جای خالی محصولات فناورانه در بازارهای جهانی
امیررضا نیکان، رئیس مرکز تجارت ایران در عراق: ایران چهرهای صادرکننده در جهان ندارد، چراکه تاکنون صادراتمحور نبوده است.
سال گذشته بود که معاون توسعه صندوق نوآوری و شکوفایی بااشاره به اینکه شرکتهای دانشبنیان ایرانی در ۷۰ کشور دنیا بازارهای صادراتی خود را پیدا کرده و حتی در برخی بازارهای دنیا، شرکتهای اروپایی و امریکایی را کنار زده و این بازارها را به تصرف خود درآوردهاند، گفت: آمار رسمی صادرات شرکتهای دانشبنیان در سال ۱۴۰۰ به ۸۰۰ میلیون دلار رسید. بهگفته وی، اگر از روشهای سنتی صادرات فراتر رویم و آمار غیررسمی صادرات را نیز به آن اضافه کنیم، درمییابیم که شرکتهای دانشبنیان کشور ما در سال گذشته تا بیش از یک میلیارد دلار صادرات داشتهاند. در صورتی که اغلب فعالان در این اکوسیستم معتقدند، ایران فاقد چهره صادراتی در جهان است و اغلب بازارهای دنیا تصور واقعی از کالاهای فناورانه ایران ندارند. این در حالی است که تسهیلات مالی نهادهای حمایتی از اکوسیستم دانشبنیان به صادرات گسترده نینجامیده است، چراکه برنامه مشخصی در توسعه صادرات محصولات دانشبنیان وجود ندارد. بهمناسبت روز ملی صادرات، صمت به چالشهای صادراتی شرکتهای دانشبنیان پرداخته است.
ساخت ایران، ناشناس در جهان
امیررضا نیکان، رئیس مرکز تجارت ایران در عراق: ایران چهرهای صادرکننده در جهان ندارد، چراکه تاکنون صادراتمحور نبوده است. بههمیندلیل در اغلب کشورهای دنیا عنوان ساخت ایران یا Made in iran را نمیشناسند. منظور از شناخت، تصوری است که عموم مردم جهان از برندهای معروف یک کشور دارند. برای مثال، امروزه اغلب مردم دنیا با عناوینی نظیر ساخت آلمان یا ساخت چین آشنایی دارند، اما ساخت ایران هنوز در فرهنگ زبانی دنیا جا نیفتاده که این ناشی از ضعفهای عمیق در فرآیند صادرات کشور است. اغلب کشورها ایران را با کالاهایی نظیر زعفران و فرش میشناسند و البته نفت اصلیترین کالایی است که ایران صادر میکند. در واقع، اغلب کشورهای دنیا ایران را بهعنوان صادرکننده نفت میشناسند. بهعبارتروشنتر، صادرات کالا به مقیاس وسیع در کشور منوط به این دست از کالاها است که اغلب مبتنی بر مکان هستند و کمابیش ارزشافزوده قابلتوجهی ندارند، اما وقتی صحبت از دانشبنیان و صادرات کالاهای فناورانه میشود، یعنی اکوسیستم فناوری در کشور توانسته باشد با کاربرد علم و فن کالاهایی با ارزشافزوده بالا در حد استانداردهای جهانی تولید کند و توانایی رقابت در بازارهای جهانی را هم داشته باشد.
گام نخست در توسعه صادرات محصولات دانشبنیان، شناساندن ایران بهعنوان کشوری است که توان فناورانه کافی در تولید برخی کالاها را دارد. در واقع، فرآیندی میطلبد تا شرکتهای دانشبنیان خود را در مجامع بینالمللی بشناسانند. متاسفانه اغلب مردم دنیا دید واقعی از پیشرفتهای فناورانه در ایران ندارند و رفع این معضل، وظیفه نهادهای دولتی و حمایتی از شرکتهای دانشبنیان است که تلاش کنند با همکاری رسانهها چهره کشور را از فضای محصور صادراتی که تنها به کالاهایی نظیر فرش، زعفران، نفت و پتروشیمی اختصاص دارد، دور کنند.
گمنامی به نام دانشبنیان
تاکنون بالغ بر هزار هیات خارجی برای شناخت شرکتهای دانشبنیان ایرانی به کشور آمدند که درصد اندکی از آنها نسبت به اکوسیستم نوآوری و فناوری در کشور آشنایی نسبی داشتند و اغلب تصوری از پیشرفتهای موجود در ایران نداشتند. اینجاست که باید به نقش بیبدیل رسانه در نظام تجاری کشورها پی برد. متاسفانه در برخی رسانههای معاند دنیا چهرهای مخدوش از ایران نمایش داده میشود. علاوه بر آن، بهدلیل مشابهت املایی واژه ایران با عراق در زبان انگلیسی اغلب اخبارهای این دو کشور بهصورت تعمدی در کنار یکدیگر آورده میشود. مجموع این دلایل باعث شده است تا صادرات محصولات فناورانه رشد چندانی پیدا نکند. تا زمانی که نام ایران در کنار منازعات سیاسی منطقه خاورمیانه آورده شود، پیشرفتهای فناورانه و دیگر کالاهای همراه با ارزشافزوده، فرصت حضور و رشد در بازارهای بینالمللی را پیدا نمیکنند.
فقدان فرهنگ صادرات در کشور
معضل بعدی که سد راه توسعه صادرات محصولات دانشبنیان شده است، به توانمندی کم فعالان در این اکوسیستم ارتباط دارد. باتوجه به اینکه فعالان در نظام تولید، شناخت دقیقی از فرآیند استاندارد صادرات ندارند، توان دانشبنیانها هم در صادرات کالاهایشان کافی نیست. در اصل تعریف صادرات در ایران اشتباه جا افتاده است. نمونه واضح توانایی در صادرات کالا را میتوان در مجموعه سامسونگ دید. این مجموعه که تقریبا شهرت جهانی دارد، علاوه بر هزینههای زیاد برای تبلیغات متنوع در کشورهای مختلف، زیرساختهای قوی صادرات را دارد. با اینکه چند سالی میشود واردات کالاهای این شرکت در کشور ممنوع شده است، اما همچنان دفتر آن در تهران فعال است و بازار ایران را رصد میکند.
تسهیلات یا هدررفت سرمایه
نمیتوان عنوان صادرات را به خریدهای خارجی اطلاق کرد. اینکه فردی خارجی محصولی را از یک شرکت ایرانی بخرد و پولش را بدهد، صادرات نیست، چراکه فرآیند صادرات مقدماتی دارد؛ نظیر مطالعه بازار هدف، تدوین نقشه خروجی، حضور در بازار صادراتی که یکی از مهمترین مراحل آن است. حال باتوجه به اینکه دلار با ریال بسیار متفاوت است، هزینههای زیادی را میطلبد. برای مثال، نمیتوان نام صادراتی را روی آن شرکت پتروشیمی که به یک عراقی محصول میفروشد، گذاشت. در واقع، هرگاه در عراق نمایندگی تاسیس کرد و تیمی را برای رصد بازار گماشت و توانست نرخ و بازار را مدیریت کند، صادرات انجام داده است.
این چالشها برای شرکتهای دانشبنیان نمود بیشتری دارد، چراکه اغلب شرکتها در فضایی تقریبا ایزوله رشد پیدا کردهاند و با حمایتهای تسهیلاتی و بیبرنامه راهی بازارهای جهانی میشوند که در اغلب موارد، شکست میخورند. در حقیقت، یکی از چالشهایی که در بحث صادرات محصولات دانشبنیان وجود دارد، این است که هیچگونه ارزیابی صادراتی از دانشبنیانها صورت نمیگیرد و رتبه مشخصی به آنها داده نمیشود، یعنی شرکتها در حوزه توانمند بودن صادراتی ارزیابی نمیشوند؛ این ارزیابیها میتواند شامل یک کارت ویزیت دوزبانه تا راهاندازی یک دفتر اداری در کشورهای همسایه باشد.
