تعیین الزامات و اولویتهای توسعهصنعتی
بررسی سیاستهای صنعتی در ایران؛ تجربه گذشته و الزامات آتی، موضوع نشست حضوری و مجازی مرکز پژوهشهای اتاق ایران بود. در این نشست رئیس مرکز کمیسیون صنعت اتاق ایران و رئیس کمیسیون فناوری اطلاعات و ارتباطات اتاق ایران حضور داشتند.
حجت میرزایی، رئیس مرکز پژوهشهای اتاق ایران در ابتدای این نشست گفت: در برنامه هفتم توسعه، ماده 48 به تدوین سیاست و استراتژی توسعه صنعتی با مشارکت وزارت صنعت، معدن و تجارت و بخش خصوصی تاکید شده است.
اتاق فعالانه ورود کند
رئیس مرکز پژوهشهای اتاق ایران افزود: برای تدوین سیاست توسعه صنعتی، تلاشهایی از طرف وزارت صمت شروع شده بود، اما جلسات آنها متوقف شده است. از اتاق ایران هم انتظار میرود نسبت به این موضوع فعالانه برخورد کند و نظر فعالان اقتصادی و بنگاههای صنعتی در سند استراتژی توسعهای موردتوجه قرار گیرد. باید مشخص شود سیاست صنعتی چه الزاماتی دارد و چه اولویتهایی باید موردتوجه باشد؟ میرزایی تصریح کرد: قرار است مرکز پژوهشهای اتاق این سلسله نشستهایی را برگزار کند و در تدوین این سند توسعه صنعتی از کارشناس و استادان دانشگاه نظرخواهی شود و نظرات آنها موردبررسی قرار گیرد.
لزوم همهجانبهنگری
در ادامه نشست بهروز هادیزنوز، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر اهمیت و ارتباط علم اقتصاد و تاریخ اقتصاد، گفت: برای درک نظریههای اقتصادی باید تاریخ اقتصاد و تاریخ نظریههای اقتصادی را بدانیم. اقتصاد جنبه تاریخی، اجتماعی و سیاسی دارد که باید این جوانب را همزمان دید. اقتصاد قوانین جهانشمول ندارد و قواعد آن را باید برحسب زمان و مکان به کار برد.هادی زنوز ادامه داد: اقتصاد با ایدئولوژی همراه است و مکاتب گوناگونی دارد. هر علم اجتماعی که مکتب دارد، از علمی بودن صرف به دور است. با قبول این پیشنیاز، تنوع آرا را متوجه میشویم و تعصب را کنار میگذاریم. وی اظهار کرد: ما مصرفکننده علم اقتصاد هستیم و نمیتوانیم مدعی آن باشیم. هر کس بدون مآخذ درباره اقتصاد ایران حرف زد، حرفهایش قابلاعتنا نیست. ما در اقتصاد صاحب مکتب نیستیم. کسی که به زبان انگلیسی، روشهای کمی تحلیل و کامپیوتر مسلط نباشد، نباید در این حوزه ادعایی داشته باشد. او در ادامه بهضرورت تدوین استراتژی صنعتی اشاره کرد و گفت: علت سیاستگذاری برای پیشرفت صنعت این است که رشد اقتصادی نوین بدون توسعه صنعتی ممکن نیست. دومین علت شکست بازار است؛ البته برخی معتقدند شکست بازار مهم نیست درحالیکه شکست بازار مهم است. شکست بازار فناوری و بازار کار بسیار مهم است. اقتصاددانهای نئوکلاسیک معتقدند سیاست تجاری باید نسبت به صادرات و واردات خنثی باشد و خود اقتصاد آن را تنظیم کند. ما نمیتوانیم بخشهای آیندهدار و مستعد رشد را بهعنوان پایه رشد تعیین کنیم، بلکه باید بازار این اولویت را تعیین کند.
هادی زنوز تصریح کرد: مبانی نظری سیاست صنعتی، شکست بازار است. بازار منابع کمی به تحقیق و توسعه اختصاص میدهد. دولت باید این کمبود را جبران کند. دولتها در این حوزه باید به کمک بازار بیایند. دولتها در حوزه تکنولوژی هم بیتوجه نیستند؛ یعنی سیاستگذاری محصول شکست در بازار محصول، مهارتها، فناوری اطلاعات و بازار کار است. او درباره توسعه بنگاهها نیز گفت: در توسعه بازارها عواملی مانند زیرساختها، منابع مالی، عرضهکننده داخلی و خارجی، فناوری، مهارتها و بازار محصول را باید بررسی کرد. استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی درباره دخالت دولت، تصریح کرد: باید دخالت دولت کارکردی باشد و در حوزه زیرساختها و نوع محصول نوع خاصی از دخالت لازم است. شکست در بازار فناوری و اطلاعات یکی از دلایل دخالت دولت است. انتقال تکنولوژی و یادگیری بهعنوان پیشروان حوزه توسعه، یکی از وظایف دولتها تا پایان قرن بیستم بود. وی با اشاره به کیفیت و معیارهای این بازار، گفت: شرط رقابت کامل یا یکسان در این بازار برای خریداران و فروشندگان وجود ندارد. قدرت چانهزنیها برای ورود تکنولوژی برابر نیست. برای ورود هر فناوری پیچیدگیهایی وجود دارد. سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی یکی از عوامل اثرگذار در این مسیر است. اما برای جذب سرمایهگذاری باید استراتژی توسعه صنعتی داشت. ما در ساختمانسازی مهارت خوبی داریم و نباید ترکها یا چینیها در این صنعت سرمایهگذاری کنند. استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی درباره محدودیت توسعه بنگاهها از عوامل مختلفی سرمایهگذاری، شکست بازار سرمایه، فناوری، عوامل تولید و توزیع، مداخلههای مختلف و... گفت: در کشور ما اقتصاددانهای نئوکلاسیک سیاست صنعتی تدوین میکنند. آنها که منکر بازار و تکامل آن هستند، باید استراتژی توسعه صنعتی تدوین کنند. هادی زنوز در ادامه درباره رابطه سیاستهای تجاری و صنعتی و الزامات آن گفت: بین سیاست تجاری و صنعتی ارتباط وجود دارد. مثلا انگلستان به دلیل قدرت برتر اقتصاد جهانی بودن دنبال بازار آزاد بود و مدتی بعد امریکا در این جایگاه قرار گرفت. ولی الان این سیاست بهدلیل تحولاتی کمرنگ شده و دولتها به دنبال سیاستهای حمایتی هستند. شرط پیشرفت دموکراسی، پیشرفت صنعتی است. دموکراسی در هیچ کشوری که توسعه صنعتی ندارد، دیده نشده است. اما ما از زمان مشروطه دنبال دموکراسی هستیم. مملکت دنبال ارباب-رعیتی دموکرات نمیشود. باید بروکراسی مبتنی برای شایستهسالاری باشد.
مشکل اصلی دولت است
در ادامه ادبیات دولتهای توسعهگرا موردتوجه قرار گرفت. دولتهای به دولت غارتگرا و دولت توسعهگرا تقسیم میشوند که در دو سر طیف ایستادهاند. در ایران مشکل اصلی دولت است. باید خودگردانی متکی به جامعه که مبتنی بر بروکراسی متکی به شایستهسالاری است، موردتوجه قرار گیرد.وی تصریح کرد: بخش خصوصی و جامعه باید بداند که رانتهای دادهشده توسط دولت موقت، نزولی و گزینشی است. در سیاست صنعتی باید به چهار نهاد ایجاد بازار یعنی تضمین حقوق مالکیت خصوصی، نهادهای تنظیمکننده بازار شامل نهادهای قانونی نظارتی، نهادهای تثبیتکننده بازار مثل نهادهای پولی-مالی و نهادهای مشروعیت بخش به بازار که تأمین اجتماعی است، توجه شود. اینها نهادهای دولتهای توسعهگراست. هادی زنوز درباره صنعتی شدن ایران اظهار کرد: ما همزمان با دوره میجی در ژاپن، صنعتی شدن را شروع کردیم. ما زیرساخت فیزیکی، توسعه آموزش عمومی و... نداشتیم. در بین دو جنگ اول جهانی و دوم، دولت مدرن ایجاد شد. این دولت ارتش نوین، بروکراسی وبری، نظام مالی، امنیت، قوانین تضمین نظام مالکیت و... را برقرار کرد.او با اشاره به رشد بالای اقتصادی در سال 1341 الی 1356 گفت: از دهه ۴۰ تا ۵۰، سیاست جایگزینی واردات در پیش گرفتیم و متوسط اقتصادی ایران 9.9درصد در سال بود و عملکرد بدون نفت 10.5 بود. تا اینکه خواست از دروازه تمدن بزرگ عبور کند و منابع نفتی را به اقتصاد تزریق کرد. ما از سیاست جایگزین واردات به سیاست واردات توسعه رسیدیم و باوجود رشد اقتصادی، اشتغال ایجاد نشد. مهاجرت از روستا به شهر اتفاق افتاد و این سیاست سرکوبهایی را با نارضایتی توده مردم در پی داشت. اینها با همراهی بازار و روحانیون به ناراضیان حکومت تبدیل شدند تا اینکه حکومت سقوط کرد. بعد از انقلاب دولت توسعه جای خود را به دولت متعهد داد. در دوره سازندگی و اصلاحات کمی پیشرفت ایجاد شد و در دوره بعد نفت به یغما رفت و نظام گری اتفاق افتاد.
