-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->پیمان مولوی-کارشناس اقتصاد

مغالطه‌هایی که به سنت‌های غلط تبدیل شدند

پیمان مولوی-کارشناس اقتصاد

مغالطه‌هایی که به سنت‌های غلط تبدیل شدند

مدت‌هاست که تورم به ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی و حتی اجتماعی در ایران تبدیل شده است و بخش عمده مردم و به‌ویژه افراد با سطح درآمد پایین‌تر، از این پدیده مزمن و خطرناک رنج می‌برند. به‌همین دلیل است که در وضعیت کنونی، آمار پایه پولی و نقدینگی که از جمله مهم‌ترین موتورهای رشد تورم هستند، از اهمیت بالایی برخوردارند. از سوی دیگر، روند صعود در نرخ ارز ادامه دارد و براساس آمار در یک دهه گذشته ارزش این ارز مرجع در مقایسه با پول ملی ایران ۵۰ برابر شده است. این روند مشکلات اقتصادی را به اوج رسانده و با این‌همه برخی آمارهای دولتی همچنان از کاهش نرخ تورم و نقدینگی و بهبود شرایط نسبت به سال قبل خبر می‌دهند، هرچند واقعیت بازار و تولید حکایت از سخت‌تر شدن شرایط ادامه حیات دارد.این واقعیتی انکارناپذیر است که در کشورهایی نظیر ایران که با تورم مزمن روبه‌رو هستند، امکان پوشش تورم، ابزاری ضروری برای بازار مالی به‌حساب می‌آید. دولت باید برای خروج از تورم موتور خلق پول را متوقف سازد، زیرا اگر خلاف چنین اتفاقی رخ دهد، تورم همان درد بی‌درمان اقتصاد ایران باقی می‌ماند و مردم ناگزیرند برای حفظ ارزش دارایی‌شان به خرید کالاهای سرمایه‌ای پناه ببرند. هنگامی که رشد قیمت‌ها بیش از متوسط نرخ تورم باشد، نرخ طلا و دلار رشدی بیش از تورم خواهد داشت؛ بنابراین بسیاری از مردم برای جلوگیری از کاهش ارزش پول در اختیار خود، از خرید طلا و دلار به‌عنوان ابزاری برای جلوگیری از افت ارزش پول استفاده می‌کنند.

گرایش مردم برای سرمایه‌گذاری در بازارهای موازی و خرید طلا و دلار از بلاتکلیفی پرونده توافقات و مذاکرات ادامه‌دار طرفین نشأت می‌گیرد. در نتیجه، به‌نظر می‌رسد تا زمانی که تحولی در مذاکرات تهران و واشنگتن رخ نداده است، سیر نرخ دلار همچنان صعودی خواهد بود. انعکاس پیش‌بینی‌های ۲ گروه یادشده در بازار ارز است که نرخ ارز را به ابرکانال جدید رسانده، ضمن آنکه نگرانی‌ها از کسری بودجه سنگین دولت در ۱۴۰۲، احتمال کاهش درآمدهای ارزی در صورت قطعی گاز صنایع در زمستان و ادامه رشد بالای متغیرهای پولی هم دیگر محرک‌های این روند افزایشی هستند. گذشته از تمام موارد یادشده، در اقتصاد ایران مغالطه‌هایی وجود دارند که آرام آرام در شمایل سنت‌های غلط مرسوم درآمده‌اند. این عبارت که تحریم در اقتصاد ایران تاثیرگذار نیست، یکی از این مغالطه‌هاست. تحریم نه‌تنها در اقتصاد تاثیر دارد، بلکه بخش قابل‌توجهی از مشکلات کشور در حوزه‌های گوناگون برآمده از مشکل تحریم‌هاست. مغالطه دیگر، وعده‌هایی است که روسای بانک مرکزی یا سایر مدیران اقتصادی درباره حفظ ارزش پول ملی می‌دهند.

هرگز مشاهده نشده است که رئیس کل بانک مرکزی یا حتی روسای‌جمهوری، روبه‌روی مردم بنشینند و با شهامت و شجاعت اعلام کنند، ‌ای مردم! شرایط اقتصادی مطلوب نیست و با این رشد اقتصادی، تحریم، نقدینگی و...امکان بهبود شاخص‌های اقتصادی و حل مشکلات معیشتی در کوتاه‌مدت وجود ندارد.

موضوع مهم بعدی، برخی تصمیمات سنتی در اقتصاد ایران است که اساسا مشخص نیست، چرا این سنت‌های اشتباه در حال تکرار هستند. یکی از این سنت‌ها، چندنرخی شدن اقلام و کالاها در ایران است. تا امروز کسی در این کشور متوجه نشده، چرا خودرو در بازارهای ایران دونرخی و چندنرخی است؟ چرا ارز با قیمت‌های متفاوت ارائه می‌شود؟ حتی لوازم‌ ‎ خانگی هم چنین وضعیتی را دارد و به نرخ‌های مختلف ارائه می‌شود. اما آسیب‌زاترین نمود این سیاست در اقتصاد ایران در بازار ارز نمایان می‌شود. در این بین، هرگونه نقد، تصویرسازی رئالیستی، واقع‌نمایی و... به‌معنی سیاه‌نمایی تفسیر شده و کنار گذاشته می‌شوند. نمی‌شود که با کلمات بازی و همواره اعلام کرد به‌زودی مشکلات اقتصادی حل می‌شوند، رشد نقدینگی کاهش یافته، تحریم‌ها بی‌اثر هستند و تورم کاهش می‌یابد، اما در عمل واقعیت‌های دیگری نمایان شوند. این چنین است که برخی یکی از معضلات جدی در اقتصاد و اساسا مدیریت ایرانی را گفتاردرمانی به‌جای واقع‌گرایی می‌دانند. به این مشکل، ‌روند آمارسازی و عدم‌تطابق آمار شاخص‌های کلان اقتصادی مانند نرخ تورم، نرخ رشد نقدینگی با واقعیت‌های بازار، معیشت و تولید و... را هم اضافه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین