پولسازی به کمک مروجان علم
اگر بخواهید در طول ۲۴ ساعت شبانهروز با دوچرخهای روی خط استوا یک بار، دور زمین بگردید، شما برای این کار به سرعتی معادل هزار و ۶۷۵کیلومتر بر ساعت احتیاج دارید. اما اگر بخواهید همین گردش را روی نقطه قطب تجربه کنید، با سرعتی نزدیک به صفر حرکت خواهید کرد. یعنی کافی است در طول ۲۴ ساعت یک بار به دور خود بچرخید.
اگر بخواهید در طول ۲۴ ساعت شبانهروز با دوچرخهای روی خط استوا یک بار، دور زمین بگردید، شما برای این کار به سرعتی معادل هزار و ۶۷۵کیلومتر بر ساعت احتیاج دارید. اما اگر بخواهید همین گردش را روی نقطه قطب تجربه کنید، با سرعتی نزدیک به صفر حرکت خواهید کرد. یعنی کافی است در طول ۲۴ ساعت یک بار به دور خود بچرخید. این مثال شما را با «نیروی کوریولیس» کره زمین آشنا میکند؛ تفاوت سرعت اجرام در حال حرکت از خط استوا تا نقطه قطب. گاسپارد گوستاو کوریولیس، نخستین فردی بود که به وجود این نیرو در کره زمین پی برد. وی معتقد بود: هرچقدر از خط استوا بهسمت قطب حرکت کنیم، سرعت گردش ما به دور زمین کاهش مییابد. تشریح مفاهیم و دستاوردهای علمی دانشمندان برای مردم، فرآیندی را میطلبد که به آن ترویج علم میگویند. در واقع، مفاهیم علمی، چه در کرسی دانشگاهها برای دانشجویان و چه در میان مردم مفهومی ثابت است، اما بیان آن، مهارت شگرفی را میطلبد که مروجان علم از پس آن بهخوبی بر میآیند. مفهوم جوان ترویج علم یعنی گشودن راهی برای ترجمان دستاوردهای دانشمندان برای مردم. در حقیقت، مروجان علم با کسب این مهارت، مردم را از فضای علمی و فناورانه جهان و کشورشان آگاه میکنند و همین آگاهیبخشی تاکنون تاثیرات محسوسی بر سبک زندگی داشته و سبب رونق اقتصادی در برخی عرصهها شده است. امروزه ترویج علم در بسیاری از جوامع پیشرفته روندی معمول و مهم است که دولتها را در قبال تصمیماتشان پاسخگو میکند. بیشک ترویج علم در بستر برنامهسازیهای تلویزیونی، سینمایی، زیستمحیطی و گردشگری همراه با آگاهیبخشی منجر به ایجاد صرفههای اقتصادی در راستای حفاظت از منابع نیز شده است. گزارش امروز صمت به نقش مروجان علم در اصلاح سبک زندگی و بهرهوری اقتصادی در عرصههای گوناگون زندگی جوامع بشری پرداخته است.
مردم از چه زمانی به علم اعتماد کردند؟
دستاوردهای علم و دنیای فناوری از زمانی برای عموم مردم جذابیت پیدا کرد که شاهد تاثیر مستقیم علم بر اقتصاد بودند. در واقع، از زمانی که به درک تاثیر رشد علم در کاهش بیماریها و ارتقای سبک زندگی پی بردند، به علم اعتماد کردند و خواهان شفاف کردن این یافتهها از سوی دانشمندان و مخترعان شدند تا اینکه اواخر دهه ۱۹۷۰ را میتوان سرآغاز ترویج علم به مفهوم امروزی آن دانست. بههمیندلیل، از سال ۱۹۸۰ میلادی، ترویج علم و آگاهی از دستاوردهای علمی بهصورت یک فعالیت گسترده و نظاممند در دستور کار نهادهای آموزشی و سیاستگذار در کشورهای غربی موردتوجه جدی قرار گرفت و پس از آن با اندکی تاخیر، در برخی کشورهای در حال توسعه، این دست از فعالیتها رونق بیشتری گرفت.
فعالیت مروجان علم در کشور قابلتقدیر است
مهدی زارع، عضو هیاترئیسه انجمن ترویج علم ایران در گفتوگو با صمت درباره روند ترویج علم در ایران گفت: باتوجه به اینکه ایران کشوری در حال توسعه است و مشکلات و چالشهای خاص کشورهای جهان سومی هم دارد، اما جایگاه ترویج علم بد نیست، البته نمیتوان گفت که مطلوب است. با نگاهی کلی به فعالیت دانشگاهیان و صاحبان کرسی در دانشگاهها، برنامهسازان علمی در رادیو و تلویزیون، همچنین افرادی که در حوزه گردشگری و محیطزیست فعالیت میکنند و روزنامهنگاران علم، باید گفت که ترویج علم در ایران مسیر خود را طی کرده و باتوجه به امکانات تقریبا هیچ دولتی عملکرد این افراد قابلتقدیر است.
وی افزود: مروجان علم افرادی هستند که فراتر از وظیفه تخصصی و علمی خود فعالیت میکنند. در واقع، فراتر از شغل خود، ابتکارات و فعالیتهایی را برای عمومیسازی علم و فناوری انجام میدهند. بهطورکلی ترویج علم در ایران فعالیتی داوطلبانه است که برخی بهصورت تخصصی و حرفهای در آن حوزه کار میکنند؛ نظیر برنامههای تلویزیونی یا بخشهای علمی خبرگزاریها و رسانهها یا صفحات علمی روزنامهها که روند فعالیتشان در سالهای اخیر افت محسوسی داشته است. در مقایسه با یک دهه گذشته، فعالیتهای تخصصی علم برای همه در ایران افت شدیدی را تجربه کرده است. باتوجه به تعطیلی و بسته شدن برخی رسانههای مکتوب و مجلات علمی و بسته شدن صفحات علمی روزنامهها، میتوان بر این گزاره صحه گذاشت.
بهگفته زارع، متاسفانه رسانه ملی موجب رکود محسوسی در ترویج علم شد؛ در واقع باتوجه به تعطیلی بسیاری از برنامههای رادیویی و تلویزیونی، فرآیند ترویج علم در کشور کند شد.
هنوز ترویج علم در ایران برقرار است
وی افزود: البته برخی هم یا بهصورت فردی یا گروهی، فعالیتهایی در حوزه ترویج علم انجام میدهند که میتوان به استناد چنین فعالیتهایی گفت ترویج علم در ایران هنوز برقرار است، اما چالشهای بزرگی در مسیر و راه دارد. بیشک ترویج علم میتواند یکی از پایههای رونق و صرفه اقتصادی در کشور باشد، اما روند کند آن، مانع بهروری اقتصادی این فرآیند در کشور میشود. بهمنظور دستیابی به صرفههای اقتصادی فرآیند ترویج علم در کشور نیاز است افرادی با نگرشی منسجم روی کار بیایند که فراتر از جنبههای تعریفشده، دست به فعالیتهای خلاقانه بیشتری بزنند.
زارع بااشاره به اهمیت ترویج علم بر توسعه گردشگری گفت: مروجان علم، نقش مهمی در شناخت مکانها دارند. برای مثال، در گردشگری کلاسیک استان تهران مکانهای شناختهشدهای نظیر پیست اسکی قله توچال و... موردتوجه قرار میگیرد، اما برای شناخت مکانهای ناشناختهتر که ظرفیت بالایی هم دارند، نیازمند ترویج علم و مروجان علم، برای شناخت بیشتری از آن محیط هستیم. در کل، باید چنین فرآیندی در ابتدا ایده و برنامه مشخصی داشته باشد تا بتوان زمینه را برای سرمایهگذاری فراهم کرد. بهگفته این کارشناس، برای توسعه گردشگری و حفاظت از محیطزیست، همگانی کردن علم میتواند کمک شایانی کند، همچنین موجب رشد اقتصادی در این زمینهها هم بشود؛ اما به شناخت کامل از محیط و تدوین یک برنامه جامع نیاز داریم.
پولسازی از مسیر ترویج علم
زارع باتوجه به اهمیت طبیعتدوستانه بودن ایدهها گفت: باتوجه به شرایط اقلیمی کشور و منابع محدود آن، روند ترویج علم علاوه بر توسعه اقتصادی باید رویکرد حفاظتی هم داشته باشد. بههمیندلیل، ایدهها باید اکوفرندلی یا رویکرد دوستانهتری با طبیعت داشته باشند. در حقیقت، جای خالی ترویج علم در بحثهای زیستمحیطی و مخاطرات اقلیمی بهشدت احساس میشود. بیشک اگر مردم اطلاعات کافی از محیط طبیعی داشته باشند، دغدغه محیطزیست هم پیدا میکنند. در واقع، کمبود آگاهی باعث شده است که بهرهوری بیش از حد از منابع اتفاق بیفتد.
