وعدههایی که سرپناه نمیشود
موضوع این شماره روزنامه موازیکاریها و بخشنامههایی است که با هدف رشد و توسعه نوشته و تصویب شده اما در مسیر اجرا تبدیل میشوند به موانع تولید و پیشرفت.
مدیریت درست همیشه زیر چاقوی جراحان نابلد، زخمی و درنهایت چون لاشهای رها میشود. مدیریت درست که زمانی چاره و علاج بود حالا کیمیا شده است. به همین بهانه گزارش تصویری این شماره را با موضوع موازیکاری در حوزه مسکن و ساختوساز درنظر گرفتهایم. اگرچه این موضوع به اندازه کفایت سوژه رسانهای شده اما بررسی نیز ادای دینی است به موضوع سوءمدیریت و مدیریت اشتباهی در حوزههای کلان که امید است این راه هموارتر و مدیران ارشد با مشکلات مردم سازگارتر و نزدیکتر شوند.
به موضوع گزارش تصویری پیشرو برگردیم؛ مسکن. چقدر خوب میشود با واژه مَسکن بازی کرد. واژه درست و دقیقی است. البته آنجا که مفهوم سرپناه پیدا میکند. آنجا که محل ساکن شدن فرد یا افراد و حتی یک نسل و گاهی چند نسل میشود و گاه به شکل موروثی از پدر به فرزندان منتقل خواهد شد. اما اگر اعرابگذاری همین واژه را اندکی تغییر دهید تبدیل میشود بهنوعی درمان مقطعی و گذرا. دارویی که درد را برای مدتی کوتاه و مقطعی قابلتحمل میکند. این چند کلمه تنها پیشدرآمدی است کوتاه برای گفتن و نشان دادن سوژهای که عدهای به آن میگویند سرپناه و عدهای آن را بهانه مناسبی میدانند برای وعدههای دلخوشکننده. عدهای هم از این بلبشو استفاده کرده و بازار را به نیت بهرهبرداریهای شخصی آشفتهتر میکنند. اما چه کسی است که بگوید روزی داستان سرپناه این مردم به فرجامی خوش میرسد و این ماجراها تمام میشود؟
آن شهروندی که دستش از منابع رفاهی کوتاه، دستمزدش اندک و نانش خرد است اگرچه ناامید به نظر میرسد اما به وعدهای هرچند بیاساس دلخوش میکند و بهدنبال جزئیات اخبار میدود و به هر منبع خبری که برسد اساس اعتماد را بنا میکند.
تصاویر پیشرو هرچند گویای درد و علاج چنین شهروندانی نیست -که تعداد آنها کم هم نیست- شاید اشارهای باشد به اساسیترین، بدویترین و بحقترین حقوق شهروندی آنها مانند داشتن خانهای برای خود.