اسرائیل در جنگ غزه چه اهدافی را دنبال می کند؟
نقش میادین گازی و کریدور عرب-مد چیست؟ برای آگاهی بیشتر، با صمت همراه باشید.
معمولا در جنگها و مناقشات، عوامل نظامی و سیاسی مد نظر قرار میگیرند، اما عمدتا در جنگها، منافع اقتصادی نیز وجود دارد. منافعی که ممکن است جان افراد را قربانی کنند. به نظر میرسد جنگ غزه نیز از این رویه مصون نیست.
جنگ غزه یکی از موضوعات مهم مورد توجه در منطقه است. این جنگ علاوه بر ریشههای سیاسی، ریشههای اقتصادی نیز دارد که به آن چندان توجه نمیشود. توجه به ریشههای اقتصادی جنگ، از اهداف مهمی پرده برمیدارد. از این رو، در ابتدا لازم است که به کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا پرداخته شود. کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا یا همان کریدور عرب-مد که قصد ایجاد مسیری جایگزین در فضای ژئوپلیتیکی دارد، کماکان در مراحل اولیه خود به سر میبرد. نکته مورد توجه آن جاست که جنگ اسرائیل و فلسطین، علنا این کریدور و کانال بن گوریون را تحتالشعاع قرار داده است. آیا با ادامه جنگ فضای ژئوپلیتیکی منطقه تغییر میکند؟
نقش کانال بن گوریون و کریدور عرب-مد در ادامه جنگ غزه
کریدور عرب-مد، هند را از طریق یک شبکه حملونقل دریایی و ریلی که از عربستان و نوار غزه عبور میکند، به اروپا متصل خواهد کرد. این دالان اقتصادی، از مسیر میان هند و اروپا یعنی که از کشورهای امارات، عربستان سعودی، اردن، اسرائیل و یونان میگذرد. از دلایل مهم ایجاد این مسیر تجاری جدید میتوان به محدود کردن قدرت مانور چین در طرح ابتکاری یک کمربند_یک جاده(BRI)، حذف ترکیه از شبکه حمل و نقل به اروپا و کاهش وابستگی به کانال سوئز اشاره کرد.
از سوی دیگر، طرح احداث یک کانال آبی به نام کانال بن گوریون نیز در دستور کار اسرائیل قرار دارد. این کانال از مرزهای شمالی اسرائیل از کنار نوار غزه عبور خواهد کرد. این کانال از آن جهت حائز اهمیت است که تقویتکننده کریدور هند خاورمیانه اروپا خواهد شد.
کانال بن گورین علنا مسیر جایگزین و رقیب کانال سوئز عنوان شده که در حال حاضر مسیر اصلی حمل و نقل دریایی خاورمیانه است. اتصال اروپا و آسیا به یکدیگر و از دور خارج کردن مصر، از دلایل مهم ایجاد چنین کانالی عنوان شده است. منطقا مصر قصد ندارد که چنین کانالی تشکیل شود چرا که کانال سوئز یکی از منابع اصلی درآمد ارزی کشور مصر است.
در این زمینه باید به پیشینه روابط کشورها با اسرائیل نیز توجه شود. کانال بن گوریون دقیقا در مجاور نوار غزه قرار دارد. به نظر میرسد که این موضوع مانعی برای ایجاد چنین کانالی توسط اسرائیل باشد و اسرائیل قصد دارد که با ادامه جنگ، منطقه را از آن خود کند تا بتواند اهداف اقتصادی خود در منطقه را نیز محقق کند.
از این رو، لازم است که به ابعاد اقتصادی و ژئوپلیتیکی این جنگ نیز پرداخته شود. همان طور که پیداست علنا نوار غزه، سدی بر این طرح خواهد بود و به نظر میرسد یکی از دلایل گسترش جنگ اسرائیل و فلسطین، موضوع کانال بن گوریون و ایجاد کریدور هند-خاورمیانه-اروپا باشد.
رقابت با کانال سوئز و تغییر کشورهای منتفع
با احداث این کریدور، علنا یکی از مهمترین راههای راه رسیدن به اروپا، اسرائیل خواهد شد و این موضوع کل منطقه را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این موضوع باعث میشود که کانال سوئز و کشورهای منتفع از جمله مصر، با خطر بزرگی مواجه باشند. حال که جنگ همچنان ادامه دارد، وضعیت این کریدور مشخص نیست و تا حدی به تعلیق درآمده است. اما اگر جنگ به همین منوال ادامه پیدا کند، تغییر شرایط منطقه امری حتمی خواهد بود.
لازم به ذکر است که موضع آمریکا، روسیه، ترکیه، ایران، پاکستان، عراق، قطر، اردن، سوریه و سایر بازیگران مهم منطقهای و فرامنطقهای، اگرچه بر اساس مواضع سنتی خود بوده، اما در این میان و به دلیل منافع اقتصادی حاصل جنگ و تغییر جایگاه آنها در منطقه، چرخشی در مواضع برخی از این کشورها دیده میشود.
بنا بر گزارش موسسه مطالعات سیاسی و بین المللی، یکی از عوامل مؤثر در اتخاذ موضع اعلامی یا عملی کشورها، ملاحظات آنها نسبت به پروژه احداث این کریدور است. این موضوع می تواند در ادامه یا تعیین سرنوشت این جنگ مهم و تعیینکننده باشد.
صادرات گاز اسرائیل به اروپا
در زمینه وجوه اقتصادی و ژئوپلیتیکی جنگ، لازم است که به میادین گازی اسرائیل نیز پرداخته شود. چرا که این موضوع محدود به کانال بن گوریون و کریدور نیست.
اسرائیل که زمانی واردکننده گاز از مصر بود، اکنون به صادرکننده تبدیل شده است. موضوع صادرات گاز توسط اسرائیل و احداث کریدور ذکرشده، برای اروپا منافع بسیاری را خواهد داشت. از همین منظر شاید بتوان به تمایل کشورهای اروپایی به ادامه جنگ پی برد. پس از جنگ روسیه و اوکراین، روند صادرات گاز روسیه به اروپا کاهش یافت. از این رو، اروپا به دنبال منبع جدیدی برای واردات گاز است و اسرائیل گزینه مناسبی برای آنها خواهد بود.
تاثیر میادین گازی بر ادامه جنگ
میادین گازی اسرائیل، نقش مهمی برای اقتصاد این کشور بازی میکند. میادین گازی مهم این کشور، یعنی میدان تمار، لویاتان و کاریش، از منابع اصلی صادرات این کشور است. این میادین گازی، پس از جنگ دستخوش تغییرات بسیاری شدند و تولید آنها محدود و برخی اوقات متوقف هم شد. اسرائیل به واسطه وجود این میادین گازی، گاز طبیعی را به کشورهایی مانند مصر، اردن صادر میکرد. همچنین مصر، گاز اسرائیل را به ترکیه و اتحادیه اروپا نیز صادر میکند.
میادین گازی اسرائیل و علت مناقشات
میدان گازی تمار از سال ۲۰۱۳ با ظرفیت ۲۸۲ میلیارد مترمکعب کشف شد و اکنون روزانه ۸۸۷ میلیون فوت مکعب گاز تولید میکند. این میدان نزدیکی شمال نوار غزه واقع شده است و پس از افزایش جنگ و درگیری در آن منطقه، تعطیل شد. تعطیلی این میدان گازی، صادرات گاز اسرائیل به مصر را نیز متوقف کرد.
میدان گازی لویاتان بزرگترین میدان گازی اسرائیل است و نقش اصلی صادرات گازی اسرائیل را بر عهده دارد. ارزش کنونی ذخایر این میدان ۱۲.۵ تریلیون مترمکعب است. این میدان در نزدیکی ساحل حیفا واقع شده است و بخشی از منابع زیرزمینی گاز متعلق به فلسطین است. حال به نظر میرسد یکی از اهداف اسرائیل، کوچاندن مردم غزه به مصر است تا از این طریق، امتیاز کل این میدان گازی متعلق به اسرائیل شود.
میادین گازی و درگیری با لبنان
میدان نفتی و گاز طبیعی کاریش در آبهای مدیترانه و در ۱۰۰ کیلومتری سواحل فلسطین و حدود ۷۵ کیلومتری ساحل حیفا واقع شده است. این میدان در بلوک شماره ۸ قرار دارد و با بلوک شماره ۹ که متعلق به آبهای لبنان است، فقط ۷ کیلومتر فاصله دارد.
میدان گازی کاریش همواره مورد مناقشه اسرائیل و لبنان بوده است. پیشتر حزبالله لبنان در مورد این میدان گازی بیان کرده بود که تا زمانی که مرز آبی لبنان و منطقه اقتصادی آن در دریای مدیترانه و تکلیف میدان گازی کاریش مشخص نشود، با هر اقدام از جمله اشغال پهنه دریایی، اکتشاف و استخراج به شکلهای مختلف مقابله میکند. از این رو، موضوع میادین گازی نه تنها بر جنگ اسرائیل و غزه، بلکه مستقیما بر جنگ با لبنان نیز اثرگذار بوده است.
ادامه جنگ چرا و به چه هدفی؟
با این حساب باید گفت در صورت ادامه جنگ و احداث کانال بن گوریون، پروژه کریدور هند-خاورمیانه-اروپا قوت خواهد گرفت. از این رو، بسیاری از کشورها جایگاه اقتصادی خود را از دست خواهند داد و چهره منطقه تغییر خواهد کرد. از یک طرف چین، ترکیه، ایران، عراق و مصر و از طرف دیگر هند، امارات، اسرائیل و اتحادیه اروپا، به واسطه وجود کریدورهای متفاوت علنا منافع متفاوتی را خواهند داشت.
موضوع صادرات گاز اسرائیل به اتحادیه اروپا و موضعگیری کشورهای مختلف با توجه به منافعشان نیز حائر اهمیت است. با این که هرکدام از این موضوعات، نیازمند بررسی بیشتری است، اما توجه به آنها علنا ریشههای اقتصادی جنگ در منطقه را نشان میدهد. همچنین این موضوع، علنا از تضاد منافع عمیقی که در منطقه وجود دارد، پرده برمیدارد.
اگر جنگ ادامه پیدا کند، علنا مردم بیشتری در غزه کشته شده یا به مصر کوچانده میشوند. شاید اهداف استراتژیک اسرائیل به تعلیق درآمده باشد، اما همچنان بسیاری از مردم در این راه کشته شدند. دستیابی به اهداف ژئوپلیتیکی در منطقه، تا به حال به قیمت از دست رفتن جان هزاران انسان تمام شده است.