عدمرقابتپذیری؛ از انحصار تا فقدان سرمایهگذاری
عملکرد صنعت خودرو کشورمان بهدلایل گوناگون و بهویژه در چند سال اخیر، همواره زیر ذرهبین بخشهای گوناگون جامعه بوده است. آنچه به ظاهر درباره صنعت خودرو نمایان شده این است که این صنعت با وجود حدود ۵۰ سال سابقه، هنوز نتوانسته به جایگاه مناسبی برسد و در حال حاضر هم بهواسطه نابسامانیهای اقتصادی، انتظار چندانی از آن نمیرود.
عملکرد صنعت خودرو کشورمان بهدلایل گوناگون و بهویژه در چند سال اخیر، همواره زیر ذرهبین بخشهای گوناگون جامعه بوده است. آنچه به ظاهر درباره صنعت خودرو نمایان شده این است که این صنعت با وجود حدود ۵۰ سال سابقه، هنوز نتوانسته به جایگاه مناسبی برسد و در حال حاضر هم بهواسطه نابسامانیهای اقتصادی، انتظار چندانی از آن نمیرود. یکی از انتقاداتی که همواره به صنعت خودرو کشورمان وارد میشود، عدمرقابتپذیر بودن تولیدات آن است. بهراستی چرا تولیدات صنعت خودرو ما رقابتپذیر نیست و کشورمان نتوانسته بهواسطه این صنعت مهم در بازارهای جهانی سهمی هر چند اندک داشته باشد. صمت در این گزارش دلایل رقابتپذیر نبودن صنعت خودرو کشور را از کارشناسان این حوزه جویا شده که در ادامه میخوانید.
عدمرقابتپذیری ناشی از انحصار
بابک صدرایی، کارشناس حوزه خودرو درباره دلایل رقابتپذیر نبودن صنعت خودرو کشورمان بعد سالها فعالیت به صمت گفت: درباره اینکه چرا تولیدات صنعت خودرو ما، رقابتپذیر نیست باید نخست به این پرسش پاسخ داده شود که اصولا رقابت چه زمانی شکل میگیرد. واقعیت این است که رقابت در یک اقتصاد آزاد معنا پیدا میکند. نقطه مقابل رقابت، انحصار است. انحصار سبب میشود رقابت شکل نگیرد. وقتی تولید رقابتپذیر نباشد، مولفههایی مانند بهرهوری، آیندهپژوهی و تغییر و تحول از بین میرود. این انحصار در نهایت منجر به رکودی میشود که در حال حاضر بلای جان صنعت ما شده است. از سویی هم، ترک کردن رویکرد انحصاری بهدلیل حالت معتادگونهای که ایجاد میکند، غیرممکن میشود. انحصار با خود رانت، فساد و پیامدهای منفی بسیاری دارد. همین انحصار باعثشده صنعت خودرو ایران پیشرفتی نداشته باشد. به اعتقاد من، دلیل اصلی رقابتپذیر نبودن تولید در صنعت خودرو کشور این است که همواره موردحمایت بوده و اجازه رقابت به آن داده نشده است.
صدرایی افزود: تولید کالایی که در داخل مقبولیت ندارد و با بازی تعرفه برای آن بازارسازی میشود، رقابتپذیر هم نیست. به عبارتی در فضای انحصاری، تعرفه کالاهای رقیب را آنقدر بالا میبرند که متقاضیان مجبور به خرید این کالا باشند. در این شرایط، کالا در بازارهای صادراتی شکست میخورد، چون دولتی نیست که از آن حمایت کند. رقابتپذیری برای کالایی معنا دارد که در بازارهای بینالمللی و غیرمهندسی شده بتواند سهمی را بهدست بیاورد.
کجای صنعت خودرو هستیم؟
کارشناس حوزه خودرو اظهار کرد: به اعتقاد من، معضل صنعت خودرو ما که ختم به تولیدات غیررقابتی شده، عدمبرنامهریزی است که باعث شده در دورههای گوناگون بلاتکلیف باشیم. در برههای خودرو تولید و مونتاژ میکردیم و در برههای دیگر، خودروهای مونتاژی را میساختیم و بعد تولید خودرو ملی مانند سمند مطرح شد و بعد دنبال ساخت خودروهای دیگر رفتیم و همان خودروسازها دوباره دنبال مونتاژ خودروها رفتند؛ کلافی سردرگم که مسیر آن مشخص نیست. در تمام صنعت خودرو، بلاتکلیفی حاکم است و نمیدانیم کجای این صنعت ایستادهایم. صدرایی در پاسخ به این پرسش که چرا صنعت خودرو ما اصرار بر این دارند که مونتاژکار باشد و با استفاده از قطعات و مواد اولیه وارداتی فعالیت کند، گفت: در همه جای دنیا وقتی در کشوری امنیت سیاسی و اقتصادی حاکم باشد، خودروسازان متعددی به بازار آن هجوم میآورند و برای حفظ بازار و قیمت تمامشده از امکانات آن و تا جایی که بتوانند با انتقال تکنولوژی از ظرفیتهای قطعهسازی آن کشور استفاده میکنند تا قیمت تمامشده محصولاتشان کاهش یابد. در کشوری مانند ایران که هزینه نیروی انسانی و کارگر ارزان است نیز این روند ثمربخش است. وقتی با خودروسازان جهانی ارتباط نداریم، عمده خودروسازان ما دولتی هستند، ساختارهای هزینه و مدیریت مشخص نیست و بهرهوری وجود ندارد، انگیزه برای رقابت ایجاد نمیشود و به طبع سادهترین مسیر برای ادامه فعالیت انتخاب میشود، نه مسیر رقابتی.
وی افزود: اصلیترین دلیل اینکه هنوز هم علاقه به مونتاژکاری داریم به این هم برمیگردد که حتی به رقابت به ورود خودروسازان جهانی هم نگاه جدی نداریم. در حال حاضر حتی خودروسازان درجهیک چینی هم در ایران فعالیت نمیکنند و اگر هم فعالیتی داشته باشند، بسیار با احتیاط است. اینکه سالها بهعنوان نمونه با فرانسویها کار کردیم و بعد از چند دهه یک خودرو فرانسوی را ساخت داخل کردیم و درصد ساخت داخلی آن را بالا بردهایم، به خاطر این بوده که به اجبار تیراژ این خودرو را بالا بردهایم.
مونتاژکاری، نتیجه عدمرقابتپذیری
صدرایی ادامه داد: بیشترین دلیل اینکه در صنعت خودرو مونتاژکار هستیم به این برمیگردد که انگیزهای برای رقابت نداریم. اگر بازار رقابتی باشد و خودروسازان بزرگ جهانی در کشورمان حضور داشته باشند، قطعا خود آنها حتی اگر ما هم نخواهیم، فضایی را به وجود میآورند که قیمتتمام شده محصولاتشان پایینتر باشد و بتوانند سهم بیشتری از بازار ایران ببرند. به نظرم عدمرقابتپذیری است که ما را در سطح مونتاژ نگهداشته است. در اینجا دونکته مطرح است؛ نکته اول نبود رقابت و عدمحضور خودروسازان جهانی است و نکته دوم به فرهنگ صنعتی شدن برمیگردد. واقعیت این است که در بسیاری از بخشها، هنوز باور به فرهنگ صنعتی شدن نداریم و بهعنوان یک ارزش به آن نگاه نمیکنیم. بسیاری از شرکتهای ما در برهههایی خودروها را با قطعات درجه ۲ و ۳ چینی تولید میکردند. گویا تولیدکننده به این نتیجه رسیده بود که اگر از قطعات نامرغوب چینی استفاده کند، میتواند قیمتتمامشده را پایینتر نگه دارد تا در فشارهایی که از سوی دولت به او وارد میشود، بتواند نشان دهد تا جایی که توانسته قیمت محصولش را کاهش داده است. بخش خصوصی هم سهم زیادی از بازار ندارد که بخواهد سرمایهگذاری و تولید داخل کند. این بخش نیز بیشتر ترجیح میدهد مونتاژکار باشد، چون با توجه به تیراژ آنها، داخلیسازی صرفه اقتصادی ندارد؛ بنابراین خودرو را بهصورت سیکیدی وارد و مونتاژ میکند.
استراتژی کلان صنعتی نداریم
کارشناس حوزه درباره اینکه آیا خودروسازان ما توان فنی و مالی لازم برای حرکت به سمت خودروساز واقعی شدن را دارند یا خیر، اظهار کرد: ایران در خاورمیانه اولین کشوری است که سابقه تولید خودرو را دارد، ما قطعهسازان خوب، نیروی انسانی قوی، انرژی ارزانقیمت، موقعیت جغرافیایی مناسب،... به عنوان نقطه قوت و البته در این میان ضعفهای بزرگی هم داریم. بحثهای کلان سیاسی و اقتصادی که ما را در تحریم و عدمارتباط با دنیا قرار داده در این بخش مطرح است. موضوع دیگر، بحثهای داخلی و مدیریتی است و اینکه ما اصلا استراتژی کلان اقتصادی و صنعتی نداریم که چارچوبها و چشمانداز صنعت خودرو را در دل این استراتژی تعریف کنیم. همانطور که عنوان شد در کشور مزیتهای زیادی داریم، اما این نقاط ضعف را هم داریم. اگر بتوانیم نقاط ضعف را مشخص و برای رفع آنها راهحل ارائه کنیم، قطعا نقاط قوت ما پررنگتر خواهد شد. یادمان نرود که روزگاری پارسخودرو، کادیلاک را مونتاژ میکرد و این یکی از مواردی است که نشان میدهد پتانسیل رشد صنعت خودرو در ایران وجود دارد و اینکه صنعت خودرو کشورمان، بازار مصرف بزرگی است، تشنه عرضه محصولات باکیفیت. صدرایی در پایان گفت: به اعتقاد من، اگر مدیریت و استراتژی درستی داشته باشیم، و خودروسازی را جدا از صنایع دیگر نبینیم، چون جزئی از صنایع بزرگ است و برای کل صنایعمان هدف داشته باشیم، صنعت خودرو میتواند موتور محرک بسیاری از صنایع ما باشد. بنابراین نیاز به یک برنامهریزی جامع و کامل اقتصادی و سیاسی کلان داریم که در دل آن برنامه صنعتی است و در دل این برنامه صنعتی میتواند صنعت خودرو باشد. باز هم تاکید میکنم که در کشور مزیتهای گوناگونی از نیروی انسانی ماهر گرفته تا موقعیت جغرافیایی مناسب و سوخت ارزانقیمت داریم که در کنار قطعهسازان قوی میتوانند به رشد و بالندگی صنعت خودرو کمک کنند، البته اگر به آنها اهمیت دهیم و باورشان کنیم.
عدمرقابتپذیری ناشی از نبودسرمایهگذاری
رضا آریاراد، پژوهشگر حوزه خودرو نیز درباره دلایل عدمرقابتپذیری در صنعت خودرو ایران به صمت اظهار کرد: بهتر است برای درک بهتر موضوع نخست به تاریخچه این صنعت در جهان یک نگاه کلی بیندازیم. در قرن هجدهم، قوای محرکه یکی از بزرگترین دستاوردهای بشر بود که برای جابهجایی و حملونقل کالاهای بزرگ و کوچک، بهکار گرفت شده و بسیار هم موثر واقع شد. قوای محرکه و ماشینآلات در همه امور روزبهروز ارتقا پیدا کرده و به کمک بشر آمدند و هر کشوری که در این بخش قویتر شد، پیشرفتهتر و مترقیتر هم شد.
آریاراد ادامه داد: اینکه مطرح میشود چرا صنعت خودرو ایران، صنعتی رقابتپذیر نیست، به توان قوای محرکه آن برمیگردد، باید ببینیم در این حوزه به چه میزان سرمایهگذاری انجام شده است؟ آیا سرمایهگذاریهای مستقیم در این بخش داشتهایم؟ آیا سرمایهگذاریها بر قوای محرکه و صنعت خودرو متمرکز بوده است؟ و اینکه در سرمایهگذاری مستقیم، چه مشارکتهای بینالمللی تحقیق و توسعه و چه مشارکتهای بینالمللی در تولید در سایر کشورهای دنیا مانند چین، کره و کشورهایی که در این زمینه نوظهور و موفق هستند، به چه میزان عمل کردهایم؟ آیا تا حد قابلقبولی در این زمینه سرمایهگذاری و سیاستگذاری شده است یا خیر؟ طبیعتا به میزانی که سیاستگذاری و سرمایهگذاری شده و با توجه به وجود تحریمهای بینالمللی و همچنین ظرفیتها و توانمندیهایی که در داخل کشور وجود دارد، وضعیت میتواند از این بهتر باشد، بهشرط اینکه شاهد سرمایهگذاریها و در ادامه رفع محدودیتهای بینالمللی باشیم تا در نتیجه آن رقابتپذیری و رشد محقق شود. وی افزود: بهطورکلی ایران هم از نظر منابع انسانی و هم طبیعی، شرایط ویژهای دارد و یکی از بهترینهاست. کشورمان منابع انسانی توانمند، بااستعداد و با ظرفیت بسیار بالا دارد که در حوزه صنعت خودرو کارآزموده و باتجربه هستند و علاوه بر این، دانش تولید در این صنعت را نیز دارند. از نظر منابع طبیعی معدنی و نفتی که موردنیاز صنعت خودرو است نیز ایران بهواسطه موقعیت جغرافیایی و دسترسی به مواد معدنی بسیار متنوع، یکی از بهترین کشورهاست. ضمن اینکه صنعت خودرو بهواسطه محصول نهایی آن یعنی خودرو که بهطور متوسط در هر تولیدی بیش از ده هزار قطعه موردنیاز است، وابسته به مواد معدنی، نفتی ، پتروشیمی، پالایشی و فلزی و فولادی است که در کشورمان اغلب آنها را در اختیار داریم و مزیت قابلتوجهی برای توسعه صنعت خودرو ما بهشمار میرود.
روزهای سخت صنعت خودرو
آریاراد در ادامه اظهار کرد: با توجه به ظرفیتهایی که در کشور داریم و وضعیت صنعت خودرو، به نظر میرسد نحوه مدیریت این صنعت، حلقه گمشده آن است. صنعت خودرو نیازمند یک مدیریت و سیاستگذاری منسجم است تا در جایگاه واقعی خود قرار بگیرد و رقابتپذیر شود. با رفع محدودیتهای بینالمللی، صنعت خودرو میتواند شرایط مناسبتری داشته باشد. تا قبل از تحریمها وضعیت صنعت خودرو بسیار متفاوت بود و قراردادهای مشترک همکاری چه در تولید و چه در مونتاژ و حتی در تحقیق و توسعه داشت و رفتهرفته با هدف تولید داخل باکیفیت و ورود به بازارهای صادراتی به سمت ایجاد زیرساختها حرکت میکرد. این حرکت با اعمال تحریمها به محاق رفت و اگرچه تولید ادامه یافت، اما صنعت خودرو روزهای پر از فراز و نشیبی را گذراند.پژوهشگر حوزه خودرو در پایان گفت: در این شرایط باید از طرق گوناگون حتی به لحاظ تفکری به صنعت خودرو کمک کنیم. اینکه در حال حاضر دولت به این سمتوسو حرکت کرده که تمام دنیا در ایالاتمتحده خلاصه نمیشود و تلاش میکند روابط دیپلماتیک خود را با خاورمیانه و سایر کشورهای دنیا قوی کند، خود بهنوعی کمک به صنعت کشور است. البته در زمینه اقتصادی باید بیشازپیش گامهای بزرگتری برداریم و تلاش کنیم با تمام دنیا ارتباط برقرار کنیم و بهدنبال نیازسنجی و شناخت بازارهای جهانی باشیم. در بخشی از این راه هم دیپلماسی اقتصادی ورود میکند تا مسیر برای حرکت و ارتقای بخش صنعت هموارتر شود و ارتباطات بهتر و بیشتری با کشورهای دیگر برقرار کنیم. ناگفته نماند که در شناسایی بازارهای هدف و برقراری ارتباط با سایر کشورها، اتاق بازرگانی و وزارت امور خارجه هم نقش پررنگی دارند. در نهایت اینکه اگر به معنای واقعی از صنعت و تولید کشور حمایت کرده، همت کنیم و به راهکارهای نو بیندیشیم همچنان که در صنعت خودرو کم نیاورده و تولید را با تمام سختیهای تحریمها ادامه دادیم، قطعا نهتنها در صنعت که در اقتصاد کل، اتفاقهای خوبی رقم خواهد خورد.
سخن پایانی
بنا برا ین گزارش و به اعتقاد کارشناسان، عدمرقابتپذیری صنعت خودرو بیش از هر موضوعی از انحصاری بودن این صنعت و عدمسرمایهگذاری در آن نشأت میگیرد. اگر بهمعنای واقعی بهدنبال رشد این صنعت و داشتن سهم قابلقبولی در بازارهای جهانی هستیم باید حمایت جدیتری از صنعت خودرو داشته باشیم.