پروژههای ناتمام یا ابرمصیبت اقتصادی
در گزارشهای سالانه مرکز پژوهشها، بودجه عمرانی برای پروژههای با پیشرفت بالای ۷۰ درصد و طرحهای اولویتدار ملی است. اما آنچه از آن با عنوان پروژههای عمرانی یاد میشود، در اجرا تبدیل به ابرمصیبتی میشود که گریبانگیر بودجه سالانه کشور است.
طرحهایی که هر سال سهمی از بودجه کشور را به خود اختصاص میدهند و هزینههایی را به مصارف دولت تحمیل میکنند که ماحصل آن، چیزی جز میوه تلخ ناترازی نیست. طرحهایی که نیمهکاره رها میشوند و در انتها دولت یا نهادی آسیبهای وارده از آن بر اقتصاد را گردن نمیگیرد. پروژههایی که بسیاری از کارشناسان اقتصادی آنها را هزینهها و مصارفی میدانند که تنها باری بر دوش اقتصاد کشور گذاشته و در نهایت آبادانی بههمراه ندارند.
تا مدتها در بر همین پاشنه چرخید تا اینکه ابتدای امسال مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی اعلام کرد سهم طرحهای عمرانی از کل بودجه کشور در سال ۱۴۰۳ به ۱۶ درصد رسیده که کمترین سهم در چهار سال گذشته است. در این میان، بسیاری از این طرحها پروژههایی هستند که بدون هیچ پیشرفتی در قانون بودجه خاک میخورند.
چنین چالشی که نظام بانکی و بودجهریزی کشور را با دردسر مواجه کرده، اگر موجب چرخیدن چرخ اقتصاد شود، اگر تولید را بهجریان بیندازد و اگر منجر به راه افتادن موتور کارخانهها و صنایعی شود که خاک میخورند، میتوان از آن با عنوان پروژههای عمرانی یاد کرد. اما صحبت از پروژههایی است که عموما از آنها با عنوان پروژههای عمرانی خاکخورده یاد میشود که کم هم نیستند، اما طرحهای عمرانی و تخصیص منابع به آنها، همواره مدافعان و مخالفانی دارد که هرکدام توجیه خود را دارند. صمت در همین زمینه با کارشناسان اقتصادی گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.