برق، صادرات یا مبادله استراتژیک
برای بهبود وضعیت ناترازی برق چه باید کرد؟ کمبود برق در مواقع پیک مصرف، شبکه مصرفکنندگان خانگی و صنایع را با چالشی جدی مواجه کرده؛ چالشی که گمانهزنیهایی هم بهدنبال دارد و سوالاتی از این قبیل که اگر در زمینه مصرف و تولید برق ناترازی و ناهماهنگی در کشور وجود دارد، لزوم صادرات آن به کشورهای همسایه چیست؟ آیا سیاستگذاریهایی در جریان است که عموم مردم از آن بیخبرند؟
برخی کارشناسان انرژی معتقدند صادرات انرژی به کشورهای همجوار با دو منظور انجام میشود، باعث ایجاد ثبات و زمینههای همکاری بیشتر کشورهای همسایه و همچنین ایجاد صلح و ثبات در منطقه میشود. اما یکی از این اولویتهای صادراتی استفاده از صادرات انرژی برای کنترل سیاسی کشورها و نفوذ سیاسی در آن کشور است. ابزاری که از آن بهعنوان صادرات استراتژیک یاد میشود. اهرمی که باعث ایجاد وابستگی میان کشورهای همسایه و تحریمناپذیر بودن آنها میشود. موقعیت ژئوپلتیک ایران نیز یکی از عواملی است که همیشه در عرصه بینالملل کشور را با چالشهای جدی مواجه کرده است؛ چالشی که در حوزه صادرات انرژی تاریخچه چندصدساله دارد. صمت در رابطه با وضعیت ناترازی برق در فصل تابستان با محمدصادق مهرجو، کارشناس انرژی گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.
گرما، افزایش مصرف و قطعی برق زنجیرهای است که هر سال تابستان تکرار میشود، در رابطه با وضعیت موجود و حرکت بهسمت وضعیت مطلوب در زمینه ناترازی برق چه باید کرد؟
من در رابطه با امنیت ژئوپلتیک کشورمان همیشه از مثال آیزنهاور، سیوچهارمین رئیسجمهوری امریکا استفاده میکنم. آیزنهاور میگوید: «فکر میکنم روی نقشه جهان هیچ نقطهای مهمتر از ایران وجود نداشته باشد. ایران بر سر چهارراه جهان واقع شده و دارای منابع عظیم نفت است و اگر روزی ایرانیها با چینیها و روسها کنار بیایند، دیگر دنیا جای امنی برای ما نیست. اجازه ندهید هیچگاه آن روحیه جنگجویی و نظامیگری ایرانیها زنده شود. برای اثبات حرف من تاریخ را بخوانید.» آیزنهاور دقیقا 2 ماه قبل از اینکه رئیسجمهوری شود، در انتخابات ۱۹۵۳ این سخنان را بیان کرده است.
از این جمله استفاده میکنم تا موقعیت ژئوپلتیک ایران را گوشزد کنم. ما در شمال کشورمان، کشور روسیه با منابع عظیم گاز و نفت را داریم و در جنوب، کشورهای حوزه خلیجفارس که منابع نفت و گاز دارند، اما برای سرمایش در تابستان احتیاج به برق دارند و در غرب کشور ما، کشورهای پرجمعیتی مانند عراق و ترکیه واقع شدهاند و در شرق هم 2 کشور به نسبت پرجمعیت مانند پاکستان که ۲۴۰ میلیون نفر جمعیت دارد که اینها نیاز به برق دارند و از زیرساخت قوی در زمینه تولید و انتقال برق هم برخوردار نیستند. افغانستان هم مانند پاکستان در همین شرایط است.
ما در حقیقت در مرکز تولید و مصرف برق در غرب آسیا هستیم، همه اینها را گفتم برای اینکه بدانید ما چه استفادهای میتوانیم از مزیت جغرافیایی خودمان ببریم. یعنی اگر ما از روسیه گاز وارد کنیم و نیروگاه حرارتی با راندمان ۵۰ درصد بزنیم و این برق را به کشورهای شرقی و غربی خودمان و از جنوب به خلیجفارس صادر کنیم، آورده خوبی میتوانیم کسب کنیم. بحث صادرات برق مثل صادرات نفت، تحریمپذیر و قابلسنجش نیست و حتی میتوانیم با کالا و خدمات تهاتر کنیم. فرض کنید برق بدهیم و در قبال آن، نفت خام عراق را بگیریم.
میشود از این فشار تحریمها اندکی کاست، البته این بهترین گزینه ما نیست. بهتر است بحث تحریمها را رفع و رجوع کنیم و قراردادهای چندجانبه برای کشورهای همسایه ببندیم و انرژی آن کشورها را به خودمان وابسته کنیم. چند سال قبل شنیدیم و خواندیم که عربستانسعودی برای احداث نیروگاه تجدیدپذیر با ظرفیت ۲۰۰ هزار مگاوات یا ۲۰۰ گیگاوات با کشور آلمان و ژاپن قراردادی را امضا کرده است. عربستان طبق طرحی که برای کشورش دارد، در حال رفتن بهسمت استفاده از انرژیهای با کربن کم و رهایی از انرژیهای فسیلی و توسعه زیرساختهای تجدیدپذیر است.
این کشور با جمعیت ۳۵میلیون نفر، باوجود حضور در اقلیم گرم، اما مازاد تولید دارد و میتواند بازار منطقهای را هم در دست بگیرد. یکی از ابزارهای وابستگی عراق به ما بحث انرژی است؛ هم در زمینه گاز و هم برق. اگر این ابزار را از دست بدهیم، نفوذ سیاسیمان را هم ممکن است بهتدریج از دست بدهیم.
اهمیت بحث وابستگی انرژی کشورها در سایر زمینهها خودش را نشان میدهد. اگر ما صادرات گاز به پاکستان را احیا کنیم، دیگر گسستگی دو کشور بهراحتی امکانپذیر نیست. یا اینکه برای مثال اگر از سمت پاکستان گاز به هند صادر کنیم، چنین ارتباط ناگسستنی ایجاد خواهد شد.
ایران میتواند رقیب کشور قطر در ساخت مینی ال ان جیها به کشورهای چین و هند و شرق آسیا باشد. چنین ارتباطاتی میتواند تحریمپذیری کشور را کم میکند.
در حال حاضر ظرفیت ۹۳هزار مگاواتی در کشور برای توسعه برق داریم. در حال حاضر نزدیک به ۹۰ درصد تولید برق که باتوجه به ایام مختلف متفاوت است، وابسته به نیروگاههای حرارتی با سوخت گاز و فرآوردههای مایع است.
در رابطه با بحث ناترازی گاز هم در چهارماهه انتهایی سال مجبور هستیم مصرف خانگی و تجاری خرد را در اولویت قرار دهیم و گاز را بهسمت نیروگاهها هدایت کنیم و از آنطرف فرآوردههای مایع یا مازوت بسوزانیم که موجب آلایندگی میشوند. خب اگر برنامه درستی برای مدیریت درست مصرف بهویژه در تابستان داشته باشیم، میتوانیم گاز را به صنایع بدهیم تا برق شهرکهای صنعتی و صنایع عمده قطع نشود که از این نظر دچار ضرر و زیان و کاهش تولید ناخالص داخلی نشویم.
در حال حاضر صدای اعتراض صنایع در این بیبرقی بلند شده است و حق هم دارند. برخی نیروگاههای تجدیدپذیر، برقی که برای مصرف خودشان تولید کردند، متاسفانه توسط مصرف خانگی بلعیده شده است.
برای مدیریت مصرف برق در پیک تابستان تقریبا ۱۵هزار مگاوات برق نیاز داریم. باتوجه به ظرفیت و ناترازیهایی که در زمینه تولید گاز داریم، توصیه میشود حتما بهسمت توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر برویم و در زمینه بهینهسازی کار کنیم.
تولید نیروگاههای حرارتی ما بسیار متوسط و در کل کشور ۳۰ درصد است، ما نزدیک به ۷۰ درصد از انرژی گاز را در اختیار نیروگاه قرار میدهیم که تبدیل به گرما میشود و میتوانیم با سیکل ترکیبی کردن این نیروگاهها راندمان نیروگاههای فعلی را افزایش دهیم، چراکه راهکارهای متنوعی برای این قضیه وجود دارد. نزدیک به ۱۵ تا ۲۰ درصد تلفات انتقال و توزیع در شبکه برق کشور داریم که قصد داریم در برنامه هفتم این میزان را به ۸ درصد برسانیم و جلوی اتلاف را بگیریم.
از طرفی باید نظام قیمتگذاری را در بحث خرید برق از نیروگاههای تجدیدپذیر اصلاح کنیم و از قیمتگذاری دستوری احتراز کنیم، اگر بخواهیم نیروگاههای تجدیدپذیر را گسترش دهیم، در بخش خصوصی نرخ تمامشدهاش بیش از آن چیزی است که در اختیار مصرفکننده خانگی قرار میگیرد و مابهالتفاوت آن باعث ضرر به نیروگاههای خصوصی تجدیدپذیر میشود.
دولت سیزدهم یک اقدام خوب انجام داد و خودش را از بحث قیمتگذاری در نیروگاههای تجدیدپذیر خصوصی کنار کشید. دولت فقط بابت انتقال و صادرات برق از شما هزینه و دستمزد دریافت میکند و شما به نرخ صادراتی میتوانید برق خودتان را بفروشید. یکی از راهها، مشوقها و تسهیلگری در زمینه تولید برق تجدیدپذیر است که دولت چهاردهم میتواند در این زمینه اقدام کند.
جلوی توسعه نیروگاههای حرارتی را باید گرفت، مگر اینکه بتوانیم سوخت و خوراکش را که همان گاز باشد، از روسیه وارد کنیم. بهتازگی یک تفاهمنامه واردات گاز از روسیه بهواسطه وزارت نفت بسته شده است که میتوانیم با احداث نیروگاههای با راندمان بالا در حاشیه دریای خزر یا عمان سعی کنیم نیروگاه با راندمان بالا تاسیس کنیم و برق آن را به کشورهای حاشیه خلیجفارس و پاکستان صادر کنیم. در حال حاضر قرارداد صادرات برق به کشور عراق و ترکیه و حتی افغانستان هم داریم. اینها ظرفیتهایی است که در حال حاضر وجود دارد.
یک قرارداد تهاتر گاز و برق با کشور ارمنستان داریم که مقدارش زیاد هم نیست، اما قرارداد خوبی است. روزانه یک میلیون مترمکعب گاز در اختیار کشور ارمنستان قرار میدهیم و آن کشور این میزان گاز را در نیروگاههایش تبدیل به برق میکند و برق به ما میدهد. در واقع یکجور تهاتر غیرهمنام انجام میشود. قراردادهایی از این دست باعث ایجاد ثبات و زمینههای همکاری بیشتر کشورهای همسایه و همچنین باعث ایجاد صلح و ثبات در منطقه میشوند.
وقتی کشورها تولید و مصرف انرژیشان به هم وصل باشد، از بروز تنش و مسائل دیگر جلوگیری میکنند و وابستگی اقتصادیشان بههم بیشتر و تعاملات تجاریشان هم بیشتر میشود و میتوانیم بهعنوان پل عبور انواع و اقسام انرژی در کشور در منطقه حساس غرب آسیا نقش ایفا کنیم. شاید بتوانیم از ظرفیت دیگر کشورها برای اینکه برقمان را به کشورهای دیگر صادر کنیم هم، استفاده کنیم. اینها زمینههای خوبی برای اولویتهای کاری دولت چهاردهم است.
بهینهسازی و کاهش تلفات انرژی در همه زمینهها و توسعه تجدیدپذیرها را باید از اولویتهای دولت چهاردهم قرار داد. باید دنبال تولید بیشتر باشیم. یکی از راهکارهایی که میشود نقش اقتصادی بیشتری در غرب آسیا داشته باشیم، افزایش تولید برق است.
توصیه من که دو سال و نیم پیش مطرح کردم، ایجاد معاونت انرژی بود. ما 2 گروه وزارتخانه داریم که تولیدکننده انرژی و مصرفکننده انرژی هستند. نیاز به یک نهاد فرادست است که بین تولیدکننده و مصرفکننده هماهنگی ایجاد کند و در یک بعدی سیاستگذاری انجام دهد و وسطگری و تنظیمگری کند.
شرح کار این معاونت انرژی در برنامه هفتم تحتعنوان بهینهسازی و مدیریت مصرف مدنظر قرار گرفته است که یک نهاد فرادست فراوزارتخانهای بالای سر وزارت نفت، نیرو و جهاد کشاورزی و صمت قرار بگیرد که بتوانند این شرکتهای بهینهسازی را در داخل وزارتخانه هماهنگ کنند.
سیاستگذاری درست، اصلاح حکمرانی انرژی در کشور، تنظیمگری، هماهنگی و بهینهسازی میتواند شرح وظایف این معاونت انرژی باشد. دولت چهاردهم باید حتما نسبت به ایجاد این معاونت اقدام کند. به این شکل یک بازار رصدگری در بازار انرژی کشور مهیا میشود.
باور عموم بر این است که وقتی در کشور با پیک مصرف و قطعی برق مواجهیم. آیا امکان تعدیل و توقف صادرات برق وجود ندارد؟
قطع یقین این اتفاق میافتد. این محدودیت صادراتی درباره صادرات گاز در زمستان و برق در تابستان ایجاد میشود. بههر حال اولویت تامین، مصارف خانگی و بنگاههای تجاری خرد است.
