تامین مالی گران، طولانی و پیچیده
تامین نقدینگی از طریق بورس یک روش متداول برای تامین مالی بنگاههای اقتصادی در جهان است که شرکتها و صنایع از آن برای تامین سرمایه در گردش استفاده میکنند.
در این روش، شرکتها از طریق صدور سهام یا اوراق بهادار به عموم مردم اجازه میدهند تا سهامدار شرکت شوند و درآمد خود را از طریق سود سهام و سود شرکت تامین کنند. براساس آنچه از کارشناسان و فعالان حوزه صنعت شنیده میشود متاسفانه سهم بازار سرمایه در تامین مالی بنگاههای اقتصادی اندک است و شاید هم بر این اساس است که دولت بهتازگی از «بازار سرمایهگذاری حرفهای» رونمایی کرده تا بهنوعی باب اقبال تولید به استفاده از ابزار بورس را باز و توجه بنگاههای اقتصادی را به این بخش جلب کند. صمت در این گزارش از کارشناسان و فعالان حوزه صنعت نقش بورس در تامین مالی بنگاههای تولیدی را جویا شده است.
بورس تکیهگاه قابلاعتمادی برای تولید نیست
امید رضایی، فعال حوزه صنعت درباره چگونگی تامین مالی تولید از بورس به صمت اظهار کرد: بازار سرمایه عمدتا برای سرمایهگذاریهای بلندمدت استفاده میشود که رویکرد مشخصی هم دارد. در بازار سرمایه هم خریدار و هم فروشنده از محل معامله داراییها و اوراق قرضه تامین نقدینگی میکنند. درحالحاضر بازار سرمایه ما از یک سو بهواسطه تجربیات تلخ گذشته، چندان وضعیت قابلاعتمادی ندارد و از سوی دیگر، یک بازار داخلی است که هیچگونه ارتباطی با بازارهای مالی بینالمللی ندارد. این بازار از نوسانات مالی بازارهای داخلی مانند بازارهای خارجی تاثیر میپذیرد. البته در بازار خارجی عامل تاثیرگذار عمدتا نوسانات نرخ ارز است و در بورس بیشتر عوامل داخلی.
رضایی افزود: بسیاری از بازار بورس ما را شرکتهای دولتی تشکیل میدهند و نقش این شرکتها در بازار بورس بیشتر از بخش خصوصی است. با تمام اینها، بازار سرمایه در بحث تامین مالی برای بخش تولید و صنعت، تکیهگاه چندان مطمئن و قابلاعتمادی برای فعالان صنعتی نیست، چون این بازار بهویژه در چند سال گذشته نمره خوبی کسب نکرده و چندان موقعیت باثبات و روشنی نداشته است. این عامل خود در ایجاد اعتماد به آن برای تامین مالی تاثیرگذار بوده است. واقعیت این است که بازار بورس ما ریسک بسیار بالا و غیرقابلپیشبینی زیادی دارد. ممکن است یک بازار در کنار ریسک بالایی که دارد، سود بالایی نیز نصیب فعالان خود کند، اما بازار سرمایه ما هم ریسک بالای غیرقابلپیشبینی دارد و همسود غیرقابلپیشبینی.
وی ادامه داد: در تجزیه و تحلیل میزان سود و ریسک حضور در بازار سرمایه عوامل زیادی دخیل هستند. وقتی میزان پیشبینیپذیری در این معادلات بههم میریزد، بهنوعی صنعتگر نمیتواند اطمینان زیادی از این نوع تامین مالی داشته باشد. تامین مالی از طریق بورس در کشورهای پیشرفته کاربرد دارد، اما در آنجا هم در اغلب موارد تامین نقدینگی تولید از محل بانکها انجام میشود، نه از محل بورس. رضایی اظهار کرد: باتوجه به اینکه بانکها در کشور ما از ارائه تسهیلات به تولید استقبال نمیکنند و روند پیچیدهای برای این تامین مالی بنگاهها دارند، تامین مالی از طریق بورس مطرحشده تا منجر به ترغیب تولیدکنندگان به بهرهگیری از ظرفیت آن شود.
مردم تجربه خوبی از بازار سرمایه ندارند
رضایی در پاسخ به این پرسش که بازار سرمایه چه میزان در تامین نقدینگی تولید سهم داشته، اظهار کرد: واقعیت این است که اینکه شرکتهایی که سودآوری تثبیتشده دارند، بتوانند وارد بورس شوند، یک امتیاز برای آنها بهشمار میرود. البته شرایط ورود یک شرکت به بورس بسیار پیچیده و سخت است، اما به نفع آن شرکت خواهد بود. واقعیت این است برای شرکت بورسی که میخواهد از طریق بورس تامین مالی کند باتوجه به اینکه اعتماد به بورس در مردم و سرمایهگذاران خرد تا حدی از بین رفته، ریسک بالایی دارد.
این فعال حوزه صنعت افزود: اگر قصد تامین مالی گسترده تولید و صنعت از طریق بورس را داریم باید نخست یک وضعیت باثبات برای این بازار تعریف کنیم و اعتماد را به آن بازگردانیم. پس از مدتی که کارنامه این بازار مثبت شد، درنهایت در سازکاری شفاف به سمت تامین مالی تولید از بازار سرمایه برویم.
در کشورهای در حال توسعه و پیشرفته نیز بورس فرصت بسیار مغتنمی برای شرکتهاست تا بتوانند تامین نقدینگی کنند. البته برای آنها تامین سرمایه در گردش از طریق بازار سرمایه بهمراتب سهلالوصولتر و دستیافتنیتر نسبت به بانک است، اما متاسفانه در ایران اینگونه نیست. در شرایط کنونی اقبال چندانی به تامین مالی از طریق بورس وجود ندارد که بهنظر من همانطور که اشاره کردم بیشتر به عدماعتبار ناشی از وضعیت بورس در چند سال گذشته بازمیگردد. بهنظر میرسد تحتتاثیر همان نیز اقبال به شرکتها برای تامین مالی از طریق بورس کاهش پیدا کرده است.
وی ادامه داد: براساس رویکردی است که در بین فعالان صنعتی شاهد آن هستیم، تامین نقدینگی از طریق بورس یک هنر است و در بسیاری از کشورهای پیشرفته نیز این رویکرد مورداستفاده قرار دارد، اما بورس ما فعلا در چنین جایگاهی نیست که بتواند بهراحتی به واحدهای صنعتی و تولید کشور در تامین مالی و نقدینگی کمک کند و راهی برای رفع مشکلات آنها در این بخش باشد.
رضایی در پاسخ به این پرسش که در این وضعیت که مسیر بورس مبهم و بسته است و بانکها نیز وضعیت پیچیدهای برای دریافت تسهیلات تعیین کردهاند، چگونه میتوان تامین مالی برای بخش تولید را محقق کرد، گفت: صنعت ما در تامین نقدینگی بانکمحور است و بهنظر من، تنها راهکار این است که درحالحاضر به روند تسهیلاتدهی بانکها سرعت بیشتری داد تا از این طریق بتوان به تولید کمک کرد. درست است که دریافت تسهیلات از طریق بانک روند پیچیده و سختی دارد، اما تاثیرگذاری بسیار بالاتری برای واحدهای تولیدی کشور خواهد داشت و بهتر است بر این بخش تمرکز شویم.
رضایی در پایان با اشاره به نقش حمایتی بانکها در قبال صنعت افزود: اغلب صنایع پویا و پیشرفته در دنیا عمدتا از منابع بانکی ارتزاق میکنند و این یک قرارداد برد-برد است که در آن، هم منافع بانک و هم منافع سرمایهگذار و صنعتگر دیده میشود، اما متاسفانه در ایران در این بخش نمیتوانیم انتظار یک قرارداد برد-برد را داشته باشیم و این قرارداد در کشور ما بهنوعی منعقد میشود که گیرنده وام که بخش صنعت است، بیشتر متضرر میشود، چون بانک تمام اصلوفرع پول را با تضامین ارزنده که باید، میگیرد و هر لحظه که بخواهد این تضامین را به پول نقد تبدیل میکند. باتوجه به اینکه تنها ابزار تامین مالی تولید درحالحاضر بانک است، بازنگری جامع در سیستم بانکی و روابط متقابل بخش تولید و صنعت لازم است تا حمایت از تولید بهمعنای واقعی محقق شود.
تامین مالی از طریق بورس مکانیسم پیچیدهای دارد
ابوالفضل روغنیگلپایگانی، فعال حوزه صنعت نیز درباره سهم بورس در تامین مالی تولید به صمت اظهار کرد: هرچند آمار دقیقی در این زمینه در دسترس نیست، اما آنگونه که از ظواهر امر مشخص است، بورس سهم بسیار اندکی در تامین مالی بخش تولید دارد. سازکارهایی که بازار سرمایه برای تامین مالی دارد، بسیار پیچیده، گرانقیمت و قدری غیرمتعارف است. نظام اقتصادی ما بانکمحور است و بنگاههای اقتصادی نیز اغلب متمایل به تامین نقدینگی ازسوی بانکها هستند. البته بانکها نیز شرایط خوبی ندارند و بعضا در قبال تسهیلاتی که ارائه میکنند تا ۴۲ تا ۴۳ درصد بهره بانکی دریافت میکنند. بازار سرمایه در تمام دنیا یکی از ابزارهایی است که میتواند به تامین سرمایه تولید کمک کند، اما در کشور ما این نهاد نقش چندان پررنگی ندارد و معدود بنگاههایی که از بازار سرمایه بهعنوان منبع تامین نقدینگی استفاده میکنند، اولا باید فرآیند بسیار طولانی را طی کنند، دوم اینکه با مکانیسمها پیچیدهای روبهرو هستند و سوم اینکه بهمراتب بسیار گرانتر از بازارهای مالی و بانکی به نقدینگی دست پیدا میکنند. در این شرایط طبیعی است که در بنگاههای اقتصادی رغبت چندانی به استفاده از این بازار وجود نداشته باشد. پس عدماستقبال از بورس دستکم متاثر از سه دلیل طولانی بودن فرآیند تامین مالی ازطریق آن، پیچیده بودن سازکار و گرانتر بودن آن نسبت به دیگر بازارهای مالی دیگر است. روغنیگلپایگانی در پاسخ به این پرسش که سهم اندک بازار سرمایه از تامین مالی تولید را چگونه میتوان افزایش داد، اظهار کرد: باید زیرساختها در این بخش فراهم باشد و خود بورس، فعالانه به این موضوع ورود کند. درحالحاضر هم شرکتهای زیادی وابسته به بورس هستند، اما باتوجه به پیچیدگی سازکار این بازار، چندان علاقهای به تامین مالی از طریق بازار سرمایه ندارند. بورس ضمن ایجاد زیرساختهای لازم باید آموزشهای لازم را در این زمینه بدهد و شفافسازی کند تا بنگاههای اقتصادی نیز آن را بهعنوان یک ابزار تامین مالی در دسترس و مناسب بشناسند.
فراهم نبودن زیرساختها
این فعال حوزه صنعت ادامه داد: از یک سو بازار سرمایه زیرساختهای لازم را ندارد و از سوی دیگر، بانکها فرآیند پیچیدهای برای ارائه تسهیلات به تولید دارند. البته بانکها اقبالی نیز به همکاری با صنعت نشان نمیدهند. درحالحاضر هرگونه تامین مالی در کشور متناسب با سوددهی بنگاههای اقتصادی نیست و بانکها نیز گران هستند؛ یعنی شاهد نوعی ناترازی هستیم که در بلندمدت آثار آن را در بنگاههای اقتصادی خواهیم دید. درحالحاضر بسیاری از بنگاههای تولیدی در دریافت منابع ارزی دچار چالشهای زیادی شدهاند و با مشکلاتی در این زمینه دستوپنجه نرم میکنند. پیشنهاد ما این است که براساس شرایطی که داریم تامین نقدینگی تولید در یک درگاه مشخص انجام شود؛ درگاهی که در آن عرضه و تقاضا برای پول شفاف و نرخ پول براساس همان عرضه و تقاضا مشخص شود. این راهکار خوبی برای شفافیت در عرضه و تقاضای پول است. بهطورکلی بهتر است نرخ پول را براساس عرضه و تقاضا آزاد بگذارند و با آن به حالت دستوری برخورد نکنند.
وضعیت تولید مناسب نیست
روغنیگلپایگانی در پایان تاکید کرد: باید بپذیریم که وضعیت تولید بهویژه در بحث تامین مالی چندان مناسب نیست. بهعنوان نمونه، براساس آماری که از چکهای برگشتی ازسوی بانک مرکزی اعلام شده در مرداد ۱۴۰۲ بالاترین نرخ چکهای برگشتی را شاهد بودهایم. یکی از پیامهایی که این موضوع دارد این واقعیت است که وضعیت برای تولیدکننده مناسب نیست و گردش نقدینگی در کشور دچار ضعف و مشکل شده است. متاسفانه صنعت ما بانکمحور است و بخشی از مشکلات تولید در ارتباط با بانکها به حل و کنترل تورم با استفاده از رویکردهای انقباضی برمیگردد که منجر به شرایط بد اقتصادی بسیاری از بنگاههای اقتصادی شده و این چرخه معیوب بسیاری از این بنگاهها را دچار چالشهای مالی و کمبود نقدینگی کرده است. از دولت انتظار داریم بهطور جد در این زمینه راهکاری بیندیشد و به این موضوع توجه کند که برای حل یک موضوع باید توان تمام جوانب را در نظر بگیرد؛ بهعبارتی تلاش دولت و متولیان امر باتوجه به این نکته ظریف باشد که با حل یک مشکل یا مهار آن، مشکل یا مشکلات بیشتر و پیچیدهتری ایجاد نکنیم. آیا درست است که برای کنترل تورم چالش دیگری ایجاد و بنگاههای اقتصادی را درگیر کمبود نقدینگی و مالی کنیم؟ واقعیت این است که پولهای گرانقیمت بلای جان بنگاههای اقتصادی شده است.
سخن پایانی
از یک سو کمبود نقدینگی سالهاست تبدیل به معضل بنگاههای اقتصادی و تولیدی کشور شده و از سوی دیگر، تنها ابزاری که درحالحاضر برای تامین مالی میتواند به کمک تولید بیاید، بانک است. اینکه در این شرایط سازکاری بیندیشیم که بازار سرمایه هم نقش پررنگتری در تامین نقدینگی تولید داشته باشد قطعا باارزش و بااهمیت خواهد بود. پیشنهاد یکی از کارشناسان و فعالان حوزه صنعت که در این گزارش نیز آمده ایجاد درگاهی است که در زمینه تامین مالی روند شفاف و مشخصی داشته باشد. بهنظر میرسد این پیشنهاد ارزش بررسی و نگاه چندجانبه را دارد تا اگر راهکار مفیدی است در راستای بکارگیری آن اقداماتی انجام شود.