بیآبی با خطوط شکسته
موضوع کمآبی یا بیآبی در کشور مسئله جدیدی نیست و سالهاست که کارشناسان و فعالان این حوزه درباره این بحران و تشدید آن در آینده در پی نبود یا عدمارائه برنامه و طرح درست و اصولی هشدارها دادهاند. گرچه شعار «آب هست اما کم است» توانست در سالهای گذشته در اذهان عمومی نهادینه شود، اما همچنان هیچ طرح یا برنامه درست و اصولی از سوی مدیران و مسئولان مربوطه بهمنظور حل این بحران بهچشم نمیخورد و این هشدارها هر روز بیشتر از روز قبل از سوی دغدغهمندان و فعالان حوزههای مرتبط با آب مطرح میشود. گرچه همواره با شروع سال جدید در بهار، امید بهبود اوضاع جهان همواره توسط ایرانیان به قلبها دمیده میشود، اما در روزهای گذشته، گریهها و اعتراضات و نگرانیهای مردم و کشاورزان استانهای مرکزی مانند اصفهان و یزد موجب خدشهدار شدن اذهان عمومی و رسیدن به عمق فاجعه بیآبی شده است. بر همین اساس در این شماره از صمت به بررسی ابعاد این بحران در این استانها پرداختهایم که در ادامه میخوانید.

مسئله چیست؟
استان اصفهان از جمله بحرانیترین استانهای ایران در زمینه کمآبی است. گروهی از کشاورزان شرق اصفهان شنبه ۹فروردین در اعتراض به عملی نشدن وعدههای مسئولان درباره تخصیص حقابه زایندهرود تجمع کردند.
گرچه اعتراضات کشاورزان اصفهانی به بیآبی زایندهرود و تامین نشدن حقابه این استان در سالهای اخیر بارها خبرساز شده است، اما این بار ابعاد گستردهتری به خود گرفت و کشاورزان اصفهانی بهدنبال اعتراض به اختصاص حقابه استان اصفهان به استانهای دیگر از جمله یزد، اقدام به تخریب لولههای انتقال آب کردند.
بیآبی در استان یزد
بهدنبال این اتفاق، شرکت آب و فاضلاب یزد از آسیب دیدن لولههای خط انتقال آب شرب این استان خبر داد و از شهروندان خواست برای جلوگیری از قطعی، مصرف آب را بهحداقل برسانند. گفتنی است، اکنون استان یزد با بیآبی شدیدی مواجه شده است و انتقال آب به برخی مناطق این استان از طریق تانکرهای آب یا توزیع آب معدنی انجام میشود.
براساس آمارها، تاکنون ۱۳ تانکر آبرسانی در ۳ مرکز استان یزد و در شهرستانهای میبد، اردکان، مهریز، بافق، بهاباد، زارچ و سایر مناطق بهمنظور تامین آب شرب استقرار یافته است.
بهگفته محمدجواد محجوبی، مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان یزد، هماکنون آب انتقالی به استان قطع است و معلوم نیست چه زمانی طول میکشد تا آب این خط بار دیگر وصل شود. همچنین جلال علمدار، مدیرعامل شرکت آبفای یزد هم بااشاره به تخریب خط لوله انتقال آب به یزد، وضعیت آب شرب این استان را بحرانی توصیف کرد و هشدار داد؛ یزد با کمبود هزار و ۴۰۰ لیتر آب در ثانیه روبهرو شده است.
گرچه هدف از شکستن خطوط انتقال آب استان اصفهان به یزد بهمنظور گوشزد کردن بحران کمآبی در استان بوده است. اغلب مردم این استان معتقدند، نباید حقابه آنها برای مصارف صنعتی و غیرشرب در استانهای دیگر استفاده شود، اما مدیران و مسئولان استان یزد معتقدند؛ هدف از انتقال این آب صرفا برای تامین آب شرب موردنیاز مردم استان یزد است. شکشتن لولههای انتقال آب استان یزد، اکنون ابعاد بزرگی از بحران بیآبی را برای مردم یزد بهوجود آورده است تا جایی که برای تامین آب موردنیاز خود دست به دامان بطریهای آب معدنی یا تانکرهای انتقال آب شدهاند.
محمدعلی شاهحسینی، معاون توسعه مدیریت و منابع استانداری یزد، در گفتوگویی بااشاره به قطعی آب انتقالی به استان یزد بهدلیل تعرض به خط لوله و بروز مشکلات در تامین آب برای محلات مختلف، گفت: تمام تلاش مسئولان استان، تامین آب پایدار برای استان است و احتمال تامین آن برای روزهای دوشنبه و سهشنبه وجود دارد، از اینرو بهمنظور تامین آب برای منازل مسکونی در روزهای شنبه و یکشنبه ۱۶ و ۱۷ فروردین مراکز اداری و مدارس و دانشگاهها تعطیل و به صورت غیرحضوری بوده و مراکز خدماتی و درمانی از این دستورالعمل مستثنی شدهاند.
هیچکس از تخریب اموال عمومی یا خصوصی خرسند نیست
در ادامه علی رضایی ورزنه، دبیر خانه کشاورز شهرستان ورزنه استان اصفهان، در نامهای به دکتر بابایی، استاندار استان یزد، نوشت: هیچکس از تخریب اموال عمومی یا خصوصی خرسند نیست. اما آیا نابودی زندگی مردمی که از دیرباز در این منطقه با حقابه خود کشاورزی و دامداری میکردند، تخریب محسوب نمیشود؟
بیش از ۹۰ درصد مردم رودشت کشاورز و دامدار هستند و شغل دیگری ندارند. نابودی درختان، ساختمانها، استخرها، ادوات کشاورزی و زمینهای حاصلخیزی که حالا به کویر تبدیل شدهاند، تخریب نیست؟
شما تنها یک روی سکه را میبینید. از شما و مسئولان استان یزد درخواست دارم که از منطقه بازدید کنید تا از نزدیک ببینید که از زمانی که آب به سوی یزد منتقل شده، چه فاجعهای بر سر این منطقه آمده است؛ بهویژه ریزگردهای تالاب گاوخونی که سلامت مردم منطقه را نیز بهخطر انداخته است.
آب زایندهرود، از زمان تنظیم تومار شیخ بهایی (رحمهاللهعلیه)، همواره در رودخانه جاری بوده و در اختیار بهرهبرداران قرار داشته است. براساس این سند معتبر، آب به ۳۳ سهم تقسیم شده و در نهایت ۲۷۵ سهم به ۳هزار و 98 سهم جزئیتر تقسیم شده است.
مگر قرار نبود که آب تونل سوم، ابتدا برای تامین آب یزد اختصاص یابد؟ اما حالا میبینیم که مسئله از آب شرب فراتر رفته است و بعد از اتصال آب زایندهرود، صنایع و شهرکهای گلخانهای بهصورت قارچگونه رشد کردهاند. تونل سوم هنوز بهبهرهبرداری نرسیده،اما استان یزد ۲۳ سال است از آب تونلی استفاده میکند که کشاورزان هزینه حفر و ساخت آن را دادهاند.
در سال ۱۳۳۳، تونل اول بهبهرهبرداری رسید و هزینه حفر آن را دولت وقت از کشاورزان حقابهدار ۳۳ گانه دریافت کرد. حال چگونه ممکن است که یزد، آب تامینشده از تونلی را مطالبه کند که حتی قطرهای از آن وارد زایندهرود نشده و ادعای حقابه کند؟ آیا این از نظر شرعی و قانونی قابلقبول است؟
قانون توزیع عادلانه آب، مصوب سال ۱۳۶۱ را میپذیریم، اما آیا ماده ۴۴ این قانون که درباره حقابههاست، اجرایی شده است؟ یا همچون برخی مسائل، تنها یک سوی ماجرا دیده میشود؟
سیاستهای نادرست گذشته، عامل بحران آب شد
حجتالاسلام محمدتقی نقدعلی، رئیس مجمع نمایندگان استان اصفهان نیز در گفتوگو با مهر گفت: در روزهای اخیر حوادثی در استان اصفهان رخ داده که نیاز به توضیحاتی دارد. آب شرب و بهداشت و همچنین آب کشاورزی استان بهدلیل سوءسیاستهایی که در گذشته اتخاذ شده، با چالش جدی مواجه است.
رئیس مجمع نمایندگان استان اصفهان از برگزاری جلسات متعدد با مقامات امنیتی، انتظامی و کشاورزان خبر داد.
وی با انتقاد از تصمیمات غلط در ۲۰ سال گذشته، گفت: یکی از این تصمیمات، اختصاص آب کشاورزی به شرب و صنعت بوده است.
حجتالاسلام نقدعلی همچنین به مهاجرت جمعیت از استانهای دیگر به اصفهان اشاره کرد و افزود: مردم اصفهان بهخاطر مهماننوازی خود، جمعیتهای زیادی را پذیرا شدند، اما این موضوع فشار بیشتری بر منابع آبی استان وارد کرده است.
وی بااشاره به نقش رسانهها در ایجاد فضای غبارآلود بر لزوم شفافیت در مدیریت منابع آبی تاکید کرد و گفت: برخی رسانهها به ناحق، مردم اصفهان را متهم میکنند و این در حالی است که کشاورزان بهخاطر بحران آب، معیشت خود را از دست دادهاند.
وی ضمن پیشنهاد تشکیل کمیته نظارت بر برداشتهای آب بهمنظور جلوگیری از برداشتهای غیرمجاز، بر لزوم بازنگری در سیاستهای آبی تاکید کرد و گفت: باید به حقوق کشاورزان و آبداران احترام گذاشت و تصمیمات عادلانهای گرفته و از بروز تنشهای اجتماعی جلوگیری شود.
سخن پایانی
نکته قابلتامل آنکه در ماجرای زایندهرود کمتر به موجودیت و سلامت «رودخانه زایندهرود» پرداخته میشود و اغلب افراد معترض دراین زمینه بهدنبال رفع نیاز و منافع شخصی خود هستند؛ نه حقوق رودخانهها. در حالی که کمتر توجه میشود که رودخانه ملک شخصی هیچ استان و منطقه و حتی دولتی نبوده و همه مردم ایران باید برای نجات و سلامت رودخانهها که نجات و سلامت سرزمین ایران است، مطالبهگری کنند نه سهم اقتصادی و شخصی خودشان از آب!
رودخانه فقط به انسانها تعلق ندارد، همه زیستمندان حقابه دارند و انسان فقط یکی از آنهاست. یکی از مهمترین عوامل نابودی آبهای زیرزمینی، سدسازیهای بیرویه و کنترل شدید سیلاب و خشکاندن رودخانهها و تالابها است.
بنابراین نیاز است تا مردم برای حفاظت و بهرهبرداری توأم مطالبهگری کنند، نهفقط بهرهبرداری!
از سوی دیگر، حدود ۹۰ درصد مردم شرق اصفهان کشاورز هستند و متاسفانه، ۲۳ سال است که زایندهرود، این شریان حیاتی، به روی مزارعشان بسته شده است. زمانی که تصمیم گرفته شد آب به استان یزد منتقل شود، 2 شرط اساسی برای آن تعیین شد: اول، استفاده از آب صرفا برای شرب؛ دوم، انتقال آب بعد از بهرهبرداری از تونل سوم کوهرنگ. محل موردمناقشه کارخانههای فولادی است که در دل کویر سر برآورده و از طرفی، با گذشت ۲۳ سال، هنوز خبری از افتتاح تونل سوم نیست.
فاجعه خشک شدن زایندهرود، تنها به کشاورزان شرق اصفهان محدود نمیشود. این فاجعه، باعث افزایش گردوغبار، کاهش تنوع زیستی و تخریب تالاب گاوخونی شده است. اما فاجعه بزرگتر، فرونشست زمین است که مانند یک مار خوشخطوخال، زیر پوست اصفهان در حال پیشروی است و هر لحظه، ممکن است بناهای تاریخی و خانههای مردم را در کام خود فرو ببرد. این مسئله نیازمند یک تدبیر ملی فوری و شفافسازی درباره نحوه مصرف آب است.
گرچه بحران بیآبی مختص به ایران نبوده و تمام کشورهای دنیا اکنون با این مسئله دست به گریبان هستند و کمبارشی در سالهای اخیر به این اتفاق دامن زده است، اما آنچه در اصفهان و یزد با آن مواجهیم، بیشتر برگرفته از سوءمدیریت است که باید با نگاهی جدیتر برای آن تدابیر لازم را اندیشید.