توهم پیشرفت با واردات فناوری
دوران معاصر پارادوکسی فریبنده را پیش چشم ما گشوده است؛ جوامع پیشرفته، رباتها، هوش مصنوعی و خودروهای خودران را چون ویترین تمدن خود میآرایند و در آنسو، جوامع در حال توسعه، مسحور این نمایش پرزرقوبرق، از بیم عقبماندن، بیتابانه فناوری میخرند تا وانمود کنند از قافله جا نماندهاند. آنها ترجیح میدهند «داشته باشند» تا «بسازند»، زیرا مهمتر از پیشرفت، نمایش پیشرفته بودن است. اما حقیقتی بنیادین را از یاد بردهاند؛ فناوری تنها پوستهای از توسعه است. این تب رفاه فناورانه، واقعیتی ژرف را میپوشاند؛ اقیانوسی آرام و ناپیدا در زیر این فناوریها جریان دارد، بلوغ نهادی که بدون صلابت آنها، هیچ فناوری نمیتواند توسعه اصیل را بپروراند. صمت در این گزارش نگاهی دارد به مسیر پیشروی ایران در چارچوب توسعه اقتصادی و صنعتی که در ادامه میخوانید.
بهصورت خطرناکی، گفتمان توسعه در کشور با تأکید فزایندهای بر راهحلهای فناورانه متمرکز شده است. از هر کسی از فناوری غربی و شرقی تقلید کند و بومیسازی چشمبسته کند، استقبال میکنیم! سازمانی در حمایت از رشد دانشبنیانها درست کردهایم، اما در حمایت عملی نوآوران واقعی که سعی در جا انداختن فرهنگ فناوری ریشهای دارند، خیلی مواقع فقط طبل پر سر و صدایی داریم! این در حالی است که گسترش سریع فناوری، بدون فراهم بودن بسترهای اکوسیستم لازم، نمیتواند موفق و تاثیرگذار باشد. برای آنکه نوآوری به نتایج مطلوب دست یابد، ضروری است که با ظرفیتهای اقتصادی، تقاضای بازار و توان جذب صنعت هماهنگ رشد داشته باشد. عدمتوازن در این زمینه، خطر دلسردی و ناکامی نوآوران را به همراه دارد. اشتباه نشود، هدف نفی اهمیت فناوری تا آمادگی صد درصدی نهادی نیست، بلکه تأکید بر این نکته است که بزک فناوری نمیتواند راهگشا باشد. ما نیازمند نگاهی متوازن به تمامی ابعاد توسعه، از جمله تقویت نهادها هستیم.
واقعیات و توهمات پیشرو ایران در مسیر توسعه
علی میرزاییسیسان، پژوهشگر حوزه صنعت با اشاره به وضعیت ایران در مسیر توسعه به صمت اظهار کرد: درباره برنامه توسعه مهم این است که بدانیم میخواهیم چگونه کشوری در توسعه باشیم؟ میخواهیم با صبر و حوصله مسیر آسیای جنوبشرقی را بپیماییم، یا بدون درک ادبیات انتقال فناوری، بر یکشبه شدن مثل غرب در فناوری پافشاری کنیم؟ و مهمترین پرسش اینکه فناوری وارداتی به چه درد توسعه اقتصاد و صنعت ما میخورد؟ شاید مهندسی معکوس بینتیجه تنها نتیجه آن باشد. همانطور که میدانید موفقیت انتقال فناوری به عوامل متعددی از جمله ظرفیت جذب، کیفیت سرمایه انسانی، زیرساخت فیزیکی و محیط نهادی بستگی دارد. بدون این بنیانها، فناوری وارداتی نه تنها کارآمد نیست، بلکه میتواند منابع را از سرمایهگذاریهای مولدتر منحرف کند. میرزاییسیسان به شواهدی از گفتمان علمی در این حوزهها در کشور در دهههای اخیر اشاره کرد و ادامه داد: آمادگی نهادی مسئولیت یک فرد و نهاد نیست، بلکه آمادگی نهادی به مجموعه ظرفیتهای هماهنگ و یکپارچه نهادهای کلیدی کشور در سطوح سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرای قانونمند در حوزههای صنعتی، اقتصادی و اجتماعی اطلاق میشود. این مفهوم تمامی ابعاد تحول صنعتی را دربر میگیرد؛ از توسعه و تقویت شبکههای تأمین گرفته تا شکلدهی نظام مالی کارآمد و ارتقای سازوکارهای قانونگذاری. دستیابی به چنین سطحی از آمادگی، نیازمند دستگاه اداری توانمند در تدوین و اجرای سیاستهای صنعتی استراتژیک، طراحی چشماندازهای میانمدت توسعه، و ایجاد بسترهای نهادی مناسب برای جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی و گسترش رقابت سالم است. تحقق این فرآیند همچنین مستلزم استقرار کامل حاکمیت قانون، کنترل فساد و تعمیق شفافیت و پاسخگویی در ساختارهای تصمیمگیری است. در نهایت، میزان آمادگی نهادی را میتوان شاخصی از موفقیت در اجرای تغییرات کلان صنعتی مثلا خصوصیسازی، و سنجهای برای ارزیابی میزان تحقق اهداف توسعه ملی با جذب فناوری دانست. وی با اشاره به اقدام مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۲۵، که با طرح هشت اصل راهنما برای نوآوری مسئولانه همکاریمحور، پایدار، تابآور، انسانمحور، شفاف، دسترسپذیر، کارآمد و مقیاسپذیر به دنبال هدایت توسعه فناوری