تحقیق و توسعه قربانی ساختار معیوب
صنعت خودرو کشور همچنان با چالشهای متعددی از جمله کمبود تحقیق و توسعه روبهرو است که این خلأ به شدت بر کیفیت، نوآوری و رقابتپذیری محصولات تأثیر گذاشته است. نبود تمرکز کافی بر پژوهشهای کاربردی و سرمایهگذاری ناکافی در این حوزه سبب شده بسیاری از ظرفیتهای فناورانه و تولیدی در این صنعت بهدرستی شکوفا نشوند. در چنین شرایطی، نقش کلیدی تحقیق و توسعه در بهبود وضعیت صنعت خودرو بیش از هر زمان دیگری حس میشود. در همین راستا و به بهانه روز پژوهش، صمت با امیرحسن کاکایی، پژوهشگر صنعت خودرو و عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت گفتوگویی انجام داده که در ادامه میخوانید.
جای خالی استراتژی تحقیق و توسعه در صنعت خودرو بهخوبی از وضعیت این صنعت نمایان است. درباره این استراتژی برای ما بگویید اینکه نگاه کلان ما در این بخش چگونه است و در چه جایگاهی قرار داریم؟
متاسفانه ما در گردابهای نزولی افتادهایم که بیرون آمدن از آن بسیار سخت است. به اسم رقابت سالهاست به هرکسی که از راه رسیده و کمی پول و امکانات داشته، مجوز ایجاد خودروسازی دادهایم. ۳، ۴ خودروسازی بزرگ از قبل از انقلاب داشتیم که در دهه هفتاد روی آنها تمرکز کردیم که هم خود آنها رشد کردند و هم تحقیق و توسعه در آن رشد کرد. در آن دهه طلایی، زنجیره تامین هم به سرعت رشد کرد و ما میرفتیم که در دهه هشتاد از آن بهرهبرداری کنیم. اما به ناگاه در دهه هشتاد با افزایش شدید درآمدهای ارزی، و روی کارآمدن دولتهای پوپولیست، کل مسیر عوض شد و با سیاستهای ضدتولید بیماری هلندی در کشور عود کرد. اما بدتر از آن در دهه نود انگار حاکمیت شروع کرد به انتقام از این صنعت بزرگ و هر چه در توان داشت برای تخریب این ۲، ۳ غول صنعتی به کار برد و هماکنون بعد از حدود ۱۵ سال، ما ماندهایم با دو غول صنعتی زیانده و چندین خودروساز مونتاژکار که اصولا نیازی به تحقیق و توسعه ندارند. البته امسال ایرانخودرو تا حدودی بهدست بخش خصوصی افتاد و در آنجا تغییر و تحولاتی در حال وقوع است، اما واقعیت این است که تحقیق و توسعه در صنعت خودرو نیازمند ثبات سیاستها و البته از آن مهمتر ثبات شرایط اقتصادی و قابلیت پیشبینی است. کرمان موتور سه سال گذشته گام مهمی برای داخلیسازی مبتنی بر تحقیق و توسعه کاربردی برداشت، اما بهدلیل همین بیثباتیها در سیاستگذاریها در عمل شکست خواهد خورد.
برای ایجاد صرفه اقتصادی برای تحقیق و توسعه لازم است شرکتها بزرگ باشند و در مقیاس اقتصادی تولید کنند، اما در ایران با اینهمه خودروساز و تورم دائمی و عدمثبات سیاستها وجود انواع سیاست ضدتوسعه که راهحل مشکلات مملکت را واردات میداند، تحقیق و توسعه نمیتواند دوباره پا بگیرد. از اینرو احتمالا حتی با خصوصیسازی کامل هم تحقیق و توسعه در صنعت خودرو دیگر پا نخواهد گرفت. توجه داشته باشید که در دنیا تحولات بزرگی در حال رخ دادن است و عملا غولهای جهانی در حال پوستاندازی هستند و جبهههای جدیدی در رقابت شکل میگیرد که هزینههای سنگین تحقیق و توسعه در این صنعت را در اکوسیستمی پویا و پیچیده تحمل میکند تا در جنگ تجاری جهانی در صنعت خودرو پیروز شوند. بهراحتی میتوان دو جبهه چین و امریکا را دو بازیگر اصلی این جنگ دانست که اروپا، ژاپن و کره بهعنوان دنبالهروها، در حال بازسازی ساختار پشت جبهه هستند. متاسفانه ما که ظاهر در جبهه چین قرار داریم، بازیگر مهم و تاثیرگذاری در توسعه آن نیستیم و فقط مصرفکننده خوبی محسوب میشویم.
