-

تحول بهره‌وری دولتی با الگویی نوین

محمدمهدی عمادی دکتری مدیریت تحقیق در عملیات

عمادی

در اقدامی نوآورانه که نشان‌دهنده تغییری اساسی در رویکرد حکمرانی در ایالات‌متحده است، نهادی تازه با نام وزارت بهره‌وری دولتی (DOGE) در این کشور تاسیس‌ شده است. این وزارتخانه که هدف آن، رفع ناکارآمدی‌های نظام‌مند در ساختارهای دولتی است، می‌تواند به کاهش میلیاردها دلار از هزینه‌های غیرضروری دولت منجر شود. طبق گزارش‌ها، تخمین زده می‌شود که ناکارآمدی در بخش‌های دولتی ایالات‌متحده سالانه بیش از ۱۵۰میلیارد دلار هزینه اضافه ایجاد می‌کند. نتایج مطالعات انجام‌گرفته حاکی از آن است که نزدیک به ۲۵ درصد از پروژه‌های دولتی در ایالات‌متحده به‌دلیل مشکلات برنامه‌ریزی یا مدیریت منابع با تاخیر مواجه می‌شوند. در همین حال، سیستم‌های قدیمی دولتی و فرآیندهای تکراری باعث شده‌اند که بهره‌وری نیروی کار در بخش دولتی به‌طورمیانگین ۴۰ درصد کمتر از بخش خصوصی باشد. از این‌رو این وزارتخانه در نظر دارد با حذف فرآیندهای زائد و بهینه‌سازی زیرساخت‌ها، بخشی از این هزینه‌ها را کاهش دهد. مدل پیشنهادی این وزارتخانه که از ظرفیت‌های نوآورانه بخش خصوصی بهره می‌گیرد، می‌تواند برای کشورهای دیگر، از جمله کشورهایی با ساختارهای پیچیده بروکراتیک، الگویی الهام‌بخش باشد. وزارت بهره‌وری دولتی توسط دو چهره برجسته بخش خصوصی هدایت می‌شود؛ ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا و بنیان‌گذار اسپیس‌ایکس، از برجسته‌ترین نوآوران فناوری جهان است که با مدیریت پروژه‌های کلان، تحولاتی اساسی در صنایع مختلف ایجاد کرده است. از سوی دیگر، ویوک راماسوامی، کارآفرین موفق حوزه داروسازی، با تخصص در بازسازی سیستم‌ها و کاهش هزینه‌ها، همراه با تجربه فعالیت در حوزه سیاست، به رهبری این نهاد دعوت ‌شده و این ترکیب نشان‌دهنده تلفیقی از نوآوری و مدیریت راهبردی برای پیشبرد اصلاحات در سطح ملی است. مدل رهبری دوگانه که ماسک و راماسوامی را در رأس وزارت بهره‌وری دولتی قرار داده، نوآورانه اما چالش‌برانگیز است. ماسک، با تمرکز بر نوآوری‌های فناورانه و اجرای پروژه‌های بزرگ، دیدگاهی آینده‌نگرانه دارد. از سوی دیگر، راماسوامی باسابقه در مدیریت سیستم‌های پیچیده و بهره‌وری هزینه، رویکردی مبتنی بر بهینه‌سازی منابع ارائه می‌دهد. این تفاوت در رویکردها می‌تواند هم فرصتی برای هم‌افزایی و هم چالشی در هماهنگی باشد. موفقیت این مدل به توانایی این دو رهبر در ادغام دیدگاه‌های متفاوت خود و تعریف اهداف مشترک برای دستیابی به نتایج ملموس بستگی دارد. همچنین، این انتخاب نشان‌دهنده اعتماد به قابلیت‌های این افراد در ارائه راهکارهای عملی و نوآورانه برای چالش‌های پیچیده دولتی است. این وزارتخانه با 3 هدف اصلی تاسیس شده است که عبارتند از:

۱) حذف فرآیندهای زائد: هدف نخست، شناسایی و حذف مسئولیت‌های همپوشان در سازمان‌های دولتی است. این اقدام به کاهش هزینه‌ها و افزایش کارآیی در عملکرد دستگاه‌های اجرایی کمک می‌کند.

۲) نوسازی زیرساخت‌ها: با استفاده از فناوری‌های پیشرفته، سیستم‌های دولتی می‌توانند سرعت تصمیم‌گیری و کیفیت خدمات عمومی را بهبود بخشند.

۳) ایجاد شفافیت و پاسخگویی: تعریف معیارهای مشخص برای عملکرد و هزینه‌ها، شفافیت را افزایش داده و اعتماد عمومی را به دستگاه‌های دولتی بازمی‌گرداند.

این سه هدف برای رفع چالش‌های کلیدی سیستم دولتی انتخاب شده‌اند. حذف فرآیندهای زائد، پاسخ به ناکارآمدی ناشی از همپوشانی مسئولیت‌ها است. نوسازی زیرساخت‌ها، سرعت و کیفیت خدمات دولتی را با استفاده از فناوری‌های پیشرفته بهبود می‌بخشد. در نهایت، ایجاد شفافیت و پاسخگویی اعتماد عمومی را تقویت کرده و هدررفت منابع را کاهش می‌دهد. این اهداف با هم، پایه‌ای برای یک سیستم دولتی مدرن و کارآمد ایجاد می‌کنند.

علاوه بر این اهداف، تجربیات به‌دست‌آمده از این مدل نشان می‌دهد که چگونه می‌توان رویکردهای نوآورانه را در کشورهای دیگر نیز به‌کار گرفت. اقداماتی که می‌توان به‌عنوان راهکارهایی الهام‌بخش برای کشورهایی با اهداف مشابه در بهبود مدیریت و بهره‌وری دولتی در نظر گرفت، عبارتند از:

- تقویت رهبری: شناسایی و توانمندسازی مدیران نوآور از بخش‌های مختلف می‌تواند به ایجاد تحول در ساختارهای موجود کمک کند.

- اولویت‌بندی نوآوری: استفاده از فناوری برای بهبود فرآیندها و افزایش شفافیت، از جمله راهکارهای کلیدی برای بهبود حکمرانی است.

- ساده‌سازی فرآیندها: حذف عملکردهای اضافی و تسهیل فرآیندهای تصمیم‌گیری می‌تواند به افزایش سرعت و کارآیی سیستم‌های دولتی منجر شود.

اگرچه وزارت بهره‌وری دولتی در ایالات‌متحده تاسیس شده است، نمونه‌هایی از اقدامات مشابه در کشورهای دیگر همانند بریتانیا، کانادا، استرالیا و... وجود دارند که می‌توانند به‌عنوان مرجع و الگویی برای سایر کشورها در نظر گرفته شوند. وزارت بهره‌وری دولتی ایالات‌متحده، الگویی برای اصلاحات مدیریتی است که نشان می‌دهد چگونه می‌توان با تلفیق نوآوری، شفافیت و پاسخگویی، ساختارهای سنتی را به سیستم‌هایی پویا و کارآمد تبدیل کرد. این رویکرد می‌تواند مبنایی برای ایجاد تحولات پایدار در حکمرانی و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان باشد. برای کشورهایی مانند ایران که در راستای اصلاح و بهینه‌سازی ساختارها و سیستم‌های سیستم‌های دولتی خود گام برمی‌دارند، تجربه وزارت بهره‌وری دولتی در ایالات‌متحده، الگویی ارزشمند ارائه می‌دهد. این تجربه نشان می‌دهد که رویکردهای نوآورانه چگونه می‌توانند در سطوح محلی و ملی تاثیر چشمگیری بر حکمرانی داشته باشند. از مهم‌ترین دستاوردهای این رویکرد می‌توان به بهبود کیفیت و سرعت ارائه خدمات دولتی اشاره کرد که دسترسی شهروندان به خدمات عمومی را افزایش می‌دهد. همچنین، با تعریف شاخص‌های عملکردی و معیارهای شفاف برای مدیریت هزینه‌ها، سطح شفافیت و اعتماد عمومی به دستگاه‌های دولتی ارتقا می‌یابد. علاوه بر این، کاهش فرآیندهای زائد و تخصیص بهینه منابع مالی و انسانی، امکان مدیریت بهتر و موثرتر را در بخش‌های مختلف دولت فراهم می‌کند. این مدل نه‌تنها به رفع ناکارآمدی‌ها کمک می‌کند، بلکه بستری برای ایجاد نظامی مدرن و شفاف و پاسخگو فراهم می‌سازد که می‌تواند تحولات پایدار و بهبود کیفیت زندگی شهروندان را به‌همراه داشته باشد و الگویی موثر برای اصلاحات مدیریتی در کشورهای دیگر باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین