شتابدهندهها، مولتیویتامین رشد استارتآپها
استارتآپ یک شرکت نوپا است که برای حل یک مسئله راهحلی جدید و خلاقانه ارائه میدهد، به همین دلیل شاید بتوان گفت در دنیای امروز این استارتآپها هستند که حرف اول را در ارتقا و بهبود کیفیت زندگی میزنند. اما این زمانی اتفاق میافتد که استارتآپ توانسته باشد از دره مرگ عبور کند و به نقطه شکوفایی برسد.
استارتآپ یک شرکت نوپا است که برای حل یک مسئله راهحلی جدید و خلاقانه ارائه میدهد، به همین دلیل شاید بتوان گفت در دنیای امروز این استارتآپها هستند که حرف اول را در ارتقا و بهبود کیفیت زندگی میزنند. اما این زمانی اتفاق میافتد که استارتآپ توانسته باشد از دره مرگ عبور کند و به نقطه شکوفایی برسد. از زمانیکه گروهی از افراد ایدههای خام و اولیه خود را ارائه میدهند و در تلاشند تا آن را به یک کسبوکار پایدار تبدیل کنند، با چالشهای رفتاری، مالی، فکری، بازارشناسی و شناسایی درست هدف مواجه میشوند و همین چالشها باعث شده بر این گزاره تاکید بیشتری کنیم که در فعالیتهای استارتآپی تضمینی برای موفقیت وجود ندارد. اینجاست که پی به تاثیر شتابدهندهها در رشد و موفقیت یک استارتآپ میبریم. بیشک شتابدهنده میتواند باعث افزایش درصد موفقیت کسبوکار مربوطه باشد. در سالهای اخیر بحث راهاندازی استارتآپها، بهخصوص در ایران، بسیار داغ شده است؛ به همین دلیل صمت در این گزارش با تاکید بر اهمیت شتابدهندهها در رشد و توسعه اکوسیستم نوآوری به گفتوگو با دوتن از فعالان باسابقه در عرصه شتابدهنده پرداخت.
امید به فناوری برای عبور از بحرانها
مصطفی مکارم، استراتژیست و منتورینگ استارتآپی: برای اینکه بتوانیم درباره ماهیت شتابدهنده و اثر آنها در اکوسیستم نوآوری صحبت کنیم، باید ببینیم که چه مقدار از استارتآپها توانستند به وادی و عرصه واقعی کسبوکار برسند. تاکنون در ایران فرآیندی بهعنوان تبدیل شدن یک استارتآپ به درجهای از شکوفایی که به یک شرکت بزرگ تبدیل شده باشند، تقریبا وجود نداشته و تجربه مشخصی در این حوزه مشاهده نشده است. البته این گزاره بهمعنای آن نیست که تاکنون استارتآپها نتوانستند به موفقیت برسند و رشد اقتصادی مطلوبی را تجربه کنند. در واقع مدل توسعه شرکتهای دانشبنیان در کشور ما مبتنی بر استارتآپ نیست. باوجود شرایط موجود شاید در آیندهای نزدیک این مدل بیشتر رشد کند؛ چراکه همواره باید نسبت به نقشآفرینی اقتصادی فناوری امیدوار باشیم و راهی جز امید به فناوری در بقای اقتصادی کشورها وجود ندارد. در سالهای اخیر شاهد رفع نیازهای بسیاری از شرکتهای بزرگ صنعتی و اقتصادی ازسوی شرکتهای دانشبنیان بودهایم که این به اعمال تحریمها برمیگردد؛ بنابراین درحالحاضر عملکرد اکوسیستم دانشبنیان کشور در زمینه رفع نیازهای حیاتی قابلقبول است و میتوان درباره آن گفتوگو کرد. یعنی این شرکتها در حال رشد هستند، اما آیا در این زمینه استارتآپها نقش دارند یا خیر؟ باید گفت خیر. این نقش را شرکتهای دانشبنیانی بر عهده دارند که با یک قوای مشخص مالی ازسوی حامیان اقتصادی بزرگ، ایجاد شدهاند و اصلا توسط شتابدهندهها رشد نکردهاند.
حال برای ارزیابی دقیق از زیستبوم نوآوری در کشور باید به دو بازه تاریخی که فعالیتهای نوآورانه در کشور شکل گرفت، نگاهی بیندازیم. در واقع اکوسیستم نوآوری کشور دارای دو فصل کلی است؛ فصل نخست آن که از سال ۱۳۷۸ آغاز شد و تا سال ۱۳۹۰ ادامه داشت، دوران آغازین نام دارد که منجر به شکلگیری پایه شد. میتوان نام این فصل را دوران ایجاد پارکهای علم و فناوری گذاشت. فصل دوم به سالهای ۱۳۹۱ تا سال ۱۴۰۰ برمیگردد که دوران آغاز مفاهیم اولیه زیستبوم نوآوری و شتابدهندهها بود و حوزههایی نظیر آیتی رشد زیادی کردند. گفتنی است از سال ۱۴۰۰ به بعد تمرکز بر شرکتهای دانشبنیان بهمعنای بال اثرگذار اجتماعی است.
یک شتابدهنده دقیقا چه میکند؟
توسعه اکوسیستم نوآوری اماواگرهایی دارد که کسبوکارهای دیگر فارغ از آن هستند، چراکه اجزای تاثیرگذار در این اکوسیستم زیادند، نظیر دانشگاهها، پارکهای علم و فناوری، ارائهدهندگان خدمات و مجموعههای مختلف فناوری؛ بنابراین درباره زیستبومی صحبت میکنیم که دارای بازیگران مختلفی است. یکی از این بازیگران شتابدهندهها هستند که تاثیر مهمی در شکوفایی یک استارتآپ میتوانند داشته باشند. معمولا شتابدهندهها خصوصی هستند که توسط یک مجموعه یا فرد مستقل اداره میشوند و نقش مشخصی در اکوسیستم نوآوری دارند. گام نخست برای تبدیل ایده به یک کسبوکار موفق نیازسنجی است که بعد از آن برای اینکه ایده مبتنی بر بازار شکل بگیرد استارتآپ نیازمند یک تیم است تا بتواند با اعمال خلاقیت روی محصول اولیه به نوآوری برسد و نمونه اولیه مناسب با بازار ساخته شود. در این مرحله باید بازارسازی و بعد سیستم حقوقی در خوری شکل بگیرد تا در نهایت یک کسبوکار بهمعنای واقعی کنش و واکنش اقتصادی در بازار داشته باشد.
میانبر زمانی با کمک شتابدهندهها
فرآیند تبدیل ایده به کسبوکار دستکم ۳ سال زمان میبرد. کمک گرفتن از مجموعههایی نظیر انکوباتورها و شتابدهندهها بهعنوان بال حمایتی، منجر به کوتاهتر شدن این زمان میشود. انکوباتورها با نگاه مادرانه و شتابدهندهها با نگاه پدرانه به کسبوکار و تیم کمک میکنند. البته از آنجایی که شتابدهندهها برآمده از بخش خصوصی هستند، با نگرشی کاملا اقتصادی هدف آنها افزایش سرعت رشد موفقیت تیمی است که دارای ایدهای نوآورانه است. معمولا این نگرش اقتصادی در مراکز رشد وجود ندارد و به ترویج کسبوکار میپردازند، به همین دلیل است که به انکوباتورها یا مراکز رشد، حامیان مادرانه میگویند اما در شتابدهندهها این موضوع در نظر گرفته میشود که چه فرصتهایی از بین فرصتهای موجود، میتواند احتمال موفقیت را برای یک تیم با ایده نوآورانه افزایش دهد؛ بهعبارت روشنتر موفقیت اقتصادی اصلیترین اولویت شتابدهندهها در تیمها و استارتآپهاست و مسئولیت اجتماعی و ترویجی نوآوری در اولویت دوم قرار دارد.
قدرت بیبدیل شتابدهندهها
نخستین ویژگی یک شتابدهنده، داشتن شبکه منتورینگ خوب است و باید فرآیند مشاوره و مربیگری را با حداکثر نفوذ خود در بدنه یک استارتآپ به بهترین شکل ممکن انجام دهد. اگر یک شتابدهنده بهخوبی دارای چنین ویژگی باشد، میتواند واقعیت فرآیند توسعه یک تیم را بشناسد. ویژگی دوم یک شتابدهنده داشتن یک شبکه بروکری خوب است تا بتواند ارتباطات مناسبی را در فضای بازار برقرار کند. در نهایت دارا بودن یک شبکه مناسب برای اعتمادسازی در بازار دیگر ویژگی مهم یک شتابدهنده است. بیشک همکاری با شتابدهندهای که این سه ویژگی را دارد، میتواند رسیدن به مرحلهای که قابلسرمایهگذاری باشد و وارد مرحله بعدی رشد شود را از ۳ سال به حتی زیر یک سال کاهش دهد. گفتنی است، سرعت رشد با نگاه بهشدت سختگیرانه یک شتابدهنده زیاد میشود. نفوذ یک شتابدهنده در بدنه استارتآپها باید به قدری باشد که اگر اگر شتابدهنده بداند که ایده در آینده میتواند تبدیل به یک کسبوکار سودده شود، اما اعضای تیم توانایی یا قابلیت توسعه آن را ندارند، بهراحتی آنها را کنار بگذارد. ماموریت نخست شتابدهنده زمانی به اتمام میرسد که توانسته باشد با قدرت منتورینگی که دارد و با راهنمایی و مشاورههای واقعی، مرحله به مرحله یک ایده خام را به توسعه برساند.باوجود این تاثیرگذاری، وجود شتابدهندهها در رشد و توسعه زیستبوم نوآوری حیاتی نیست، زیرا این مجموعهها جزو ارکان اصلی زیستبوم نوآوری بهشمار نمیآیند، به همین دلیل اگر شتابدهندهها یا مراکز رشد وجود نداشته باشند هم اکوسیستم نوآوری به کار خود ادامه میدهد و سرپا است، اما شتابدهندهها موجب افزایش سرعت رشد و موفقیت استارتآپها و در نهایت پویایی بهتر اکوسیستم نواوری میشوند؛ درست مانند نقش مولتیویتامین در بهبود عملکرد بدن.
پیشتر هم اشاره شد که زیستبوم نوآوری ارکان اصلی مشخصی دارد و نمیتوان گفت کدام رکن مهمتر از دیگری است و بهنوعی وجود هر کدام برای ایستایی اکوسیستم حیاتی است. برای مثال اگر بازار نباشد هیچ گاه نمیتوان زیست بوم نوآوری موفقی داشت یا اگر تیمهای استارتآپی نباشند ماهیت زیستبوم نوآوری تقریبا از بین میرود. این زیستبوم بازیگرانی حیاتی دارد که در صورت نبودشان سیستم نوآوری هم محکوم به نابودی خواهد بود و در کنار آن برخی مجموعهها هم نقش تکمیلکننده فرآیند توسعه را ایفا میکنند.
افت تدریجی شتابدهندهها در ایران
امیرحسین حسینیپژوه، شتابدهنده فعال در اکوسیستم کارآفرینی: شتابدهندهها در چند سال اخیر با افت فعالیت مواجه شدهاند. در گذشته نهچندان دور، شتابدهندههای بیشتری در کشور فعالیت میکردند و بهعبارتی فعالتر بودند، اما بهتدریج شاهد کاهش فعالیت آنان شدیم که دلیل آن به توسعه اقتصادی کشور برمیگردد. بهطورمعمول انتظاری که شتابدهندهها از شرکتهای استارتآپی دارند، این است که آنها گامهای اولیه در توسعه کسبوکار خود را پیموده باشند که شامل تیمسازی و ایدهپردازی میشود. همچنین آشنایی با مفاهیم اولیه، جزو اصلیترین گامهای توسعه یک کسبوکار است. شناخت بازار و پردازش ایده هم جزو مواردی است که استارتآپها در بدو اتصال به شتابدهندهها باید مدنظر قرار دهند، زیرا این مولفهها آنها را سریعتر به هدفشان که توسعه کسبوکار است، میرساند. بهعبارت روشنتر، بهتر است استارتآپها در نقطه صفر نباشند و تا حدی با فرآیند توسعهای آشنا باشند و مفاهیم اولیه را بدانند.
