سایه سنگین کمبود سرمایه بر سر فناوران
همکاری شرکتهای دانشبنیان در زمینه ساخت قطعات همواره جزو موضوعات چالشبرانگیز اکوسیستم نوآوری در کشور است.
شعار دادن دردی دوا نمیکند و جریان پویای سرمایه است که میتواند صنعت خودروسازی کشور را به توان دانشبنیانها رشد دهد. گفتنی است، نزدیک به ۳۰ درصد ارزبری در کشور به قطعات الکترونیک بازمیگردد. در واقع، بهطورمیانگین هزار و ۶۰۰ یورو ارزبری داریم که یکسوم آن مربوط به قطعات خودروسازی است و قطعهساز. بهگفته مازیار بیگلو، دبیر انجمن قطعهسازان خودرو پیرامون نقش شرکتهای دانشبنیان در ۳ سال گذشته اقدامات بسیار مثبتی در این حوزه انجام گرفته و نزدیک به ۴۰۰ میلیون یورو در سال صرفهجویی شده است. در حقیقت، در ایران از نظر علم و فناوری، قابلیت تولید قطعاتی نظیر ایربگ، بخشهایی از کامپیوترهای خودرو، سیستمهای ترمز و تعلیق، دوربینها و سیستمهای دید خودرو وجود دارد. بهگفته وی، بحث قطعات با سطح تکنولوژی بسیار بالا، قسمتی است که شرکتهای دانشبنیان میتوانند در آن ورود کنند که عموما قطعات الکترونیک هستند و امروز معضل تمام دنیا است. صمت در این گزارش به ارزیابی فعالیت فناوران در صنعت قطعهسازی پرداخته است.
بومیسازی را با دانشبنیان اشتباه نگیرید
امینالله حدادی، مدیر مرکز همکاریهای فناورانه دانشبنیان گروه صنعتی ایران خودرو در گفتوگو با صمت درباره اصلیترین چالشهای همکاری شرکتهای دانشبنیان با خودروسازان گفت: در ابتدا باید بدانیم که داخلیسازی یا بومیسازی، مفهومی متفاوت با دانشبنیان دارد. متاسفانه مفهوم دانشبنیان در ایران بهویژه در صنعت خودرو با داخلیسازی جابهجا شده است و هر شرکتی را که موفق به بومیسازی یک محصول میشود، به عنوان دانشبنیان میشناسند. بهاعتقاد من، آن دسته از تولیدکنندگانی که توانستهاند محصولی را که تاکنون وارد میشده است، بومیسازی کنند، لزوما در زمره دانشبنیان قرار نمیگیرند.
وی افزود: دانشبنیان بودن در بهرهوری و نرخ نهایی یک محصول خود را نشان میدهد. در واقع، شرکت فناور یا تولیدی باید اقداماتی انجام داده باشد که با ارتقای کیفیت، نرخ نهایی تغییر نکند، یعنی بهرهوری لازم را به خرج داده باشد. در واقع، وقتی دانش و فناوری در بطن فرآیند تولید یک محصول قرار میگیرد، خروجی باید با بهرهوری همراه باشد و افزایش نرخ محسوسی انجام نگیرد.
چرا فناوران پشت درهای خودروسازی میمانند؟
بهگفته وی، همکاری خودورسازان با شرکتهای دانشبنیان چند ریسک مهم را در بردارد. وی در اینباره گفت: نارضایتی طرفین زمانی بهوجود میآید که خودروساز با ریسکهایی مواجه میشود. در واقع، علت اینکه برخی شرکتهای دانشبنیان پشت درهای بسته خودروسازان قرار میگیرند، این است که در فرآیند تولیدشان برخی اصول رعایت نشده است. در حقیقت یا نرخ تمامشده بالا است یا از استاندارد کافی برخوردار نیست. نرخ تمامشده و استاندارد؛ ۲ مولفه مهم برای خودروساز است، اما این امر موضوعی است که معمولا از سوی شرکتهای دانشبنیان مهم انگاشته نمیشود.
حدادی گفت: چالش بعدی، کمبود سرمایه است. در واقع، برخی شرکتهای دانشبنیان بنیه و توان مالی کافی برای رشد محصولات خود را ندارند. همواره شاهد این امر بودهایم؛ شرکت دانشبنیانی که توانسته محصول به قدر کافی و استاندارد تولید کند، اما توانایی انبوهسازی نداشته است. از طرفی هم، خودروساز نمیتواند سرمایه در اختیار شرکت دانشبنیان برای تولید انبوه محصول بگذارد. در حقیقت، تجاریسازی و تولید انبوه خود یک دانش است که شاید بتوان به تعداد محدود محصولاتی را تولید کرد، اما تولید انبوه که متضمن کیفیت هم باشد، سازکار دیگری دارد که توان دانشبنیان بودن در این بخش مشخص میشود. برای مثال، یک آشپز تازهوارد میتواند برای ۱۰نفر غذا بپزد، اما بهندرت آشپز تازهکاری پیدا میشود که بتواند برای ۵۰۰نفر غذا درست کند.
بهگفته مدیر مرکز همکاریهای فناورانه دانشبنیان گروه صنعتی ایران خودرو، سرمایه برای آن دسته از دانشبنیانهایی که محصولات فیزیکی تولید میکنند، بسیار مهمتر از شرکتهایی است که در حوزههایی نظیر فناوری اطلاعات فعالیت میکنند. همچنین، رعایت چرخه استاندارد تولید هم دیگر مولفه مهم برای دانشبنیانی است که میخواهد قطعات خودرو بسازد. برای مثال، برای ساخت یک خودرو ۵۰۰هزار صفحه سند و دادههای مطالعاتی وجود دارد که در اغلب موارد، سازندگان خود را ملزم به رعایت تمامی دستورالعملها نمیکنند. علت ضعف در خودروسازی ما هم این است که این چرخه را بهدرستی طی نمیکنیم.
حدادی گفت: در واقع شرکت دانشبنیانی هم که در تولید یک قطعه کار میکند، باید استانداردها را در نظر بگیرد و مسلط باشد. نرخ تمامشده در صنعت خودروسازی و قطعات بسیار مهم است و شرکتهای دانشبنیان نباید بهدلیل داخلیسازی کردن یک قطعه، نرخ را افزایش دهند، چراکه اصلا مشتری پیدا نمیکنند. اینجاست که سیستمهای حمایتی نقششان تعیینکننده خواهد بود.
وی در ادامه بااشاره به برنامههای در نظرگرفتهشده برای تولید انبوه برخی تولیدات دانشبنیان که از استاندارد کافی برخوردار هستند، گفت: در بحث تولید انبوه محصولات دانشبنیان در صنعت خودرو، برنامههایی در نظر گرفته شده است. در حقیقت، مجموعهای را راهاندازی کردیم که در حال تدوین چارچوبهای کلی آن هستیم و قرار است در بهمن، فاز اجرای آن کلید بخورد. حتی میخواهیم تولیدکنندگان را با مفهوم تولید انبوه آشنا کنیم، چراکه تولید انبوه، خود یک دانش است و میخواهیم به آموزش و ترویج این دانش در اکوسیستم خودروسازی کشور بپردازیم.
بهگفته وی، هدف از راهاندازی این مجموعه رسیدن به یک زبان مشترک میان خودروساز و تامینکنندگان است که دانشبنیانها هم جزو آن محسوب میشوند.
مدیر مرکز همکاریهای فناورانه دانشبنیان گروه صنعتی ایرانخودرو بااشاره به اینکه برخی دانشبنیانها معتقد به انحصارگرایی خودروسازان هستند و همین امر منجر به همکاری کمتر آنها با خودورسازان شده است، گفت: انحصارگرایی خودروسازان، گزاره درستی نیست، چراکه در طول سال با تعداد زیادی از شرکتهای دانشبنیان همکاری صورت گرفته و اصلا همکاری با دانشبنیانها بهنفع خودروسازان است. در واقع، وقتی که خودروساز با شرکت دانشبنیان همکاری میکند، حجم زیادی از نقدینگیاش حفظ میشود. بههمیندلیل، روال کار با شرکتهای دانشبنیان برای خودروسازان راحتتر است، زیرا تامین به ریال انجام میشود و تعداد سفارشات هم میتواند تغییر کند.
بقا در گرو موفقیت در آزمایشها
وی افزود: از آنجایی که هدف کاهش ارزبری است، همکاری با دانشبنیانها بهنفع خودروسازان است. برای مثال، شرکت فولاد با همین تعامل در ایرانخودرو فعالیت میکند، اما چون تجارت اصلی خودروساز، تولید خودرو است، بنابراین نمیتواند در قطعهسازی و دیگر ملزومات، خود سرمایهگذاری کند. در نهایت، فرآیند کمک اینگونه است که شرکتهای دانشبنیان با پشتسرگذاشتن مراحل تست و آزمون و دریافت بازخورد از خودروساز، روند کیفی محصول خود را ارتقا میدهند و دانشبنیانهایی که توانایی بقا در این مسیر را ندارند، طبیعی است که حذف شوند.
بهگفته حدادی، در حقیقت، بازار در اختیار دانشبنیانها قرار میگیرد، بهشرطیکه بتوانند مسیر تعیینشده را طی کنند، موفق به همکاری میشوند. مواردی هم بوده که محصول دانشبنیان با ۵ درصد بالاتر از نرخ نمونه خارجی باز هم خریداری شده است و معمولا مدیران در ایران خودرو تمایل بیشتری به تولیدات داخل دارند.
فروش نداشتیم، تعطیل کردیم
تعطیلی شرکتهای دانشبنیان در هر حوزه، جزو اخبار ناخوشایندی است که دلایلی از جمله ضرر و زیان صاحبان آنها و عدمحمایت دولت در نوسانات ارزی، میتواند موجب انحلال آنها باشد. محمدرضا حسانیفر، فعال دانشبنیان در زمینه هوشمندسازی خودرو که بهدلیل معضلات تجاریسازی کسبوکار خود را تعطیل کرده است، گفت: در مسیر تولید تاکنون با موانع مختلفی روبهرو شدیم و در نهایت توانستیم محصول خود را که مانیتورهای هوشمند خودرو بود، تولید کنیم، اما در بازار شکست خوردیم و باتوجه به شرایط ارزی موجود، تصمیم گرفتیم که به کار خود پایان دهیم. متاسفانه، انحصارگرایی در بازار، موجب شکست دانشبنیانهای زیادی شد که در زمینه فناوریهای خودرویی فعالیت میکنند. در واقع، جایی برای شرکتهای فناور نوپا که عموما از نخبگان تشکیل شدهاند، نیست. از یک پیچ کوچک گرفته تا بزرگترین قطعات خودرو در کشور، انحصاری است؛ بهعبارت روشنتر، امکان حیات برای شرکتهای دانشبنیان در صنعت خودرو وجود ندارد.
وی گفت: دانشبنیانها، بازیگران کوچک صنعت خودرو بهحساب میآیند، در حالی که در بیشتر کشورهای توسعهیافته، دانشبنیانها، سکاندار اصلی این صنعت هستند. بههمیندلیل، روزبهروز شاهد تولیدات فناورانه آنها هستیم. در ایران ساخت خودرو هوشمند، بیشتر شبیه یک رویا است و بسان دیگر خودروها وارد و بعد مونتاژ میشود. نبود سرمایهگذار، از دیگر معضلات توسعه خودرو هوشمند است، چراکه عرصهای است که بازگشت سرمایه در آن، در بلندمدت انجام میگیرد. وی بااشاره به وعده و وعیدهای برخی مسئولان درباره توسعه شرکتهای دانشبنیان فعال در حوزه فناوریهای خودرو گفت: بیشتر حمایتها زبانی است و در عمل، جای خالی فرآیندی که متشکل از راهحل باشد، بهشدت احساس میشود. با نگاهی مختصر میتوان گفت که در وضعیت فعلی، محصول یا شرکت موفق بومی در این زمینه دیده نمیشود. بنابراین، معضلی وجود دارد که ناشی از خلأهای قانونی و ناکافی بودن حمایتها است.
بهگفته این فعال دانشبنیان که به تولید مانیتورهای هوشمند خودرو میپرداخت، دلیلی که باعث شد کسبوکار خود را منحل کند، شکست در بازار و بازگشتن سرمایه بود که حمایت چندانی هم از سازمانهای مربوطه نشد.
سخن پایانی
در یک دهه اخیر، مجموعههای دانشبنیان در بخشهای مختلف پیشرفت خوبی داشتند و بهواسطه حضور آنها در اقتصاد، برخی مشکلات حوزه تولید برطرف شده است. بهدلیل مواجهه کشور با تحریمها و ممکن نبودن واردات برخی قطعات خودرو، بهترین راهکار، استفاده از توان مجموعههای دانشبنیان فعال در حوزه خودرو است. شرکتهای خودروسازی با اعلام اینکه در تولید کدام قطعات میخواهند از توان مجموعههای دانشبنیان استفاده کنند، میتوانند بهسمت حل مشکلات تولید حرکت کنند. بهگفته کارشناسان، بخشی از مشکلات بازار خودرو و گرانی رخداده، بهدلیل کاهش تولید خودرو و تجاری نشدن خودروها بهعلت نقص قطعه است و با حضور مجموعههای دانشبنیان، صنعت خودرو تقویت میشود و این امکان برای شرکتهای خودروسازی فراهم خواهد شد تا تیراژ خود را بالا ببرند و دیگر خودرویی بهعلت تحریم و نقص قطعه در پارکینگ شرکتهای خودروساز باقی نماند. تولید قطعات هایتک خودرو با تکیه بر توان دانشبنیانها محقق خواهد شد، هرچند شرکتهای قطعهسازی هم در این حوزه فعالیتهای بزرگی انجام دادهاند، اما دانشبنیانها بهدلیل ماهیت خود، میتوانند در این زمینه اثرگذاری خوبی داشته باشند.