-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->محمد بهارلو محمدزاده- مشاور حاکمیت کسب‌وکارهای خانوادگی

داستان کسب‏‌و‏کارهای خانوادگی ایرانی

محمد بهارلو محمدزاده- مشاور حاکمیت کسب‌وکارهای خانوادگی

داستان کسب‏‌و‏کارهای خانوادگی ایرانی

امروزه در کلاس جهانی، سرعت و کیفیت تولید و توزیع دانش و تجارب در زمینه‌‏های گوناگون درخور توجه است. یقینا با در دسترس داشتن آمار و داده‏های اطلاعاتی موثق، بهتر می‏توان درباره پدیده‏های اجتماعی و اقتصادی تصمیمات اساسی و سرنوشت‏‌ساز اتخاذ و آنها را با ریسک کمتر اجرا کرد. کسب‏‌و‏کارهای خانوادگی در رشد و پیشرفت اقتصاد اغلب کشورها از اهمیت چشمگیری برخوردارند، زیرا زیربنای فرهنگی آن را ایجاد کرده و رفتارهای اجتماعی سازگار به‌خوبی نهادینه شده‏اند. در آن دیار دست‏اندرکاران شناخت و درک مناسبی از نیازمندی‏‌های عرصه کسب‏‌و‏کارهای خانوادگی دارند و برای رونق آن خط‏‌مشی‏های حمایتی‏ و پشتیبانی‏ سازنده به‌کار می‏برند. در ایران نیز مسلما تاثیرات اجتماعی و اقتصادی این پدیده قابل‌ملاحظه است، اما گزارش‌ها و آمارهایی که تاکنون درباره کسب‏و‏کارهای خانوادگی در کشورمان منتشر شده، بیشتر برمبنای حدس و گمان ساخته و پردازش می‏شوند، زیرا دانش منتشره، اغلب حکایت‏گر عملکرد دنیای کسب‏و‏کارهای خانوادگی سایر کشورهاست. در کشور ما به‌ندرت مصادیق واقعی تجربی و پژوهشی این حوزه که انتظار می‌رود توسط نهادها و سازمان‌هایی همچون سازمان صنایع کوچک و شهرک‏های صنعتی، اتاق بازرگانی، وزارت کار و مرکز آمار ایران معرفی شوند، قابل‌مشاهده است. حتی سازمان بورس، انجمن یا اتحادیه‏‌ای هنوز موجبات مطالعه و بررسی نظام‏‌مند برای دستیابی به داده‌‏های درست جمعیت‏‌شناختی کسب‏‌و‏کارهای خانوادگی در ایران را فراهم نکرده‏اند.

در واقع شایسته است بدانیم چه تعداد از کسب‏‌و‏کارهای خانوادگی در اقتصاد ایران فعالند. بدانیم توزیع این کسب‌‏و‏کارها در گستره جغرافیایی کشور به چه شکلی است. بدانیم به چه میزان اشتغال‏زایی کرده‌‏اند. بدانیم چه تعداد در دوران نسل اول رهبری هستند و چه تعداد در دوران نسل دوم و نسل‏‌های بعدی قرار گرفته‏‌اند. بدانیم ساختار سنی و تحصیلاتی مالکان، رهبران و مدیران فعلی عضو خانواده‏ و عضو غیرخانواده به چه شکلی است. بدانیم در انتقال قدرت مالکیت، ثروت و انتقال میراث خانواده کدام کسب‏‌و‏کارها موفق عمل کرده‏اند. ‏بدانیم چه تعداد از خانواده‏‌ها توانسته‏‌اند حاکمیت کسب‏‌و‏کار خانوادگی را با حاکمیت خانواده همسو و هماهنگ کنند. بدانیم کدام کسب‏‌و‏کارهای خانوادگی برای تداوم، برنامه‏ای مستدل و منطقی دارند. کدام‏شان طرح‌‏هایی برای جانشین‏پروری اجرا می‌کنند و بدانیم مربیان و مشاوران تخصصی شایسته این حوزه کدامند. کلیت مولفه‏‌های مذکور، همه دغدغه‌‏ها و چالش‏‌های این عرصه استراتژیک اقتصادی محسوب می‏شوند و به‌خوبی مظلومیت کسب‏‌و‏کارهای خانوادگی ایرانی را نمایان می‏‌سازند. با این وجود، آنچه طی سال‌های اخیر از رفتار و عملکرد کسب‏‌و‏کارهای خانوادگی در معرض دید ما قرار می‏گیرد، همه ناشی از داشتن باورها، نگرش مبتنی بر شور و شوق بنیان‏گذاران، مالکان و رهبران دلسوخته و علاقه‌مندی است که با بهره‌‏گیری از امکانات و توانایی‏‌های شخصی توانسته‏‌اند به دستاوردهایی نیکو و نسبتا پایدار نائل آیند.

