوان آنها را به دستههای مختلف تقسیمبندی کرد و ساخت هر قطعه را بهشکل تخصصی به یکی از آنها واگذار کرد.
این کار را سازمان بزرگی مثل ایمیدرو میتواند انجام دهد و بخش حاکمیتی فقط نظارت و مدیریت کند و در نهایت در یک تا ۲ سال آینده که در تولید قطعات یک نوع لودر به استقلال و خودکفایی رسیدیم، بررسی کنیم و ببینیم چطور میتوان آن را در داخل مشابهسازی کرد، چون برای مثال مجموعهای از ۱۰ شرکت قطعهساز، تمام قطعات آن را ساختهاند و با تشکیل کنسرسیومی از این شرکتها میتوان شرکت توانمندی در زمینه تولید ماشینآلات سنگین معدنی ایجاد کرد.
کاهش راندمان و افزایش هزینه
مهدی لطفیاصل ـ کارشناس معدن: در اقتصاد، معادن بخش اعظم هزینههای ثابت و جاری مربوط به تامین، تهیه و نگهداری از ماشینآلات معدنی و تجهیزات جانبی آنها است.
بهطوری که براساس آمار و ارقام بیش از ۷۰ درصد هزینههای عملیات معدنکاری مرتبط با ماشینآلات و تجهیزات معدنی است. بههمین دلیل، تامین ماشینآلات معدنی کارآمد باعث افزایش توانایی و راندمان در تولید معادن کشور شده و بهتبع آن فرسودگی ماشینآلات معدنی باعث کاهش راندمان و افزایش هزینههای معدنکاری خواهد شد.
افزایش تقاضا در بازار
درحالحاضر تهیه ماشینآلات یا بهشکل واردات است یا خرید از تولیدکنندگان داخلی. بخش تولید داخل باوجود سرمایهگذاری سنگین انجامشده طی سالهای گذشته تاکنون، نتوانسته است رضایت فعالان معدنی را کسب کند. فعالان معدنی امکان استفاده از تولیدات داخلی در حجم، ظرفیت و نرخ مناسب را ندارند.
از سوی دیگر بهدلیل موانع متعدد در مسیر واردات این ماشینآلات، اضافه تقاضای شدیدی در بازار ایجاد شده و همین امر سبب شده است تا نرخ ماشینآلات معدنی در کشور بسیار فراتر از نرخ دستگاههای مشابه در کشورهای همسایه باشد، همچنین باتوجه به تاثیرگذاری ماشینآلات معدنی در اقتصاد معادن بدیهی است که رقابتپذیری کشور در تولید مواد معدنی در مقایسه با کشورهای همسایه دچار آسیب شده است، بنابراین باتوجه به مطالبی که ذکر شد، فرسودگی ناوگان ماشینآلات معدنی در کشور بسیار جدی است و اثرات منفی در راندمان فعالیت معدنی دارد و همچنین باتوجه به مستعمل بودن این ماشینآلات مشکلات زیستمحیطی ایجادشده از سوی آنها بسیار جدی و مخرب است.
فناوریهای نوین و کاهش مخاطرات
بدیهی است که استفاده از ماشینآلات معدنی مستعمل سبب ایجاد مخاطرات ایمنی در کارگاههای معدنی میشود.
راهکار مورداستفاده در سطح جهانی در راستای کاهش این مخاطرات و همچنین افزایش راندمان فعالیتهای معدنی استفاده از فناوریهای نوین برای تولید این ماشینآلات است.
برای مثال استفاده از تراکهای خودران در بین شرکتهای بزرگ معدنی در فاصله سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ افزایش قابلملاحظهای داشته است.
همچنین استفاده از ابزار و تجهیزات هوشمند در راستای استخراج معادن در سال ۲۰۱۸ کمتر از ۰.۶ میلیون دستگاه در سطح جهانی بوده و پیشبینی میشود استفاده از آنها تا سال ۲۰۲۳ به بیش از ۱.۲ دستگاه در سال افزایش پیدا کند.
با این حال بهطورکامل مشخص و شفاف است که هرچقدر ماشینآلات معدنی مورداستفاده در معادن بهروز باشند. ضمن کاهش مخاطرات ایمنی، زیستمحیطی و هزینههای تولید، کیفیت تولید مواد معدنی نیز بهشکلی قابلتوجه افزایش پیدا میکند.
از طرفی در صورت نوسازی ناوگان ماشینآلات معدنی، سوخت مصرفی واحدهای معدنی نیز بهشکل قابلتوجهی کاهش پیدا خواهد کرد.
افزایش نقش معادن در تولید ناخالص داخلی
باتوجه به مطالبی که ذکر شد، استفاده از ماشینآلات معدنی کارآمد و بروز در معادن کشور باعث ایجاد تحول و شکوفایی در این بخش خواهد شد، بهطوری که درحالحاضر و شرایط کنونی معادن کشور به بیش از ۱۱۰۰۰ دستگاه ماشینآلات معدنی نیاز دارند و پیشبینی میشود طی چند سال آینده و با افزایش میزان تولید سالانه معادن، این میزان به بیش از ۲۵۰۰۰ دستگاه افزایش پیدا کند.
با این وجود هرگونه افزایش در تولید معادن باعث افزایش نقش معادن در تولید ناخالص داخلی و بهتبع آن افزایش رشد اقتصادی کشور خواهد شد.
تجربههای گذشته در موضوع تولید ماشینآلات معدنی نشان داده است که هرگونه ایجاد محدودیت در واردات ماشینآلات معدنی تاثیر بهینهای در تولید داخلی آن ندارد.
بنابراین پیشنهادی که میشود، ارائه داد این است که تا زمانی که ماشینآلات معدنی باکیفیت و بهاندازه، در کشور تولید نشده است، واردات ماشینآلات معدنی برای معادن فعال تسهیل شده و با اعمال ضوابط و مقررات این ماشینآلات تنها در همان معادن مورداستفاده قرار گرفته و به موازات آن بستر لازم در راستای اخذ تکنولوژی تولید این ماشینآلات توسط شرکتهای مطرح جهانی ایجاد شود.
سخن پایانی
مشکل ماشینآلات معدنی، ترجیعبند همه گفتوگوها در زمینه معدنکاری شده است، مثل آینههای روبهرویی که تا بینهایت تصویر را ادامه میدهد و کسی نمیداند پایان کجا است.
فرسودگی و ناکارآمدی ماشینآلات، نقش هم را تکرار و تکثیر میکنند و هیچکسی نمیداند کی و کجا قرار است این ماجرا بهسرانجام برسد.درحالحاضر تا چشم کار میکند تکرار است و تکرار و تکرار....