بهطورمعمول تیمهای استارتآپی پیش از اینکه به مراحل گفتهشده برسند، خواهان همکاری با شتابدهندهها هستند، همین امر باعث میشود تا حد زیادی یا بهنتیجه نرسند یا دیر بهنتیجه برسند. در برخی موارد هم ممکن است شتابدهندهها کمک چندانی به مجموعههای استارتآپی که در نقطه شروع و صفر قرار دارند، نکنند؛ بنابراین استارتآپی که فراتر از ایدهپردازی گام نهاده باشد تا حد زیادی رویکردهای شتابدهندگی برایش سودمندتر خواهد بود.آموزشپذیری هم از دیگر مولفههای مهم توسعه کسبوکار یک استارتآپ است که انتظار میرود در همکاری با شتابدهندهها مدنظر قرار گیرند. بسیاری از استارتآپها آموزشپذیر نیستند و این باعث میشود روند سوددهی با اختلال مواجه شود. آخرین مولفه که در بحث انتظارات شتابدهندهها اهمیت دارد، این است که استارتآپها باید انگیزه و قدرت کافی برای خروج از دایره شتابدهندگی را داشته باشند، زیرا حضور در موقعیت شتابدهنده موقتی است. بسیاری از استارتآپها وقتی با شتابدهندهها همکاری میکنند، توانایی خروج از این مرحله را ندارند که این هم به نداشتن قدرت و توانایی لازم استارتآپ برای فعالیت مستقل خود برمیگردد.
باتوجه به اینکه روحیه کار تیمی در کشور ما تا حدی ضعیف است، اگر فردی در ابتدای مسیر استارتآپی خود فاقد چنین روحیهای است باید آن را تقویت کند. بهعبارت دیگر، اگر فردی آمادگی کار تیمی ندارد، در عمل نباید استارتآپی را هم راهاندازی کند. همانگونه که پیشتر هم اشاره شد، داشتن روحیه تیمی و داشتن یک تیم منسجم برای یک استارتآپ امری مهم است و این مولفه شرایط را برای شتابدهنده هم فراهم میکند، زیرا ایدهها بهطورمعمول به ذهن افراد خطور میکند و بیشتر افراد بهتنهایی صاحب ایده هستند، اما این فعالیت تیمی است که آنها را بهنتیجه میرساند. اگر رهبران استارتآپها نتوانند همراهانی را با خود شریک و آنها را برای این همراهی قانع کنند، برای توسعه ایدههای فناورانه خود با مشکلاتی عدیده مواجه میشوند. این افراد در ادامه مسیر نمیتوانند شتابدهندهها یا سرمایهگذاران را قانع کنند و در نهایت مسیری ناتمام را برای خود خلق میکنند.حسینیپژوه درباره دیگر موارد مهم در توسعه شتابدهندگی کسبوکارهای نوین گفت: ورود سرمایه برای روی غلتک افتادن فعالیت شتابدهندهها هم اهمیت زیادی دارد. این سرمایه از سوی صندوقهای دولتی و نیمهدولتی جاری میشود. افزون بر آن، دریافت سرمایه ازسوی صنایع سنتی که تراکنش مالی بالایی دارند هم میتواند در تامین سرمایه، بازوی کمکرسان مهمی باشد. این امر نیازمند اقناع صاحبان این صنایع است. آنجایی که تمرکز تیمها باید برای توسعه کسبوکار خود باشد، وجود کاغذبازیهای طولانیمدت و در برخی موارد دشوار، شرایط را برای چنین هدفی سختتر میکند و بهتر است که رهبران استارتآپها درگیر موضوعاتی نظیر دریافت مجوزها و بیمه نشوند.
سخن پایانی
شتابدهندهها از طریق ارائه منابع مالی، فضای کاری، همکاری با صنایع مرتبط و مشاوره، به شرکتهای دانشبنیان کمک میکنند تا مراحل مختلف رشد و توسعه را سریعتر طی کنند. شتابدهندهها معمولا با سرمایهگذاران، صندوقهای سرمایهگذاری، دستگاههای دولتی یا شرکتهای بزرگ در ارتباط هستند که در جهت حمایت از نوآوری و استارتآپها قدم برمیدارند.