کشور نیازمند دولت توسعهگرا
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی سیاست اقتصادی ایران و کره جنوبی را مقایسه کرد و گفت: کره جنوبی در دهه از حمایت جایگزینی دولت دست برداشت و پیوند دانشگاه و صنعت و توسعه ملی رخ داد و نقش راهبردی دانشگاهها، نظام ملی نوآوری کارا، و خوشههای فناوری در دستور قرار گرفت. یکی از دلایل موفقیت کره جنوبی ثبات سیاسی، همزیستی مسالمتآمیز با سایر کشورها، شایستهسالاری و ظرفیت سازمانی و استقلال ریشهدار داشت. کره جنوبی ژنرال توسعه بود. به گفته هادی زنوز برای موفقیت در تجربه سیاستهای توسعه صنعتی، باید دولت توسعهگرا در ایران وجود داشته باشد. باید با جهان آشتی کنیم تا سیاست صنعتی بنویسیم وگرنه این مسیر موفق نخواهد بود. او ادامه داد: سیاست توسعه صنعتی چند بار نگاشته شد اما مورداجرا گذاشته نشده است. در همه این سیاستها به تقویت بخش خصوصی، تقویت حقوق مالکیت، توجه به اقتصاد کلان، توجه به فناوریهای زیرساختی، انتخاب صنعت رقابتپذیر و تغییر سیاست خارجی و تعامل با دنیا توجه شده اما در اجرا به آنها بیتوجهی شده است. وی معتقد است که باید همه ذینفعها در کنار هم سند استراتژی توسعه صنعتی بنویسند. تلقی نادرستی از تدوین استراتژی توسعه صنعتی داریم. ما در مطالعات قبلی، کارهای زیربنایی انجام ندادهایم. به این دلیل که هدفگیری صنایع راهبردی موفق نداشتند. رویکرد نادرستی به رقابت و بازارهای ساختاریافته بینالمللی دارند. بازارهای ذرهای امکان توسعه ندارد. از انتقال تکنولوژی برداشت نادرستی داشتند و در طول مسیر دانشبنیان نشدند. در ادامه دولت بیظرفیت با بحرانهای متعدد روبهرو شد و در چرخه معیوب فساد، مشروعیت نشانه گرفته میشود.
توسعه صنعتی در دوران سخت
در ادامه شاپور اعتماد، پژوهشگر حوزه فلسفه گفت: مهر صنعت شدن ایران با مهر صنعتی کره با صنایع خود، فرق بنیادی داشت. آنها به سمت سرمایه فرهنگی رفتند و ما به سمت سرمایه نظامی رفتیم. اما چرا آنها به سمت توسعه فرهنگی رفتند؟ باید به عناصر تاریخی و عناصر تطبیقی همزمان توجه کرد تا ببینیم توسعه صنعتی در ایران چگونه ممکن است. علیرضا کلاهی صمدی، رئیس کمیسیون صنعت ایران نیز گفت: چرا الیگارشی در ایران بعد از این گذار تاریخی به فکر توسعه صنعتی نیفتاد. بهنظر میرسد در شرایط حاضر و تحریمهای خارجی علیه ایران، امکان توسعه صنعتی در ایران وجود دارد و آیا چین میتواند امکانی در اقتصاد ایران برای واردات فناوری، مدیریت تکنولوژی به کشور داشته باشد؟ مشکلات این حوزه چه خواهد بود؟
برنامهریزی براساس واقعیتها
ابراهیم بهادرانی، مشاور عالی رئیس اتاق تهران هم در این نشست اظهار کرد: خیلی از اهداف مورد تاکید در برنامههای توسعه و استراتژی توسعه صنعتی آرمان و آرزوهای ما نوشتهشده و باید بتوانیم از این مسیر برگردیم و برنامههای نوشتهشده با واقعیت اقتصاد ایران همخوانی داشته باشد. باید مشکلات موشکافی شود و راه برگشت از خطاها شناسایی شود. حتی اگر به نتیجه هم نرسیم باید مدارک و مطالعاتی انجام شود، که در اختیار سیاستگذاران قرار گیرد. سادینا آبایی، رئیس کمیسیون فناوری اطلاعات و ارتباطات اتاق ایران هم در این نشست گفت: ما بارها روی استراتژی توسعه صنعتی کار کردهایم و خیلی از مطالعات ما در متن اصلی موردتوجه قرار نمیگیرد یا اجرا با خود سند بسیار فاصله دارد. چرا باید اینقدر سند بنویسیم و درنهایت هیچکدام به نتیجه مشخصی نرسید. اگر استراتژی مشخص صنعتی داشته باشیم، شاید بتوانیم جایگاهی در دنیا برای خود پیدا کنیم. وی تصریح کرد: باید سندها بهموقع نوشته و اجرا شود وگرنه خروجی مشخصی نخواهیم داشت. هیچکس در قبال سندهای نوشتهشده، پاسخگو نیستند. باید سیستم نظارتگر درباره چندوچون این اسناد سوال کند. حتی ممکن است خیلی از دولتها با تغییر رئیسجمهور و دولت به اسناد نوشتهشده در دولت قبل هم توجه نمیکنند.