به سوی منافع اجتماعی-اقتصادی است در ادامه گفت: پایبندی به این اصول و تحقق کارآمدی، صرفا با دسترسی به فناوری ممکن نمیشود، بلکه در گرو بلوغ نهادی است. بلوغ نهادی زمانی حاصل میشود که اصول در بطن نظامها و فرآیندهای سازمانی نهادینه شده و با توانمندسازهایی کلیدی مانند حکمرانی چندذینفعی، همراستایی مشوقها، شبکههای دانشی و زیرساختهای دیجیتال پشتیبانی شوند. در واقع، بلوغ نهادی این اصول انتزاعی را به سازوکارهای عملی برای سنجش، پاسخگویی و اجرا در سطح شرکتها، سرمایهگذاران و تنظیمگران ترجمه میکند. بنابراین، صرف تدوین اصول برای نوآوری کافی نیست و ظرفیتسازی نهادی، پیشنیاز قطعی موفقیت آنها محسوب میشود. نتیجه اینکه ترجیح عمق بر سطح در اکوسیستم ایران، تنها راه عبور از توهم فناورانه، است و مستلزم درکی بنیادین برای توسعه است. پژوهشگر حوزه صنعت در ادامه افزود: توسعه نهادی باید بر پذیرش فناوری مقدم باشد یا دستکم همراه آن گام به گام پیش رود. تجربه کشورهای موفق نشان میدهد اصلاحات نهادی باید ترتیببندی شده، ممکنساز و زمینهساز باشند. آنچه در جوامع پیشرفته بهصورت پیشرفت فناورانه جلوه میکند، در حقیقت بازتاب بلوغ نهادی آنهاست که سالها طول کشیده است. کشورهایی که فناوری را میخرند، اما نهاد نمیسازند، جامعهای بر شن بنا میکنند. فناوریهای پرزرقوبرق نه بهدلیل پیچیدگی ذاتیشان، بلکه بهسبب تکیه بر بستر نهادی بالغ ثمربخش هستند. تا زمانی که کشورهای در حال توسعه ریشه ناکامی خود را در عقبماندگی فناورانه جستوجو کنند و ضعف نهادی را نادیده بگیرند، در چرخهای باقی خواهند ماند که در آن، افزایش ورودیها به خروجیهای ناامیدکننده میانجامد. میرزاییسیسان راهحل کنونی برای حرکت در مسیر درست توسعه را در اصلاحات عمیق نهادی دانست و در ادامه خاطرنشان کرد: راهحل در خرید فناوری چشم بسته نیست، بلکه در انجام کار دشوار و کم زرق و برق ساختن عمق نهادی است. فناوری نمیتواند جایگزین بلوغ نهادی شود؛ تنها میتواند آنچه را نهادها ساختهاند، تقویت کند. این شناخت باید سنگ بنای راهبرد توسعه صنعتی و اقتصادی هر کشور باشد. برای ایران و کشورهای مشابه در غرب آسیا، مسیر پیشرو روشن است: ساختن نهادهای کارآمد، تقویت ظرفیت اجرایی، ایجاد پاسخگویی عمومی و کاهش فساد. این مسیر دشوار است، اما تنها راه دستیابی به توسعهای پایدار و اصیل است که فراتر از ظواهر فریبنده فناوری، در عمق جامعه ریشه دوانده باشد.
سخن پایانی
بنا براین گزارش در ایران، حرف زدن درباره فناوری جدید برای مخاطبان جذاب است، اما تحلیل درباره تابآوری نهادی دشوار به نظر میرسد، زیرا بیمخاطب است؛ ذینفعان و مسئولان رغبتی برای شنیدن این بحثها ندارند با وجود ضرورت آن. گفتمان برای حل مسائل کشور باید از طریق گفتوگوهای برنامهمحور هرچند دشوار، طراحی و اجرا شود تا به نتیجه برسد. البته به هیچوجه تأکید ما بر بیاطلاعی از فناوریهای روز نیست. برعکس، پژوهشگران و صنعتگران باید با تنوع و اثرگذاری آن آشنا باشند. آنچه میگوییم نقطهای ظریف اما کارآمد است: ناکامی نهادی نباید پشت بهانه فناوری پنهان شود. بپذیریم که بدون حضور نهادهای کارآمد، شامل حاکمیت قانون، ظرفیت اجرایی، انسجام سیاستی و هماهنگی میانبخشی، هیچ فناوری وارداتی نمیتواند توسعهای پایدار و اصیل بیافریند.
بلوغ نهادی، همچون خاکی حاصلخیز، شرط لازم برای شکوفایی بذر فناوری است. فناوری تنها زمانی به ثمر مینشیند که در بستری از حاکمیت شفاف، با تکیه بر استعدادهای انسانی کارآزموده و در پناه فرهنگ سازمانی منسجم به کار گرفته شود. در غیاب چنین زیربنای استواری، حتی واردات پیشرفتهترین دستاوردهای فناورانه نیز در اجرا ناکارآمد و هزینه بر مانده و میان آرمانهای سیاستگذاران و واقعیتهای میدانی، ورطهای عمیق ایجاد میکنند. چشمپوشی از این حقیقت، به ترویج این فرض خطرناک میانجامد که میتوان با چوب حراج زدن به منابع خام ملی و اتکا به قدرت مالی ناپایدار، مسیر توسعه را از طریق واردات فناوری میانبر زد. چنین رویکردی، به جای استحکام بخشیدن به بنیانهای اجتماعی، با تغذیه رانتجویی در اقتصاد و صنعت متلاطم، و ایجاد گسست در میثاق اجتماعی میان شهروندان و حاکمیت، همان آرمانهای توسعه را به ابزاری برای فرسایش سرمایه اجتماعی و خستگی جامعه بدل میسازد.