-

حذف صفر، جراحی عددی یا اصلاح ساختاری اقتصاد؟

غلامعلی رموی کارشناس اقتصاد

غلامعلی رموی

در سال‌های اخیر، اقتصاد ایران درگیر چالش‌هایی مزمن بوده؛ تورم مزمن، کاهش مداوم ارزش پول ملی و پیچیدگی در مبادلات روزمره باعث شده است که سیاست‌گذاران به فکر ساده‌سازی مقیاس پول بیفتند. طرح حذف 4صفر از پول ملی، از سوی مجلس شورای اسلامی تصویب و از سوی دولت به‌عنوان بخشی از اصلاحات نظام پولی مطرح شد.

در ظاهر، این اقدام می‌تواند شبیه خانه‌تکانی عددی باشد؛ تغییری برای کوتاه‌تر شدن ارقام و روان‌تر شدن مبادلات. اما پرسش اصلی آن است که آیا این جراحی عددی می‌تواند راه‌حلی برای بیماری‌های ساختاری اقتصاد ایران باشد؟ یا تنها پوششی است برای چهره‌ای که هنوز نشانه‌های بیماری را بر خود دارد؟

براساس برخی دیدگاه‌های علمی، پول در اقتصاد صرفا مجموعه‌ای از اعداد یا اسکناس‌ها نیست؛ بلکه نمادی از اعتماد و ثبات است. نظریه‌های اقتصادی کلاسیک و نهادگرا تاکید دارند که « ارزش واقعی پول از اعتماد عمومی و عملکرد باثبات اقتصاد کلان سرچشمه می‌گیرد، نه از ظاهر عددی آن» (Mankiw، ۲۰۲۰؛ Friedman، ۱۹۷۱).

براساس نظریه پولی نوین، پول 3 نقش اصلی دارد؛ واسطه مبادله، واحد حساب و ذخیره ارزش. حذف صفرها شاید 2 نقش اول را ساده‌تر کند، اما اگر نقش سوم، یعنی «ذخیره ارزش» همچنان آسیب‌پذیر باشد، اعتماد عمومی بازسازی نخواهد شد (Krugman & Obstfeld، ۲۰۱۸). به‌بیان دیگر، اگر تورم و بی‌انضباطی مالی مهار نشود، حذف صفر هیچ تاثیر پایداری در قدرت خرید یا رفاه مردم نخواهد داشت.

کشورهای بسیاری در دهه‌های اخیر اقدام به حذف صفر از پول ملی کرده‌اند، اما نتایج متفاوت بوده است. زیمبابوه در دهه ۲۰۰۰ چندین بار صفر حذف کرد، اما به‌دلیل تورم افسارگسیخته و بی‌ثباتی نهادی، این سیاست به شکست کامل انجامید و مردم به استفاده از دلار امریکا روی آوردند.

در مقابل، ترکیه در سال ۲۰۰۵، 6 صفر از لیر حذف کرد و توانست ثبات نسبی ایجاد کند. موفقیت ترکیه اما در خود حذف صفر نبود، بلکه در اصلاحات گسترده‌ای نهفته بود که پیش از آن انجام شد؛ کنترل تورم، بازسازی نظام بانکی و ایجاد انضباط مالی (Akyüz، ۲۰۰۶).

رومانی نیز در همان سال با حذف 4 صفر از پول ملی‌اش، پس از اجرای برنامه‌های تثبیت اقتصادی و اصلاحات نهادی، توانست بازتعریف پول را بدون بی‌اعتمادی عمومی پیش ببرد (IMF، ۲۰۰۶).

تجربه این کشورها نشان می‌دهد که حذف صفر زمانی معنا دارد که در بستر ثبات اقتصادی، شفافیت و اعتماد عمومی اجرا شود؛ در غیر این صورت، صفرها دوباره بازمی‌گردند (Reinhart & Rogoff، ۲۰۰۹).

فرصت‌های اجرای طرح در ایران

اجرای طرح حذف 4 صفر از پول ملی در ایران می‌تواند چند فرصت مشخص ایجاد کند؛

ساده‌تر شدن مبادلات و محاسبات مالی: کاهش اعداد می‌تواند به نظم و کارآیی بیشتر در نظام بانکی و مالی کمک کند.

