-

مسئولیت اجتماعی در حفاظت از محیط‌زیست و رفاه جامعه

شهرام شیرکوند مشاور صنعتی

۱

مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها (CORPORATE SOCIAL RESPONSIBILITY) که به‌اختصار CSR نامیده می‌شود، در سال‌های اخیر مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل در تعیین تصویر اجتماعی شرکت‌ها و برندشان در ذهن مشتریان موردتوجه واقع شده و به اعتبار و محبوبیت برندها تبدیل شده است. مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها فراتر از تعهدات قانونی آنها عمل می‌کند و به اقداماتی اطلاق می‌شود که شرکت‌ها به‌طورداوطلبانه برای ایجاد تاثیر مثبت بر جامعه و محیط‌زیست انجام می‌دهند. یک جمله از سند سازمان ملل در حوزه مسئولیت اجتماعی عنوان می‌کند: «ترویج پذیرش CSR در میان شرکت‌ها نیازمند رویکردهایی است که متناسب با نیازها و ظرفیت‌های مربوط به این کسب‌وکارها باشد و بر دوام اقتصادی آنها تاثیر منفی نگذارد. سازمان توسعه صنعتی ملل متحد Unido برنامه CSR خود را براساس رویکرد سه‌گانه توسعه اقتصادی، اجتماعی و محیط‌زیستی استوار و ثابت کرده و ابزار موفقی برای شرکت‌ها در کشورهای در حال توسعه است تا به آنها در برآورده کردن استانداردهای اجتماعی و زیست‌محیطی بدون به‌خطر انداختن رقابت آنها کمک کند.»

در فضای رقابتی موجود، سازمان‌ها در پی کسب یک مزیت رقابتی برای تثبیت رشد و دستیابی به توسعه پایدار هستند. نکته بسیار مهم این است که فعالیت سازمان‌ها در راستای مسئولیت اجتماعی، موجب ارتقای برند و ایجاد تصویری مناسب از سازمان در جامعه و در ذهن مصرف کننده می‌شود که جذب مشتریان جدید و وفاداری سایر مشتریان را به‌دنبال دارد.  امروزه باتوجه به راهبرد شرکت‌ها درباره مسئولیت اجتماعی در قبال جامعه و محیط‌زیست، بسیاری از شرکت‌های پیشرو و مطرح از بازاریابی اجتماعی یا بازاریابی سبز (Green Marketing) برای تولید محصولات و خدمات خود استفاده می‌کنند. بازاریابی سبز یک فرآیند مدیریت کل‌نگر است که مسئول تشخیص و تامین نیازهای اجتماع به شیوه‌های پایدار بوده و برای کاهش تاثیرات منفی اجتماعی و محیط‌زیستی محصولات موجود تلاش می‌کند؛ از این‌رو یک استراتژی است که در راستای تحقق این هدف به بازاریابان کمک می‌کند و از طریق ایجاد مزایای قابل‌تشخیص زیست‌محیطی براساس آنچه مشتری انتظار آن را دارد، از محیط‌زیست حمایت می‌کند. در حقیقت مصرف‌کنندگان متقاضی مصرف محصول سبز و سازمان‌ها تولیدکننده محصول سبز هستند. در عصر کنونی، بازاریابی براساس برخی ملاحظات محیطی و اجتماعی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های شرکت‌های تولید کالا و خدمات مطرح است و یکی از حیطه‌های بازاریابی که در مسائل محیطی مباحث زیادی به آن اختصاص یافته، بازاریابی سبز یا اجتماعی است. بازاریابی سبز در اصل به‌معنای بازاریابی برای کالاها و خدماتی است که استفاده از آنها از نظر سازگاری با محیط‌زیست مطلوب‌تر است. کارشناسان معتقدند؛ بازاریابی سبز یک فرآیند تجاری است که نگرانی مصرف‌کنندگان را با حفظ و نگهداری محیط‌طبیعی در نظر می‌گیرد.

البته بازاریابی سبز در زمینه توسعه و بهبود روش‌های نرخ‌گذاری، ارتقا و توزیع محصولاتی کاربرد دارد که به محیط زیان نمی‌رسانند. تحقیق و مطالعه پیرامون رفتار مصرف‌کننده سبز، طی سال‌ها به‌عنوان یک موضوع اساسی موردتوجه برنامه‌ریزان بازاریابی قرار گرفت و از دهه ۱۹۸۰ به‌شکلی گسترده در برنامه‌ریزی سازمان‌ها و رفتار خرید مصرف‌کنندگان اثرگذار بوده است. همین‌طور در جوامع پیشرفته و در حال توسعه، علاقه روزافزون به محیط‌زیست موجب توجه بسیاری از شرکت‌ها و سازمان‌ها به مفاهیم سبز به‌عنوان منبع اصلی تغییر استراتژیک شده است.

در چند سال اخیر، نگرانی‌هایی در زمینه وضعیت محیط‌زیست در میان صاحب‌نظران حوزه‌های مختلف علمی مطرح شده است که پژوهشگران و متخصصان بازاریابی نیز در راستای کاهش این نگرانی تلاش کرده‌اند و این امر منجر به پیدایش مفهوم جدیدی از بازاریابی با عنوان بازاریابی سبز شده است. بازاریابی سبز یا «بازاریابی پایدار» در حقیقت روندی است که در حال ‌حاضر در کشورهای در حال توسعه نیز مورداقبال تولیدکنندگان و دولت‌ها قرار گرفته است.  در واقع مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها در برابر مسائل زیست‌محیطی یا بازاریابی سبز تبدیل به یکی از استراتژی‌های شرکت‌ها در بازار رقابتی امروز شده است. بازاریابی سبز به‌طورمعمول در 3 سطح استراتژیک، شبه‌استراتژیک و تاکتیکی اتفاق می‌افتد.

در حال ‌حاضر مسائل زیست‌محیطی از حوزه‌های اجتماعی و کسب‌وکار جدایی‌ناپذیر است؛ به‌عبارتی بازاریابی سبز فرآیندی اجتماعی است که افراد جامعه و گروه‌های مختلف در حوزه کسب‌وکار از طریق فرآیند مبادله کالا و ارزش آنها، نیازهای‌شان را با یک شیوه اخلاقی که از لحاظ محیط‌زیست زیانبار نباشد، تامین می‌کنند و از آنجا که منابع زیست‌محیطی در هر کشوری محدود است و توسعه این منابع در کوتاه‌مدت امکان‌پذیر نیست و گاهی غیرممکن است، مسائل زیست‌محیطی بر امنیت ملی کشورها تاثیرگذار است و به‌طبع کشورهایی امنیت بیشتری دارند که معضلات زیست‌محیطی کمتری دارند و در مناقشات زیست‌محیطی منطقه‌ای و جهانی درگیر نیستند، به این ترتیب تولیدکنندگان راه بازگشت به تولید محصولاتی که برای محیط‌زیست زیان‌آور هستند، نخواهند داشت و به‌تدریج با تغییر تفکر و نگرش مشتریان و صاحبان کارخانه‌های تولیدی و ایجاد فضای رقابتی، رویکرد تولیدکنندگان (به‌ویژه صاحبان برند) با مهندسی مجدد کالا یا خدمات تولیدی به‌سوی بازاریابی سبز خواهد بود، زیرا بازاریابی سبز شامل طیف وسیعی از فعالیت‌ها از جمله ایجاد تغییر در طراحی محصولات به‌نحوی‌که با محیط‌زیست سازگاری بیشتری داشته باشد، تغییر و نوآوری در صنایع و فرآیند تولید کالا، بسته‌بندی زیست‌محیطی که ممکن است در فرآیند تولید و ارائه کالا یا خدمات به مصرف‌کنندگان موثر باشد تا به حفاظت از محیط‌زیست کمک کند و به‌طورکلی بازاریابی از منظر محیط‌زیست نیز موردتوجه قرار گیرد.

صنایع امروز بیش از هر زمان دیگر، نیازمند استراتژی‌هایی برای توسعه پایدار به‌ویژه در بحث مسئولیت‌های اجتماعی هستند. توسعه بازاریابی سبز یا بازاریابی اجتماعی در کشور می‌تواند صنایع را به‌سمت رفتارهای زیست‌محیطی سوق دهد و با ایجاد انگیزه و آگاهی در بین شهروندان و تولیدکنندگان خرد و کلان، توسعه پایدار را در کشور رقم بزند. از آنجا که مسئولیت‌اجتماعی و محیط‌زیست 2 مولفه اساسی در توسعه پایدار به‌شمار می‌روند، یک صنعت پیشرو، توسعه خود را در توسعه جامعه، حفاظت از محیط‌زیست و حقوق نسل‌های آینده برای زندگی بهتر می‌بیند و به‌گونه‌ای رفتار می‌کند که علاوه بر تامین منافع خود، شرایط را برای حفظ محیط‌زیست و توسعه رفاه جامعه فراهم سازد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین