آینده تولید در دست فناوری
دیجیتال شدن تولید، انقلابی است که نهتنها روشهای تولید را متحول کرده، بلکه بهطور کلی مفهوم تولید را تغییر داده است. با پیشرفت فناوریهای نوین مانند اینترنت اشیا (IoT)، هوش مصنوعی (AI) و رباتیک، کارخانهها و کارگاهها به سمت اتوماسیون و بهینهسازی فرآیندها حرکت میکنند. این تحولات باعث افزایش بهرهوری، کاهش هزینهها و بهبود کیفیت محصولات میشود. در این راستا، شرکتها قادر به جمعآوری و تحلیل دادههای بزرگ هستند که به آنها کمک میکند تصمیمات بهتری اتخاذ و نیازهای مشتریان را بهتر درک کنند. با این حال، چالشهایی نیز وجود دارد، از جمله نیاز به مهارتهای جدید و نگرانیهای مربوط به امنیت سایبری. این موضوعات باید به صورت چندجانبه و ساختارمند در حلقههای گوناگون تولید دیده شده و بهکار گرفته شوند. در همین راستا و به مناسبت روز ملی فناوری اطلاعات صمت نظر کارشناسان حوزه صنعت را درباره تولید در عصر دیجیتال جویا شده که در ادامه میخوانید.

فناوری جدانشدنی از صنعت
مهدی زنجانی، عضو هیات علمی دانشگاه: تولید عبارت است از هرگونه فعالیت و کار که عنصر یا عناصری از طبیعت را به مصرف انسان نزدیک کند. هرگاه مواد اولیه با عبور از یک فرآیند ساخت تغییر شکل دهند و به یک کالای ساختهشده تبدیل شوند اصطلاحا میگویند تولید انجام شده است. تولید از اصطلاحات علم اقتصاد، به معنی تهیه کالا و خدمات موردنیاز با استفاده از منابع و امکانات موجود است. فعالیت تولیدی سلسله اقداماتی است که برای تبدیل منابع به کالاهای موردنیاز صورت میگیرد. در اقتصاد، خلق مطلوبیت از طریق فعالیت انسانی است. در واقع، دربردارنده خلق اشیا توسط انسان است، اما شامل دیگر فعالیتهای خدماتی مانند حفاظت و نگهداری نیز میشود.
تولید در مسیر اصلی
انسان در طول دهههای اخیر ماشینهای بیشتری را برای انجام برخی امور مرتبط با تولید به کار گرفته است. انجام امور بهوسیله ماشین و با نظارت انسان، و سپس حرکت به سمت انجام کارها بهوسیله کامپیوترها و بدون دخالت انسان، همان چیزی است که اکنون با عنوان صنعت نسل چهار یا چهارمین انقلاب صنعتی شناخته میشود. اولین انقلاب صنعتی به زمان موتور بخار برمیگردد. نیروی الکتریسیته انقلاب صنعتی دوم و ورود کامپیوترها به صنعت نیز انقلاب صنعتی سوم را رقم زدند. عنوان صنعت نسل چهار یا انقلاب چهارم صنعتی اولین بار توسط دولت آلمان استفاده شد که در قالب ورود هوش مصنوعی، کلانداده و اینترنت اشیا به صنعت و کارخانهها، تعریف شده است.
مزیت این تحولات در عرصه صنعت این است که در صورت جایگزینی رباتها با انسان، هزینههای نهایی در محیطهای صنعتی بسیار ارزانتر تمام میشود و استفاده از هوش مصنوعی امکان حل مشکلات پیچیده و سرعتبخشی به خط تولید را ممکن میکند.
در حال حاضر برخی نشانههای این انقلاب نمایان شده است. کارخانهها برای کاهش هزینه تولید، مشغول سرمایهگذاری روی پرینترهای سهبعدی هستند. اینترنت اشیا صنعتی برای ایجاد ارتباط بهتر بین ماشینها به کار گرفته میشود و تحلیل دادهها امکان تحلیل فرآیندها و افزایش اثربخشی آنها را ایجاد میکنند. در ایران نیز در حال حاضر بیش از ۳۴ درصد اشتغال کشور در این بخش است و ۲۱ درصد از مجموع سرمایهگذاریها در این بخش صورت میپذیرد. همچنین ۲۲ درصد از انرژی کشور در این بخش صرف میشود. این در حالی است که ارزشافزوده بخش صنعت از محصولات ناخالص داخلی کشور همواره با نوسان همراه است.
پیشرفت حضور فناوری در صنعت
روندهای آتی فناوریهای صنعت نسل چهار مربوط به بخش تولید را میتوان در سه دسته هوشمندی، خودکارسازی منعطف و اتصال (متصل بودن) قرار داد و آنچه تحول دیجیتال این صنعت را شکل خواهد داد، یکپارچگی این سه ابرروند است.
برای بیان این روندها در مقابل فناوریهای تحولآفرین، میتوان از چند فناوری اصلی نام برد. این فناوریها که از لحاظ میزان آمادگی صنعت برای پذیرش آنها و انطباق در جایگاههای متفاوتی هستند، باعث ایجاد عدماطمینانهایی نیز درباره آینده صنعت شدهاند. فناوریهای تحولآفرین بهویژه رباتیک و چاپگر سهبعدی توجه زیادی را به خود جلب کرده است و کاربردهای هیجانانگیزی برای آنها در تمام بخشها متصور شدهاند.
بعضی از این فناوریها مانند چاپگر سهبعدی و رباتهای پیشرفته، تاریخی طولانی دارند و بسیاری از صنایع در نواحی مختلف جهان در آستانه انطباق خود با آنها هستند. سایر فناوریها مثل هوش مصنوعی و پوشیدنیها در مراحل اولیه خود هستند، اما بهصورت کاربردی مورداستفاده قرار گرفتهاند. همچنین فناوری فایوجی بهعنوان زیرساختی است که صرفا در بخش تولید به کار نمیرود، اما بهعنوان یکی از پیشرانهای اصلی تحول دیجیتال در این بخش مطرح است.
فوریت تحول دیجیتال در صنعت
فائزه هدایت نظری، پژوهشگر حوزه صنعت: همه بخشهای تولید نیازمند حضور فناوری هستند این یک اصل پذیرفته شده و انکار نشدنی است. طی یک دهه گذشته فعالان بخش صنعت از سایر گروهها مانند بانکها، رسانهها و خردهفروشان در حوزه دیجیتالسازی عملیات خود عقبتر ماندهاند، اما در حال حاضر با توجه به اهمیت یافتن تعاملات غیرحضوری و همچنین ارائه راهحلهای دیجیتال برای ارتباط با مشتریان، «تحول دیجیتال» به امری ضروری تبدیل شده است. افزایش هزینهها و فشار تورمی به موازات اختلالات ایجاد شده در زنجیرههای تامین و عدمقطعیت در محیط صنعت، فوریت تحول دیجیتال را دوچندان کرده و در حال حاضر شرکتهای صنعتی در آستانه پذیرش ورود به تحول دیجیتال هستند. البته مفهوم تحول دیجیتال صنعت در سالهای اخیر دستخوش تعبیرهای متعدد بوده که در این بین سه محور مهم تجربه مشتری رضایتبخش (مبتنی بر ابزارهای بازاریابی دیجیتال و تجارت الکترونیک)، تخریب خلاق برای درآمدزایی فزاینده (مبتنی بر ابر، اینترنت اشیاء، بیگ دیتا و هوش مصنوعی در تولید) و ارتقای بهرهوری (مبتنی بر کاهش ضایعات و عملیات کاغذی، توسعه عملیات روباتیک، پرینت سهبعدی) بیش از سایرین مدنظر متخصصان بودهاند. باید در نظر داشت اگرچه گام نهادن به حوزه تحول دیجیتال برای فعالان صنعت ممکن است رخدادی مخاطرهآمیز به نظر برسد، اما تجربیات جهانی حاکی از آن است که پیگیری و پیادهسازی «شش رکن اصلی تحول دیجیتال در شرکتهای صنعتی» میتواند به صنعتگران ایرانی کمک کند تحولی شگرف را در راستای دیجیتالسازی فعالیتهای خود اجرایی کنند.
فناوری در مسیر درست
ایجاد نقشه راه کسبوکار مبتنی بر فناوری دیجیتال، رکن اول از شش رکن اصلی تحول دیجیتال در شرکتهای صنعتی است. فعالان بخش صنعت نخست باید چشمانداز دیجیتال خود را توسعه داده و به استراتژی کلی و ارزشهای پیشنهادی خود در این زمینه توجه کنند. همچنین باید قابلیتهای سازمانی، منابع موردنیاز و مشارکتهای بالقوهای که میتواند در مسیر دستیابی به اهداف دیجیتال مفید باشند را مدنظر و مورد ارزیابی قرار دهند. بنابراین سوال بنیادین در همه برنامههای استراتژیک دیجیتال برای شرکتهای صنعتی این است که چگونه دیجیتالسازی میتواند کمک کند فرآیندهای اصلی تغییر کرده یا فرصتهای جدیدی برای آینده کسبوکار ایجاد شوند. پس هنگام تهیه نقشه راه دیجیتال این شرکتها باید پیامدهای استراتژیک دیجیتالسازی ازجمله تغییرات در کانالهای توزیع را لحاظ کنند. بدیهی است براساس استراتژی دیجیتال انتخابشده، شرکتهای صنعتی باید تعاملات، تراکنشها و اجرای عملیات جدید را بازبینی کنند و تصمیم بگیرند کدام کالاها و خدمات از طریق روشهای دیجیتال معرفی و عرضه شوند و برای انواع، مقادیر و قیمتگذاری آنها نیز برنامهریزی شود.
تقویت سازماندهی مدرن و توسعه استعدادها، رکن دوم است. شرکتهای صنعتی باید وظایف کلیدی برای موفقیت یک سازمان دیجیتال را شناسایی کرده و سپس شکاف استعدادهای نیروی انسانی سازمان خود با وضعیت مطلوب را شناسایی کنند. در این شرایط توجه به برخی حوزهها مانند استراتژیهای توسعه منابع انسانی، بهروزآوری ساختار سازمانی مدرنسازی سیستمها و فرآیندها و دریافت بازخوردهای مستمر در تسریع رشد و ارتقای استعدادهای نیروی انسانی شرکت موثر هستند.
سازمان چابک نیازمند رویکرد مشارکت محور
اتخاذ و اجرای رویکرد چابکسازی بهعنوان رکن سوم بسیار اهمیت دارد. رهبران ارشد صنایع ممکن است بهطور سنتی عادت داشته باشند تنظیم استراتژی را برای واحدهای سازمان بهطور مستقل از هم پیش ببرند، اما سازمان چابک نیازمند رویکرد مشارکتیمحور است و برگزاری جلسات موثر با سایر مدیران و متخصصان از ضروریات است. در این سازمانها به جای تمرکز بر عملکردهای مجزا، اشتراکگذاری ایدهها و اطلاعات در بین تیمهای مختلف و رشتههای تخصصی حائز اهمیت است. همچنین باید محیطی ایجاد شود که امکان آزمایش سریع ایدهها یا فناوریهای جدید براساس بازخوردهای گوناگون فراهم شود.
رکن چهارم، حرکت به سوی تحولات فناورانه مدرن است. دستیابی به قابلیتهای فناورانه پایه و اساس هر تحول دیجیتال سازمانی است؛ ازاینرو شرکتهای صنعتی باید این قابلیتها را در نقشه راه خود توصیف کنند و حتی اقدامات اجرایی در حوزههای مختلف (نظیر خدمات تجاری پشتیبان، بخشهای صف، معماری یکپارچهسازی فعالیتها، پلتفرمهای دیجیتال برای توسعه عملیات، خدمات سفارشیسازی شده، خدمات مبتنی بر داده و...) را نیز بهدقت تعیین کنند.
تمرکز بر مدیریت و غنای دادهها بهعنوان رکن پنجم موردتوجه است. اکثر شرکتهای صنعتی در استخراج دادههای موردنیاز با چالشهای رایجی روبهرو میشوند. بسیاری از اطلاعات ممکن است بهصورت انبوه و بدون طبقهبندی لازم در دسترس باشد، یا ممکن است فرآیندهای ناسازگاری برای مدیریت و یکپارچهسازی جریان داده وجود داشته باشد. بسیاری از سیستمها فقط گزارشهای کلی و استاندارد را که عمدتا موردپسند کاربران نیستند، ارائه میکنند و بنابراین چنین فناوریهای سنتی و سیستمهای ذخیرهسازی با ایرادات فراوان همراه بوده و حتی پرهزینه هستند. در این شرایط برای اجرای تحول دیجیتال باید مشخص شود الزامات معماری داده موردنیاز سازمان چیست و چگونه میتوانند شکافهای موجود را برطرف کنند.
لزوم ارزیابی مداوم
در رکن ششم موضوع پذیرش و مقیاسپذیری مطرح است. پذیرش و افزایش مقیاس دیجیتالسازی در شرکتهای صنعتی عموما دشوارترین بخش اجرای تحول دیجیتال در سازمانهاست و شرکتهای صنعتی برای موفقیت در این امر باید دائما اولویتها و اهرمهای ارزشآفرین مطرحشده را ارزیابی کنند. اگر تغییراتی ایجاد شود، منابع مالی باید با اهداف جدید همسو شوند و انتقال منابع مالی به مناطق تجاری یا جغرافیایی جدید که مقیاسپذیری سریعتری دارند، صورت گیرد. مقیاسپذیری مستلزم شناسایی فرآیندهای تجاری جدید در سطح شرکت است که در سه حوزه شامل تغییرات عمده در ارائه کالا، خدمات و انجام سفارشات، حکمرانی دادهها و اجرای استراتژی تجاری پشتیبان دیجیتالسازی، صورت میگیرد.
اگر ارکان اصلی تحول دیجیتال بهطور موفقیتآمیزی در صنایع مختلف به کار گرفته شوند، میتوانند بهعنوان راهکارهای سرنوشتساز در پاسخ به مسائل صنعت در تحول دیجیتال و تغییر سیستمهای فرهنگی و فناورانه شرکتهای صنعتی ایرانی نیز تحولآفرین باشند و به شرکتهای صنعتی امکان دهند تا ارائه خدمات متنوع و مدرن خود را در عصر دیجیتال به مشتریان ارتقاء دهند.
سخن پایانی
بنابر این گزارش دیجیتال شدن تولید نهتنها یک روند، بلکه یک ضرورت است که صنعت را به سمت آیندهای پایدارتر و کارآمدتر هدایت میکند. فناوریهای نوین با ایجاد امکان تولید سفارشی، کاهش زمان تحویل و افزایش انعطافپذیری، به شرکتها این امکان را میدهند که به سرعت به تغییرات بازار پاسخ دهند. با این حال، برای بهرهمندی کامل از این فرصتها، سازمانها باید روی آموزش نیروی کار و ارتقاء مهارتهای دیجیتال سرمایهگذاری کنند. همچنین، باید به مسائل امنیتی و حریم خصوصی توجه ویژهای داشته باشند. در نهایت، آینده تولید در دستان فناوری است و آنچه ما امروز انجام میدهیم، مسیر فردای صنایع را شکل خواهد داد.