شاید در نگاه نخست، تسهیلات دولت به شرکتهای دانشبنیان بهویژه آنهایی که موفق به حضور در نمایشگاههای خارجی میشوند، امری مثبت و سودبخش باشد، اما تا زمانی که زمینه صادرات و ارکان یک صادرات استاندارد در کشوری فراهم نباشد، تخصیص تسهیلات سرمایه هدر دادن است. ناگفته نماند که این چالشها نهتنها برای دانشبنیانها بلکه برای اغلب شرکتهای تولیدی وجود دارد. در واقع، تنها ۴ شرکت تولیدی در ایران صادراتی هستند و ۹۶ درصد اصلا صادراتی نیستند. متاسفانه فرهنگ صادراتی نداریم و اشتباه جا افتاده است.
کارگزاران فناوری، نیازمند کمکهای دولتی
فرآیند دقیق صادرات، منوط به انجام فرآیندهای بازاریابی و بازارسازی است که در گام نخست، باید واژه ساخت ایران جا بیفتد و بعد بتوان بازارسازی و بازاریابی کرد. فعالیت کارگزاران فناوری ایران در کشورهای مختلف باید براساس اصول صادرات باشد، یعنی ۳ فرآیند ایران برندینگ، بازارسازی و بعد بازاریابی در کشورها انجام شود و برای انجام این مراحل، هزینههای دولتی باید پشت آن باشد. بهاعتقاد من،مطالعه مدلهای جهانی، کمک زیادی به توسعه صادرات محصولات ایرانی بهویژه دانشبنیانها میکند. از میان تجارب جهانی، ترکیه و چین جزو مدلهای موفق هستند و اگر میخواهیم صادراتمان در دنیا قوی شود، باید راهی را که چین و ترکیه پیمودهاند،طی کنیم. روند برندینگ این کشورها براساس سیاست از تولید به مصرف بود که بهطورمستقیم به مردم محصولات را میفروختند. بنابراین، در مرحله نخست نباید دانشبنیانها بهدنبال تجار و بازرگانان باشند، چراکه تجار و بازرگانان مانند تیغ دولبه هستند، زیرا در برخی مواقع، فرآیند صادرات را با قیمتهای حداکثری با شکست مواجه میکنند. در نهایت، مراکز فروش از تولید به مصرف در کشورها، منجر به رشد صادرات بسیاری از کشورها شده که این امر موجب دشوار شدن رقابت در نرخ، برای محصولات مشابه میشود، بههمیندلیل یکی از سیاستهایی که میتوان در بحث صادرات پیگیری کرد، ایجاد مراکزی برای فروش کالا از تولید به مصرف است.
تحریم، چالش نخست صادرات
محمودرضا شایسته، فعال دانشبنیان در زمینه دیجیتالمارکتینگ: اعمال تحریمها نخستین چالش در صادرات دستاوردها و تولیدات اکوسیستم دانشبنیان است. از آنجایی که بسیاری از فعالان دانشبنیان برای ساخت محصولاتشان نیازمند قطعات اولیه هستند و با وارد کردن آن قطعات فرآیند ساخت با هزینه کمتری سپری میشود، اما بهدلیل تحریم مجبور به ساخت آن قطعات میشوند که همین امر هزینه زیادی را میطلبد. در نتیجه، نرخ تمامشده اختراعات محصولات دانشبنیان ایرانی نسبت به محصولات مشابه خارجی که ممکن است کارآیی کمتری داشته باشند، بیشتر است و همین امر شرایط را برای صادرات دشوار میکند. در حالی که همین قطعهها در سراسر دنیا با هزینههای کمتری تولید میشود و وجود دارد و اگر تحریمها نبود میتوانستند این قطعات را با هزینه کمتری وارد کنند و فرآیند ساخت و تولید محصول سریعتر و با صرف هزینه کمتری صورت بگیرد تا نرخ تمام شده آنها پایین بیاید و بتوانند صادر کنند. بنابراین، باید نرخ تمامشده محصولات صادراتی را از طریق جایگزینی قطعات ارزانتر و بهرهوری و اتصال و جذب منابع انسانی ارزانتر کاهش داد.
حضور مشاوران مارکتینگ و حقوقی در کنار دانشبنیانها
اغلب فناوران زمان و هزینه زیادی را برای معرفی محصول صرف میکنند، چراکه دانش کافی از مارکتینگ ندارند، بههمیندلیل نیازمند یک مشاور بینالمللی مارکتینگ هستند تا بتوانند مسیر راحتتری را در صادرات طی کنند. این مشاور میتواند کمک زیادی به سیاستگذاریها برای صادرات بهتر کند. چالش بعدی مربوط به سرقت اطلاعات است. از آنجایی که عضو اتحادیهها برای حفظ مالکیت فکری و معنوی نیستیم، نمیتوانیم بهخوبی محصولات فناورانه را در مجامع بینالمللی معرفی کنیم. در این زمینه، مشاوران حقوق بینالملل در مالکیت فکری میتوانند کمک شایانی به رهبران استارتآپی کنند. 2 مشاور یعنی متخصص مارکتینگ و متخصصان حقوقی باید موردتایید نهادهای حامی اکوسیستم دانشبنیان باشند تا فعالان استارتآپی دانشبنیانها بتوانند با دسترسی به آنها تبادلات بینالمللی مطمئنتری را بهثمر برسانند.
لزوم صدور گواهینامه صادرات
همچنین مکانهای فیزیکی نقش مهم دیگری در صادرات محصولات دانشبنیان دارند که میتوانند زمینههای دسترسی به مشاوران صادرات را برای فعالان اکوسیستم فراهم کنند و میتوانند مکانهای مناسبی برای مذاکرات بینالمللی باشند، چراکه بسیاری از رهبران استارتآپ و شرکتهای دانشبنیان، مکان مناسبی برای رایزنیهای بینالمللی ندارند. همچنین، صادر کردن گواهینامههای معتبرتر بهلحاظ بینالمللی، راهگشای بسیاری از دانشبنیانها برای ورود به دنیای صادرات است؛ در واقع، گواهینامههایی که فضای بینالملل هم نسبت به آنها اعتبار قائل شود. این گواهینامهها باید از سوی معاونت علمی و فناوری اقتصاد دانشبنیان ریاستجمهوری و بنیاد ملی نخبگان صادر و در مرحله تجاریسازی محصولات به فعالان اعطا شود. ثبت استاندارد هم از دیگر چالشهای شرکتهای دانشبنیان در مسیر صادرات است. بسیاری از شرکتهای دانشبنیان باوجود چالشهای استاندارد و مسائل حقوقی آن، نتوانستند خود را به خط صادرات برسانند و حرفی در جوامع بینالمللی بزنند. بعد از عبور از تمام این چالشها، قیمتگذاری و ارزشگذاری محصولات و خدمات دیگر، چالش عمده صادرات دنیای فناوری است. تبادلات مالی و بانکی، دیگر چالش اصلی صادرات دانشبنیانها است که باید شگردهایی را در فضای بینالملل داشته باشیم که آنها بتوانند تحریمها را دور بزنند. در صورت حل چالشهای گفتهشده، میتوانیم مذاکرات تجاری رو به سود و موفق را تجربه کنیم.
سخن پایانی
بیشک تصمیمات حاکمیتی هم نقش مهمی در روند صادرات دارند. بهگفته فعالان اکوسیستم دانشبنیان، دولت نباید در هر زمینهای ورود کند، در حقیقت باید بداند که در کجا ورود کند و در کجا حضور نامحسوسی داشته باشد. در برخی موارد، فناوران خواهان تعاملات B TO B هستند و در اینجا حاکمیت باید خود را به لایههای پنهانتر ببرد. برخی موارد هم ممکن است، نقش دولت و حاکمیت موثرتر باشد و لزوم تبادلات B TO G باید فراهم شود. در واقع، حاکمیت باید بتواند بازیگری خود را تشخیص دهد، اینکه آیا باید در لایههای پنهان بازی کند یا در لایههای آشکار تاثیر بگذارد. همچنین، توسعه صادرات دانشبنیان نیازمند قوانین مدرنتری است که باید در مجلس شورای اسلامی بهتصویب برسند. بهگفته کارشناسان، لزوم تخصیص تسهیلات گمرکی؛ هم برای واردات مواد اولیه و هم برای صادرات محصول نهایی احساس میشود.