سکوت ایران در عصر دادهمحوری
در دنیای تجارت امروز، دیگر موفقیت اتفاقی نیست؛ بلکه نتیجهای است از فهم دقیق، تحلیل دادهمحور و تصمیمگیریهای آیندهنگرانه؛ مفهومی که در قالب تحقیق و توسعه (R&D) معنا پیدا میکند و به شرکتها این امکان را میدهد تا پیش از ورود به بازار، تصویر روشنی از نیازها، ترجیحات و رفتار مصرفکننده ترسیم کنند. این درک عمیق، مزیتی کلیدی است که بسیاری از اقتصادهای پیشرفته با تکیه بر آن توانستهاند بازارهای جهانی را بهتسخیر خود درآورند.

اما در سوی دیگر این طیف، اقتصادهایی مانند ایران قرار دارند که باوجود برخورداری از ظرفیتهای قابلتوجه انسانی و فناورانه، هنوز در شناخت علمی بازار، دچار غفلت مزمن هستند. غیبت سیستماتیک R&D در ساختار کسبوکارهای ایرانی باعث شده است تا تصمیمگیریها، بیش از آنکه مبتنی بر تحلیل و داده باشد، براساس تجربه، شهود فردی یا کپیبرداری از رقبا انجام گیرد. این رویکرد، هزینهزاست، فرصتسوز است و توان رقابت با بازیگران بزرگ و چابک جهانی را از بنگاههای داخلی میگیرد. در حالیکه در کشورهای پیشرو، تحلیل دقیق بازار و سرمایهگذاری هدفمند در شناخت مخاطب، به عامل اصلی خلق ارزش و مزیت رقابتی تبدیل شده، در ایران همچنان «تولید» محور تصمیمگیریهاست، نه «تقاضا». غفلت از R&D نهتنها موجب هدررفت منابع میشود، بلکه باعث میشود اقتصاد ایران از فرصتهای طلایی صادرات، توسعه برندهای جهانی، جذب سرمایهگذار و خلق نوآوریهای سودآور بازبماند. واقعیت این است که در عصر اقتصاد هوشمند، کسبوکاری که بازارش را نشناسد، بهزودی بازارش را از دست خواهد داد.
نقش تعیینکننده R&D در شناخت بازار هدف
تحقیقات و توسعه، سالهاست که در اقتصادهای پیشرفته، نه یک بخش مکمل بلکه قلب تپنده تصمیمگیریهای کلان تجاری محسوب میشود. R&D بهعنوان بازوی تحلیلی شرکتها، امکان درک عمیقتری از الگوهای مصرف، ترجیحات مشتریان و روندهای نوظهور بازار را فراهم میآورد. این ابزار تحلیلی به بنگاههای اقتصادی کمک میکند تا فراتر از حدسیات، تصویر شفافی از آنچه مشتری میخواهد ترسیم کرده و در نتیجه، محصول یا خدمات خود را دقیقا منطبق با خواست بازار طراحی و عرضه کنند.
در غیاب R&D، شرکتها ناگزیرند به تجربههای محدود، آزمونوخطا یا الگوبرداری از رقبا متکی باشند که در شرایط رقابتی امروز، ریسکپذیری بالایی بههمراه دارد. اما در مقابل، دادهمحوری حاصل از تحقیق و توسعه، فرآیند تصمیمگیری را علمی، هدفمند و تا حد زیادی قابلپیشبینی میسازد.
بازارهای موفق، دادهمحور تصمیم میگیرند
شرکتهایی که در بازارهای جهانی عملکرد موفقتری دارند، دقیقا همانهایی هستند که بیشترین سرمایهگذاری را در R&D انجام دادهاند. در این کشورها، فعالان اقتصادی بهخوبی درک کردهاند که انتخاب استراتژی بازاریابی، طراحی محصول، قیمتگذاری و حتی انتخاب کانال توزیع، همگی باید برپایه تحلیل داده و شناخت بازار انجام گیرد.
