داخلیسازی تجهیزات با بازدهی پایین
ایران به لحاظ منابع زیرزمینی نفت و گاز جزو کشورهای غنی و در حوزه گاز، دومین کشور پس از روسیه است. بهگفته کارشناسان فعال در حوزه نفت و گاز، ۴۵ درصد مجموع ذخایر نفتی کشور مورد سرمایهگذاری واقع نشده، که این رقم در بخش گاز به ۷۷ درصد میرسد. معاون وزیر نفت عنوان میکند، موجودی مخازن نفت و گاز در شروع کار دولت سیزدهم نسبت به سال ۱۳۹۹ کمتر بود اما با وجود مصرف قابلتوجه، بهتدریج این وضعیت بهبود یافت.
بازدهی برداشت نفت در کشور کمتر از استاندارد جهانی است
یکی از پرسشهایی که همیشه با کمبود در تامین گاز و برق موردنیاز کشور مطرح میشود این است که چرا ایران نتوانسته از این منابع زیرزمینی بهدرستی بهرهبرداری کند؟ آیا در تامین تجهیزات موردنیاز با مشکل مواجه هستیم یا به لحاظ فناوری، دستگاههای مورداستفاده در استخراج و پالایش روزآمد نیستند و اصلا چند درصد از این تجهیزات داخلیسازی شدهاند؟ در ادامه این پرسشها را از سعید میرترابی، کارشناس حوزه انرژی پیگیری کرد که در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
وضعیت ماشینآلات و تجهیزات موردنیاز صنعت نفت کشور برای استخراج چگونه است و چه میزان از این تجهیزات داخلیسازی شدهاند؟
صنعت نفت و گاز دو بخش بالادست و پاییندست دارند. بخش بالادست بیشتر مربوط به اکتشاف و استخراج نفت و گاز و تولید بوده و در بخش پاییندست، پالایش و بازاریابی فروش مطرح است. ما در هر دو بخش با مشکلاتی روبهرو هستیم.
صنعت نفت و گاز، صنعتی تکنولوژیک و هایتک بهشمار میرود. در بخش اکتشاف، شیوههای اکتشافی جدید و دستگاههایی برای لرزهنگاری پیشرفتهتر بهطورقطع منابع نفتی و گازی را دقیقتر ردیابی میکنند. ما در این قسمت با فناوری روز جهان فاصله داریم؛ هرچند بخشی از تجهیزات و دستگاهها بومیسازی شدهاند. اگر در این زمینه با شرکتهای معتبر بینالمللی همکاری شود و دانش فنی ارتقا پیدا کند، بهطورقطع به صنعت نفت و گاز کشور کمک زیادی خواهد شد.
در بخش تولید، تجهیزاتی برای حفاری و استخراج نیاز است و در این قسمت، نیازمند استفاده از روشهایی بهروزتر برای افزایش بازدهی هستیم. البته در این قسمت، بخشی از تجهیزات برای حفاری بومیسازی شدهاند و حتی اسکلههای شناور ساختهایم.
از سوی دیگر، به لحاظ کیفیت و کارآمدی قطعات هم تاثیرگذار است. محصولات داخلی نسبت به قطعات شرکتهای معتبر بینالمللی، توانمندی بالایی ندارند. پیش از تحریمها، بخشی از این قطعات تحتلیسانس ساخته میشد و با نظارت تولیدکنندگان معتبر جهانی کیفیت تجهیزات ساختهشده برای صنعت نفت و گاز بسیار کمککننده بود. این همکاری بهدلیل مشکلاتی که در حوزه تحریمها وجود دارد یا خیلی شکل نگرفته یا اگر همشکل گرفته، متوقف شده است. در افزایش بازدهی در تولید، ایران از نظر بهرهوری میدانهای نفت و گاز خیلی موفق نبوده، در حالی که کشورهای همسایه بسیار بالاتر از ما از میدانهای نفتی و گازی خود برداشت داشتهاند و بهرهوری در تولید این کشورها، قابل مقایسه با ایران نیست.
عنوان میشود عمان و قطر بسیار بیشتر از ایران از میدانهای نفتی و گازی مشترک برداشت دارند.
بله. حتی عربستان دو برابر ایران در تولید نفت و گاز بازدهی دارد. بازدهی به این معنی است که از منابع درجای میدانها چقدر میتوانیم استخراج کنیم. متوسط بازدهی برداشت عربستان بالاتر از ۵۰ درصد و در ایران برداشت از میدانها ۲۷ تا ۲۸ درصد است. فاصله بازدهی برداشت بین ایران و عربستان خیلی زیاد است که البته تمام این مسئله به تکنولوژی برنمیگردد. بخشی از این بازدهی به وضعیت خود میدانهای ما برمیگردد که کمبازدهتر از میادین نفتی و گازی عربستان است. بخشی هم به فناوری و داشتن یک برنامه مدون برای برداشت از میدانهای نفتی و گازی برمیگردد، چراکه در این بخش ضعیف عمل کردهایم.
افزایش بازدهی به منابع مالی نیاز دارد تا در کنار روزآمدی تجهیزات، این فاصله کمتر شود.
اگر خسارت ناشی از این امر موردمحاسبه قرار گیرد، شاهد خواهیم بود که مثلا فقط در یک بازده زمانی، صدها میلیارد دلار ضرر و زیان متوجه صنعت نفت کشور شده، زیرا استخراج از میدانها کمبازده بوده است.
مفهومی در این صنعت، بهنام تولید صیانتی وجود دارد؛ یعنی تولیدی انجام شود که برای چاههای نفتی آسیبزا نباشد و بتوان بیشترین میزان ممکن نفت را برداشت کرد. گزارشهای آماری در اینباره اعداد خوبی برای کشورمان را نشان نمیدهد. این اعداد گویای این هستند که هم در بخش تجهیزات و دستگاهها و هم در دانش فنی، منابع مالی کافی نبوده و نتوانستهایم حداقل استانداردها را داشته باشیم.
حداقل استاندارد در حوزه استخراج نفت چقدر است؟
این عدد ۳۳ درصد است و ما ۶ درصد از حداقل استاندارد جهانی پایینتر هستیم.
وضعیت صنعت نفت و گاز در بخش پاییندست به لحاظ تولید تجهیزات چگونه است؟
در تولید و داخلیسازی تجهیزات برای پالایش وضعیت بهتر است. در این بخش، به اندازه بخش بالادست که فناوریها همه روزآمد هستند، توانستهایم تجربههای خوبی داشتهایم. در ساخت انواع پالایشگاهها و توربینها موفقتر عمل کردهایم اما موضوع مهم این است که دانش و تکنولوژی در این بخشها مانند سایر صنایع، ایستا نیست و پیشرفت فناوری در مدتزمانی کوتاهتر در کشورهای صنعتی در حال رخ دادن است.
کشورها دائما بهدنبال ارتقای دانش فنی و روزآمدی تجهیزات هستند. اگر همکاری با شرکتهای معتبر جهانی وجود نداشته باشیم، دچار افت میشویم و این طبیعی است.
سطح همکاریها بهدلیل تحریم، محدود شده و مشکلاتی در این حوزه وجود دارد؛ البته این محدودیتها موفقیتهایی را هم مانند ایجاد پالایشگاههای گاز، نفت، بنزین و... بهدنبال داشته است. البته زمان اجرای این پروژهها نسبت به استانداردهای جهانی بسیار طولانیتر است و همین امر راندمان کاری را کاهش میدهد.
عنوان کردید صنعت نفت و گاز در بخش پاییندست و برای راهاندازی پالایشگاهها و داخلیسازی تجهیزات موردنیاز در این بخش، عملکرد بهتری داشته است. یکی از گلایهها این است که ایران دومین کشور گازی در جهان است اما در فصل زمستان دچار کمبود گاز شده و در این زمینه، مشکلاتی برای صنعتگران بهوجود آمده است. در حوزه تولید و تامین تجهیزات نفتی و گازی چه کشورهایی پیشتاز هستند؟
بهطور کلی، صنعت نفت و گاز، صنعتی امریکایی است؛ بنابراین شرکتهای نفت و گاز این کشور، روزآمدترین شرکتها بهشمار میروند. در واقع صنعت نفت در امریکا متولد شده و خصوصی است؛ بنابراین سرمایهگذاری هنگفتی داشته است. امروز شرکتهای امریکایی در ارائه فناوریهای نوین بهلحاظ سختافزاری و نرمافزاری پیشتاز هستند. بهعنوان مثال در حالحاضر امریکا از تکنولوژی در حال بهرهبرداری است که نفت شیل تولید میکند. (نفت شیل یا نفت پلمهسنگی یا شنی، نفت نامتعارفی است که از گرماکافت، هیدروژنهکردن و انحلال گرمایی خردههای پلمهسنگ نفتی بهدست میآید. این فرآیندها مواد آلی درون سنگ و شن (کروژن) را به نفت و گاز مصنوعی تبدیل میکنند. از نفت حاصل شده میتوان بلافاصله بهعنوان سوخت استفاده کرد یا با افزودن هیدروژن و زدودن ناخالصیها مانند سولفور و نیتروژن، ارتقا داد تا بهعنوان ماده اولیه وارد پالایشگاه شود. محصولات پالایششده را میتوان در همان مصارفی بهکار برد که محصولات پالایششده نفت خام بهکار میروند.)
با وجود اینکه ایران، اروپا، روسیه، چین و... نفت شیل دارند اما توانایی استخراج آن را ندارند البته تنها مشکل به این موضوع برنمیگردد. بهعنوان مثال در اروپا بهدلیل تراکم جمعیت، مسئله زیستمحیطی نیز مطرح است.
در صنعت نفت و گاز همیشه شرکتهای امریکایی پیشتاز بودهاند و تقریبا بخش زیادی از فناوریهای جدید را این شرکتها ارائه میدهند.
در ادامه این شرکتهای آلمانی هستند که در حوزه تجهیزات و دستگاههای فناوری در رتبه دوم قرار دارند. آنها تجهیزات پالایشگاهی تولید میکنند که از کیفیت بالایی برخوردارند. زیمنس یکی از این شرکتهاست. البته شرکتهای فرانسوی هم در این حوزه فعالیت خوبی دارند. این کشورها در ارائه تجهیزات و فناوری نوین صنعت نفت و گاز جهان جزو رتبهدارها هستند. پس از آنها کشورهایی مانند نروژ قرار دارد که دیرتر به این حوزه ورود کردهاند. حتی کشوری مانند مالزی در تولید و تامین این تجهیزات از ایران جلوتر است. دلیل موفقیت این کشورها در تولید به همکاریهای فرامرزی و جهانی آنها برمیگردد. یکی از ویژگیهای صنعت نفت و گاز این است که شرکتها، پروژههای خود را بهطور اشتراکی به اجرا درمیآورند؛ سرمایهگذاریهای مشترکی که در بطن آنها انتقال دانش فنی، فناوری و تجربه نهفته است.
طبیعی است این همکاریهای بینالمللی سببشده شرکتها بهلحاظ فناوری همیشه روزآمد باشند و فاصله خود را با شرکتهای بزرگ و معتبر امریکایی کم کنند. چین و روسیه هم در این مسیر حرکت میکنند. بهعنوان مثال، چین با درنظر گرفتن مشوقهایی از شرکتهای امریکایی دعوت به همکاری کرده تا با راهاندازی شرکتها، فناوری را نیز منتقل کنند.
پس معتقدید برای داخلیسازی و ارتقای کیفیت، برقراری ارتباطات بینالمللی ضرورت دارد؟
بله. بخشی از تجهیزات با کمک دانش فنی مهندسان داخلی قابل ساخت و تامین است اما همکاری و مشارکت در پروژههای بینالمللی بستر را برای ارتقای دانش فنی و روزآمد فراهم میکند. ارتباط با شرکتهای بینالمللی یکی از کانالهای مهم برای کسب فناوری است.
درحالحاضر ایران در ساخت تجهیزات صنعت نفت و گاز در چه رتبهای قرار دارد؟
اگر این مقایسه با کشورهای همسایه باشد به لحاظ داخلیسازی جلوتر هستیم اما بومیسازی داخلی لزوما به این معنی نیست که در بهرهبرداری هم جلوتر هستیم، زیرا عنوان شد عربستان در برداشت از میدانهای نفتی و گازی دو برابر ایران بازدهی دارد که یک دلیل آن به این برمیگردد که میدانهای نفتی و گازی این کشور پربازده است و بخشی هم بهطورقطع به سطح فناوری تجهیزات و دانش فنی و روشهای پیشرفتهتر تکنولوژی برمیگردد.
برای استفاده از روشهای برداشت بالا، منابع مالی نیاز است. در اینباره وزیر نفت گلایه آشکار کرده پولی که باید به صنعت نفت اختصاص داده شود، اختصاص نیافته و در این صنعت عقب ماندهایم.
صنعت نفت نخستین صنعت درآمدزا در کشور است. با توجه به این امر، چرا منابع مالی موردنیاز برای سرمایهگذاری و توسعه را در اختیار نداشته است؟
معمولا در برنامههای بودجهای دولت ۱۴.۵ درصد درآمد نفت به خودش اختصاص مییابد. این عدد در زمانهای تحریم یا افت قیمت نفت نوسان دارد. مثلا در دوره تحریم که گزارشها از کاهش فروش نفت حکایت دارد، درصد اختصاص یافتهشده کمتر از ۱۴.۵ درصد بوده است. یا زمانی ۵۰ میلیارد دلار نفت فروخته میشود، ۱۴.۵ درصد آن مثلا حدود ۸ میلیارد دلار میشود اما زمانی که فروش ۲۰ میلیارد دلار است، حتی اگر کل ۱۴.۵ درصد تخصیص داده شود، مبلغ کمتر خواهد بود که پاسخگوی نیازها این صنعت نیست. ما عمدتا بهدلیل تحریمها، مشکلات جدی در فروش نفت داشتهایم. زمانی که بحث یارانهها هم مطرح شد، وزیر نفت وقت عنوان کرد با پرداخت این یارانهها، دیگر پولی برای وزارت نفت باقی نمیماند. بارها از سوی مدیران این صنعت گلایه شده که این عوامل مانعی بوده تا به شکل منطقی سرمایهگذاری در احیا و ارتقای صنعت انجام نشود. مشکل دیگر به سوءمدیریتها برمیگردد. گاهی پروژههای نفت و گاز به شرکتهای خارجی یا داخلی داده شده که عمدتا تجربه نفتی نداشته و فقط پول کافی در اختیار داشتهاند؛ مانند صندوقهای بازنشستگی و شرکتهای بیمه. در واقع بخش خصوصی دارای اهلیت هم وجود نداشته تا برای سرمایهگذاری به این صنعت ورود کند.