جهان در محاصره تعرفههای ترامپ
دونالد ترامپ در بازگشت دوبارهاش به کاخ سفید، اینبار با سلاحی سنگینتر از گذشته پا به میدان گذاشته است؛ تعرفههای سنگین، فراگیر و بیسابقهای که از بهار ۲۰۲۵ تاکنون، مهمترین ستونهای تجارت جهانی را نشانه رفتهاند. در حالی که جهان هنوز از شوکهای همزمان پاندمی، جنگ اوکراین، بحران زنجیره تامین و جهش نرخ انرژی بیرون نیامده، ایالاتمتحده با طرحی تهاجمی در حوزه تجارت، نظم موجود را زیرسوال برده است. ترامپ با اعلام تعرفه عمومی ۱۰ درصدی بر کلیه کالاهای وارداتی، وضع تعرفه ۲۵ تا ۵۰ درصدی بر کالاهای کشورهای دارای مازاد تجاری و تمرکز بر کالاهای استراتژیک نظیر خودرو، گرافیت، مواد معدنی کمیاب و انرژی، عملا سیگنال روشنی به جهان داده است: امریکا دیگر به نظم اقتصادی پیشین پایبند نیست. اینبار خلاف گذشته، فقط چین هدف نیست. اروپا، مکزیک، کانادا، هند، کرهجنوبی، ژاپن و حتی متحدان قدیمی در ناتو نیز از این سیاست بینصیب نماندهاند. ترامپ در این دور از بازی اقتصادی، تنها به توازن حساب تجاری فکر نمیکند؛ وی با این رویکرد، میخواهد ساختار ژئوپلتیک جهان را دگرگون کند. پرسش اصلی این است که جهان با این شوک تجاری چگونه کنار خواهد آمد؟ آیا راهی برای دور زدن این موج تازه از محافظهکاری اقتصادی وجود دارد؟

ترامپ تعرفههای جدید امریکا بر 7 کشور دیگر را اعلام کرد
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری امریکا در نامهای به محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق از اعمال تعرفه ۳۰درصدی بر واردات کالا از عراق خبر داد.
رئیسجمهوری امریکا روز چهارشنبه با اعمال تعرفه ۳۰درصدی بر واردات کالا از عراق، این کشور را به جدیدترین کشوری تبدیل کرد که نامهای تجاری از رئیسجمهوری امریکا دریافت کرده است.
آخرین تعرفه بر بغداد ۹ درصد کمتر از آن چیزی است که ترامپ در ابتدا در ۲ آوریل برای این کشور اعلام کرده بود.
کاخ سفید این هفته اجرای «تعرفههای متقابل» را که قرار است از چهارشنبه اجرایی شود، تا یک ماه یعنی اوت (اوایل مردادماه) تمدید کرد.
ترامپ در ماه آوریل (فروردین) تعرفه ۱۰درصدی تقریبا بر همه شرکای تجاری امریکا وضع کرد.
نامه ترامپ به محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق کمابیش مشابه نامههایی است که این هفته به سایر کشورها، از جمله ژاپن و کرهجنوبی، ارسال شده است.
این نامه همچنین حاوی تهدید مشابهی است که ترامپ به کشورهای تحتتاثیر فرستاده و به آنها هشدار داده است که اقدامات تلافیجویانه انجام ندهند.
ترامپ در این نامه که در شبکههای اجتماعی منتشر کرد، نوشت: «اگر به هر دلیلی تصمیم به افزایش تعرفههای خود بگیرید، هر رقمی که برای افزایش آنها انتخاب کنید، به ۳۰ درصدی که ما وضع میکنیم، اضافه خواهد شد.»
سفارت عراق در واشنگتن اعلام کرد؛ هیچ پاسخ فوری از بغداد دریافت نکرده است.
ترامپ همچنین از اعمال تعرفههای ۳۰ درصدی بر لیبی و الجزایر، ۲۵ درصدی بر برونئی و ۲۰ درصدی بر فیلیپین خبر داد.
رئیسجمهوری امریکا تعرفههای بهاصطلاح متقابل را بهعنوان ابزاری برای کاهش کسری تجاری این کشور با برخی کشورها مطرح کرده است.
طبق اعلام دفتر نماینده تجاری امریکا، کل صادرات کالاهای امریکا به عراق در سال ۲۰۲۴ به ۱.۷ میلیارد دلار رسید، در حالی که واردات از عراق در مجموع ۷.۴میلیارد دلار بود. کسری تجاری کالاهای امریکا با عراق در سال گذشته ۵.۸ میلیارد دلار بود که نسبت به سال ۲۰۲۳، ۷ درصد کاهش داشته است.
ترامپ گفت: «ما سالها وقت داشتیم تا درباره روابط تجاری خود با عراق بحث کنیم و به این نتیجه رسیدیم که باید از این کسریهای تجاری بلندمدت و بسیار پایدار ناشی از سیاستهای تعرفهای و غیرتعرفهای و موانع تجاری عراق فاصله بگیریم. متاسفانه، رابطه ما بههیچوجه متقابل نبوده است.»
ریئس جمهوری امریکا همچنین افزود: امریکا در صورت ساخت یا تولید محصولات در داخل امریکا، تعرفههایی را بر عراق یا شرکتهای مستقر در عراق اعمال نخواهد کرد. کشورهایی چون لبنان و بنگلادش نیز، چنین نامهای را دریافت کردهاند. رئیسجمهوری امریکا روز سهشنبه همچنین تعرفههای جدیدی را بر کالاهای مس و دارو اعلام کرد.
چین در آتش؛ زخم عمیقتر از پیش
برای تحلیل پیامدهای تعرفههای ۲۰۲۵، باید نخست به وضعیت چین نگاهی دقیق انداخت؛ کشوری که سالها شریک تجاری اول ایالاتمتحده بود و حالا به بزرگترین قربانی سیاستهای ترامپیستی بدل شده است. در این دور، ترامپ نهتنها تعرفه بر کالاهای چینی را افزایش داده، بلکه آنها را به اقلامی گسترش داده است که در زنجیره تولید جهانی نقش حیاتی دارند؛ باتریهای لیتیومی، چیپها، پنلهای خورشیدی و مواد معدنی کمیاب نظیر گرافیت.
چین در پاسخ، سعی کرده با تضعیف مدیریتشده یوآن، بستههای حمایتی صادراتی و انعقاد توافقات دوجانبه در قالب RCEP و پیمان شانگهای، بخشی از این فشار را خنثی کند. اما باوجود این تلاشها، واقعیت آن است که چین نمیتواند بهراحتی بازار مصرفی بزرگی چون امریکا را جایگزین کند. حتی اگر صادراتش به افریقا و امریکایلاتین افزایش یابد، ارزش دلاری تجارت با این مناطق هرگز با بازار امریکا قابلمقایسه نیست.
افزون بر آن، شرکتهای غربی فعال در چین نیز تحتفشار فزایندهای برای جابهجایی به کشورهای جایگزین قرار گرفتهاند. کارخانههای Apple و Tesla از مدتها پیش فرآیند خروج تدریجی از خاک چین را آغاز کرده بودند، اما موج جدید تعرفهها این روند را شتاب داده است. چین اگرچه هنوز در صدر جدول صادرات جهانی ایستاده، اما سایه سنگین تعرفههای ترامپ، رشد اقتصادی این کشور را در سال ۲۰۲۵ تا ۰.۷ درصد کاهش داده و سرمایهگذاران را به تاملی عمیق درباره آینده تولید در این کشور واداشته است.
تجارت آزاد یا مقابلهبهمثل؟
وقتی اتحادیه اروپا نخستینبار از طرح تعرفههای تازه در ژانویه ۲۰۲۵ مطلع شد، تحلیلگران در بروکسل امید داشتند که همچون دوره پیش، با چانهزنی و مذاکرات پشتپرده بتوانند ترامپ را به تجدیدنظر وادارند. اما خیلی زود مشخص شد که این بار بازی فرق دارد. ترامپ با اتکا به گفتمان ملیگرایی اقتصادی و فشار گروههای لابی تولید داخل، تعرفهای ۳۰ درصدی بر واردات اروپایی وضع کرد؛ تعرفهای که عمدتا صنایع خودرو، فناوریهای صنعتی، محصولات کشاورزی خاص و مواد شیمیایی آلمان، فرانسه، ایتالیا و هلند را هدف گرفت.
واکنش اروپا سریع و متفاوت بود. در ماه مارس، اتحادیه اروپا بستهای از اقدامات تلافیجویانه را معرفی کرد که شامل تعرفههایی بر کالاهای امریکایی نظیر ذرت، گوشت گاو، سویا و تجهیزات نظامی غیرحساس میشد. بروکسل حتی پا را فراتر گذاشت و تهدید کرد که برخی پروژههای همکاری استراتژیک با امریکا را بازنگری خواهد کرد. از سوی دیگر، لابیهای صنعتی اروپا نیز با فشار به دولتهای ملی، خواستار کاهش وابستگی به بازار ایالاتمتحده و توسعه تجارت با شرق شدند.
اتفاقی که اکنون در حال رخ دادن است، پایان یک دوره خوشبینی به لیبرالیسم اقتصادی است. اروپا حالا با واقعیت جدیدی روبهروست؛ جهانی چندقطبی، پرتنش و فاقد قواعد روشن.
حتی کشورهایی چون آلمان که دههها بر سود متقابل تجارت با امریکا تکیه کرده بودند، ناچارند در برابر تعرفههای تحقیرآمیز ترامپ، راهبردی مستقلتر اتخاذ کنند؛ راهبردی که شاید بازگشت به خویشتن اقتصادی و احیای صنعت درونزا را کلید بزند.
مکزیک و هند؛ متحدانی در موقعیت سخت
شاید پررنگترین وجه سیاست تعرفهای ترامپ در سال ۲۰۲۵، بیتوجهی آشکار به تمایز میان متحد و رقیب باشد. ترامپ در این دور، حتی به نزدیکترین شرکای تجاریاش نیز رحم نکرده است. مکزیک که بیش از ۷۰درصد صادراتش را روانه بازار امریکا میکند، اکنون با تعرفههایی ۲۵ درصدی بر اقلام کلیدی چون خودرو، قطعات یدکی، مواد غذایی و حتی گاز مواجه شده است. این وضعیت، صنعت خودروسازی مکزیک را بهویژه در ایالتهای شمالی این کشور، به لبه پرتگاه کشانده است.
هند نیز با آنکه در سالهای اخیر روابط سیاسیاش با امریکا رو به نزدیکی گذاشته، حالا در مرکز توفان قرار دارد. فرمان اجرایی ترامپ مبنی بر تحریم تجاری کشورهایی که از ونزوئلا نفت وارد میکنند، مستقیما هند، چین و ترکیه را نشانه رفته است. در نتیجه، تعرفههایی جدید به ارزش ۲۵ درصد بر واردات از هند وضع شده که میتواند بهشدت به تجارت تکنولوژی، داروسازی و پوشاک هند ضربه بزند.
هرچند در نگاه اول ممکن است تصور شود که این کشورها میتوانند از بازارهای آسیایی، افریقایی یا امریکایلاتین برای جبران کسری استفاده کنند، اما واقعیت این است که وابستگی ساختاری آنها به بازار امریکا بهراحتی قابلجایگزینی نیست. حتی گسترش تجارت دوجانبه با روسیه و چین هم نمیتواند خلأ ناشی از محرومیت از بازار امریکایی را پر کند، زیرا ساختار مصرف، استانداردهای فنی و قابلیت پرداخت مشتریان این بازارها با ایالاتمتحده قابلمقایسه نیست.
تجارت جهانی در وضعیت قرمز
در جهانی که اقتصاد آن در هم تنیده و مرزهای فنی، مالی و تولیدی میان کشورها در حال محو شدن بود، تصمیم ترامپ برای اعمال موج دوم تعرفهها، نقض قاعدهای نانوشته بود: اینکه تجارت، میدان سیاست نیست. اما حالا با تعرفههایی که بهطورمیانگین نرخ واردات به امریکا را از ۲.۵ به حدود ۲۲ درصد رسانده، آن هم در شرایط رکود تورمی جهانی، زنجیره تامین دچار اختلالی مزمن شده است.
شرکتهای بزرگ چندملیتی از Apple تا Siemens، اکنون با چالش جدی در تنظیم مسیرهای جدید تولید مواجهند. انتقال خطوط تولید از چین به ویتنام یا هند نهتنها پرهزینه، بلکه زمانبر و گاه بیثمر است. از سوی دیگر، هزینههای حملونقل، بیمه و گمرک افزایش یافته و در بسیاری از کشورها نرخ نهایی کالاهای مصرفی بهطور محسوسی بالا رفته است. براساس گزارش صندوق بینالمللی پول، این تعرفهها در مجموع میتوانند تا پایان ۲۰۲۵ حدود ۰.۹ درصد از رشد اقتصادی جهانی بکاهند.
برای کشورهای در حال توسعه، این شرایط یک دوگانگی بزرگ ایجاد کرده؛ باید در سیستم جدید ترامپ با در نظر گرفتن همه تبعات آن، خود را بازتعریف کنند یا بهسمت جهان غیرامریکایی حرکت کنند و خطر حذف شدن از زنجیرههای اصلی تجارت جهانی را بپذیرند؛ هر دو راه پرمخاطرهاند، اما انتخاب نکردن، پرهزینهتر است.
سخن پایانی
تعرفههایی که دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۵ وضع کرده است، دیگر تنها ابزار سیاست صنعتی یا ابزاری برای متوازنسازی حساب تجاری نیستند. آنها به سلاحی استراتژیک بدل شدهاند؛ ابزاری برای بازطراحی نظم اقتصادی و سیاسی جهان. در این نظم جدید، متحد و دشمن، تعریف تازهای پیدا کردهاند و تجارت آزاد دیگر بهمعنای تعامل برد ـ برد نیست، بلکه نوعی موازنه قوا در میدان ژئوپلتیک است. جهان امروز، در بزنگاهی بیسابقه قرار دارد. در یکسو، امکان دارد که این شوک بزرگ به بازتعریف نظامهای تجاری، گسترش پیمانهای منطقهای و خودکفایی در بخشهای کلیدی بینجامد. اما در سوی دیگر، این سیاستها میتوانند به گسست کامل نظم جهانی، جهشهای شدید تورمی، کاهش رفاه عمومی و موجی از بیثباتیهای ژئوپلتیکی ختم شوند.
آیا کشورهای جهان با قدرت، هماهنگی و بلوغ نهادی، قادر به مقابله با یکجانبهگرایی ترامپی خواهند بود؟ یا در دور دوم این جنگ تعرفهای، شاهد فروپاشی تدریجی ارزشهایی خواهیم بود که ۷ دهه بنیان اقتصاد جهانی بر آنها استوار بود؟ پاسخ به این پرسش، سرنوشت نهفقط جهان تجارت که آینده نظم بینالملل را تعیین خواهد کرد.