تجربه شرکتهای پیشرویی مانند Apple، Amazon و Tesla نشان میدهد که کلیدیترین مزیت رقابتی آنان، نهفقط نوآوری در محصول، بلکه درک عمیق آنان از رفتار مشتریان است؛ شناختی که تنها از مسیر تحقیق و توسعه ممکن شده است. در این چارچوب، حتی خلاقانهترین ایدهها نیز بدون تحلیل بازار، قابلیت اجرایی موثر نخواهند داشت.
باکس
ایران و چالشهای توسعه R&D در تجارت
در ایران، هرچند مفاهیم نوین مدیریت و بازاریابی بهشکل روزافزون در محافل تجاری مطرح میشود، اما پیادهسازی عملی تحقیق و توسعه، همچنان با موانعی ساختاری روبهروست. بسیاری از کسبوکارها، بهویژه در بخش خصوصی، هنوز R&D را هزینهای زائد یا لوکس تلقی میکنند، نه سرمایهای راهبردی.
ضعف در ارتباط میان دانشگاهها و صنعت، نبود نظام تشویقی موثر برای نوآوری و بیثباتی اقتصادی، از جمله عواملی است که موجب شده بنگاهها بهجای ریسکپذیری پژوهشمحور، به مدلهای تکراری و محافظهکارانه بسنده کنند. در چنین شرایطی، بازار هدف نه با دقت علمی، بلکه با آزمونوخطا شناسایی میشود؛ رویکردی که در بلندمدت نهتنها منابع را هدر میدهد، بلکه فرصتهای بازار را نیز از بین میبرد.
چین، امریکا و کرهجنوبی؛ الگوهای جهانی در اقتصاد دادهمحور
بررسی تجربه کشورهای پیشرفته، الگویی روشن از تاثیر R&D در توسعه اقتصادی و تسلط بر بازارهای جهانی ارائه میدهد. ایالاتمتحدهامریکا با شرکتهایی چون Google و Meta، بخش مهمی از نوآوریهای بازارمحور را مدیون سرمایهگذاری هدفمند در تحقیقات بازار و دادهکاوی است. در کرهجنوبی، برندهایی مانند Samsung و Hyundai، به پشتوانه بیش از ۴ درصد از GDP که صرف تحقیق و توسعه میشود، به نمادهایی از هوشمندی تجاری تبدیل شدهاند.
چین نیز با تکیه بر زیرساختهای عظیم دادهمحور، توانسته از مرحله تقلید عبور کرده و خود به یکی از قطبهای نوآوری جهانی بدل شود. در این کشور، تحلیل رفتار مصرفکننده با استفاده از هوشمصنوعی، به ابزار اصلی استراتژی شرکتهای بزرگی همچون Alibaba و Tencent تبدیل شده است.
مزیت رقابتی در دنیای امروز؛ R&D بهمثابه سرمایهگذاری استراتژیک
خلاف گذشته که مزیت رقابتی بیشتر به منابع فیزیکی و نیروی کار ارزان متکی بود، امروز شرکتهایی موفقترند که بهتر میفهمند مشتری چه میخواهد. تحقیق و توسعه، نقشی چندوجهی در این میان ایفا میکند: از پیشبینی تغییرات سلیقه مصرفکننده تا آزمودن فرضیات بازار پیش از عرضه محصول.
سرمایهگذاری در R&D نهتنها ریسک شکست را کاهش میدهد، بلکه بهرهوری را افزایش میدهد و بنگاه را در برابر نوسانات اقتصادی مقاومتر میسازد. این ابزار، با فراهم کردن توان تصمیمگیری علمی، شرکت را از واکنشگر به کنشگر در بازار تبدیل میکند.
فقدان نگاه بازارمحور در فرآیند تحقیق و توسعه
مجیدرضا حریری، رئیس اتاق مشترک ایران و چین بااشاره به مسیر نادرست طیشده در بخش تولید کشور به صمت گفت: یکی از مشکلات اساسی ما این است که ابتدا تولید میکنیم و سپس بهدنبال بازار فروش میگردیم، در حالی که در الگوهای موفق جهانی، بازار هدف پیش از آغاز تولید مشخص میشود. در کشور ما، کمتر پیش آمده که فرآیند طراحی، تحقیق و تولید با در نظر گرفتن بازار داخلی یا خارجی آغاز شود. همین امر باعث شده است تا محصولات تولیدی ما در رقابت با بازارهای جهانی، از مزیت لازم برخوردار نباشند.
از هدفگذاری تا تحقق برنامههای بلندمدت
حریری با بیان تجربیات خود از بازدیدهای صنعتی در چین گفت: در دهههای اخیر، شرکتهای چینی توانستهاند با سرمایهگذاری سنگین در تحقیق و توسعه و هدفگذاریهای بلندمدت، به دستاوردهای بزرگی برسند. برخی شرکتها از سال ۲۰۱۴ برای سال ۲۰۳۰ برنامهریزی کرده بودند و امروز، بسیاری از آن اهداف محقق شده است. در برخی از صنایع مانند تولید گوشی تلفنهمراه، شرکتهایی وجود داشتند که در دهه ۲۰۰۰ حتی در این حوزه فعالیتی نداشتند، اما با تمرکز بر تحقیق و توسعه، امروز جزو 5 برند برتر دنیا قرار دارند.
هزینه یا سرمایهگذاری؟
رئیس اتاق مشترک ایران و چین با انتقاد از نگاه رایج به هزینههای تحقیق و توسعه در کشور اظهار کرد: در کشور ما هنوز تحقیق و توسعه بهعنوان هزینه دیده میشود، نه سرمایهگذاری. در حالی که موفقترین کشورها، این بخش را زیربنای رشد و توسعه خود میدانند. در چین، حتی در خطوط تولید کارخانههای خودروسازی، میانگین تحصیلات کارکنان تحقیق و توسعه، بالاتر از سایر بخشهاست و برنامهریزیهای آنها با هدفگذاریهای بلندمدت همراه است.
نقش مدیریت و مالکیت در ناکارآمدی بنگاهها
حریری بااشاره به ساختار مالکیتی صنایع بزرگ کشور گفت: بخش عمدهای از صنایع کشور در اختیار نهادهای عمومی غیردولتی یا حاکمیتی است. در این ساختارها، مدیران عمدتا برای دورههای کوتاهمدت منصوب میشوند و نگاه بلندمدت در اداره بنگاهها جایی ندارد. در بنگاههایی که با مدیریت بخش خصوصی اداره میشوند، آثار مثبتی در مسیر توسعه دیده میشود. البته هنوز هم تعداد این بنگاهها در مقایسه با حجم کل اقتصاد کشور، بسیار محدود است.
تولید صنعتی؛ از ادعا تا عمل
رئیس اتاق ایران و چین در پایان با تاکید بر لزوم اصلاح نگاه حاکم بر تولید صنعتی کشور اظهار کرد: باوجود گذشت بیش از نیم قرن از آغاز صنعتیسازی در ایران، هنوز صادرات ما عمدتا شامل مواد خام است و حتی در بازار داخلی نیز، تولیدات داخلی در غیاب تعرفهها و موانع وارداتی، توان رقابت ندارند. صنعت کشور نیازمند یک بازنگری جدی در سیاستگذاری، ساختار مالکیت، سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و برنامهریزی مبتنی بر بازار است. بدون این موارد، دستیابی به یک الگوی موفق صنعتی، امکانپذیر نخواهد بود.
سخن پایانی
اگر اقتصاد ایران خواهان ورود جدی به بازارهای منطقهای و جهانی است، باید نگاه خود به R&D را تغییر دهد. حمایت هدفمند از تحقیق و توسعه، ایجاد مشوقهای مالیاتی برای بنگاههای نوآور، راهاندازی مراکز مشترک تحقیقاتی میان دانشگاه و صنعت و توسعه فرهنگ دادهمحوری در تصمیمگیری، بخشی از گامهایی است که میتواند راه را برای اقتصاد دانشبنیان هموار کند.
در شرایطی که بازارهای جهانی با سرعتی بیسابقه در حال تحول هستند، عقبماندن از چرخه نوآوری، بهمعنای خروج تدریجی از رقابت است. برای ایران، اکنون زمان آن رسیده است که R&D را نه بهعنوان یک هزینه، بلکه بهمثابه یک سرمایهگذاری استراتژیک بپذیرد.