ترامپ بعد از زنگ تنفس
ناصربزرگمهر - روزنامه نگار
بهنام او که هرچه بخواهد همان میشود
دونالد ترامپ با چهار سال تنفس، در روزگاری که به نظر میرسید، رای نیاورد، چهل و هفتمین رئیسجمهور آمریکا شد.
چهار سالی که جهان به اندازه چهل سال تغییر کرده است، تکنولوژی، سیاست، اقتصاد، مذهب، فرهنگ، آب و هوا و بسیاری از نکات کوچک و بزرگ زندگی درهمه جای جهان دچار تغییر و تحول شده است.
درچنین شرایطی چرا ترامپ تغییر نکرده باشد؟چهار سال که زنگ تفریح نبوده است.
من معتقدم که ترامپ کنونی، ترامپ روزهای آغازین چهلوپنجمین ریاستجمهوری آمریکا نیست، همانطور که من و شما و همه مردم عادی دنیا هم در ۴ سال تغییر کرده و میکنیم.
حالا چطور میشود که آدمی با مشخصات و ثروت و قدرت ترامپ در این سالها تغییر نکرده باشد و تجربه نیاندوخته باشد؟
اگر ترامپ، در انتخابات دوره قبل رئیسجمهور میشد، ادامه ریاستجمهوری قبلی بود و شاید خیلی تغییری به چشم نمیآمد و همان سیاستها و روال چهار سال قبل را ادامه میداد و حتی بسیاری از اطرافیان و مقامات دولتش تغییر نمیکرد.
اما چهار سالی که ترامپ فرصت فکر کردن برایش پیش آمد، یک فرصت طلایی بوده است، بیشک هر فردی که چنین فرصتی را پیدا کند، میتواند اغلب خطاهایش را با کمی تفکر، اصلاح کند.
او در این چهار سال در دادگاههای مختلف حضور پیدا کرد، اطرافیانش را بیشتر شناخت، معنای وفاداری را فهمید، دوری از قدرت را تجربه کرد، جنگ روسیه و اوکراین را با حوصله تماشا کرد، آدمکشیهای نتانیاهو را دیده است، داعش و طالبان را درک کرده است و در مورد بسیاری از تغییرات جهان فرصت فکر کردن داشته است.
سرعت انتخابهایی که در همین روزهای اخیر انجام داده و افرادی مثل ایلان ماسک را بهعنوان یکی از بزرگترین سرمایهداران جهان و اتصال مغز اقتصاد و تکنولوژی مدرن به بدنه تفکر خودش نزدیک کرده است.
با انتخاب رئیس دفتر زن برای اولین بار در تاریخ کاخ سفید، اکثر شعارهای ضدزن هریس را خنثی کرد.
اطمینان دارم که نگاه ترامپ به سیاست جهانی هم تغییر کرده و بسیار جدیتر شده است، آنطور که در خبرها آمده بود، در همین یکی دو هفته که از زمان پیروزی او میگذرد باحدود صدنفر از روسای جمهور و مقامهای ارشد جهانی صحبت کرده است.
او بارها در شعارهای انتخاباتی خود، ضدیت خویش را با جنگ و سلامت سربازان آمریکایی اعلام کرده است و بهطور حتم بخشی از رای آمریکاییان، بهدلیل تفکر دوری او از جنگ است.
به همین دلایل به نظر میرسد که فشار ترامپ برای پایان گرفتن جنگ در لبنان و غزه و اوکراین بیشتر خواهد شد و نتانیاهو، پوتین، زلنسکی را تحت فشار خواهد گذاشت و با قطع کمکهای مالی به اوکراین، زلنسکی مجبور به صلح و توافق با روسیه خواهد شد.
ترامپ در برابر اتحادیه اروپا موضعگیری داشته و بازهم خواهد داشت و بهخاطر پایان گرفتن جنگ اوکراین، ناتو را تضعیف خواهد کرد.
ترامپ در سیاست خارجی با توجه به منافع ملی بر محور اقتصاد عمل کرده و خواهد کرد، او نشان داده که به تعهدات بینالمللی و نمایشی پایبند نیست و براساس شخصیتی که در چهار سال ریاستجمهوری نشان داد، فردی ملیگرا و یک ششلولبند آمریکایی مدرن است که این بار هفتتیرهایش را با تامل بیشتری از غلاف بیرون میکشد.
ترامپ به اهمیت ارتباط اقتصادی با خاورمیانه کاملا آگاه است و در نوبت قبل طعم ریال عربی را زیر دندانهایش مزهمزه کرده و از عربستان و امارات و قطر و بقیه سود خوبی به جیب زده و رقصکنان این منطقه را ترک کرده است.
برای ادامه این ماه عسل دوباره، باید جنگ غزه تمام شود، باید با ایران کنار بیاید، به همین دلیل رویکرد نظامی نتانیاهو با توجه به سخنان این روزهای بن سلمان، برایش پرهزینه خواهدبود.
خصوصا که روابط خوبی هم با بزرگترین قطب اقتصادی جهان یعنی چینیها هم ندارد و حتما آنها هم از پیروزی ترامپ خوشحال نیستند و جنگ تجاری میان آنها با ایجاد عوارض گمرکی بیشتر خواهدشد.
ترامپ در دوره ریاستجمهوری قبلی خود هرکاری که میتوانست علیه ایران انجام داد و همه تحریمها را برقرار کرد و از برجام خارج شد، او میداند که همه تلاش اقتصادی و سیاسی خودش را برای انزوای ایران انجام داده و باهوشتر از آن است که دو بار از یک سوراخ گزیده شود. درچنین شرایطی استفاده از تهدیدهای ترامپی، یک فرصت برای دولتمردان ایرانی است، باید ابتکارعمل راهبردی و تاکتیکى کشور، منجر به حل مشکلات داخلی و خارجی شود.
خصوصا که آمریکاییها با دراختیار داشتن رسانههای جهانی همیشه توپ را به زمین ایران انداخته و به مردم جهان القا میکنند که ما دنبال آشتی و برقراری روابط با ایران هستیم و این ایران است که دنیال تروریستها است.
ایران قوى مىتواند، با هرکشوری منجمله آمریکا تعامل داشته باشد، نباید از گفتوگو و مذاکره دوری کرد و در راهروهای سازمان ملل دنبال پستو گشت، چه دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم، فاتحه این تفکر خوانده شده است.
بدون شک، ترامپ هم دنبال چراغ سبز ایران بزرگ است تا خودی در سیاست خارجی نشان دهد و حل رابطه با ایران را به حساب دولت و تدبیر خودش بگذارد.
دولت آمریکا در طول تاریخ به موقعیت منحصربهفرد ژئوپلیتیک ایران و حوزه نفوذ آبی و خاکى و ثروت و اندیشه و دانش ایرانیان آگاه بوده است و ترامپ تاجر، بهتر از هرکسی آماده است تا خریدار ایران متمدن باشد.
خصوصا یادمان نرود که ترامپ در روزهای پس از خروج از برجام، پیشنهاد مذاکره بدون پیش شرط با سران ایران را مطرح کرد و آمریکاییها مدعی شدند که اگر روابط برقرار شود، حتی برای آلودگی هوای تهران چاره دارند و خانههایی مقاوم در برابر زلزله میسازند.
حالا نوبت رئیسجمهور است که سیاست خارجی را براساس منافع ملی مردم در نظرگرفته و همه را در حاکمیت قانع کند که میشود با ترامپ هم گفتوگو کرد.
تکرار میکنم، این ترامپ، با ترامپ دفعه قبل حتما متفاوت است، ضمن اینکه امروز روابط ما با عربستان که در حج خونین، چندصدنفر حاجی ایرانی را به شهادت رساند و یا با عراق که در جریان جنگ تحمیلی، ۲۰۰هزار رزمنده ما به شهادت رسیدند، به حالت عادی برگشته است.
ما در طول تاریخ از همین کشور برادر روسیه کم خسارت ندیدهایم، در جریان جنگهای ایران و روس، چندصدهزار سرباز ایرانی کشته شدند و بخشی از خاک ما به آنها تعلق گرفت و هنوز رفتارهای آنها براساس منافع خودشان ادامه دارد.
اگر بخواهیم به تاریخ گذشته برگردیم، افغانها، مغولها، ترکیه عثمانی، یونان، انگلیس و خیلی کشورهای دیگر را میتوان به این لیست اضافه کرد.
امروز باید فقط به منافع ملی ایران و مردم توجه کنیم که روزهای سختی را میگذرانند.
ایران ما پهندشت بزرگ فرصتهای بینظیر تاریخی است، رهبری و رئیسجمهور بارها فرمودند که ما آغازگر هیچ جنگی نبودهایم، بدیهی است این ملت بزرگ تنها در سایه یک صلح پایدار میتواند شکوفا شود و مشکلات اقتصادی خود را پشت سر بگذارد.