کاهش هزینه چاپ و توزیع اسکناس: با کاهش ارزش عددی اسکناس‌ها، نیاز به چاپ مکرر اسکناس‌های بزرگ کاهش می‌یابد.

افزایش وجهه نمادین پول ملی: بازتعریف پول می‌تواند نشانه‌ای از اراده دولت برای بازگرداندن ثبات تلقی شود.

زمینه‌سازی برای اصلاحات ساختاری: اگر با اصلاحات ساختاری همراه شود، می‌تواند گامی به‌سوی بازسازی نظام پولی و اعتماد عمومی باشد.

تهدیدهای احتمالی

در کنار فرصت‌ها، تهدیدهایی نیز در کمین این سیاست قرار دارد:

خطر سطحی ماندن اصلاحات: اگر حذف صفر بدون اصلاح تورم، نظام بانکی و بودجه دولت اجرا شود، تنها تغییری ظاهری خواهد بود.

هزینه‌های اجرایی بالا: تغییر نرم‌افزارهای بانکی، طراحی اسکناس‌های جدید، آموزش کارکنان و اطلاع‌رسانی عمومی هزینه‌بر است.

ریسک بی‌اعتمادی عمومی: ممکن است حذف صفر به‌عنوان اقدامی برای پنهان‌سازی تورم تلقی شود.

افزایش هزینه تامین مالی دولت: تجربه برخی کشورها نشان داده که بازتعریف پول می‌تواند نرخ بهره را افزایش دهد.

خنثی شدن اثر واقعی در صورت ادامه تورم: جایگزینی ارز خارجی یا پناه بردن مردم به طلا و دلار می‌تواند اثرات مثبت را از بین ببرد.

سنجش شرایط سیاسی و اقتصادی کشور برای اجرای طرح

اجرای موفق این سیاست نیازمند بستری از ثبات اقتصادی و اعتماد سیاسی است. در شرایطی که اقتصاد ایران با تورم مزمن، کسری بودجه، وابستگی به درآمدهای نفتی و نوسانات ارزی مواجه است، اجرای این سیاست بدون اصلاحات بنیادین می‌تواند با شکست روبه‌رو شود.

از منظر سیاسی، نبود اجماع میان نهادهای تصمیم‌گیر، تغییرات مکرر در سیاست‌گذاری و بی‌اعتمادی عمومی نسبت به وعده‌های اقتصادی دولت، ریسک اجرای این طرح را افزایش می‌دهد. اگر مردم این اقدام را صرفا نمادین یا ابزاری برای پنهان‌سازی مشکلات تلقی کنند، نه‌تنها اعتماد عمومی بازسازی نمی‌شود، بلکه ممکن است واکنش‌های منفی در بازار و جامعه شکل گیرد.

در چنین فضایی، حذف صفرها باید در چارچوب یک برنامه جامع اصلاحات اقتصادی قرار گیرد؛ شامل کنترل تورم، استقلال بانک مرکزی، کاهش وابستگی بودجه به نفت و شفاف‌سازی سیاست‌های مالی. همچنین، اطلاع‌رسانی دقیق و تدریجی به مردم، برای کاهش نگرانی‌ها و افزایش پذیرش اجتماعی، ضروری است.

در نهایت، موفقیت این طرح نه در تغییر ظاهری اسکناس‌ها، بلکه در توانایی دولت برای ایجاد ثبات، اعتماد و هماهنگی میان ارکان اقتصادی و سیاسی کشور نهفته است.

نتیجه‌گیری

حذف 4 صفر از پول ملی می‌تواند گامی در راستای نظم‌دهی عددی به واحد پول کشور باشد، اما این اقدام به‌تنهایی قادر به نجات اقتصاد از تورم، بی‌ثباتی و کاهش اعتماد عمومی نیست. تجربه جهان نشان داده است که ثبات پولی از دل سیاست‌های پایدار، استقلال بانک مرکزی و انضباط مالی دولت بیرون می‌آید، نه از تغییر چهره ظاهری اسکناس‌ها.

در نهایت، حذف صفر اگر در کنار اصلاحات واقعی اقتصادی قرار گیرد، می‌تواند آغازی بر بازسازی اعتماد به پول ملی باشد. اما اگر بدون درمان ریشه‌ای اجرا شود، تنها پرده‌ای تازه بر صحنه‌ای کهنه خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین