پیامدهای قطعی اینترنت | رکود اقتصادی تا خاموشی نوآوری
اختلالات و قطعیهای پیدرپی اینترنت جهانی، دیگر یک مشکل فنی ساده نیست؛ بلکه به نظر میرسد نتیجه سیاستگذاریهای سیستماتیکی است که در حال تخریب زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی کشور است.

این رویکرد نه تنها کسبوکارهایی مانند دیوار را بهشدت متأثر میکند، بلکه یادگیری، آموزش و پایههای رشد سرمایه انسانی کشور را نیز مختل میسازد؛ همانهایی که ستونهای اصلی توسعه شرکتهایی چون دیوار در سالهای آتی هستند.
پرده اول: چرا قطعی اینترنت به قلب اقتصاد دیجیتال حمله میکند؟
اولین و ملموسترین قربانی، اقتصاد دیجیتال است. بر اساس برآوردهای نهاد ناظر بینالمللی «نتبلاکس»، هر ساعت قطعی کامل اینترنت در ایران، خسارتی بالغ بر ۱.۵ میلیون دلار به اقتصاد کشور تحمیل میکند. اما این آمار، تنها نوک کوه یخ است. این عدد، زیان انباشته ناشی از بیاعتمادی مشتریان، نابودی کمپینهای بازاریابی دیجیتال که با هزینههای گزاف طراحی شدهاند و توقف چرخه ارتباط با مشتری را محاسبه نمیکند.
کسبوکارهای مبتنی بر شبکههای اجتماعی که معیشت صدها هزار خانوار را تامین میکردند، در خط مقدم این آسیب قرار دارند. اما بحران به مراتب بزرگتر از چند فروشگاه آنلاین است. شرکتهای بزرگ فناوری کشور نیز که سالها برای ایجاد زیرساختهای فروش آنلاین، لجستیک و خدمات دیجیتال سرمایهگذاری کردهاند، با کاهش ترافیک ورودی و ناتوانی در ارائه خدمات پایدار، با فرسایش سرمایه و ریزش نیروی انسانی متخصص مواجه شدهاند. این وضعیت، به معنای مرگ تدریجی طبقه متوسط دیجیتالی است که خود محصول توسعه اینترنت در دهه گذشته بود.
پرده دوم: تهدیدات سایبری و از دست رفتن اعتماد عمومی
در لایهای پنهانتر و به مراتب خطرناکتر، محدودیتهای اینترنتی کشور را در برابر تهدیدات سایبری جهانی، بیدفاع کرده است. زیرساختهای دیجیتال یک کشور، از سرورهای یک بانک گرفته تا پلتفرمهای خدماتی، برای حفظ امنیت خود نیازمند دریافت مداوم «بهروزرسانیهای امنیتی» (Security Patches) از شرکتهای توسعهدهنده در سراسر جهان هستند. این بهروزرسانیها، حفرههای امنیتی جدیدی را که توسط هکرها کشف میشوند، ترمیم میکنند.
با قطع ارتباط با سرورهای بینالمللی، این فرایند حیاتی متوقف میشود. این یعنی سرورهای ایرانی، با نرمافزارهایی که حفرههای امنیتی شناختهشده دارند، به فعالیت خود ادامه میدهند و به سیبلهای ثابت برای حملات باجافزاری، سرقت یا نشت دادهها (Data Breach) و عملیات خرابکارانه بدل میشوند. در حقیقت، ما با پدیدهای به نام «خودتحریمی امنیتی» مواجه هستیم؛ وضعیتی که در آن، یک کشور با دست خود، سپرهای دفاعیاش را پایین میآورد و اطلاعات شهروندان و پایداری خدماتش را در معرض ریسکی غیرقابل محاسبه قرار میدهد. این آسیب، برخلاف زیان اقتصادی، در کوتاهمدت قابل اندازهگیری نیست، اما میتواند در بلندمدت خساراتی جبرانناپذیر به اعتماد عمومی و حاکمیت دیجیتال کشور وارد کند.
پرده سوم: مرگ مغزی هوش مصنوعی و توقف نوآوری
بسیاری از سرویسهای هوشمندی که امروزه ستون فقرات پلتفرمهای بزرگ ایرانی را تشکیل میدهند، برای پردازش حجم عظیم دادهها و اجرای الگوریتمهای پیچیده، به سرویسهای ابری بینالمللی وابستهاند.
برای مثال، سیستمهای پیشرفته «تشخیص تقلب و کلاهبرداری» در پلتفرمهای آگهیمحور مانند %A