سایه تحریم بر انرژیهای تجدیدپذیر
سید محمد مهدی عمادی دکتری مدیریت تحقیق در عملیات
دوره اول ریاستجمهوری دونالد ترامپ تغییرات چشمگیری در سیاست خارجی ایالاتمتحده بهویژه در برخورد با ایران ایجاد شد. دولت او استراتژی «فشار حداکثری» را در پیش گرفت که از رویکرد دیپلماسی دوران اوباما فاصله داشت. این استراتژی شامل اعمال تحریمهای گستردهای بود که بهطور خاص صنایع آهن و فولاد ایران را هدف قرار داد. اکنونکه ترامپ برای دوره دوم ریاستجمهوری در سال ۲۰۲۵ انتخابشده و قرار است بهزودی فعالیت خود را آغاز کند، پیشبینی میشود این استراتژی با تمرکز بر بخشهای اقتصادی جدید ایران تکامل یابد.
مدل تصمیمگیری ترامپ در قبال ایران براساس زمانبندی نمادین، هدفگیری اقتصادی و افزایش فشار بود. در نخستین ۵۰۰ روز، دولت او تحریمهایی علیه صنعت خودروسازی و تجارت طلا و فلزات گرانبها، بهدلیل اهمیت اقتصادی و آسیبپذیری این بخشها اعمال کرد. صنعت خودروسازی سهم قابلتوجهی در اشتغال ایران دارد و تحریمها در تولید و تجارت اختلال ایجاد کردند. همچنین، محدودیتها بر طلا و فلزات گرانبها توانایی ایران در تثبیت ارزش پول ملی و دور زدن تحریمهای بانکی را تضعیف کرد. این اقدامات نشاندهنده راهبرد گامبهگام برای تضعیف اقتصاد ایران بود.
در ماه مه ۲۰۱۹، یک سال پس از خروج از برجام، دولت ترامپ تحریمهایی علیه صنایع آهن، فولاد، آلومینیوم و مس ایران اعمال کرد که حدود ۱۰درصد درآمد صادراتی کشور را تشکیل میدهند. هدف ترامپ قطع منابع مالی برای برنامه هستهای، توسعه موشکهای بالستیک و حمایت از نیروهای نیابتی بود. زمانبندی این تحریمها همزمان با سالگرد خروج از برجام بود؛ منعکسکننده سبک تصمیمگیری ترامپ: زمانبندی نمادین و هدفگیری استراتژیک. هدف دولت او علاوه بر تحمیل فشار اقتصادی، ارسال پیامی روشن در سطح ژئوپلتیک بود.
تحریمهای اعمالشده بر صنایع آهن و فولاد تاثیر قابلتوجهی بر اقتصاد ایران داشت. حجم صادرات کاهش یافت و ایران با چالشهای جدی در دسترسی به بازارهای بینالمللی مواجه شد. کاهش درآمدها بودجه دولت را مختل و توانایی ایران برای تامین مالی فعالیتهای منطقهای را محدود کرد. بااینحال، ایران توانست خودش را وفق دهد و از مولفههای قدرت خود استفاده کند. صادرات به کشورهایی مانند چین ادامه یافت و ایران با بهرهگیری از شبکههای غیررسمی تحریمها را دور زد. مصرف داخلی فلزات افزایش یافت و وابستگی به صادرات کاهش پیدا کرد. گرچه تحریمها فشار اقتصادی ایجاد کردند، اما نتوانستند صنعت را فلج کنند یا اهداف گستردهتر دولت ترامپ را تحقق بخشند.
ایران با تکیهبر ابزارهای راهبردی خود، در برابر تحریمها مقاومت و راههایی برای کاهش فشارهای اقتصادی پیدا کرد. در پاسخ، ایران روابط اقتصادی با کشورهایی مانند چین و روسیه را تقویت کرد، از شبکههای قاچاق بهره برد و از تولیدات داخلی حمایت کرد. این اقدامات به کاهش بخشی از فشار اقتصادی کمک کرد؛ هرچند چالشهای ناشی از تحریمها همچنان باقی ماند. با شروع دوره جدید ریاستجمهوری ترامپ در ژانویۀ ۲۰۲۵، انتظار میرود دولت او به فشار اقتصادی بر ایران ادامه دهد. این استراتژی احتمالا شامل بازبینی تحریمهای موجود و هدفگیری بخشهای جدید خواهد بود. یکی از حوزههای محتمل تمرکز، بخش انرژیهای تجدیدپذیر است.
ایران در سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی و بادی پیشرفتهایی قابلتوجهی داشته تا بخش انرژی خود را متنوع کند و وابستگی به منابع هیدروکربنی را کاهش دهد. تحریم این بخش میتواند پیشرفت ایران در تنوعبخشی انرژی و تابآوری اقتصادی را مختل کند. هدفگیری انرژیهای تجدیدپذیر با استراتژی دولت ترامپ برای محدودکردن سازگاری اقتصادی ایران با تحریمها همخوانی دارد. شرکتهایی نظیر سانا در توسعه پروژههای خورشیدی و بادی پیشرفتهای قابلتوجهی داشتهاند که این بخش را به هدفی جذاب برای فشار اقتصادی تبدیل میکند.
از تحریم انرژیهای تجدیدپذیر دو هدف دنبال میشود: سرکوب این بخش نوظهور و تشدید عدم تعادل انرژی ایران؛ زیرا کشور بهشدت به صادرات نفت و گاز برای درآمدزایی وابسته است. مختل کردن انرژیهای تجدیدپذیر میتواند ایران را بیشتر به بخش هیدروکربنی وابسته کند که تحت نظارت شدید و تحریمها قرار دارد. تاکنون، ایالاتمتحده تحریمهای مستقیمی بر بخش انرژیهای تجدیدپذیر ایران اعمال نکرده است. بااینحال، تحریمهای گستردهتری که بر اقتصاد ایران و بخش انرژی آن وضع شدهاند، بهطور غیرمستقیم بر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر تاثیر گذاشتهاند. بهعنوانمثال، تحریمهای مالی و محدودیتهای تجاری، دسترسی ایران به فناوریها و سرمایهگذاریهای خارجی در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر را محدود کردهاند. ایران نشان داده ابزارها و قدرت لازم برای تاثیرگذاری بر پویاییهای منطقهای، از جمله تواناییهای نظامی را دارد. تشدید تحریمها میتواند به افزایش تنشها در خاورمیانه منجر شود. در حال حاضر با درگیریهای بین اسرائیل و حزبالله و ناآرامیها در سوریه، منطقه با بیثباتی روبهرو است. این تحولات نشان میدهد فشار اقتصادی بیشتر بر ایران ممکن است به درگیریهای منطقهای دامن بزند؛ بنابراین، ایالاتمتحده باید اقدامات خود را برای جلوگیری از درگیری وسیع متعادل و درعینحال فشار بر ایران را حفظ کند. این توازن ظریف پیچیدگی فرآیند تصمیمگیری دولت در مواجهه با اقدامات ایران و حفظ ثبات منطقه را برجسته میکند.
در مجموع، تمرکز احتمالی دولت ترامپ بر تحریم انرژیهای تجدیدپذیر ایران میتواند پیامدهای قابلتوجهی در توسعه اقتصادی و زیستمحیطی کشور داشته باشد. این اقدام ممکن است پیشرفت ایران در حوزه انرژی پاک را کند کند، وابستگی به سوختهای فسیلی را افزایش دهد و تلاشهای جهانی برای مقابله با تغییرات اقلیمی را تضعیف سازد. سایه تحریم بر انرژیهای تجدیدپذیر نشاندهنده مرحلهای جدید از فشارهای اقتصادی است که میتواند تعادل منطقهای را برهم زند و نیاز به راهکارهای نوآورانۀ دیپلماتیک برای کاهش تنشها و جلوگیری از درگیریهای بیشتر را نمایان میکند.