رونق اقتصاد دانشبنیان به واسطه ترویج علم
چندی پیش، روحالله دهقانی، رئیس بنیاد ملی نخبگان و معاونت علمی و فناوری اقتصاد دانشبنیان بااشاره به اهمیت ترویج علم در کشور گفت: رسانهها نقش آگاهیبخشی و مردمیسازی فناوریها را بهخوبی ایفا میکنند و نقش آنها در پایدارسازی و ارتقای فناوریها نقشی کلیدی است. وقتی جریان علم و فناوری، مردمی میشود، علاوه بر کمک به ارتقای این فناوری، بازار آن نیز توسعه و رونق پیدا میکند. در این رابطه فرنوش اعلامی، رئیس مرکز رشد واحدهای فناوری و کارآفرینی دانشگاه شهید بهشتی در گفتوگو با صمت درباره عبارت فرهنگ دوستدار دانش گفت: فرهنگ دوستدار دانش، فرهنگی است که ترویج علم و دستاوردهای آن در سازمان یا جامعهای نهادینه میشود. حال برای اینکه افراد بتوانند دانشی را کشف، ایجاد یا کسب کنند، باید شناخت جذابگونهای از آن داشته باشند. در واقع، برای اینکه بتوانند دانشی را بهکار بگیرند، با اتفاقاتی که بهصورت موثر و کارآ در جامعه رخ دهد، باید این فرهنگ در جامعه نهادینه شود و این هدف، از مسیر ترویج علم میگذرد.
وی افزود: در جامعه دوستدار دانش، پرسشهای زیادی مطرح میشود که این پرسشها میتواند زمینهساز حل معضلات و مسائل رایج کشور باشد. بنابراین، مروجان علم نقش مهم و حساستری برای ایجاد فرصتها بهویژه در زمینه کسبوکارهای فناورانه دارند. مسئولان امر هم در سازمانها بهجای اینکه به این پرسشها به چشم تهدید یا نقد مخرب نگاه کنند، از آن فرصتسازی و اکوسیستم دانشبنیان را بهدرستی جهتدهی میکنند. بنابراین، نقش ترویج علم را در بازار دانشبنیان، نباید بیتاثیر دانست، بلکه میتواند آن را بهعنوان یک رکن مهم در افزایش بازار محصولات دانش پایه در نظر گرفت.
فرنوش اعلامی گفت: اگر جامعه شناخت کافی از اکوسیستم دانشبنیان بهواسطه ترویج علم داشته باشد، بیشک اقتصاد دانشبنیان هم رونق بیشتری خواهد گرفت. موضوع مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد، توجه به اصطلاح کادوپیچ کردن راهحلها است. بهعبارتروشنتر، اگر در جامعهای سازمانهایی باشند که بتوانند برای معضلات جامعه راهحلهای نوآورانه و کاربردی بیابند و آن راهحلها را بهشکل مناسبی، متناسب با بافت جامعه و ارزشهای آن ارائه کنند، این دانش معمولا خریدار دارد و چرخ اقتصادش میچرخد. همچنین، شرایط را برای رقابت در جامعه ایجاد میکند. بنابراین ترویج علم در تبیین نیازها و راهحلهای رفع آن از کانال علم و فناوری، نقشی مهم و اساسی دارد.
سخن پایانی
بهگفته برخی دیگر از کارشناسان، دانشگاهها ماموریت تربیت نیروی متخصص و پژوهشهای بنیادی و کاربردی و گاه توسعهای را دارند، بنابراین ماموریت اطلاعرسانی محتوای علمی برعهده آنها نیست. سازمانهایی در این زمینه وجود دارند که مانند رسانه ملی یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از طریق سازکارهایی که دارند، میتوانند دانش تخصصی را به زبان عموم بهگونهای که قابلیت درک داشته باشد، جریان دهند. بنابراین، دانشگاهها وظیفه تربیت دانشجویانی را دارند که برای انجام فعالیتهای مختلف باید آموزش داده شوند. این موضوعات نیازمند گروهی بهعنوان کاتالیست است که بتوانند میان جامعه تخصصی و مخاطبان عام، ارتباط زبانی برقرار کنند. مانند روزنامهنگار علم که بتواند زبان متخصصان را با هنرمندی مناسب به زبان عامه برگرداند و مفید فایده عموم مردم قرار گیرد. همچنین، این ماموریت میتواند توسط دانشگاهها انجام شود، البته در شرایطی که از دانشگاهیان خواسته شود. در واقع، این ظرفیت در دانشگاه وجود دارد، اما ماموریت یا وظیفهای در این زمینه ندارند، بهطبع نباید هم داشته باشند. بهاعتقاد من، عمومیسازی دانش، وظیفه دانشگاهها نیست، باید آموزش عالی کل کشور برای آن اهداف و راهکارهایی را بیندیشد و از دانشگاهها هم بهره بگیرد. قطعا برخی دانشگاهیان، این توانایی و ظرفیت را دارند که در حوزه محیطزیست اطلاعاتی به جامعه دهند که در نهایت باعث اصلاح الگوی رفتاری آنها شود، اما همانگونه که اشاره شد، این در صورتی است که از آنها خواسته شود. بنابراین دانشگاهها مسئولیت آموزش همگانی را برعهده ندارند.