مشاهدات نیز حاکی از رخداد دو روند گسترده در حوزه کسب‌‏و‏کار خانوادگی ایرانی است؛ اول بازنشستگی نسل فعلی که نشان‏‌دهنده تغییر مالکیت آینده برای بسیاری از کسب‏‌و‏کارهای خانوادگی در ۱۰ سال آینده است و دوم بروز روند نوظهوری که نمایان‏گر مالکیت تعداد بیشتری از این کسب‌‏و‏کارها توسط زنان است. این جریان در سال‌های آتی با برنامه‏‌ریزی برای جانشین‏‌پروری ادامه خواهد یافت؛ از این رو نرخ فرسایش اعضای خانواده کمتر می‌شود، از نظر مالی نیز محافظه‌کارانه‌تر عمل خواهد شد و بدهی کمتری نسبت به کسب‏‌و‏کارهای با مالکیت مردان ایجاد می‌شود. با این همه اگر بنیان‌گذاران شرکت‏ مایلند کسب‌وکار را در دستان خانواده نگه دارند، بهتر است اقدامات پیشگیرانه‌‏ای‏ شبیه موارد پیشنهادی ذیل برای جذب نسل‏های آینده انجام ‏دهند.

• اعضای خانواده خود را در معرض تمام جنبه‌‏های کسب‏و‏کار، از جمله کارکنان، مشتریان، محصولات و خدمات و... قرار دهند.

• ویژگی‏های جذاب کسب‏‌و‏کار را به‌گونه‌‏ای تعریف کنند که برای مخاطب خوشایند باشد.

• عواملی که استعداد منصرف کردن اعضای خانواده از مشارکت در کسب‏‌و‏کار را دارند تشخیص دهند. این عوامل می‏تواند از علایق شخصی فرزندان گرفته تا درگیری با بقیه اعضای خانواده باشد.

• به اعضای خانواده که تصمیم به پیوستن یا ماندن در کسب‏‌و‏کار خانوادگی دارند، پاداش دهند. «قیمتی» که جانشینان برای پیوستن و کار کردن در یک کسب‏‌و‏کار خانوادگی می‏‌پردازند ممکن است شامل کنار گذاشتن گزینه‏‌های شغلی باشد که از نظر مالی و شخصی برای‌شان جذاب‏تر است. زمانی که سبک‏ مدیریتی والدین و فرزندان در تضاد باشد، ممکن است بین آنان تعارض ایجاد شود. از سویی یک کسب‏‌و‏کار ممکن است مصالحه کند؛ مثلا برای جانشین امکان صرف وقت بیشتر با خانواده را فراهم کند یا برای رفع تعارضات بین والدین و فرزند از کمک یک مدیر ارشد موقت (منتور) بهره ببرد. در هر حال «هزینه» برای شرکت و«قیمت» برای جانشین باید به‌صرفه باشد.

• به اعضای خانواده فرصت دهند تا ایده‏ها، علایق و نگرانی‏‌های خود را کشف کنند. در نهایت اینکه در کسب‏‌و‏کارهای خانوادگی، امتیازات مثل چالش‌‏ها بسیار زیاد هستند. آن دسته از اعضای خانواده که کسب‏‌و‏کار خانوادگی را مدیریت می‌کنند، اگر می‏‌خواهند موفق باشند، ضرورت دارد از بودن و همکاری در کسب‏‌و‏کار خانوادگی لذت ببرند و هنگامی که زمان انتقال ثروت و میراث خانوادگی فرا می‌‏رسد، بهتر است حس اشتیاق به کسب‌‏و‏کار را به جانشینان منتقل کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین