یک کارشناس اقتصاد در گفت‌وگو با صمت:

فقرا به زیر خط «بقا» می‌روند

یک کارشناس اقتصاد می‌گوید: «من فکر نمی‌کنم امسال هم نرخ جهش قیمت‌ها و خدمات به کانال کمتری برود و در بهترین حالت تورم بیش از ۴۰ درصد خواهد بود. در این وضعیت من فکر می‌کنم بحران‌های اقتصادی و اجتماعی تشدید خواهند شد و ما به‌تدریج با شدتی از فقر عمومی مواجه می‌شویم که تاکنون در ایران ندیده بودیم.»

فقرا به زیر خط «بقا» می‌روند

محمدتقی فیاضی تصریح می‌کند: «‌به‌طور خاص باید بگویم فقرا فقیرتر می‌شوند و از میان غیرفقرا هم عده بیشتری قربانی فقر خواهند شد. در حال ‌حاضر آمارهای رسمی نشان می‌دهد ۳۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر قرار دارند و این فقرا در ۵ سال گذشته فقیرتر هم شده‌اند. تداوم تورم بالا به‌معنای تشدید فقر خواهد بود. به این ترتیب ما در کشور با پدیده بقا مواجه خواهیم شد؛ یعنی فقرای ایران چنان فقیر می‌شوند که حتی نمی‌توانند کالری کافی و نیازهای اولیه و ضروری خود را هم تامین کنند. پس ما با گرسنگی و نابودی بخش مهمی از مردم ایران مواجه خواهیم شد.» آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح گفت‌وگوی صمت با این کارشناس اقتصاد است.

در روزهای اخیر مرکز آمار ایران نخستین گزارش تورمی خود برای امسال را منتشر کرده که در آن تورم سالانه ۳۸.۸ درصد اعلام شده است. تحلیل شما از این نرخ چیست؟

من بیشتر تمایل دارم بر نرخ اعلام‌شده تمرکز نکنیم. منظورم این نیست که تورم ۳۸.۸ درصدی، نشان‌دهنده یک وضعیت مناسب است؛ به هیچ وجه این حرف منطقی نیست و از قضا نشان‌دهنده وضعیت تکان‌دهنده اقتصاد کشور است. با این همه تورمی که وجود دارد، بنا بر ارزیابی‌ها و محاسبات مختلف، ارقام مختلفی را به‌عنوان نرخ تورم مطرح می‌کنند که همین امر موجب شده تمرکز بر یک نرخ تقریبا غیرممکن شود.

منظور شما اختلاف میان ارقام بانک مرکزی و مرکز آمار هم هست؟

این دیگر مهم‌ترین نمود همان مشکلی است که گفتم. در واقع اخیرا آماری ازسوی بانک مرکزی منتشر شده که مربوط به میزان افزایش نرخ دیه و مواردی از این دست است. در این گزارش میزان افزایش قیمت‌ها بیش از ۵۲ درصد اعلام شده است. با این وجود هنوز سیاست‌گذار پولی کشورمان حاضر به انتشار ارقام رسمی نیست و همین موجب می‌شود از نظر حقوقی نتوانیم ادعا کنیم محاسبات بانک مرکزی درست است یا غلط.

به‌نظر شما محاسبات کدام یک از دو مرجع رسمی محاسبات آمار به واقعیات نزدیک‌تر است؟

بی‌تردید ارقامی که بانک مرکزی اعلام می‌کند به واقعیت نزدیک‌تر به‌نظر می‌رسد.

برمبنای همین گزارش اخیر مرکز آمار ایران می‌توانیم بگوییم پس از 3 سال تورم به کانال کمتر از ۴۰ درصد رسید. فکر می‌کنید این امر پایدار خواهد بود؟

هنگامی که نرخ ۲.۶ درصدی تورم ماهانه فروردین امسال را در کنار روند ماه‌های گذشته تورم اعلام‌شده ازسوی مرکز آمار ایران قرار می‌دهیم، به‌وضوح عیان می‌شود که روند تورمی کشور افزایشی است.

یعنی فکر می‌کنید نرخ تورم کمتر از ۳۰ درصد نخواهد شد؟

نه‌تنها معتقدم تورم به کانال کمتری نخواهد رفت، بلکه معتقدم امسال سالی دشوار برای اداره اقتصاد ایران است و به همین دلیل تورم در نهایت تا میانه سال دوباره وارد کانال ۴۰ تا ۵۰ درصد خواهد شد.

فاصله موجود میان نرخ‌های متفاوت تورم مشکل‌ساز نمی‌شود؟

این وضعیت فلسفه اعلام آمار رسمی را زیر سوال برده است. هدف از اعلام آمار دستاوردسازی برای جناح‌های سیاسی یا دولت‌های مختلف نبوده، بلکه اعلام وضعیت واقعی اقتصاد به سیاست‌گذاران و فعالان اقتصادی است. پرواضح است اگر ارقام اعلامی درست نباشد، نه‌تنها مسیر را روشن نمی‌کند، بلکه منجر به گمراهی هم خواهد شد.

به‌طور مثال اگر بگوییم تورم کشور در سال گذشته ۵۲ درصد بوده، باید بپذیریم رکوردشکنی تورمی کشورمان در سال‌های پس از قحطی بزرگ و اشغال در جنگ جهانی دوم به‌وقوع پیوسته است؛ به‌تعبیری در نخستین سال‌های قرن ۱۵ هجری خورشیدی، ما با رکوردشکنی ۸۰ساله در ایران مواجه شدیم.

ضمن اینکه وجود فاصله ۱۵ درصدی به هیچ وجه توجیه ندارد و این امر بیانگر یک فاجعه بزرگ در نظام محاسبه و اعلام آمار اقتصادی در کشورمان است.

علاوه بر تورم بالایی که تجربه شده، 3 سال پی‌درپی اقتصاد ایران شاهد تورمی بیش از ۴۰ درصد بوده که از نظر شما این وضعیت چهارساله می‌شود. به‌واقع کشور به کدام سو می‌رود؟

هیچ تردیدی نیست که ادامه روند فعلی به گشایش اقتصادی منجر نمی‌شود. در واقع کشور از نظر شاخص‌های کلان اقتصادی به سمت بحران و ابربحران می‌رود، زیرا به‌جای حل مشکلات فعلی ما شاهد این هستیم که با سوءتدبیر، بحران‌ها تشدید و تعمیق می‌شوند.

تورم دورقمی در جهان امروز بیانگر یک بحران بزرگ است و اکنون کشور ما برای نخستین بار در تاریخ مدرن خود 3 سال مداوم تورم بیش از ۴۰ درصدی داشته است؛ به‌بیان ساده‌تر اقتصاد تورم‌زده ایران هم تاکنون شاهد چنین وضعیتی نبوده است. حتی در سال ۷۴ در دولت رفسنجانی که نرخ تورم برای یک سال به ۴۹.۴ درصد رسید، دولت وقت به‌سرعت با کنار گذاشتن تعدیل اقتصادی به وضعیت تورم سر‌وسامان داد. یعنی من یاد ندارم که 2 سال پی‌درپی هم در ایران تورم ۴۰ درصدی داشته باشیم.

مشکل این است که من فکر نمی‌کنم امسال هم نرخ جهش قیمت‌ها و خدمات به کانال کمتری برود و در بهترین حالت تورم بیش از ۴۰ درصد خواهد بود. در این وضعیت من فکر می‌کنم بحران‌های اقتصادی و اجتماعی تشدید خواهند شد و ما به‌تدریج با شدتی از فقر عمومی مواجه می‌شویم که تاکنون در ایران ندیده بودیم.

4 سال تورم بیش از ۴۰ درصدی، شرایطی است که شاید پیش از این قابل‌تصور نبود، اما اکنون ما سه‌چهارم این دوره را هم طی کردیم و دست‌کم بخش بزرگی از صاحب‌نظران اقتصادی هم تاکید دارند با ادامه روش‌های فعلی جهش‌های قیمتی در کشورمان تشدید خواهد شد.

ضعف مدیریتی باعث چنین پیش‌بینی می‌شود؟

در این باره که تیم اقتصادی دولت، تیمی ضعیف است و سوءتدبیرهای آنها به بحران‌ فعلی انجامیده، من شکی ندارم، اما تغییر دولت‌ها اثرات خود را بر انتظارات تورمی و شاخص تورم خواهد داشت. حتی در انتخابات آتی نیز به نظر می‌رسد هرچه دولتی که سکان امور را به‌دست می‌گیرد، نویدبخش روزهای باثبات باشد، انتظارات اجتماعی می‌تواند روند شاخص‌‌های کلان را مثبت‌تر کند و هرچه کسانی که راهی پاستور می‌شوند، در اذهان مردم مسبب وضع فعلی باشند، بحران‌ها تشدید خواهند شد.

نقش سوءتدبیر را در شکل‌گیری وضعیت فعلی چقدر می‌دانید؟

به طور کلی نقش مدیران و مسئولان در پدید آمدن وضعیت فعلی قابل‌انکار نیست. حتما این روزها ویدئوی وزیر اقتصاد را دیدید که پیش از پیروزی رئیسی و رسیدن خودش به مقام وزارت تاکید دارد که با تغییر دولت روحانی، بدون اینکه سیاست‌گذاری خاصی صورت بگیرد، نرخ تورم ۱۰ تا ۱۵ درصد تعدیل می‌شود. خاندوزی در واقع دارد به مسئله انتظارات تورمی و نقش سرمایه اجتماعی دولت‌ها در شکل‌دهی انتظارات تورمی اشاره م

ی‌کند.

او فکر می‌کرد با تغییر دولت‌ها مانند سال ۹۲ چنین تحولاتی رخ می‌دهد، اما در عمل شاهد بودیم که سیاست‌گذاری‌های اشتباه و سوءمدیریت‌هایی که در 3 سال گذشته شاهد آن بودیم نه‌تنها اجازه کاهش ۱۰ تا ۱۵ درصدی تورم را نداد، بلکه ما برای 3 سال شاهد افزایش ۱۰ تا ۱۵ درصدی نرخ تورم بوده‌ایم. در واقع این امر نشان داد روی کار آمدن افراد تندرو موجب کاهش نوسانات نخواهد شد. ضمن اینکه آقایان چنان در سیاست‌گذاری‌ها و نظارت بر عملکرد اقتصادی کشور بد عمل کردند که شدت بحران در همه بخش‌ها تشدید شده و اکنون به‌نظر می‌رسد تداوم این وضعیت مشکلات را حادتر کند.

یکی از دستاوردهایی که دولت فعلی بر آن انگشت می‌گذاشت، کنترل نرخ ارز برای مدت یک سال است. اکنون دو سه ماهی است بازار ارز دچار نوساناتی شده است. چقدر امکان این وجود دارد که سیاست‌گذار پولی موفق به تثبیت قیمت‌ها شود؟

من فکر می‌کنم علی‌رغم میل باطنی بانک مرکزی و مدیران آن، محدودیت منابع به آنها فشار زیادی وارد خواهد کرد و این امر مانع اصلی کنترل نرخ دلار در دو سه ماه گذشته هم بوده است. نباید فراموش کنیم که کنترل نرخ ارز در یک سال گذشته همزمان با حاکمیت تورم بیش از ۴۰ درصدی بود و شکاف میان نرخ ارز رسمی و غیررسمی هم بیشتر شد. ضمن اینکه تحریم‌ها هم ادامه دارد و حتی تنش‌ها در خاورمیانه می‌تواند آنها را تشدید کند. همزمان در سال جاری انتخابات در ایالات متحده را هم خواهیم داشت که می‌تواند بی‌ثباتی‌های اقتصادی ما را تشدید کند. پس من بعید می‌دانم باتوجه به کمبود منابع و نوسانات روانی که در سال جاری وجود دارد، بانک مرکزی بتواند همچنان نرخ ارز را تثبیت کند.

این روزها گزارش مربوط به فقر مرکز پژوهش‌های مجلس به موضوع بحث میان برخی اقتصاددانان تبدیل شده است. باتوجه به تصور شما از افزایش نرخ تورم، فکر می‌کنید شرایط فقر در کشور چگونه خواهد شد؟

‌به‌طور خاص باید بگویم فقرا فقیرتر می‌شوند و از میان غیرفقرا هم عده بیشتری قربانی فقر خواهند شد. در حال ‌حاضر آمارهای رسمی نشان می‌دهد ۳۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر قرار دارند و این فقرا در ۵ سال گذشته فقیرتر هم شده‌اند. تداوم تورم بالا به‌معنای تشدید فقر خواهد بود. به این ترتیب ما در کشور با پدیده بقا مواجه خواهیم شد؛ یعنی فقرای ایران چنان فقیر می‌شوند که حتی نمی‌توانند کالری کافی و نیازهای اولیه و ضروری خود را هم تامین کنند. پس ما با گرسنگی و نابودی بخش مهمی از مردم ایران مواجه خواهیم شد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین