-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->امیرعباس آذرم‌وندکارشناس اقتصاد در تشریح شرایط روز اقتصاد تاکید کرد

از رقبای منطقه‌ای عقب نمانیم

از نظر علم اقتصاد رشد، در نخستین قدم خروجی رشد اقتصادی باید در میزان اشتغال و سطح سرمایه‌گذاری خود را نشان دهد.

از رقبای منطقه‌ای عقب نمانیم

استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی، درباره رشد اقتصادی حدود ۸ درصدی که مرکز آمار برای بهار ۱۴۰۲ اعلام کرده، به صمت گفت: از نظر علم اقتصاد رشد، در نخستین قدم خروجی رشد اقتصادی باید در میزان اشتغال و سطح سرمایه‌گذاری خود را نشان دهد. ضمن اینکه، باید به‌شکل افزایش در درآمد سرانه کشور هم، افزایش تولید را مشاهده کنیم. این اتفاقات در ایران نیفتاده است. همچنین، اطلاعاتی چون نرخ رشد اقتصادی سه‌ماهه نخست امسال یا رشد اقتصادی سال ۱۳۹۵ را در اقتصاد داده‌ای «پَرت» می‌نامند که نباید در محاسبات و برآوردها لحاظ شود.

وحید شقاقی، کارشناس اقتصاد کلان در رابطه با عقب‌افتادن اقتصاد ایران نسبت به رقبای منطقه‌ای نیز تصریح کرد: برمبنای قدرت خرید، ایران در سال گذشته معادل هزار و ۳۰۰ میلیارد دلار تولید داشته و این رقم برای ترکیه و عربستان هم به‌ترتیب ۲هزار و۸۰۰ و هزار و ۳۰۰ میلیارد دلار بوده است. در نتیجه، اقتصاد ترکیه بیش از ۲برابر و اقتصاد عربستان نیز ۴۰ درصد از ما بزرگ‌تر است. پاکستان که اقتصادش نفت هم ندارد، در سال گذشته تولیدش تنها ۷۰ میلیارد دلار از ایران کمتر بوده است و به‌سرعت می‌تواند از ما سبقت بگیرد.مشروح این مصاحبه را می‌توانید در ادامه بخوانید.

مرکز آمار ایران در گزارشی، رشد اقتصادی ۳ ماهه نخست را ۷.۹ درصد محاسبه کرده که این مسئله به افزایش بحث‌ها میان کارشناسان اقتصادی انجامیده است. تفسیر شما از نرخ اعلام‌شده چیست؟

پیش از هر چیز، توصیه‌ای به دولتمردان دارم که فریب ارقام اعلام‌شده را نخورند، چراکه این ارقام بسیار گمراه‌کننده هستند و اگر مسئولان و سیاست‌گذاران تصور کنند که چنین شاخص‌هایی واقعی هستند، در ادامه اشتباهاتی مرتکب می‌شوند که کشور و مردم زیان خواهند کرد.

یعنی شما آمارهای ارائه‌شده را مخدوش می‌دانید؟

من نهادی را متهم به دروغگویی نمی‌کنم، اما مسئله این است که رشد موردبحث، مصداق رشدی بی‌کیفیت است که در اقتصادی مشابه اقتصاد ایران، هر چند سال یک بار رخ می‌دهد و نتیجه آن، بهبود وضعیت زندگی مردم و معیشت جامعه نیست.

چه چیزی عامل ایجاد رشد به‌زعم شما، بی‌کیفیت در اقتصاد ایران شده است؟

عامل ایجادکننده رشد اقتصادی امروز، مشخص و روشن است. اقتصاد ایران از ابتدای سال ۹۰ و آغاز تحریم‌های نفتی شورای امنیت، روزهای دشواری را گذرانده و کار به جایی رسیده که ابعاد و حجم اقتصاد کوچک هم شده است. در این شرایط و با گذشت ۵ سال از اعمال دوباره تحریم‌ها به دستور دونالد ترامپ، شاهد این هستیم که نرخ انرژی در بازارهای جهانی به‌شکل چشمگیری افزایش پیدا کرده، همزمان با آن، صادرات کشور ما هم به‌طورمحسوسی بیشتر شده است.

همچنین، بنا بر آمارهای سایت بلومبرگ، در حالی که ایران در اوج سیاست «فشار حداکثری» روزانه کمتر از ۳۰۰هزار بشکه نفت می‌فروخت، از ابتدای سال میلادی جاری، با گشایشی چشمگیر مواجه شده است، به‌نحوی‌که اکنون روزانه ۱.۵میلیون بشکه نفت کشور در بازارهای جهانی به‌فروش می‌رسد، هرچند اروپا دچار سرما در زمستان ۱۴۰۱ نشد، اما دمکرات‌های امریکایی که سال آینده باید دوباره در مقابل رقیب خود انتخاباتی برگزار کنند، برای پیروزی در سال آینده باید ۲ مسئله را مرتفع کنند؛ از یک‌سو، تورمی که در ۲ سال اخیر گریبان اقتصادهای غربی را گرفته است، باید کنترل شود و از سوی دیگر، باید در مقابل خروج از برجام که ترامپ برگزید، راهی دیگر را بپیماید که ایران هم به آن رضایت دهد. در این چارچوب است که من فکر می‌کنم که اجازه تولید و فروش نفت به ایران، مانند یک تیر و ۲ نشان برای کاخ سفید عمل کرده است. در ایالات‌متحده، زمانی تورم کنترل می‌شود که نرخ انرژی کنترل شود و همسویی میان تهران و واشنگتن هم، زمانی ممکن می‌شود که طرفین به توافق محدود و موقت خود پایبند باشند.باوجود اهدافی که سیاست‌گذاران از اقدامات خود دارند، رویه جدید هیات‌حاکمه امریکا موجب افزایش صادرات نفت ایران در مقطعی شد که قیمت‌ها در بازار جهانی، صرفه زیادی دارند و گران‌تر از قبل هستند. من سهم بخش نفت در رشد ۶.۲ درصدی را بسیار مهم می‌دانم.

نرخ رشد ۶.۲ درصدی را بانک مرکزی محاسبه کرده و مرکز آمار نرخ ۷.۹ درصدی را اعلام کرده است. به‌نظر شما، بانک مرکزی مرجع مناسب‌تری است؟

بنده رشد بهار امسال را جزو رشد بی‌کیفیت تلقی می‌کنم و آن را داده غیرقابل‌استناد می‌دانم، فرقی ندارد که کدام رقم را به‌عنوان نرخ رشد معرفی کنند، زیرا در هر دو صورت، رقم موردبحث، قابل‌اعتنا و اتکا نیست. اصل بحث من این است که اقتصاد ایران موفق شد، با افزایش صادرات نفت خود به‌طورچشمگیری، رشد اقتصادی را افزایش دهد. در نتیجه، رشد حاصل‌شده نه از کیفیت کافی برخوردار است و نه می‌تواند به رشد در دیگر بخش‌ها منجر شود و به همین دلیل، به افزایش اشتغال و گشایش اقتصادی هم منجر نمی‌شود. حال فرقی ندارد که اگر معیار را نرخ ۶.۲ درصدی بانک مرکزی قرار دهیم یا نرخ نزدیک ۸ درصد مرکز آمار، هیچ‌کدام برای کشور راهگشایی ندارند و چقدر خوب خواهد بود که دولتمردان روی آن مانور هم ندهند.

میان نرخی که بانک مرکزی و مرکز آمار اعلام کرده ۱.۷ درصد فاصله وجود دارد، آیا این امر بی‌اهمیت است؟

به هر حال، این فاصله همان‌طوری که توضیح دادم، نمی‌تواند بیانگر وقوع اتفاقات خوبی در کشور باشد یا آن‌طور که برخی دوست دارند، نقطه‌عطفی در کشور باشد. این نرخ رشد حتی تا پایان سال اگر پایدار باشد، اهمیت چندانی ندارد چرا که به گشایش در عرصه‌های مهمی چون اشتغال منجر نخواهد شد

پیش‌بینی شما از نرخ رشد تا پایان امسال چیست؟

با گذر زمان، شوک نفتی مثبتی که حاکم است، کاهش می‌یابد و به‌همین‌دلیل، تا پایان سال رشد اقتصادی در کانال ۵ تا ۶ درصدی خواهد بود، هرچند این رشد هم مانند رشد سال ۹۵ که بیش از ۱۲ درصد بود، رقم نسبتا بالایی است اما به هر حال گرهی از کار اقتصاد کشور باز نمی‌کند.

از نظر شما رشد باکیفیت چه ویژگی‌هایی دارد؟

از نظر علم اقتصاد، رشد، در نخستین قدم خروجی رشد اقتصادی باید در میزان اشتغال و سطح سرمایه‌گذاری خود را نشان دهد. ضمن اینکه، باید به‌شکل افزایش در درآمد سرانه کشور هم باید ما افزایش تولید را مشاهده کنیم. این اتفاقات در ایران نیفتاده است. من در مصاحبه قبلی خودم با شما هم تاکید کردم که اطلاعاتی چون نرخ رشد اقتصادی سه‌ماهه نخست امسال یا رشد اقتصادی سال ۱۳۹۵ را در اقتصاد داده‌ای «پَرت» می‌نامند که نباید در محاسبات و برآوردها لحاظ شود.

داده پرت را می‌توان با این مثال توضیح داد که یک پزشک برای سنجش ضربان قلب یا فشار خون، فرد را روی تخت می‌نشاند و صبر می‌کند که آرامش برقرار شود و بعد محاسبه می‌کند. حال اگر فردی در حال ورزش کردن باشد و دستگاه ضربان قلب او را نشان دهد، در بررسی پزشک این داده را دور می‌ریزند. رشد اقتصادی بهار امسال هم، از این جنس است، چراکه اصالت ندارد و محصول تحولات درون‌زا نیست. به‌همین‌دلیل، سرریز و دستاوردهای بیرونی خاصی نیز از آن حاصل نخواهد شد. عامل اصلی کنار گذاشتن این داده‌ها در تحلیل اقتصاددانان همین است.

اینجا لازم است به دولتمردان پیشنهاد دهم که روی این رقم چندان مانور ندهند و حتی اگر ممکن است چنین ارقامی را به‌شکل قابل‌دسترس برای همه انتشار ندهند. مشابه پیشنهادی که در سال ۹۵ به دولت وقت دادم.‌ رشد اقتصادی بی‌کیفیت، اما با نرخ بالا یک‌بار حاصل می‌شود و سال بعد همه‌چیز به روال گذشته خود باز می‌گردد. همان‌طور که در سال ۹۶، رشد اقتصادی ۳ درصد شد که معادل نرخ میانگین بلندمدت رشد در کشور ما بوده است. نرخ رشدهای موردبحث، گمراه‌کننده هستند و گمراه شدن سیاست‌گذاران ارشد در این شرایط، زیان‌های زیادی در پی خواهد داشت.

پس برای سال آینده هم، شما احتمال رشد اقتصادی را ۳ درصد می‌دانید؟

این رقمی است که به‌عنوان رشد بلندمدت اقتصاد حاصل شده و به‌طورعادی رشد اقتصاد ایران همین اندازه است. تحریم‌ها عاملی حیاتی در نرخ رشد اقتصادی ۱۴۰۳ هستند و اگر تحریم‌های نفتی دوباره تشدید نشوند، من انتظار رشد ۳درصدی دارم، هرچند اگر دولت بایدن تحریم‌های نفتی را دوباره اعمال کند، اقتصاد ایران هم دوباره ممکن است دچار رشد منفی شود.

باتوجه به اینکه، رشد اقتصادی امسال را بی‌کیفیت می‌دانید، انتظار ندارید افزایش فروش نفت هیچ تاثیری بر روند کلان اقتصاد بگذارد؟

گشایشی که از یک رشد ۸ درصدی یا ۶ درصدی انتظار می‌رود را نمی‌توان داشت. با این همه، رشد بی‌کیفیت امسال تا اندازه‌ای می‌تواند بر درآمدهای دولت اثر بگذارد. دولت می‌تواند از این درآمدها برای واردات برخی کالاها که در معیشت مردم مهم هستند، استفاده کند یا اینکه از میزان کسری بودجه بکاهد که به هر حال، اثرات جزئی بر نرخ تورم خواهد داشت. هرچند این اثرات هم، ماندگار نیستند و همه‌چیز به‌سرعت به شرایط معمولی برخواهد گشت.

همچنین، با سرریز درآمدها در بخش نفت می‌توان فعالیت‌های دیگری هم انجام داد. به‌طورمثال، بخش صنعت ایران می‌تواند درآمدهای نفتی را در خود جای دهد، البته به‌شرطی که دولت هم این اقدام را در دستور خود داشته باشد. چنین کاری تا اندازه‌ای می‌تواند بخش صنعت را با بهبود روبه‌رو کند. منتها نباید فراموش کنیم که مهم‌ترین مزیت صنعت ایرانی، انرژی و نیروی کار ارزان آن است. نرخ جهانی انرژی هم افزایش یافته است که می‌تواند صنایع ایران را سودده‌تر کند.

ارزیابی شما از نرخ تورم امسال چیست؟

در محاسباتی که روزهای گذشته انجام دادم، به‌ویژه پس از اعلام نرخ تورم شهریو، در سناریوی خوش‌بینانه تورم ۳۹درصد و در سناریوی بدبینانه ۴۲درصد خواهد شد. همچنین، نرخ تورم نقطه به نقطه در پایان امسال، یعنی در ماه اسفند هم، در حالت خوش‌بینانه و بدبینانه به‌ترتیب ۳۰ و ۳۵ درصد خواهد بود.در سناریوی بدبینانه، تورم ماهانه تا پایان سال را ۲.۵ درصد برآورد کردم و در سناریوی خوش‌بینانه ۲ درصد. به احتمال زیاد، تورم ماهانه ۲ درصد تا آخر سال، نرخ معقول‌تری است و محتمل هم به‌نظر می‌رسد.

گزارش‌های چند سال اخیر موجب شده برخی حامیان دولت مسئله خروج از رکود را مطرح و درباره آغاز دوره رونق صحبت کنند. امروز می‌توانیم بگوییم اقتصاد از رکود خارج شده است؟

من به‌هیچ‌وجه این بحث‌ها را قبول ندارم و فکر می‌کنم همچنان اقتصاد کشورمان در رکود قرار دارد. خروج از رکود و رفتن به دوره رونق، زمانی ممکن خواهد بود که حداقل برای ۳ سال مداوم، رشدی پایدار، باکیفیت و درون‌زا در اقتصاد حاصل شود و شرایط به‌نحوی پیش رود که نرخ رشد حاصل‌شده، مستمر باشد و در سال‌های بعدی هم تکرار شود.

ارقامی که به‌عنوان رشد در ۳ سال گذشته اعلام شده‌اند، همگی از رشدی بی‌کیفیت خبر می‌دهند که نشان می‌دهد بحث‌های مربوط به رونق اقتصاد کشور با منطق اقتصاد خوانایی ندارد. رشدی می‌تواند اقتصاد را به دوره رونق سوق دهد که بخش خصوصی را هم فعال‌تر کند و بهبود کسب‌وکار هم حاصل و همزمان، رشد سرمایه‌گذاری محقق شود.

اقتصاد ایران چرا دائم دچار رشد بی‌کیفیت می‌شود؟

چون از سال ۹۰ تا امروز، اقتصاد نتوانسته رشدی داشته باشد و به‌اصطلاح درجا زده است. در چنین شرایطی، با هر مکان گریز یا مفری که به‌وجود می‌آید، رشد اقتصادی کشور با ارقامی زیاد رشد می‌کند.

در سال ۹۰، تولید ایران و عربستان کمابیش برابر با یکدیگر و حدود ۶۵۰ میلیارد دلار بوده است. سال گذشته تولید ایران به ۳۵۰میلیارد دلار رسید، اما برای عربستان‌سعودی ۱۰۶۰ میلیارد دلار اعلام شده، آیا این عقب‌ماندگی جبران‌شدنی است؟

این مسئله نگرانی واقعی برای کسانی است که دلبسته ایران هستند. در سال ۲۰۱۰ میلادی ایران، ترکیه و عربستان از حیث ابعاد و حجم اقتصاد مشابه یکدیگر بودند و فاصله کمی با هم داشتند. در ۱۲ سال گذشته، ایران به‌شدت از این ۲ رقیب منطقه‌ای خود عقب ماند.هرچند نباید تولید ایران و عربستان را هم به این شکل حساب کرد و ارقامی که شما گفتید را رد می‌کنم. بهترین حالت برای مقایسه سطح تولید ۲ اقتصاد، تولید ناخالص داخلی به قدرت برابری خرید است که نشان می‌دهد فاصله ما با ۲ رقیب خود زیاد است، اما متفاوت از ارقامی است که شما گفتید و در خبرگزاری‌ها منتشر می‌شود. رقمی که رئیس اتاق ایران هم اعلام کردند که تولید ایران ۴۰ درصد عربستان شده است هم، به‌همین‌دلیل، اعتبار کافی را ندارد.

برمبنای برابری قدرت خرید، وضعیت تولید ۳ کشور ایران، ترکیه و عربستان چگونه است؟

برمبنای قدرت خرید، ایران در سال گذشته، معادل هزار و ۳۰۰میلیارد دلار تولید داشته و این رقم برای ترکیه و عربستان هم، به‌ترتیب ۲هزار و۸۰۰ و هزار و ۳۰۰ میلیارد دلار بوده است. پس می‌توانیم بگوییم اقتصاد ترکیه بیش از ۲برابر و اقتصاد عربستان هم ۴۰درصد از ما بزرگ‌تر است. همین ارقام هم به‌خوبی نشان می‌دهند که از سال ۲۰۱۰ تا امروز، کشور ما چقدر نسبت به رقبای خود عقب مانده است و معتقدم اگر اقتصاد ایران به‌جای اصرار بر مفاهیم موج دوم صنعتی، وارد موج سوم صنعتی که برمبنای اقتصاد کوانتوم، دانش‌بنیان و... هستند، نشود، با رشد میانگین سالانه۳ درصدی که رخ می‌دهد، فاصله ما با کشورهای منطقه روزبه‌روز بیشتر می‌شود.

برخی معتقدند به‌زودی اقتصاد عراق بزرگ‌تر از ایران خواهد شد. چنین نگرانی واقعی است؟

من فکر می‌کنم کشوری که به‌زودی از ما پیش خواهد افتاد، همسایه دیگری در شرق کشور، یعنی پاکستان است. پاکستان که اقتصادش، نفت هم ندارد، در سال گذشته تولیدش تنها ۷۰ میلیارد دلار از ایران کمتر بود و با این روال به‌سرعت می‌تواند از ما سبقت بگیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*