بازی دوسر برد برای صنایع و سهامداران
همواره یکی از اصلیترین اهداف تشکیل بازار سرمایه در کشور تامین مالی بنگاههای تولیدی بوده است.
هرچند طی چند سال گذشته برای تحقق این هدف گامهایی برداشته شده، اما تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی وجود دارد. درحالحاضر سهم بازار سرمایه در مقابل بازار پول در تامین مالی کشور بسیار ناچیز است و میتوان گفت که هنوز اقتصاد ایران بانکمحور محسوب میشود. حال در چنین وضعیتی باید دید که برای افزایش سهم بازار سرمایه در تامین مالی کارخانجات و بنگاههای تولیدی چه اقداماتی باید انجام داد؟
راهیابی صنایع کوچک به تابلوی بورس
سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی در تاریخ اسفند سال۱۳۹۴ با انعقاد تفاهمنامهای با شرکت فرابورس، موضوع ایجاد بازار صنایع کوچک و متوسط در ایران را در دستور کار قرار داد و از آن پس صنایع کوچک نیز به تابلوی این بازار راه یافتند.دستورالعمل اجرایی نحوه انجام معاملات سهام و حق تقدم خرید سهام در فرابورس، اردیبهشت سال ۱۳۹۵ به تصویب رسید. طبق این دستورالعمل انجام معاملات بازار شرکتهای کوچک و متوسط در دو تابلوی «رشد» و «دانش بنیان» اجرایی شد. طبق ماده دو دستورالعمل اجرایی نحوه انجام معاملات سهام و حق تقدم خرید سهام در بازار شرکتهای کوچک و متوسط فرابورس، خرید سهام در این بازار تنها توسط اشخاص حقوقی امکانپذیر شد به این ترتیب کلیه اشخاص حقوقی و سرمایهگذاران نهادی موضوع بند ۳ مصوبه ۲۸ شهریور سال ۸۶ مشمول خرید سهام این شرکتها شدند. نحوه معاملات در این بازار نیز بدون دامنه نوسان نرخ و توافقی است.
بازار سرمایه جایگزین تامین مالی بانکی شود
علی قنبری، کارشناس مسائل اقتصادی: تامین مالی بنگاههای تولیدی از طریق بازار سرمایه از سال ۱۳۹۶ اجرایی شده اما هنوز هم حدود ۸۸ درصد نیازهای مالی و تامین سرمایه در گردش بنگاههای تولیدی و اقتصادی توسط بانکها تامین میشود. بنابراین این کار نیاز به یک برنامهریزی عملی و مناسب دارد تا بتوان از ظرفیت بازار سرمایه بهنحواحسن بهرهبرداری لازم را کرد.شاید اکنون بنگاههای کوچک و متوسط در کشورهای مختلف از طریق نظام بانکی پشتیبانی شوند، اما بنگاههای بزرگ با توجه به نیاز فراوانی که به نقدینگی و سرمایه در گردش دارند، از طریق بازار سرمایه مبادرت به این کار میکنند. از طرف دیگر با توجه به اینکه بانکها همواره باید حافظ منافع سهامداران خود باشند، در بیشتر مواقع نسیت به تامین مالی بخش تولید تمایل بالایی ندارند. بنابراین از ابزارهای دیگری مانند بازار سرمایه برای تامین مالی باید بهره برد.امروزه در تمامی کشورهای دنیا بازار سرمایه با توجه به مزایا، گزینه اول تامین مالی است. برای بررسی ظرفیتهای بازار سرمایه در گام نخست باید به مفهوم تامین مالی در این زمینه بپردازیم.
بر این اساس به فرآیندی که به دنبال ایجاد، جمعآوری و افزایش منابع مالی یا سرمایهای برای هر نوع مخارج است، تامین مالی گفته میشود. هدف از تامین مالی، سرمایهگذاری بلندمدت، تحقق سودآوری، کاهش ریسک و برطرف کردن نیازهای اقتصادی یک بنگاه تولیدی است. بهطبع ویژگیهایی که بهعنوان هدف تامین مالی ذکر شد، همگی ظرفیتهایی هستند که بازار سرمایه از آن برخوردار است. با توجه به این موضوع، بازار سرمایه بهترین گزینه برای تامین مالی بخش تولید کشور قلمداد میشود. مهمترین روش تامین مالی از طریق بازار سرمایه، افزایش سرمایه شرکتهاست. این روش معمولا برای بنگاههای تولیدی هزینه مالی مستقیم به همراه ندارد، بنابراین افرادی که با سرمایهگذاری از این طریق در تامین مالی پروژهها و بهخصوص افزایش سرمایه شرکتها مشارکت میکنند، سود ثابتی دریافت نمیکنند و فقط میتوانند از محل سود تقسیمی شرکت یا منافع ناشی از اجرای پروژه پس از راهاندازی و اتمام ساخت، بهره ببرند. همچنین در این روش تامین مالی معمولا بازپرداخت اصل سرمایه نیز توسط شرکت انجام نمیشود. بدین ترتیب تامین مالی از این طریق برای شرکت بسیار جذاب است. از طرفی شرکتها برای توسعه فعالیتهای خود و حفظ قدرت رقابت و یا افزایش آن، اقدام به افزایش سرمایه میکنند. در برخی مواقع این کار به منظور اصلاح و بهبود ساختار مالی شرکت صورت میگیرد. این تامین منابع مالی جدید میتواند به شکلهای مختلفی صورت گیرد.
