روی کاغذ طرح ندهیم!
رشد جمعیت در شهرها موجب بروز مشکلات و کمبودهایی، بهویژه در حوزه مسکن شده است. این موضوع زمانی به بحران تبدیل میشود که شهرهای جدید بدون رعایت اصول شهرسازی و در شرایط بیقانونی شکل بگیرند. این وضعیت منجر به مهاجرت اجباری شهروندان به مناطق حاشیهای میشود و امنیت و کیفیت زندگی در کلانشهرها را بهخطر میاندازد.
بهطورکلی، مرزبندیهای شهری توسط دولتها انجام میشود و هدف از آن، ایجاد نظم در شهرهاست. این مرزبندیها میتوانند شامل مناطق کشاورزی، مسکونی یا تجاری باشند؛ بنابراین، ساخت مسکن و توسعه شهرکها باید براساس قوانین ساختمانسازی و اصول شهرسازی صورت گیرد. در غیر این صورت، شهرهای بزرگ بهسرعت و بدون برنامهریزی به مناطق حاشیهای ملحق میشوند و عواقب منفی آن نمایان خواهد شد. ساخت شهرهای جدید بدون در نظر گرفتن تمایلات و نیازهای شهرهای اصلی میتواند به یکی از چالشهای اساسی در توسعه شهری تبدیل شود. در بسیاری از موارد، این پروژهها به دلایل سیاسی و اقتصادی و بهصورت شتابزده اجرا میشوند و برنامهریزی مناسبی برای آنها انجام نمیگیرد. این وضعیت میتواند منجر به عدمتعادل در توزیع فضاها، کمبود زیرساختهای ضروری و کاهش کیفیت زندگی در این شهرها شود. کلانشهرها معمولا دارای زیرساختها و خدمات متنوعی هستند که بهتدریج شکل گرفتهاند. اگر این نیازها در فرآیند ساخت شهرهای جدید مدنظر قرار نگیرد، نابرابریهایی در توسعه شهری بهوجود خواهد آمد. برای بهبود مدیریت توسعه شهری و ساخت شهرهای جدید، ضروری است که مسئولان برنامهریزی شهری و توسعهدهندگان با دقت به نیازهای شهروندان توجه کنند و همکاریهای جامع و موثری را برقرار سازند.
ضرورت توجه به شهرسازی
شهر بهعنوان یک فضای اجتماعی، همواره در حال رشد و توسعه است و نیازهای مختلف جامعه از جمله مسکن، حملونقل، اشتغال و تفریح را تامین میکند. در طول تاریخ، به دلایل گوناگون، کارکرد شهرها بهطورمداوم دستخوش تغییرات شده است. شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در هر دوره تاثیر بسزایی در این تغییرات داشتهاند و این عوامل بهطورمستقیم یا غیرمستقیم بر مدیریت شهری، نحوه استفاده از فضاهای شهری و روابط میان شهروندان تاثیر میگذارند. بهبود کیفیت زندگی باید همواره در کانون توجه برنامهریزان شهری قرار گیرد. کنترل ساختوسازهای شهری بهمنظور توسعه متوازن و بهینه شهر عمدتا از طریق ضوابط و مقررات مربوطه انجام میشود. با این حال، عدماجرای بسیاری از این ضوابط و احکام، مدیریت شهری را به اتخاذ تدابیر مختلفی نظیر نظارت مستمر بر ساختوسازها، تعیین ضمانتهای قانونی برای رعایت مقررات و اعمال جریمه واداشته است. باوجود این اقدامات کنترلی، هرساله تعداد قابلتوجهی از تخلفات ساختمانی و شهری، بهویژه در شهرهای بزرگ مانند تهران، گزارش میشود.
تخلفاتی همچون از بین بردن فضای سبز، ساختوساز بدون پروانه، رعایت نشدن اصول ایمنی و استحکام در ساخت بناها، تغییر کاربری در جریان ساختوساز، فقدان نظارت کافی از سوی مسئولان فنی و ساختوسازهای خلاف ضوابط بهصورت پیشروی طولی نهتنها موجب ناهنجاری کالبدی در سیمای شهری شده، بلکه در حال ایجاد مشکلاتی برای محیط اجتماعی است.
گسترش این پدیده میتواند تاثیرات منفی بر ساختار کالبدی شهر، از بین رفتن منابعطبیعی، تجاوز به حریم رودخانهها، آلودگی محیطزیست و ارائه خدمات شهری ناکارآمد بههمراه داشته باشد. بهمنظور حفظ اراضی مناسب و ضروری برای توسعه متوازن شهرها و با در نظر گرفتن اولویت حفظ اراضی کشاورزی، باغها و جنگلها، هرگونه استفاده از اراضی برای ساختوساز و تاسیسات در داخل حریم شهر تنها در چارچوب ضوابط و مقررات مصوب طرحهای جامع مجاز خواهد بود.
گسترش بیرویه شهرها بهصلاح نیست
حسین محمدزاده، عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی درباره گسترش فضای شهری تهران به صمت توضیح داد: قطعا گسترش بیرویه شهرها برای کشور آسیبهای زیادی به مراه خواهد داشت. اینکه ما امروز تنها بهخاطر بخش مسکن از مرتفعسازی دست بکشیم و برای تامین زمین و گسترش شهری مثل تهران تلاش کنیم، کار درستی بهنظر نمیرسد. وی در ادامه خاطرنشان کرد: بسیاری از افراد مطرح میکنند که یک میلیارد و 800 میلیون هکتار مساحت کشور است و تنها یک درصد از این مساحت به سکونتگاههای شهری ما اختصاص دارد. اما این نکته فراموش میشود که حداقل چندهزار سال سابقه شهرنشینی در کشور وجود دارد و این سابقه از سالها علم و تجربه بهوجود آمده است. در واقع در جاهایی که تقاضای شهرنشینی وجود داشته، شهرها بهوجود آمدهاند. حالا اینکه امروز بگوییم در تهران تراکم زیاد است و باید به مردم در اطراف تهران زمین داده و شهر را گسترش بدهیم، جای بحث بسیار دارد. نماینده مردم درگز در مجلس شورای اسلامی بیان کرد: مخافتهایی درباره تراکمسازی شهر تهران مطرح میشود، اما باید دانست که اگر در پایتخت بلندمرتبهسازی انجام نمیگرفت، مساحت تهران باید بهاندازه ۳.۲ برابر مساحت کنونی گسترش پیدا میکرد. اگر ما قائل به این معنا باشیم که محدوده قانونی تهران ۷۶ هزار هکتار باشد؛ که اگر این ۳.۲ برابر افزایش مساحت را برایش در نظر بگیریم، مساحت تهران باید چیزی در حدود ۲۷۰ هزار هکتار باشد. حال باید حدود و ثغور این ماجراها را هم در نظر بگیریم، چراکه گسترش شهر تهران آن هم به این شکل باید روی گسلهای خطرناکی قرار شکل گیرد که برای شهرسازی یک فاجعه بزرگ بهحساب میآید. بنابراین زمانی که از گسترش شهرها صحبت میکنیم، باید تمام جوانب را در نظر بگیریم. وی در خاتمه بیان کرد: شهرسازی روی کاغذ خیلی متفاوتتر از استعداد سرزمینی است که سالیان سال راه خودش را پیدا کرده است. توسعه شهر تهران اصلا بهصلاح نیست و طرفداران این طرح باید همه جوانب را در نظر بگیرند. جدا از شهر تهران ما نمیتوانیم اصفهان، شیراز، مشهد و سایر شهرهای بزرگ را بدون داشتن زیرساختهای مناسب گسترش دهیم، زیرا توسعه حملونقل، مترو، آموزش، درمان و سایر نیازهای حیاتی شهری، امری سرمایهبر است که ما در شرایط فعلی، در آن ناتوانیم.
دولتمردان ما باید بهجای خوابگاه، شهر بسازند
علی فرامرزی، کارشناس بازار مسکن در گفتوگو با صمت اظهار کرد: زنگ خطر تراکم شهری تهران از سالهای گذشته بهصدا درآمده و بهتازگی هم رئیسجمهوری از انتقال پایتخت صحبت بهعمل آورده است؛ اما یکی از بزرگترین طرحهای گسترش شهری به تاسیس شهرهای اطراف تهران مرتبط است. شهرهای جدید با هدف تراکمزدایی و مسکنسازی آغاز به ساخت شدند. پس از انقلاب، برخی از این شهرها بهعنوان راهبرد اصلی توسعه شهری در دستور کار وزارت مسکن و شهرسازی قرار گرفتند و بهعنوان شهرهای اقماری تاسیس شدند. هدف از ایجاد این شهرها، جذب جمعیت اضافی از شهرهای اصلی و بهویژه ساماندهی فضایی آنها و نواحی اطراف بود.
وی در ادامه گفت: همه ما میدانیم که شهرها بهعنوان بزرگترین میراث بشری در جهان شناخته میشوند. با افزایش جمعیت در شهرهای بزرگ و مشکلات ناشی از کمبود فضا، طبیعی است که بسیاری به فکر ایجاد شهرهای جدید برای پذیرش جمعیت اضافی و کاهش مشکلات و نیازهای آنها افتادهاند؛ اما باید در نظر گرفت که این اقدام نباید سرسری باشد و نیاز به برنامهریزی بزرگی دارد.
