بحران در سازمان هوش مصنوعی؛ رکود و چالشهای پیش رو
سازمان هوش مصنوعی در ایران در یک چرخه معیوب گرفتار شده است. این چرخه باعث رکود و توقف در صنعت هوش مصنوعی شده است.

بهترین توصیف از وضعیت کنونی سازمان هوش مصنوعی ایران را میتوان از زبان معاون این سازمان شنید. علیرضا قشقاوی، معاون سازمان ملی هوش مصنوعی، در یک مصاحبه وضعیت این سازمان را «در حال مرگ» توصیف کرد. این اظهارات در حالی بیان شده که در دنیای امروز، توسعه هوش مصنوعی از اهمیت بالایی برخوردار است. این ابزار انقلابی را میتوان خطرناکتر از بمب هستهای دانست. در حال حاضر، رقابت در این حوزه به یک جنگ علنی تبدیل شده است، زیرا برتری در این زمینه میتواند به تسلط بر دیگران منجر شود.
اما زمانی که کشورهای حاشیه خلیج فارس، همسایگان و رقبا منطقهای دیرینه ایران با سرعت فزایندهای به رشد ابزار انقلاب صنعتی چهارم میپردازند، ایران در ابتداییترین لایه یعنی بسترسازی و رگولاتوری با چالش جدی روبهرو است.
سازمان هوش مصنوعی: عمر کوتاه یک شعار!
«سازمان ملی هوش مصنوعی» در دولت سیزدهم و بر پایه مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی ایجاد شد؛ نهادی با ماموریت تنظیمگری، سیاستگذاری و هماهنگی در حوزهای که در ابعاد کلان کشور «استراتژیک» خوانده میشد. انتظار میرفت این سازمان بستر اجرایی سند ملی هوش مصنوعی را فراهم کند و به توسعه اکوسیستم نوآوری در کشور سرعت دهد.
اما از همان ابتدا، این نهاد با موانعی جدی روبهرو شد. نبود ردیف بودجه مستقل، بیشکلی و تعریف نشدن ساختار اداری و فقدان پشتیبانی اجرایی، عملا فعالیتهای آن را متوقف کرد. سازمان ملی هوش مصنوعی عملا بیش از آن که بهعنوان یک «بازوی راهبردی» عمل کند، به نهادی «اسمی» تبدیل شد که نه در تدوین نقشه راه، نه در هماهنگی بین دستگاهی و نه حتی در تعریف پروژههای ملی نقش فعالی ایفا نکرده است.
در زمان تاسیس این سازمان، تبلیغات گستردهای از سمت دولت وقت صورت گرفت. محمد مخبر در جلسه شورای ملی راهبری هوش مصنوعی اعلام کرد: «حمایت از هوش مصنوعی نه فقط وظیفه دولت بلکه از جمله اولویتهای مجموعه حاکمیت است» در جلسه این شورا که روز 19 تیرماه سال 1403 برگزار شد، جمع کثیری از وزرا مانند ارتباطات، علوم، بهداشت، صمت، تعاون، دفاع، اطلاعات و ارشاد حضور داشتند. حضور تمام این افراد نشاندهنده حجم جدیت ابتدایی این شورا در راهبری حوزه هوش مصنوعی کشور بود.
اما ضرورت توسعه هوش مصنوعی و تمام تاکیدات و مقضیات این حوزه، از سر در این ساختمان بیشتر نگذشت تا سازمان هوش مصنوعی کشور «تهی از عمل» باشد.
آرش عباسی، معاون توسعه فناوری سازمان ملی هوش مصنوعی، در تاریخ ۲۸ اسفندماه سال ۱۴۰۳ اعلام کرد که «سازمان پیشتر حدود ۵۰ تا ۶۰ نفر پرسنل داشت که اکنون به حدود ۱۵ نفر کاهش یافته است و به نظر میرسد همین تعداد نیز در آینده نزدیک از سازمان بروند؛ چون کار خاصی نمیتوانند بکنند و حقوق هم بهدرستی پرداخت نمیشود.»
او در گفتوگو خود با خبرگزاران افزود: «سازمان ملی هوش مصنوعی، از ۳ هزار و ۵۰ میلیارد تومان بودجهای که دولت قبل متعهد شده بود به این سازمان بدهد، تاکنون فقط حدود ۱۰۰ میلیارد تومان به سازمان اختصاص یافته که بیشتر آن صرف هزینههای ساختمانی و تجهیزات شده است.»
سازمان پیشران هوش مصنوعی برای شروع فعالیت خود نیاز به تدوین اساسنامه داشت تا با تخصیص و دریافت بودجه مصوب خود، به کار تنظیمگری و بسترسازی در حوزه هوش مصنوعی بپردازد. البته تنظیم اساسنامه قصه مخصوص به خود را دارد.
بازگویی قصه تکراری با بازیگران جدید / فاصله میان نوآوری و قانونگذاری به شکاف تبدیل میشود
تاخیر در تدوین و تنظیم اساسنامه سازمان هوش مصنوعی یکی از عوامل سکون و توقف این سازمان بود. همان قصه تکراری، این بار با بازیگران دیگری بازگو میشود.
آبان ماه سال 1403، حسین افشین، معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاستجمهوری اعلام کرد: «دو روز پیش حکمی زده شد و سازمان ملی هوش مصنوعی به ذیل معاون اول رئیسجمهور ارتقا یافت.» وی در گفتوگو با صمت افزود که ریاست این سازمان و شورای راهبری آن از سوی رئیسجمهور به دکتر عارف تفویض شده است.
با این حال، یک ماه بعد افشین ادعا کرد که «دولت تدوین اساسنامه سازمان ملی هوش مصنوعی را در دستور کار قرار داده و تا سه ماه آینده این اساسنامه برای تصویب به هیئت وزیران ارائه خواهد شد.»
با این حال، مسعود پزشکیان رئیس دولت چهاردهم در جلسه 25 آذر هیات دولت، صراحتا اعلام کرد که تشکیل یک نهاد مستقل برای مدیریت هوش مصنوعی «قابل قبول» نیست. در همان جلسه، ماموریت جدیدی به ستار هاشمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اعطا شد. روایت تابناک از این جلسه یک جمله بود: «تدوین «رویکرد ملی» با تکیه بر تجربیات جهانی، اینبار تحت نظر وزارت ارتباطات.»
نتیجه این تغییر مسیر، نه فقط تعجب فعالان حوزه، بلکه بیاعتمادی نسبت به ثبات تصمیمسازی در یکی از حساسترین حوزههای فناوری بود.
کشمکش میان بخشهای مختلف دولتی بر سر سازمان هوش مصنوعی یک قصه تکراری است. اگر چه نهاد قانونگذار همیشه باید با فاصلهای طبیعی از خط مقدم نوآوری حرکت کند اما در ایران این فاصله در حوزههای مختلف تبدیل به شکاف میشود. روند قانونگذاری در حوزه بلاکچین و فینتک باعث شد تا سال گذشته بسیاری از کسبوکارهای حوزه فینتک برای بقای خود تلاش کنند.
این شرایط در حالی است که هنوز مساله رگولاتوری در حوزه فینتک حل نشده و صرافیهای ارز دیجیتال، شرکتهای پرداختیار با بانک مرکزی فاصلهای شبیه به یک شکاف بین خود دارند.
میان ما و رقبا سالها فاصله افتاده است / فرق میلیاردها با میلیونها، صفرها هستند!
بسیاری از کارشناسان دوران کنونی را به یک گذار تشبیه کردهاند. هوش مصنوعی موجی را آغاز میکند که بسیاری از سازههای بشری پس از برخورد با آن، دیگر مثل سابق نخواهند بود. به عنوان مثال هوش مصنوعی درصد قابلتوجهی از مشاغل را نابود خواهد کرد و مشاغل متفاوتی بهوجود خواهد آورد. این ابزار انقلابی بهمرور زمان سازمانها و نهادهای انسانی را مجبور به تغییر هویت خود خواهد کرد.
این تمام ماجرا نیست. درحالی که کشورهای پیشران در حوزه فناوری در حال هوشمندسازی ساختارها و صنایع خود هستند، در کشور ما فاصله میان نوآوری و قانونگذاری روز به روز بیشتر میشود. ستار هاشمی، وزیر ارتباطات، در تاریخ 23 فروردینماه سال 1404 در این زمینه گفت: «کشور ما از بین تعدادی از کشورها در حالی در رتبه ۶۰ دنیا قرار گرفته که کشورهای منطقه از جمله عربستان و امارات شرایط بهتری از کشور ما دارند، کشور امارات رتبه ۱۴ را دارد.»
ایران در رقابت منطقهای خود با همسایگانش بسیار عقب افتاده است. در حالی که پای سرمایهگذاران به حاشیه خلیج فارس باز میشود و میلیاردها دلار صرفه سرمایهگذاری میشود، مجموع سرمایهگذاری ایران برای توسعه «پروژههای هوش مصنوعی» به استناد اعلام وزیر ارتباطات در تاریخ مذکور کمتر از 50 میلیون دلار است.
هوش مصنوعی در عمارت سرگردانی / زیست نباتی یک سازمان «اسمی»، «فعلا» کامل کنار گذاشته شد
علیرضا قشقاوی، معاون سازمان ملی هوش مصنوعی، در بخشی از صحبتهای رسانهای خود با برنامه «زاویه» بیان کرد: «سازمان در حال حاضر حیات نباتی دارد. بودجهای نداریم و بسیاری از نیروهای نخبه آن رفتهاند.» روایت زومیت از گفتههای او نشان میدهد سازمان هوش مصنوعی به بنبستی عمیق در مسیر حرکت سازمانی خود رسیده است.
سازمانی که قرار بود نقشه راه ترسیم کند هنوز نتوانسته نقش خود را بازی کند. در این ماجرا هم عوامل زیادی نقش مانع را بازی کردند.
محمدسعید سرافراز، رئیس سازمان ملی هوش مصنوعی، در تاریخ 23 اسفند 1403 اظهار کرد: «سرعت پیشرفت این حوزه در کشور کمتر از حد انتظار است، یکی از دلایل آن تعدد نهادها و متولیان مختلف در این زمینه و پراکندگی وظایف است.» او در بخش دیگری از مصاحبه خود با پیوست تصریح کرد: «هوش مصنوعی موضوعی نیست که منحصر به یک نهاد یا سازمان خاص باشد. بنابراین هماهنگی و همکاری بین بخشهای مختلف برای پیشبرد این فناوری ضروری است.»
در نهایت روز 24 اردیبهشت 1404، بر اساس توضیح مجتبی علیزاده، دستیار معاون علمی و فناوری رئیس جمهور، تشکیل سازمان هوش مصنوعی «فعلا» کامل کنار گذاشته شد.
ما آینده را باختهایم / عقبماندگی در هوش مصنوعی، استقلال و هویت ملتها را تحت تاثیر قرار میدهد
روز شنبه 3 خرداد سال 1404، وزیر اسبق ارتباطات و فناوری اطلاعات با حضور در نشستی پیرامون مساله عقبماندگی کشور در حوزه هوش مصنوعی صحبت کرد. محمدجواد آذری جهرمی در این جلسه گفت: «شاخصهای هوش مصنوعی نشان میدهد ما آینده را باختهایم. ایران در مقایسه با کشورهای امارات متحده عربی، عربستان و ترکیه، رتبه مطلوبی از نظر شاخصهای حکمرانی ندارد.»
قشقاوی، معاون سازمان ملی هوش مصنوعی، هم در رابطه با اهمیت توسعه هوش مصنوعی گفت: «در دهه آینده، کشورها بر اساس میزان توسعهیافتگی هوش مصنوعی خود، به سلطهگر یا سلطهپذیر تبدیل خواهند شد.» بدین معنا که کشورهای عقبمانده از خط پیشران تکنولوژی، در آیندهای نهچندان دور با خطر از دست دادن استقلال خود مواجه خواهند بود.
بدون راه حل مشخص، باید رشد رقبا را تماشا کنیم
سازمان ملی هوش مصنوعی ایران که با ادعاهای بزرگ متولد شد، حالا در وضعیت بدون بودجه و برنامه، نفسهای آخرش را میکشد. جلسات و طرحهای مختلف، هیچکدام نتوانستند این نهاد را از «حیات نباتی» نجات دهند.
در حالی که رقبای منطقهای با میلیاردها دلار سرمایهگذاری، آینده هوش مصنوعی را میسازند، ایران در تله قانونگذاری کند و پراکندگی وظایف گیر کرده است.
باید دید درگیریها تا کی مانع توسعه و بسترسازی خواهد شد. تا زمانی که اختلافات به یک راه حل مشخص منتهی نشود، صرفا باید رشد چشمگیر و جذاب رقبا را تماشا کرد.