شرایط تحریم و محدودیت دسترسی به فناوری بهانه خوبی برای در اولویت قرار ندادن R&D است. به نظر شما آیا یکی از راهکارهای عبور صنعت خودرو از بحرانهای کنونی تحقیق و توسعه نیست؟
وقتی در صنعت خودرو حرف از تحقیق و توسعه میزنیم، یعنی هزینهکرد سالانه بهطور متوسط حدود ۳درصد فروش دنیا و میلیاردها دلار است. ضمن اینکه حتی همین هزینهکرد هم در یک فضای بینالمللی است که بسیاری از کالاها و فناوریها بهطور مشترک استفاده میشود. بهعنوان مثال همین چین را مشاهده کنید. چین با سرمایهها و فناوری غربی (ژاپن و کره جنوبی) به اینجا رسیده و حالا با وجود بیش از ۳۰ شرکت غول و بچهغول و بیش از ۱۹۰ برند، شرکتهای صوری که از فناوریهای آن غولها استفاده میکنند، بهتدریج با وجود دهها مرکز تحقیقاتی و طراحی و مهندسی که سالها روی آنها سرمایهگذاری کرده از رقبای غربی خودش جلو افتاده است. جایی مانند چین از حدود بیستوپنج سال پیش حتی برای امروز که میخواست از امریکا جلو بزند، برنامه داشت و آرام و با وقار بدون سروصدا پیش رفت. اما ما چه؟ دائما نمایش و حرف و البته پول دور ریختن. اصولا وقتی پول صرفشده روی تحقیق و توسعه از حدی کمتر باشد، به جای سرمایهگذاری، تبدیل به هزینه شده و بهتدریج محو میشود. بهعنوان مثال سرمایهگذاری دهه هفتاد ما را روی موتور بررسی کنید. واقعا پیشرفت کردیم. اما سرمایهگذاری ناقص بود، چون باید همزمان روی روشهای تولید خود موتور و اجزاء آن هم سرمایهگذاری میکردیم. باید روی فراهم آوردن سوخت متناسب با فناوری هم سرمایهگذاری میکردیم. اما هیچکدام انجام نشد. از اینرو مردم در عمل چیزی که ما وعده داده بودیم را حس نکردند. نتیجهاش انتقامگیری در دهه نود از این صنعت بود و با سیاستگذاریهای غلط کار را به جایی کشاندهاند که امروز میرود مهمترین مرکز تحقیقاتی ما در این زمینه که کارهای معتبری در سطح بینالمللی انجام میداد، تبدیل به یک تحویلگیرنده تخصصی موتورهای جدید شود و عملا تحقیق و توسعه اصیل را کنار بگذارد. همین وضعیت درباره مرکز تحقیقات خودرو پیشآمده است. تازه از نظر من باید شانس بیاوریم که در چند سال آینده کلا این مراکز را هم تعطیل نکنند، چراکه از آن بالاتر خود شرکتهای خودروسازی ما که تلاشی در جهت افزایش داخلی سازی از طریق تحقیق و توسعه داشتند در حال تبدیل شدن به مونتاژکارانی تمامعیار هستند. با این دستفرمان کار به جایی میرسد که ما تبدیل به کارگر محلی چینیها میشویم. ما زمانی انقلاب کردیم و نمیخواستیم کارگر محلی امریکاییها باشیم، اما امروز کار را بهجایی رساندند که به همان چینیها هم داریم رضایت میدهیم. این نتیجه دو مسیر کاملا متفاوت است که متاسفانه هر دو به اینجا همگرا شد: سیاستهای غلط بیستوپنج سال گذشته و تحریمهای بیست سال گذشته که در هشت سال اخیر به اوج رسیدهاند و دسترسی ما را حتی درزمینه قطعات و تحقیقات خیلی سادهتر به شرکتهای معتبر بستهاند. امروز ما به جایی رسیدهایم که حتی خودرو وارداتی را از نمایشگاهداران (بخوانید دستفروشان) چینی و منطقهای میخریم و بدون هیچ گارانتی وارد کشور میکنیم؛ چه برسد به تولید و تحقیق و توسعه که اصولا تحریم هستیم.
ساختار سازمانی R&D در صنعت خودرو گاها وجود دارد، اما در واقعیت اثرات آن خیلی ملموس نیست و ظاهرا ما خیلی عقب افتادهایم. نظر شما چیست؟ در کل تحقیق و توسعه در صنعت خودرو را چگونه میبینید؟
ما دارای ساختار تحقیق و توسعه مناسبی در صنعت خودرو بودهایم و هنوز دارای بهترین ساختار در بین تمام صنایع تجاری (منظورم غیرنظامی است) هستیم. بدون شک هنوز اکوسیستم موجود توسعه فناوری و نوآوری موجود این صنعت که رو به مرگ است، بهترین دارایی ماندگار و ارزشمند این صنعت است. اما چنین ساختاری بدون تزریق پول و پروژه و بدون روابط جهانی خودبهخود تبدیل به مردابی میشود که بهتدریج آب آن تبخیر شده و مانند دریاچه ارومیه تبدیل به یک بیابان میشود. توجه داشته باشید که در دنیا هم کل شبکه و اکوسیستم نوآوری در صنعت خودرو به دلایل مختلف ازجمله هزینههای بالا به هم متصل است. امروز اگر تحریمهای ما روی ژاپن هم اعمال شود، آنها هم بهسرعت دچار فرسودگی شدید میشوند. بهخصوص امروز در قرن بیست و یکم تقریبا میتوانم ادعا کنم که هیچ کشوری بهتنهایی نمیتواند برتری خود را حفظ کند. کما اینکه همین امریکای جنایتکار طماع دارد کار خود را به جایی میرساند که از آن جایگاه ابرقدرتی پایین بیاید و بهناچار با دیگران همکاریهای همسطح برقرار کند. همانطور که مشاهده میکنید، با اینکه جنگ تجاری است، اما طرفین نمیآیند روابط دانشگاهی و فناوری خود را یکدفعه قطع کنند. هرکار میکنند، با احتیاط و کاملا حساب شده است. حداقل درباره صنعت خودرو همچنان همکاریهای بینالمللی کاملا سر جایش است و توسعه با همکاری بینالمللی پیش میرود. ما هنوز آدمهای بسیار ارزشمندی در این صنعت داریم و امروز دو اتفاق خوب هم در حال رخ دادن در این صنعت است که فرصت خوبی است برای اینکه دولت و مجلس در سیاستهای ضدتوسعهای خود تجدیدنظر کنند. نخستین آن خصوصیسازی است. وقتی خصوصیسازی انجام شود، خودبهخود بخش خصوصی بهطور واقعی دنبال سود میرود و اگر جایی هم نمایشی میدهد، برای برندسازی است. پس ظرفیت بازگشت به واقعیتها افزایش مییابد. دومین اتفاق این است که اگر اینطور که من پیشبینی میکنم دو خصوصیسازی درراه (ایرانخودرو سایپا) درست انجام شود، ما دو ادغام بزرگ (با بهمن و کرمان موتور) خواهیم داشت. شاید هم ایرانخودرو توان خرید سایپا را هم داشته باشد. در این حالت ما با یک یا دو غول صنعتی خصوصی روبهرو خواهیم شد که چارهای جز رویکرد نوآورانه به صنعت نخواهند داشت. حال میماند وظیفه دولت و مجلس که سود را در کدام مسیر تعریف کنند؛ مونتاژکاری واردات یا توسعه داخلی. در مورد ایرانخودرو کاملا مطمئن هستم که صاحبان جدید ظرفیت شدیدی دارند که تحقیق و توسعه را با سرعت افزایش دهند. آنها این کارهاند. اگر به غیر از این است، بدانید که ریلگذاری دولت اشکال دارد. درباره این ریلگذاری بارها توضیح دادهام که چگونه دولت و مجلس با تورمزایی و توزیع رانت و اختلال در مسیر قیمتها در بیشتر بازارها ازجمله بازار ارز، مسیر سرمایهگذاران را منحرف میکند و امروزه واردکنندگان و سپس مونتاژکاران بیشترین سود را میبرند. پس باید دعا کنیم همزمان با خصوصیسازی دولت و مجلس به خود بیایند و مسیر را اصلاح کنند.
تحقیق و توسعه در عصر هوش مصنوعی در جهان بسیار موردتوجه است و ما هنوز در حد یک اتاق تزیینی برای بازدید مدیران ارشد آن را میشناسیم. در صنعت خودرو البته کارهایی انجام میشود اما بسیار ضعیف به نظر میرسد و خیلی گاها مورد تمسخر قرار میگیرد ایراد را در کجا میبینید و برای اصلاح رویه چه باید کرد؟ چرا با وجود حجم بالای تولید و سابقه طولانی خودروسازی در کشور، هنوز ساختار پایدار و کارآمدی برای تحقیق و توسعه در خودروسازان و زنجیره تأمین شکل نگرفته و R&D در عمل در حاشیه تصمیمگیریهاست؟
هوش مصنوعی در این یک حرکت ظاهری است و اتفاقا بهزودی بر ضد ما تمام میشود؛ چراکه باعث میشود همان حداقلهای استفاده از هوش انسانی و عقل بشری کمتر شود و این هوش مصنوعی است که آنها را هدایت کند؛ هوشی که سرنخش دست دشمنان و رقبای ما است. ضمن اینکه ما هر کاری در این زمینه میکنیم نمایش است و افراد دستاندرکار عملا در حال استفاده از امکانات روبنایی هوش مصنوعی و ارائه نمایشهای گرانقیمت هستند. یادآوری میکنم هر گونه تحقیق و توسعه ناقص به معنی قطعی پول دور ریختن است. سرمایهگذاری درست درزمینه هوش مصنوعی برای اینکه ما به یک کشور دارای فناوری تبدیل شویم، چند میلیارد دلار یکجا پول میخواهد. این در حالی است که ما با پولهای کوچک خود میرویم و تجهیزات سختافزاری را با دور زدن تحریمها به چند برابر نرخ و با تاخیر میخریم و همزمان در دنیای پیشرفته همان سختافزارها دارند جای خود را به کوآنتوم کامپیوتینگ میدهند. این وسط فقط جیب یک عده دلال پر میشود و ما دانشگاهی مدتی دلخوشیم. از آنطرف خود هوش مصنوعی نیازمندیهای حقوقی و ساختاری دارد. یکی از نخستین موارد آن دسترسی به بانک اطلاعاتی بزرگ و اینترنت قابلاطمینان پر سرعت است که در هر دوی اینها در ایران دچار اختلال است. پس امکان ندارد تا قبل از تسلط کامل چینیها و غربیها به این فناوری و حاکمیت آنها بر کشور ما در این زمینه ما بهموقع راه افتاده باشیم و این موضوع بسیار خطرناکی است. تاکید کنم هوش مصنوعی یک سیستم مکمل بر سیستم موجود در دنیاست و بر پایه دانش و اطلاعات گسترده بشری بنا شده است و بهزودی فرمان را از دست بشر عادی میگیرد و اگر نتواند فرمانده خود را (که همان صاحبان سختافزارها و نرمافزارهای اصلی هستند) دور بزند، نهایتا از او فرمان میبرد و نه کس دیگر ازجمله ما. لذا کلا در پنج سال آینده نظام تحقیق و توسعه که نه، بلکه کل نظام تجاری و اقتصادی دنیا دچار تغییر و تحولی اساسی خواهد شد که ظاهرا با این دستفرمان ما جایگاهی در آن نداریم.
مهمترین خلأهای نهادی، مالی و انسانی در حوزه تحقیق و توسعه صنعت خودرو چیست که باعث شده مسیر حرکت از مونتاژ و مهندسی معکوس به سمت طراحی پلتفرم و فناوری بومی، کند و گاه متوقف شود؟
هیچ خلأ قانونی مرتبط با تحقیق و توسعه نداریم. بزرگترین مشکل ما قوانین و سیاستهای ضدتوسعهای ما است که همیشه دلالان را نسبت به تولیدکنندگان جلو میاندازد و در تولید هم همیشه مونتاژکاران نسبت به تولیدکنندگان داخلی جلو میافتند و در میان آنها که تولید میکنند، آنها که همه فناوری را میتوانند از خارج بیاورند جلوتر از کسانی میافتند که میخواهند با تحقیق و توسعه به جایی برسند. همچنین قانون هیچ حمایت پایداری از توسعهدهندگان واقعی فناوری نمیکند و اجازه میدهد که از فناوریهای خارجی هم بدون رعایت حقوق مالکیت معنوی بهرهبرداری شود. لذا عملا در بیشتر موارد تحقیق و توسعه داخلی هم نسبت به فناوریهایی که بدون حق لیسانس (با کپیبرداری) در ایران استفاده میشوند، اقتصادی نخواهند شد. ضمنا ما متاسفانه موضوع ماشینسازی در کشور به باد فراموشی سپردهایم. کشوری که در ماشینسازی حرفی برای گفتن ندارد و از آنطرف حقوق مالکیت معنوی را کوچک میشمارد، قطعا نمیتواند فناوریهای ناشی از تحقیق و توسعه را هیچگاه به مقیاس اقتصادی برساند (البته منظورم در صنایعی همچون صنعت خودرو و لوازمخانگی است) و آخرش در واقعیت فناوری خروجی ماشینآلات خارجی خواهد بود و نه داخلی. آنچه از فناوری و تحقیق و توسعه در کشور کاربردی میشود تنظیم متناسب با کاربرد (کالیبراسیون) هر فناوری میشود و نه بهطور واقعی توسعه فناوری.
چه عواملی باعث شده خروجی قابللمس تحقیق و توسعه (محصول جدید، فناوری نو، بهبود کیفیت و کاهش مصرف سوخت) با میزان هزینهکرد ادعایی شرکتها در R&D تناسب نداشته باشد و چگونه میتوان این چرخه معیوب را اصلاح کرد؟
سرمایهگذاری کامل و همهجانبه و برنامهریزیشده حداقلهای یک تحقیق و توسعه کارآمد است. پولی که باید در یک سال خرج شود تا به نتیجه برسد، اگر طی ده سال خرج شود، عملا ارزشی ایجاد نمیکند. بماند که در کشور ما که تورم ۴۰ درصدی داریم، همین هزینه حداقل ۲۹ برابر میشود. لیکن چون خروجی دیر میرسد، عملا بیارزش میشود. نمونه آن را میتوان در توسعه موتورهای احتراق داخلی مانند موتور دیزل و موتور سه سیلندر مشاهده کرد. همچنین ثبات اقتصادی و احترام به حقوق مالکیت معنوی، چه داخلی و چه خارجی یک رکن اساسی در این زمینه است. ضمنا بدون ارتباط قابلاطمینان و اعتماد بینالمللی امکان انجام تحقیق و توسعه بهرهور از منظر اقتصادی نیست. بماند که ما به تمام دلایل فوقالذکر، نهتنها ساختار تحقیق و توسعه کارآمدی نداریم و نهتنها پولهایمان را دور ریختهایم، بلکه منابع انسانی ارزشمند خود را نیز بهسختی در عمل تنبیه کردهایم یا فراریشان دادهایم و یا به انزوا کشاندهایم. آنها که ماندهاند و به انزوا نرفتهاند، عمدتا یا وارد دسته رانتخواران شدهاند و یا ثروتی به ارث رسیده داشتهاند. به غیر از این با این ساختار معیوب کسب درآمد واقعی ناشی از فروش توسعه فناوری امکانپذیر نیست.