-

اعتماد گمشده، کلید رونق دوباره بورس

بازار بورس این روزها مثل یه قطار در مسیر شیب‌دار شده؛ شاخص‌ها گاهی بالا می‌روند و گاهی دوباره عقب می‌کشند. سرمایه‌گذاران چشم‌شون به اخبار سیاسی دوخته شده و هر خبر تازه‌ای از توافق ایران و آژانس یا مکانیسم ماشه می‌تونه مثل سوخت عمل کنه یا ترمز بگیره. ارزش معاملات خرد که چند روز پیش به مرز ۱۰هزار میلیارد تومان رسید، نشون داد هنوز امیدی هست برای رشد کوتاه‌مدت، اما همه می‌دونن تا وقتی تکلیف سیاست روشن نشه، هر صعودی می‌تونه موقت باشه. بازار سهام حالا در تقابل خریداران امیدوار و فروشندگان محتاط قرار گرفته و هر روز مثل یه نبرد تازه بین خوش‌بینی و ترس است.

اعتماد گمشده، کلید رونق دوباره بورس

بورس ایران سال‌هاست به یکی از موضوعات داغ اقتصاد کشور تبدیل شده؛ بازاری که گاهی مثل یک قهرمان سرزنده می‌تازد و همه را امیدوار می‌کند، و گاهی مثل بیماری خسته، در رکود فرو می‌رود و صدای نارضایتی سهامداران را بلند می‌کند. خیلی‌ها بورس را آینه تمام‌نمای اقتصاد می‌دانند، چون هر اتفاقی در سیاست، ارز، نفت یا حتی بازارهای جهانی بیفتد، خیلی زود رد پای آن در تالار شیشه‌ای هم دیده می‌شود. این روزها اما ماجرا کمی متفاوت است. بورس در حالی خودش را برای یک دوره تازه آماده می‌کند که فضای اقتصادی و سیاسی کشور پر از ابهام و انتظار است. از یک سو، نرخ دلار بالا و پایین می‌شود و نفس سهامداران را در سینه حبس می‌کند؛ از سوی دیگر، مذاکرات ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و بحث‌های مربوط به مکانیسم ماشه، مثل سایه‌ای سنگین روی سر بازار افتاده است.

سرمایه‌گذاران در این میان وضعیتی شبیه مسافری دارند که در یک جاده پرپیچ‌وخم رانندگی می‌کند؛ جاده‌ای که هر پیچش می‌تواند مسیر آینده را عوض کند. وقتی خبرهای مثبت سیاسی به گوش می‌رسد، دل‌ها قرص‌تر می‌شود و تقاضا در بازار بالا می‌رود. اما کافی است یک خبر منفی یا شایعه درباره تحریم‌ها منتشر شود تا همه چیز برعکس شود. همین نوسان‌ها باعث شده بورس به بازاری پرهیجان اما پرریسک تبدیل شود؛ بازاری که دیگر نمی‌توان با خوش‌بینی یا بدبینی مطلق درباره‌اش قضاوت کرد.

در کنار این عوامل، موضوع مهم دیگری هم وجود دارد: اعتماد عمومی. بعد از تجربه تلخ ریزش‌های سنگین در سال‌های گذشته، بسیاری از مردم نسبت به بورس محتاط‌تر شده‌اند. خیلی‌ها سرمایه‌شان را به سمت بازارهای موازی مثل ارز، طلا و مسکن برده‌اند، چون خیال می‌کنند ریسک کمتری دارند. حالا بورس برای بازگشت اعتماد عمومی باید چیزی بیشتر از چند روز مثبت را نشان دهد؛ باید با حجم بالای معاملات، ورود نقدینگی تازه و ثبات نسبی در سیاست‌های اقتصادی خودش را دوباره ثابت کند.

این وسط، نقش صنایع بزرگ هم قابل چشم‌پوشی نیست. هر بار که خبری از صنعت خودرو یا پالایشگاه‌ها منتشر می‌شود، موجی در بازار راه می‌افتد. چرا؟ چون این صنایع مثل موتور محرک بورس عمل می‌کنند. اگر موتور روشن باشد، بقیه بخش‌ها هم حرکت می‌کنند، اما اگر از کار بیفتد، کل بازار درجا می‌زند.

به همه اینها اضافه کنید فضای اجتماعی و روانی جامعه را. در کشوری که تورم بالا، کاهش قدرت خرید و نگرانی‌های معیشتی روزمره زندگی مردم را تحت فشار قرار داده، طبیعی است که سرمایه‌گذاران دنبال روزنه‌ای برای حفظ ارزش پول خود باشند. بورس می‌تواند چنین روزنه‌ای باشد، اما تنها به شرطی که قواعد بازی شفاف باشد و سهامداران احساس کنند زمین بازی ناگهان زیر پایشان خالی نمی‌شود.

با این حساب، بورس ایران امروز در یک نقطه حساس قرار گرفته است. نشانه‌هایی از امید دیده می‌شود: افزایش ارزش معاملات، عقب‌نشینی نرخ ارز، و اخبار مثبت از مذاکرات. اما در عین حال، سایه نگرانی‌ها هم پررنگ است: آینده تحریم‌ها، سرنوشت مکانیسم ماشه، و تردیدها درباره ورود نقدینگی تازه. درست مثل یک تیم فوتبال که در نیمه اول بازی چند گل خوب زده، اما هنوز مطمئن نیست در نیمه دوم می‌تواند نتیجه را حفظ کند یا نه.

این مقدمه، در واقع تصویری کلی از وضعیت فعلی بورس ایران است؛ بازاری که بیش از هر زمان دیگری تحت‌تأثیر سیاست، اقتصاد و روان جمعی جامعه قرار دارد. حالا سوال بزرگ این است: آیا بورس می‌تواند از این بزنگاه تاریخی عبور کند و دوباره به مسیر رشد برگردد، یا اینکه باز هم درگیر نوسان‌های کوتاه‌مدت خواهد شد؟

بورس ایران همیشه برای مردم شبیه یک ماجرای پر از هیجان بوده؛ یک روز همه خوشحال از رشد شاخص و روز بعد ناامید از سقوط عجیب آن. این بار اما بازار سهام بعد از مدت‌ها رکود، کمی جانی تازه گرفته و نشانه‌هایی از بهبود دیده می‌شود. در دو هفته گذشته شاخص‌های اصلی بازار رشد کرده‌اند و همین موضوع برای خیلی‌ها نوید روزهای بهتر است. البته همه می‌دانند که رشد واقعی وقتی معنا پیدا می‌کند که پشتوانه‌اش حجم بالای معاملات باشد، وگرنه چند روز مثبت بودن شاخص چیزی را عوض نمی‌کند. به همین دلیل، اتفاق مهم این هفته، افزایش محسوس ارزش معاملات بود که روز دوشنبه حتی تا مرز ۱۰ هزار میلیارد تومان هم رسید؛ عددی که فعالان بازار آن را شرط لازم برای شکل‌گیری یک روند صعودی پایدار می‌دانند.

 نقش سیاست در بالا و پایین شدن بازار

بازار سرمایه در ایران همیشه شدیداً به سیاست گره خورده است. کوچک‌ترین خبر سیاسی کافی است تا قیمت‌ها بالا یا پایین بروند. این روزها هم خبر تعامل ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و همچنین گمانه‌زنی‌ها درباره تعویق یا تمدید مکانیسم ماشه حسابی روی بازار اثر گذاشته است. همین خبرها باعث شد دلار در بازار آزاد عقب‌نشینی کند و حتی برای مدتی به زیر ۱۰۰ هزار تومان برسد. کاهش نرخ ارز، سیگنالی مثبت برای بورس بود و تقاضا در بسیاری از نمادها را بالا برد. با این حال، تحلیلگران می‌گویند بازار همچنان چشم به اخبار سیاسی دارد و تا زمانی که تکلیف پرونده تحریم‌ها مشخص نشود، نمی‌توان انتظار داشت روند صعودی پایدار بماند.

 صنایع بزرگ در کانون توجه

یکی دیگر از عوامل مهم این روزهای بورس، وضعیت صنایع بزرگ است. خودرویی‌ها و پالایشی‌ها نقش ویژه‌ای در تعیین جهت بازار دارند. خبرهای مربوط به این صنایع می‌تواند یک روز شاخص را بالا ببرد و روز دیگر پایین بکشد. به‌عنوان مثال، بازگشایی نماد ایران‌خودرو و عرضه سنگین روی نماد سایپا در ابتدای هفته باعث شد بازار با فضای منفی شروع شود. از سوی دیگر، پالایشی‌ها با خبرهای مثبت، توانستند بخشی از این فشار منفی را جبران کنند. همین تضادها نشان می‌دهد که بورس این روزها در یک دوراهی حساس قرار دارد و منتظر یک محرک قوی برای تعیین مسیر آینده است.

 رکوردشکنی معاملات در روزهای پرهیجان

روز دوشنبه یکی از پرهیجان‌ترین روزهای اخیر بازار بود. ارزش معاملات خرد به بالاترین سطح خود رسید و همین موضوع توجه همه را جلب کرد. حتی برخی فعالان قدیمی بازار می‌گفتند چنین سطحی از معاملات در سال‌های اخیر کمتر دیده شده است. نکته مهم این بود که با وجود فشار فروش در بسیاری از نمادها، خریداران همچنان در بازار حضور داشتند و عقب‌نشینی نکردند. همین مساله نشان می‌دهد که هنوز امید به آینده در بین سهامداران زنده است. اگر این روند در روزهای بعد ادامه پیدا کند، می‌توان انتظار داشت بورس دوباره به روزهای پررونق نزدیک شود.

 بورس در آینه انتظارات ارزی

نرخ ارز همیشه یکی از تعیین‌کننده‌ترین عوامل برای بازار سرمایه ایران بوده است. هر وقت دلار گران شده، بورس هم به تبع آن رشد کرده، و هر وقت دلار ارزان‌تر شده، فشار فروش در بازار بیشتر شده است. حالا هم عقب‌نشینی دلار به زیر ۱۰۰ هزار تومان برای سهامداران به‌عنوان یک خبر مثبت تلقی شد. اما سوال اصلی این است: آیا این کاهش پایدار خواهد بود یا فقط یک واکنش موقتی به اخبار سیاسی است؟ اگر نرخ ارز دوباره صعودی شود، ممکن است بازار سهام هم مسیر متفاوتی را تجربه کند. بنابراین، سرمایه‌گذاران این روزها با دقت هرچه تمام‌تر تحولات ارزی را دنبال می‌کنند.

 تقابل دو دیدگاه در تالار شیشه‌ای

یکی از جذاب‌ترین اتفاقات این روزها، تقابل دو دیدگاه کاملاً متفاوت در بازار است. عده‌ای معتقدند مکانیسم ماشه تمدید نخواهد شد و زمینه برای توافق سیاسی فراهم است؛ این گروه با خوش‌بینی در سمت خرید فعال‌اند. در مقابل، گروه دیگری باور دارند که تحریم‌ها دوباره فعال می‌شوند و فشار بیشتری بر اقتصاد وارد می‌شود؛ آنها بیشتر در سمت فروش قرار دارند. این جدال باعث شده معاملات پرحجم و هیجان‌انگیزی رقم بخورد. ارزش بالای معاملات در همین فضا نشان می‌دهد که بازار عملاً صحنه تقابل امید و نگرانی است.

 نقش آپشن‌ها و ابزارهای مالی جدید

یکی از موضوعات جالب توجه این هفته، سررسید آپشن شهریورماه در نمادهایی مثل صندوق اهرم و سایپا بود. این ابزارهای مالی جدید کم‌کم در حال جا افتادن در بورس ایران هستند و تاثیر خود را روی روند معاملات می‌گذارند. بسیاری از سهامداران تازه‌کار شاید هنوز با این ابزارها آشنا نباشند، اما فعالان حرفه‌ای خوب می‌دانند که سررسید آپشن‌ها می‌تواند نوسانات کوتاه‌مدت شدیدی ایجاد کند. همین مساله باعث شده این هفته فضای بازار پر از هیجان باشد و تصمیم‌گیری برای خیلی‌ها سخت‌تر از همیشه شود.

 شرط لازم برای ادامه صعود

کارشناسان تقریباً بر یک نکته توافق دارند: تا زمانی که ارزش معاملات خرد در سطح بالای ۱۰ هزار میلیارد تومان باقی بماند، می‌توان امیدوار به ادامه روند صعودی بود. اما اگر این سطح حفظ نشود و ارزش معاملات دوباره کاهش یابد، بازار خیلی زود به وضعیت نوسانی برمی‌گردد. به عبارت ساده، پول تازه باید وارد بازار شود تا موتور رشد روشن بماند. بدون ورود نقدینگی جدید، هیچ خبر سیاسی یا بنیادی نمی‌تواند بورس را برای مدت طولانی مثبت نگه دارد.

 بورس سیاسی‌تر از همیشه

اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، بورس این روزها بیش از هر زمان دیگری سیاسی شده است. تحلیل بنیادی شرکت‌ها، صورت‌های مالی و حتی اخبار صنایع بزرگ همه تحت‌الشعاع تحولات سیاست خارجی قرار گرفته‌اند. همه نگاه‌ها به وزارت امور خارجه و نتایج مذاکرات با آژانس دوخته شده است. خیلی‌ها می‌گویند حتی اگر وضعیت بنیادی شرکت‌ها عالی باشد، باز هم تا وقتی تکلیف مکانیسم ماشه روشن نشود، بازار نمی‌تواند مسیر مشخصی را انتخاب کند. به همین دلیل، سهامداران قدیمی توصیه می‌کنند که فعلاً با احتیاط بیشتری معامله کنید و اسیر هیجان نشوید.

 درس‌هایی برای سهامداران خرد

تجربه نشان داده است که در دوره‌های پرهیجان بازار، بیشترین آسیب به سهامداران خرد وارد می‌شود. آنها معمولاً تحت تاثیر جو عمومی قرار می‌گیرند و تصمیم‌های عجولانه می‌گیرند. در حالی که حرفه‌ای‌ها با صبر و تحلیل جلو می‌روند و در نهایت سود اصلی را می‌برند. این روزها هم شرایط به گونه‌ای است که کوچک‌ترین خبر می‌تواند بازار را مثبت یا منفی کند. بنابراین، توصیه کارشناسان به سهامداران خرد این است که از شایعات فاصله بگیرند و بیشتر به روند معاملات و ارزش واقعی شرکت‌ها توجه کنند.

 چشم‌انداز کوتاه‌مدت و بلندمدت

در کوتاه‌مدت، بازار سهام به‌شدت به اخبار سیاسی و نرخ ارز واکنش نشان خواهد داد. اما در بلندمدت، آنچه اهمیت دارد وضعیت واقعی اقتصاد، تورم، نرخ بهره و شرایط صنایع بزرگ است. اگرچه الان همه چیز به سیاست گره خورده، اما بالاخره روزی خواهد رسید که بازار دوباره بر اساس بنیادهای اقتصادی حرکت کند. بنابراین، کسانی که با دید بلندمدت وارد بورس می‌شوند، باید بیشتر حواسشان به عوامل بنیادی باشد تا نوسانات روزانه.

 جمع‌بندی: بورس در بزنگاه تاریخی

بازار سرمایه ایران این روزها در یک بزنگاه تاریخی قرار دارد. از یک طرف نشانه‌های امید مثل رشد شاخص‌ها، افزایش ارزش معاملات و عقب‌نشینی نرخ دلار دیده می‌شود. از طرف دیگر، ابهام‌های بزرگ سیاسی مثل سرنوشت مکانیسم ماشه و آینده تحریم‌ها وجود دارد. همین ترکیب امید و نگرانی باعث شده بورس به یکی از پرریسک‌ترین و در عین حال پرهیجان‌ترین بازارها تبدیل شود. ادامه رشد فعلی وابسته به ورود نقدینگی تازه و همچنین اخبار مثبت سیاسی است. در غیر این صورت، بازار خیلی زود دوباره وارد فاز نوسانی خواهد شد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین