نه سهم داریم؛ نه توان رقابت
افزایش گرایش به آبمیوههای طبیعی و اسموتیها که تولید صنعتی آنها نیازمند زیرساختهای خاص است ...

ایران در تولید پوره هلو به خودکفایی رسید
افزایش گرایش به آبمیوههای طبیعی و اسموتیها که تولید صنعتی آنها نیازمند زیرساختهای خاص است و رقابت با نوشیدنیهای جایگزین مانند دوغ، چای و نوشابههای انرژیزا از جمله عواملی است که سبب شده صنعت آبمیوه و کنسانتره ایران آنگونه که باید نتواند در اقتصاد ایران قد علم و سهمی از تجارت بازار بینالمللی داشته باشد. در همین رابطه و در آستانه سال نو گفتوگویی با دکتر ولی اله داوود آبادی، دبیر انجمن تولیدکنندگان آبمیوه و کنسانتره ایران داشتهایم که ماحصل آن را با هم میخوانیم:
لطفا آماری از سطح زیر کشت مرکبات در کشور بفرمایید؟
سطح زیر کشت مرکبات در ایران حدود ۳۰۰ هزار هکتار است که استان مازندران با ۱۲۰ هزار هکتار، سهم قابلتوجهی از این میزان را به خود اختصاص داده است.
این استان با تولید بیش از 3.5 میلیون تن مرکبات در سال، بیش از 52 درصد نیاز بازار داخلی را تأمین میکند.
شهرستان قائمشهر در مازندران با ۱۵ هزار هکتار باغ مرکبات، سالانه حدود ۴۰۰ هزار تن محصول تولید میکند که تقریباً یکششم تولید مرکبات استان را شامل میشود.
در استان گیلان نیز سطح زیر کشت مرکبات 11.310.7 هکتار است و و بهنظر میرسد امسال حدود ۲۳۰ هزار تن مرکبات در این استان تولید شد.
نکته قابلتوجه این است که 85 درصد سطح زیر کشت مرکبات در ایران به یک نوع محصول اختصاص دارد که این موضوع نیاز به تنوع در ارقام کشتشده را نشان میدهد.
بهطور متوسط، از هر هکتار باغ مرکبات در کشور حدود 18.5 تن میوه برداشت میشود که این میزان در باغات درجه یک بالاتر است. با اینحال، 27 درصد از باغات نیاز به اصلاح و نوسازی دارند تا بهرهوری آنها افزایش یابد.
در مجموع، ایران با داشتن ۳۰۰ هزار هکتار سطح زیر کشت مرکبات، سهم قابلتوجهی در تولید این محصولات در منطقه دارد و استانهای شمالی کشور، بهویژه مازندران، نقش مهمی در تأمین نیاز داخلی ایفا میکنند. بنده در همین جا تقاضا دارم تا وزارت جهاد کشاورزی تعامل ویژه ای با صنایع نوپا داشته باشد به باغداری و باغبانی نگاه ویژه داشته باشد و با ایجاد انگیزه از طریق کاهش تعرفه ها تولید کنندگان را حمایت کند .
از این میزان تولید چقدر به تولید کنسانتره و آبمیوه اختصاص دارد؟
سالانه حدود 4.5 میلیون تن مرکبات تولید میشود. با اینحال، بهدلیل کمبود صنایع تبدیلی و فرآوری مناسب، بخش قابلتوجهی از این تولیدات بهصورت تازهخوری مصرف میشود و سهم محدودی به تولید آبمیوه و کنسانتره اختصاص مییابد. این کمبود زیرساختهای فرآوری منجر به ضایعات قابلتوجهی در محصولات کشاورزی میشود؛ بهطوریکه سالانه حدود 30 درصد از تولیدات کشاورزی کشور، معادل ۳۵ میلیون تن به ارزش تقریبی ۱۵ میلیارد دلار، دچار ضایعات میشوند.
نکته قابلتوجه این است که برخی از تولیدات آبمیوه در داخل کشور بهجای استفاده از میوه تازه، از کنسانترههای وارداتی بهره میبرند. برای مثال، در سال گذشته، ۳۱۴۲ تن قطعات هلو به ارزش 4.76 میلیون دلار و ۲۷۲۱ تن پرک پرتقال به ارزش ۳ میلیون دلار برای تولید آبمیوه وارد کشور شده است.
این آمار نشاندهنده نیاز به توسعه صنایع تبدیلی و فرآوری در کشور است تا بتوان از تولیدات داخلی بهطور بهینه استفاده کرد و وابستگی به واردات را کاهش داد. بر اساس اطلاعات موجود، در استان مازندران، که یکی از قطبهای اصلی تولید مرکبات در ایران است، سالانه بیش از ۳ میلیون تن پرتقال و نارنگی تولید میشود. از این میزان، حدود 10 درصد توسط صنایع تبدیلی به آبمیوه و کنسانتره تبدیل میشود.
در سطح کشور، ۲۶ واحد فرآوری کنسانتره وجود دارد که ۶ واحد آن در مازندران مستقر هستند.
با توجه به آنچه شرح دادید سهم ایران از تولید آبمیوه در جهان چقدر است؟
متأسفانه باید اشاره کنم سهمی از بازارهای جهانی نداریم، این را با صراحت می گویم نه تنها سهمی نداریم بلکه قابلیت رقابت راهم نداریم.
جمعیت ایران نسبت به جهان یک درصد است، اما میوه ایران نسبت به جهان ۴درصد است. ضمن اینکه به دلیل تنوع آب و هوایی و اقلیمی ایران، خوشبختانه ما از نظر کیفیت، میوههای برتری نسبت به جاهای مهم دنیا (مهم از نظر بازار آبمیوه و فرآوردههای میوهای) داریم. به طور نمونه هلند دومین کشور صادرکننده جهان است که واقعا میوههای ما از نظر عطر، طعم، مزه و رنگ و خواص بالاتر از این کشورهاست، اما متاسفانه به دلایل زیرساختی و محیطی، همچنین به دلیل تورم های پی در پی ،کمبود سرمایه در گردش بالا بودن نرخ بهره های بانکی کارخانجات تولید آبمیوه ، سهمی از بازارهای جهانی نداریم و قابلیت رقابت نداریم. ارزش بازار جهانی آبمیوه و مشتقات آن در جهان ۱۷ میلیارد دلار است که سهم ما از این بازار در بهترین حالت تنها ۷۹ میلیون دلار (0.04 درصد) است که یک فاجعه است و فاصله زیاد است.
آیا در تولید کنسانتره هم وضعیت به همین شکل است؟
خوشبختانه در حال حاضر در تولید کنسانتره وضعیت به مراتب بهتر است. از ۱۱۰هزار تن تولید کنسانتره در کشور، ۷۰ هزار تن را صادر میکنیم که عدد بزرگی است. خوشبختانه در زمینه پوره هلو که یک زمانی کشور وارد کننده عمده آن بود صنعت به خودکفایی رسیده و واحد های تولیدی خصوصا در خطه اذربایجان غربی تولید پوره هلو را به جدیت در برنامه دارند و باعث افتخار است که ضمن تامین نیاز داخل ما صادرات هم در این زمینه داریم . وضعیت پوره سیب هم به همین شکل است . دایس هلو هم به تولید خوب و چشمگیری رسیده است . پالپ پرتقال هم در خطه شمال چند سالی است تولید آن آغاز شده و ضمن تامین بازار داخل گوشه چشمی هم به بازار صادرات دارند .میتوانیم امیدوار باشیم که در آینده نزدیک نوید خودکفایی تولید پالپ و کنسانتره و دایس را مردم عزیز ایران بدهیم .
تولید در این صنعت یک تولید صادراتمحور است و مفهوم آن این است که باوجود همه گرفتاریها، میتوانیم با درصد بالایی در بازار رقابت جهانی عرض اندام کنیم. اما به نقشه راه ترسیم شده فاصله بسیاری داریم و دلیل آنهم مشکلات عدیدهای که صنعت با آن دست و پنجه نرم می کند. رکود اقتصادی و اقتصاد دستوری حاکم بر صنعت غذا سبب کمرنگ شدن حس رقابت برای تولید کمی و کیفی را گرفته است.
ایران روی اقیانوسی از انرژی استوار است، اما در عمل میزان هزینه انرژی ما در حدود سه برابر است. و فقط برخی ماشین الات هستند که عمر طولانی دارند ، از طرف دیگر شهرکهای صنعتی دو روز در هفته برق ندارند و گاهی بدون اطلاع و برنامهریزی با قطعی برق مواجه میشوند که آسیب میرساند. از طرفی ما با مسائل عدیده زیرساختی مواجهیم. به طور نمونه در صادرات محصول به خارج از کشور، با مشکل سیستم بانکی و نقل و انتقال ارز و تحریمها رو به روییم. همچنین تسهیل در سیستم حمل و نقل و جابهجایی کالا و حمل کالاها با قیمت پایین در این صنعت بسیار موثر است. مساله دیگر این است که متاسفانه برخی واحد های تولیدی که عضو انجمن هم نیستند محصولاتی را تولید و به بازار عرضه می کنند که علی رغم داشتن مهر استاندارد و سیب سلامت اصلا و به هیچ وجه کیفیت ندارند و با بازی کردن با قیمت مصرف کنندگان را به سمت خود جذب می کنند .متاسفانه این پدیده شومی است که اتفاق افتاده و در مدت کوتاهی سبب سلب اعتماد مصرف کننده می شود .ک نکته مهم دیگر قیمت مواد اولیه است. متأسفانه نرخ میوه روزبهروز گرانتر میشود و علت گرانی هم مسائل اقتصادی است. درواقع وقتی که در شمال ایران قیمت زمین باغات بهخاطر توریستی شدن منطقه به شدت افزایش پیدا میکند، دیگر توجیه اقتصادی باقی نمیگذارد که باغدار اقدام به کشت محصولاتی همچون پرتقال کند تا درنهایت بخشی را جهت تازهخوری به میادین ترهبار و بخشی دیگر را که تحت عنوان میوه صنعتی و از نظر اندازه کوچکتر است، به صنعت بدهد. درواقع باغدار پی میبرد که از فروش زمین خود میتواند به سود قابلتوجهی دست پیدا کند.
آیا اصطلاح مصرف میوه درجه سه برای تولید آبمیوه و کنسانتره درست است؟
این اصطلاح به غلط در میان اصحاب رسانه و مردم نهادینه شده است در همه جای دنیا نهتنها در صنعت آبمیوه بلکه در صنعت غذا، میوه یا ماده به اصطلاح «صنعتی» داریم. میوه صنعتی به این معنا نیست که خواص طبیعی را ندارد، یا سالم نیست. برابر استانداردهای ملی ما، که با استانداردهای بینالمللی هم چندان تفاوتی ندارند، درصورتی که هرگونه آسیبی در ماده اولیه باشد، وارد خط تولید نمیشود. میوه صنعتی به میوهای میگوییم که از نظر کیفیت مانند میوه تازهخوری است، اما از نظر اندازه کوچکتر است و به جز اندازه نباید هیچ تفاوت دیگری داشته باشد. به این دلیل که فرضا در تولید کنسانتره سیب یا پرتقال، اندازه میوه مهم نیست، اما برای مصارف شخصی مهم است.
منبع: اقتصاد سبز آنلاین