فعالسازی ظرفیتهای نهفته در بازار سرمایه
حمزه کریمی- کارشناس بازار سرمایه: بهطور کلی، هنگامی که افراد یا شرکتها به دنبال ایجاد، جمعآوری و افزایش منابع مالی یا سرمایهای برای هر نوع مخارج باشند، تامین مالی معنا پیدا میکند. در واقع، موضوع تامین مالی یکی از مفاهیم اصلی جذب نقدینگی و سرمایه برای تسهیل فعالیتهای اقتصادی شرکتهاست و بنگاه اقتصادی اگر قصد ادامه فعالیت و بهبود عملکرد خود را داشته باشد، باید با استفاده از این مکانیسم، منابع مالی و سرمایه جدید را به چرخه تولید یا خدمات خود وارد کند تا سود بیشتری نصیب سهامداران و شرکت شود.نقش و اهمیت حوزههای پولی و مالی در ایفای نقش تجهیز منابع مالی و هدایت و مدیریت آن به سمت بخشهای مولد از اهمیت مضاعفی برخوردار است. تامین منابع مالی در کشور به صورت سنتی و در شبکه بانکهای تجاری و تخصصی انجام میشود. اما در سالهای اخیر، حرکتی نوین به سمت فعالسازی ظرفیتهای نهفته در بازار سرمایه برای تامین مالی شرکتها و طرحها آغاز شده است. یکی از کارکردهای اصلی بازار سرمایه، تامین مالی شرکتها یا فراهمکردن امکان دسترسی به منابع سرمایهگذاران است. در صورتی که تصور بیشتر مردم از بورس خرید و فروش سهام است، این بازار در همه دنیا نقش مهمی در تامین مالی دارد. تامین مالی صنایع از طریق بازار سرمایه موضوع جدیدی در کشور ما محسوب میشود و قانون مربوط به ابزارهای نهادها و بازارهای مالی جدید به سال ۱۳۸۸ برمیگردد که در چند سال اخیر اجرایی شده است. برخی از روشهایی که در زمینه تامین مالی شرکتها از بورس میتوان به آنها اشاره کرد، عبارتند از: اوراق بدهی، افزایش سرمایه و صکوک، قراردادهای سلف، اوراق سلف موازی استاندارد و گواهی سپرده کالایی.صندوقهای سرمایهگذاری کالایی راهکاری برای برطرفکردن نیازهای مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بازار سرمایه هستند. قراردادهای سلف میتواند برای صنایع یکی از ابزارهای مهم بهمنظور تامین مالی باشد، این قراردادها با هدف تامین مالی فروشنده و مدیریت ریسک تعریف شدهاند و به این ترتیب صنایع میتوانند با استفاده از این قراردادها بدون بوروکراسی اداری به پوشش ریسک و تامین مالی بپردازند.
مزایای بورسیشدن شرکتها
یکی از مهمترین مزایای بورسیشدن شرکتها بحث تامین مالی آنهاست. شرکتها با انتشار سهام و سایر اوراق بهادار در بازار بورس تامین مالی خواهند شد؛ به این صورت که شرکت با فروش بخشی از سهام خود در بازار سرمایه، بخشی از منابع مالی موردنیاز برای گسترش فعالیتها یا سایر موارد را تامین میکند. بهطور مثال، در روش های تامین مالی مثل افزایش سرمایه، ناشران میتوانند با مشارکت سهامداران و بدون نگرانی از بازپرداخت منابع، طرحهای توسعه کسبوکار خود را با دغدغه مالی کمتری اجرایی کنند. ورود به بورس از بهترین روشهای تامین مالی شرکتهای تولیدی محسوب میشود که نسبت به اخذ وام بسیار راحتتر است، ضمن اینکه تعهد بازپرداخت اصل پول به همراه نرخ سود سنگین و فرآیند طولانی و هزینهبری را ندارد و بر همین اساس با عدمپرداخت سود تسهیلات، بهایتمامشدهمحصولاتشان منطقیتر خواهدشد. پس میتوان گفت که بهترین روش برای تامین مالی شرکتها در این سالها استفاده از تامین مالی بورس است که کمترین هزینه و زمان را برای شرکتها دارد.
کنترل نقدینگی و افزایش تولید و بهرهوری
روانهشدن منابع مالی به سمت بنگاههای تولیدی از طریق بورس، علاوه بر مهار تورم از طریق کنترل نقدینگی میتواند موجب افزایش تولید و بهرهوری در کشور و صنایع شود. سرمایهگذاری بلندمدت باعث توسعه اقتصادی هر کشور میشود؛ چرا که کشورها با سرمایه کوتاهمدت قادر نخواهند بود نیازهای مالی جامعه را تامین کنند. داشتن بازار اقتصادی محکم و دارای عملکرد مطلوب، به زیرساخت بلندمدت برای فراهمکردن منابع مالی نیاز دارد. مهمترین تفاوت تامین مالی در بورس با تامین مالی در بازارهای سنتی، داشتن حمایت قانونی، شفافیت و رسمیتداشتن آن است. معمولا رشد بورس، نشانه رشد اقتصاد کلان هر کشور است و در بلندمدت، رابطه و تاثیر دوسویه مثبتی را بین شاخص بورس و اقتصاد کشورها ایجاد میکند.
جلوگیری از فعالیتهای سفتهبازانه
شاید اصلیترین نقش بازار سرمایه در توسعه اقتصادی کشورها، تسریع جذب و تامین سرمایه صنایع و بنگاههای تولیدی است. باقیماندن پول و سرمایه در دست مردم میتواند باعث رکود اقتصادی شود. بورس در این حوزه از اقتصاد نیز میتواند به ایفای نقش بپردازد. کارکرد بورس در کنترل رکود اقتصاد کشورها به این صورت است که با فعالکردن پساندازهای بیرونق و به کار بردن آن در خط تولید جدید و فراهمکردن تسهیلات برای شرکت مردم در تامین مالی لازم، نرخ تورم کنترل و ارزش سرمایهها حفظ میشود و در اقتصاد سالم و پویا، با این روش میتوان از حرکت سرمایهها بهسوی فعالیتهای سفتهبازانه جلوگیری کرد. بازار سرمایه با تجمیع سرمایههای کوچک و هدایت آنها به اجرای طرحهای توسعهمحور میتواند به رشد تولید ناخالص ملی و افزایش میزان اشتغال کمک کند و موجب حفظ و ایجاد تعادل اقتصادی شود.
از مزایای بورس برای شکوفایی اقتصاد میتوان به مواردی همچون جمعآوری سرمایههای جزئی و پراکنده و انباشت آنها برای تجهیز منابع مالی شرکتها؛ بکارگیری پساندازهای راکد در امر تولید و تامین مالی دولت و موسسات؛ کنترل حجم پول، نقدینگی و تورم از طریق فروش سهام و انتشار اوراق مشارکت؛ بورس به مثابه بازار رقابت کامل، رشد تولید ناخالص ملی، اشتغال و کمک به حفظ تعادل اقتصادی کشور؛ توزیع عادلانه ثروت از طریق گسترش مالکیت عمومی و ایجاد احساس مشارکت عمومی و افزایش درجه نقدشوندگی ثروت افراد اشاره کرد. بهطور کلی و با توجه به موارد مذکور میتوان اذعان کرد که تامین مالی باعث هدایت نقدینگی به سمت تولید میشود و میتواند مشکلات کنونی اقتصاد را تا حدود بسیار زیادی رفع کند.
سخن پایانی
بسیاری از فعالان اقتصادی معتقدند به دنبال کاهش قدرت اعتباری بانکها، استقبال بازار پول به تامین مالی صنایع کوچک و متوسط کاهش یافته و حرکت به سمت تامین مالی غیربانکی از ضروریاتی است که توجه به آن میتواند منجر به توسعه این بخش اقتصاد شود. یکی از راههای تامین مالی صنایع کوچک و متوسط از طریق بازار سرمایه است که علاوه بر بهبود جریان اعتبار در بنگاهها میتواند موجب افزایش تنوع و گسترش مشارکت در سیستم مالی شود.