این کارشناس افزود: متاسفانه در کشور ما شهرسازان به مسائل اساسی ساکنان شهرها و ایجاد هویتی که احساس تعلق و ماندگاری را بهوجود آورد، توجه کافی نکرده، در عوض با ایجاد محیطهای مصنوعی و تقلید از اصول زیباشناسی، بحران هویت را تشدید کردهاند. بحران هویت و کمبود امکانات اولیه در شهرهای جدید، مشکلاتی را بهوجود آورده است که نیاز به بازنگری دارد. برنامهریزی مسکن در این شهرها براساس پیشبینیها، بهخوبی اجرا نشده و مردم تمایلی به سکونت در این شهرها ندارند، مگر اینکه چارهای جز این نداشته باشند. دولتمردان ما باید بهجای خوابگاه، شهر بسازند.
شهرهای جدید هویت و عملکرد مشخص ندارد
بهگفته فرامرزی، در حال حاضر این شهرها به محیطهای خوابگاهی تبدیل شدهاند که از هرگونه تعامل اجتماعی و فعالیت اقتصادی بیبهرهاند. شهرهای جدید نهتنها نتوانستهاند جمعیت اضافی شهرهای بزرگ یا اصلی را به خود جلب کنند، بلکه بهدلیل فقدان هویت و عملکرد مشخص برای جذب مهاجران نیز، با چالشهایی مواجه شدهاند.
برای زنده کردن فضاهای شهری جدید و افزایش جمعیت در آنها، باید بر حل مشکلات و ارائه امکانات اساسی تمرکز کرد. همچنین، برنامهریزی شهری باید باتوجه به نیازهای محلی و فرهنگ مردم منطقه انجام شود تا هویت و شخصیت خاصی برای این شهرها شکل گیرد.
وی بیان کرد: بهطورکلی، تاسیس شهرهای جدید در ایران با چالشهایی روبهرو است که برای حل آنها به راهکارهای موثر نیاز داریم. برنامهریزی شهری باید بهصورت جامع و بلندمدت انجام شود و با عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی هماهنگ باشد. همچنین، مشارکت شهروندان در فرآیند برنامهریزی و تصمیمگیری شهری از اهمیت بالایی برخوردار است تا نیازها و خواستههای آنها مدنظر قرار گیرد.
فرامرزی در پایان بیان کرد: اگر به بسیاری از مسائل از زاویهای دیگر نگاه کنیم، ممکن است نتایج متفاوتی حاصل شود. درباره امکانات شهرهای جدید، اگر بخواهیم با نگاهی بلندمدت به این موضوع بپردازیم، بهاحتمال زیاد در آینده، شرایط و امکانات شهری مانند پردیس دستخوش تغییرات اساسی و مهمی خواهند شد که نیاز به تسریع در این روند احساس میشود. در حال حاضر، امکانات این شهرها بهاندازه شهر تهران توسعه نیافته و باتوجه به اینکه زمان زیادی از تاسیس این شهرها نمیگذرد، بهاندازه تهران به آنها توجه نشده است. با این اوصاف، در بلندمدت وضعیت میتواند بسیار بهتر از آنچه امروز مشاهده میکنیم، باشد و در این شهرها امکانات باکیفیت و گستردهتری فراهم شود.
سخن پایانی
تراکم جمعیت و ساختوساز در شهر تهران بهمنظور تعیین سطح آن، بسته به نوع منطقه و قوانین شهرسازی، به شیوههای مختلفی تقسیمبندی میشود. شهرداری تهران مناطق مختلف شهر را بهگونهای طبقهبندی میکند که تراکم در هر منطقه متفاوت باشد و این تراکم براساس الگوی توسعه شهری و شرایط خاص هر منطقه تعیین میشود. بهعنوانمثال، در مناطق مرکزی و پرتراکم شهر، نظیر مناطق ۶ و ۷، تراکم بالایی مجاز است؛ در حالی که در مناطق حاشیهای و اطراف شهر، مانند مناطق ۲۱ و ۲۲، معمولا تراکم کمتری مشاهده میشود.
قوانین و مقررات مربوط به تراکم شهری باید بهگونهای تنظیم شوند که تعادل در توسعه شهری برقرار شود، کیفیت زندگی شهروندان افزایش یابد و منابع شهری بهبهترین نحو مدیریت شوند. همچنین، طرحهای تفصیلی شهر تهران نیازمند بروزرسانی دورهای هستند تا با تغییرات، نیازها و شرایط شهری هماهنگ باقی بمانند.