چرا اصفهان کم آب شد؟
این روزها همه کسانی که حال نزار اصفهان را میبینند یک سئوال مشترک دارند که: «مقصر کیست؟». این سوال از منظر افراد مختلف پاسخهای مختلفی دارد که محل بحث حاضر نیست، اما آنچه مسلم است و از دریچه جامعه شناسی میتوان پاسخ آن را یافت، این نکته است که یک کنش اعتراضی با توجیه محرومیت نسبی شکل گرفته و کشاورزان اصفهانی را با ناکامی مواجه کرده است.
شاید بهترین راه برای پاسخ به این سوال، سرسپردن به فلسفه «تیغ ویلیام اوکام» است که در بیان عام به آن اصل اختصار تبیین نیز میگویند. طبق این اصل، هرگاه درباره علت بروز پدیدهای چند توضیح مختلف ارائه شود، در آن توضیحی که پیچیدهتر است احتمال بروز اشتباه بیشتر است و بنابراین در شرایط مساوی، احتمال صحیح بودن توضیح سادهتر بیشتر خواهد بود.
از دیگر سو طبق آمار اعلامی وزارت نیرو، ۹۲ درصد آب در مصارف کشاورزی، ۶ درصد مصارف شرب و ۲ درصد (تنها دو درصد) در بخش صنعت مصرف میشود. اکنون با این مقدمه پرسش این روزهای اصفهان را با درنظر گرفتن «تئوری اوکام» باید اینگونه پرسید: «در معضل خشکی زاینده رود، سوءمدیریت در آن ۹۶ درصد مصرف کشاورزی بیشتر موثر است یا ۲ درصد بخش صنعت؟». نه بر اساس تئوری اوکام بلکه هر عقل سلیمی نیز پاسخ را معطوف به گزاره اول خواهد دانست، اما از آنجا که منافع بسیاری از مغرضین در پیچیده کردن پاسخهاست، امروز انگشت اتهام کم آبی به سوی صنعت اصفهان است. از فولادمبارکه و ذوبآهن تا نیروگاه و سیمان.
اما فرض میکنیم جامعه ما بر اساس «پارادوکس ابیلین»، علیرغم اینکه میداند صنعت در این امر مقصر نیست، اما بر اساس اجماع کاذبی که رسانه برای او ساخته، همچنان صنعت را مقصر اصلی معضل زاینده رود بداند. پارادوکس ابیلین سال ۱۹۷۴ توسط جری هاروی استاد دانشگاه واشنگتن برای توجیه تفکرات جمعی و پرهیز از بیان شجاعانه امر اشتباه، مطرح گردید. پارادوکسی که در آن اثبات شد گاهی افراد اگرچه از موضوع حق نیز مطلع هستند، اما باز برای همراهی با جمع، موضع باطل را انتخاب میکنند. در این مورد نیز باز هم علیرغم آنچه مطرح شد به تئوری «تیغ اوکام» تن میدهیم و سادهترین پاسخ را برای این پارادوکس در نظر میگیریم.
درست حدس زده اید، فرض میکنیم آن استانداری که در یکی از استانها فرضیه تعطیلی صنایع اصفهان را برای نجات زاینده رود بیان کرده، از جایگاه اصفهان در صنعت کشور بعنوان قطب تولید فولاد ایران اطلاعی نداشته و ما نیز بر اساس فرضیه ایشان کل صنایع استان اصفهان را حذف کردهایم. اکنون باید به سئوال اول بازگشت. آیا باز معضل حل شده است؟ آیا مشکل بخش کشاورزی که ۹۲ درصد آب را در اختیار داشته و الان هیچ ندارد با این ۲ درصد حل خواهد شد؟
رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت اصفهان اعلام کرده است که کل صنایع این استان ۱۳۰ میلیون متر مکعب آب در سال قبل مصرف کردهاند. با توجه به اینکه اصفهان دارای ۵۶۸۰۰۰ هکتار زمین کشاورزی است با یک تقسیم ساده متوجه میشویم اگر کل آب صنایع استان را به زمینهای کشاورزی اختصاص دهیم، در هرماه صرفاً دو لیتر آب به هر مترمربع خواهد رسید. به عبارتی هر مترمربع زمین کشاورزی در هر ماه یک بطری آب سهم خواهد داشت. آنان که با کشتهای آببر اصفهان اعم از برنج و میوه و سبزی و … آشنایی دارند میدانند که این مقدار آب صرفاً شوخی است و برای کشت دیم هم قابل تصور نمیباشد.
حالا باز باید به تیغ اوکام متوسل شویم که پاسخ صحیح همان بود که در ابتدای مقال گفته شد. اما گویا برخی مسوولین و رسانههای قلم به مزد تلاش میکنند با تهییج احساسات مردم به جای تحلیلهای اوکامی، به تحلیلهای اوهامی روی بیاورند.
به قلم مالک شیخی
منبع: وطن امروز