این مسئله که سراسر سال چه مقدار برق صادر میکنیم هم، البته مهم است. بهعنوانمثال اگر در تابستان نتوانستیم به تعهدات خود بر میزان برقی که در قرارداد ذکر شده، پایبند باشیم، در نهایت مبلغی را بهعنوان جریمه در نظر میگیریم. نوع قراردادهای صادرات برق و گاز به این شکل است که صادرات تجمعی برای کشور مهم است و البته بحث پایداری آن هم. بهعنوانمثال ترکمنستان در سال ۱۴۰۱ با ما قرارداد صادراتی داشت که بهدلیل سرمای هوا و افزایش مصرف، انتقال گاز بهسمت ما را قطع کرد و 2 روز کشور تعطیل شد.
این اتفاق هم که رسانهای شد و دیدید که یکسری کمبودها هم در شمالشرق کشور ایجاد و گاز یک شهر بهطورکامل قطع شد و مردم بهجای آن از برق استفاده کردند. طبیعت قراردادهای صادرات برق و گاز به این شکل است، اما اولویت، تامین مصارف داخلی است و زمانی که مصرف ما بهویژه در سهماهه تابستان افزایش پیدا میکند، میتوان گاز و برق را برای مصارف صادراتی محدود کرد.
مرکز مصرف انرژی در پایتخت است، اما میشنویم در برخی کشورها مانند کرمانشاه روزانه 2 ساعت قطعی برق وجود دارد و این گمانهزنی وجود دارد که برق به کشورهایی مانند عرق صادر میشود و این مسئله شهرهای مرزی را با مشکل قطعی برق مواجه میکند.
نیروگاههای برق در سراسر کشور پراکنده هستند. تقریبا در تمام استانهای کشور نیروگاه برق داریم، بهویژه در مراکز تجمع جمعیت. خب تهران بهدلیل مرکزیت و حجم مصرف برق با کرمانشاه قابلقیاس نیست و در ایام پیک مصرف بالاخره کرمانشاه جزو استانهای گرم کشور است و آنقدر بار مصرف افزایش پیدا میکند که ممکن است پستهای برق دچار مشکل و از مدار خارج و زمانی نیاز باشد که این پستها به مدار برگردند، وقتی از تاسیسات فراتر از ظرفیت آنها استفاده می شود.
امکان توقفهای پیشبینینشده هم وجود دارد. این اتفاق در برخی مناطق تهران هم رخ میدهد. توزیع و مدیریت مصرف در سطح شبکه باتوجه به میزان دریافت آن منطقه برق متفاوت است. اینطور نیست که اگر برق به عراق صادر میشود، کمبود در استانهای مرزی ایجاد شود.
شاید در برخی ایام مانند اربعین در کرمانشاه این اتفاق بیفتد، اما در حدود یک هفته و فقط بهمنظور کمک و برگزاری بهتر مراسم است. در عراق منابع برقشان بهطورعمده لوکال هست و از ژنراتور استفاده میکنند و محله به محله با موتورهای برق، برق خودشان را تامین میکنند که در ایام اربعین از این سازکار استفاده میکنند.
در عراق قطعی برق بحرانی است و برخی مناطق شاید در روز فقط یکی دو ساعت برق داشته باشند. در هر صورت عمدتا اولویت ما مصارف خانگی است و در پیک مصرف برق، جدا از اعمال محدودیت در صادرات برق، برق برخی صنایع قطع میشود و ادارات دولتی ساعت کاری را محدود میکنند.
روشی که من برای ناترازی پیشنهاد دادهام، جایگزینی موتور کولرهای آبی است. باتوجه به اینکه در بیشتر مناطق و مناطق کویری از کولر آبی استفاده میکنند، سهم قابلتوجهی از مصرف برق را کولرهای آبی کشور تشکیل میدهند. میشود با جایگزین کردن موتورهای نسل جدید کولرهایی که با تکنولوژی الکترومغناطیس کار میکنند، مانند موتورهای القای مستقیم که میگویند تا ۶۰ درصد کاهش مصرف دارد و در ضمن بهرهدهی همان کولرهای آبی. مشوقهایی باید در خدمت مردم قرار گیرد که این موتورهای جدید جایگزین شود. این باعث میشود میزان برق مصرفی در ایام پیک مصرف بهشدت پایین بیاید. باید ابتدا بهینهسازی انجام دهیم، کاهش تلفات برق داشته باشیم و ظرفیت تولید نیروگاهها را بالا ببریم.